سياست
نامه: مدتي است که برخي از سران موتلفه
عنوان مي کنند که قصد ورود مستقل در انتخابات رياست جمهوري آينده را دارند. دراين
خصوص مصاديق مختلفي نيز در رسانه ها به عنوان نامزد اين حزب منتشر شد. در همين
رابطه گفت و گويي داشتيم با اسدالله بادامچيان قائم مقام موتلفه که متن آن را مي
خوانيد.
گفته
مي شود که موتلفه قصد دارد به صورت مستقل براي انتخابات آتي کانديدا معرفي کند.
چرا مستقل؟
موتلفه
اسلامي همواره در جمع حرکت کرده و در جامعه از آغاز تشکيل با همه گروههاي علاقه
مند به نظام اسلامي همراهي نموده است و مخالفت حذفي و تخريبي نداشته الا گروههايي
که معاند شدند مثل منافقين.
علت
اينکه اين دوره موتلفه مي خواهد به صورت مستقل در انتخابات رياست جمهوري شرکت
کند دلايل متعددي است اما بايد بگوييم که موتلفه هم مانند بقيه، نامزد خود را
ارائه مي دهد. وقتي نامزدش را ارائه داد ديگران هم ممکن است نامزدهاي خود را ارائه
بدهند. اگر مردم متوجه شدند که نامزد موتلفه داراي ويژگيهاي برتري است به او توجه
مي کنند. اين موضوع هم منافاتي با وحدت ندارد چرا که وقتي اصولگرايان به فرض 5 نفر
را مطرح کنند و از موتلفه هم ببينند که فردي هست.اگر فرد موتلفه اصلح از آنها باشد
خوب همه روي اين فرد اتفاق مي کنند. به نظر من در يک بررسي ما فکر مي کنيم که در
موتلفه اسلامي نيروهاي بسيار قوي درون آن هستند که هم داراي سوابق بسيار روشن و
پاک و سالم هستند و هم رجل سياسي و مذهبي هستند و هم کساني هستند که پشتوانه يک
حزب قوي را دارند. دوستاني که معمولا براي رياست جمهوري مي آيند يا اکثرا شخصي
هستند و يا اينکه گروه خاصي پشت آنها است. در واقع خودشان و اطرافيانشان هستند. در
صورتي که موتلفه اسلامي در بيش از 200 شهر دفتر دارد و در ساير شهرستانها هم فعال
است.
اين
امتياز نامزد موتلفه است که اتکاي او به تشکيلات قوي و پرسابقه است. هم با سابقه
است و هم خوش سابقه. تشکيلاتي که با نظر مبارک امام و گزينش ايشان و در درون بيت
ايشان شکل گرفته و اين پشتوانه مهمي است.وقتي مي بينيد که در رياست جمهوري به غير
از برخي بزرگان وقتي به رياست که مي رسند سعي مي کنند گروه و تشکيلاتي به غير از
نام حزب در اطراف خود بوجود بياورند همين نياز رياست جمهوري به پشتوانه تشکيلاتي
قوي است.
لذا
مي بينيد که بني صدر در جنبه منفي مي آيد دفتر هماهنگيهاي رياست جمهوري با مردم را
به عنوان يک حزب راه مي اندازد. آقاي خاتمي مشارکت را راه مي اندازد.آقاي احمدي
نژاد رايحه خوش و حتي در مجلس فراکسيون انقلاب اسلامي و در بيرون از آنجا الان به
نام جبهه پايداري را راه مي اندازد و در دوران آقاي هاشمي هم که حزب تعطيل شده بود
باز مجموعه اي در کنار ايشان رشد مي کند با نام کارگزاران.گرچه من خبر دارم
ايشان با تاسيس کارگزاران مخالف بود.
الان
در بين تشکل هاي ايران هيچ يک مثل موتلفه اسلامي نيستند.
گفتيد
کانديداي ما اصلح است. حالا اگر وي را معرفي کرديد ولي باقي اصولگرايان به آن
اقبال نداشتند آيا مستقل ورود مي کنيد؟
من
مي گويم چرا اصولگرايان موافقت نکنند؟ اگر اصولگرايي است؛ وقتي ما همه ويژگيهاي را
بگوييم حتي برسيم به اينجا که افراد غيرموتلفه اي چهره هاي بسيار خوبي هستند؛ در
ويژگيهايي هم با موتلفه اي يکي هستند. خوب آني که از طرف موتلفه است يک امتياز
ويژه دارد. آن هم متکي است به تشکيلات امام فرموده قوي در خط ولايت و فقاهت و مورد
تاييد مراجع و علما.
خب
اين امتياز ويژه را کدام يک از گروههاي اصولگرا دارند؟ اگر بخواهيم بر مباني
اصولگرايي عمل کنيم طبعا به اين توجه مي کنيم. من فکر مي کنم نامزد ما مورد تاييد
همه اصولگرايان قرار مي گيرد.
اينها
درست ولي در انتخابات مجلس ديديم برخي کانديداهاي موتلفه داخل ليست نرفتند . باز
هم فرض کنيم کانديداي موتلفه اصلح باشد. ادله هم بياريد اما بقيه قبول نکنند آيا
تن مي دهيد به فردي که مورد اجماع ساير اصولگرايان باشد؟
ما
تا الان هيچ دليلي نمي يابيم که برنامه ما منافاتي با وحدت اصولگرايان داشته باشد.
حالا ممکن است شما بگوييد ممکن است عده اي از نامزد موتلفه حمايت کنند و عده اي هم
تک تک بيايند. خب اين در هر انتخاباتي بوده است.بالاخره کساني هم هستند که
خودشان را نامزد مي کنند. تلاش ما اين است کانديداي اصلح را معرفي کنيم و نظر
اصولگرايان را جلب کنيم اما اگر افراد ديگري هم آمدند نمي شود مانع شد.اين حق
قانوني آنهاست.
من
اين تصميم موتلفه را خواست عمومي جامعه مي دانم.جامعه احساس مي کند که کشور نيازمند
يک حزب قوي است.احساس مي کند که بسياري از چهره هاي انقلاب پير شده اند.الان ملت
احساس مي کند که چهره اي را بايد انتخاب کند که پشتوانه حزبي قوي داشته باشد. لذا
شما در همه اين بحثهاي مربوط به تحزب مي بينيد که آقاي لاريجاني، آقاي حداد،
آقايان ديگر هم مي گويند که کشور نيازمند تحزب است.نياز به حزب براي چي؟ براي
اينکه در مديريت کشور بتواند جمعي،برنامه اي و تشکيلاتي عمل کند.تيم داشته باشد و
با مطالعه ورود کرده باشد.
کسي
که يک دفعه روي کار مي آيد ممکن است در يک حوزه مديريت کرده باشد و تجربه داشته
باشد اما شايد نتواند در مديريت کلان کشور جمع نگري کند.
اينکه
جامعه نيازمند تحزب است درست. اين يک طرف قضيه است. در طرف ديگر اينکه آيا موتلفه
هم الان قابليت اين را دارد که ورود پيدا کند. ورود موتلفه بر اساس نياز جامعه
بوده يا قابليت هاي خود؟
از
نظر تشکيلاتي موتلفه يک تشکيلات دولت فرموده نيست.يک تشکيلات مرجع فرموده
است. امام فرمود راه بيندازيد و تا آخر هم از موتلفه راضي بود. دوم اينکه مردمي
است. از توده هاي مردم برخاسته. تاکنون دولتي به غير از دولت کوتاه شهيد رجايي و
شهيد باهنر با نام موتلفه نداريم.شايد يکي از دلايل موفقيت اين دو شهيد بزرگوار هم
همين پشتوانه عظيم مردمي و بودن در تشکيلات قوي و پر سابقه است .البته اين را
بگويم که موتلفه در پي قدرت گيري براي خود هم نيست بلکه در پي انجام وظيفه است.
آيا
براي اداره دولت کادر تربيت کرده ايد؟
فکر
مي کنم پاسخگوي مردم،جامعه و نظام باشيم انشاالله.
آقاي
بادامچيان ! باصراحت نگفتيد آيا موتلفه برنامه و کادر دارد؟
هم
برنامه دارد و هم کادر براي حوزه هاي مختلف.مواضع دوستان ما در مسائل اقتصادي روشن
است و از قوي ترين اظهار نظرها در اين حوزه است. در مسائل فرهنگي به جزوات و
نشريات ما نگاه کنيد ببينيد موتلفه چه با وسعت ديد و روشن و به دور از تحجر و
انحراف برنامه دارد و ديد مستقل اسلامي دارد.
بسياري
از اعضاي موتلفه در طي سالهاي گذشته صادقانه در مکانهاي مختلف مسئوليت داشتند و
صادقانه خدمت کردند منتها نخواستند براي موتلفه کار کنند. براي نظام کار کردند. کادر
خوبي داريم. ما تنها حزبي هستيم که روابط بين المللي داريم.
اگر
کانديداي موتلفه راي بياورد آيا صرفا از نيروهاي حزبي استفاده مي کند يا قائل به
دولت وحدت ملي است؟
ضابطه
را آيت الله شهيد بهشتي فرموده است که هرگاه ما دونفر را داشته باشيم که يکي حزبي
و ديگري غير حزبي باشد ؛ اگر در همه چيز با هم برابر باشند آن فردي که حزبي است
مقدم است چرا که پشتوانه تشکيلات را دارد. اما اگر فرد حزبي در امتياز، کمتر از آن
فرد غير حزبي باشد بايد حتما آن فرد غير حزبي سالم و کارآمد و متدين را استفاده
کنيم.
لذا
موتلفه جمع بسته و محدود نيست و نخواهد بود. لذا مي بينيد که ما در انتخابات
گوناگون گذشته گذشت کرديم به نفع جمع.
مصاديق
مختلفي از کانديداهاي موتلفه نام برده شده است. از شما تا آقاي آل اسحاق و غفوري
فرد. آيا مصداق مشخص شده است.
خير.اصل
تصميم موتلفه حضور مستقل با يک کانديدايي است که از بين شايستگان حزب موتلفه باشد.
اما نسبت به مصاديق تصميمي گرفته نشده
زمان
اعلام مصداق مشخص است؟
طبيعي
است در زمان خودش مشخص و اعلام مي شود.
روي
ويژگيهاي مصداق بحث کرده ايد؟ اينکه چهره اقتصادي باشد يا فرهنگي ...؟
ما
کسي که جامع العلوم باشد را که نداريم. اينکه همه امور را بداند. اما مجموع حزب
اين را دارد .يعني مجموع صاحب نطران اقتصادي،فرهنگي و... و فردي که مي آيد متکي به
همه اينهاست.
آقاي
خاتمي 54 نفر را جمع کرده بود که بياييد به من کمک کنيد و در مسائل اقتصادي به من
نظر بدهيد. در اين جمع افرادي با ديد چپي بودند. عده اي اقتصاد سوسياليستي را مي
گفتند. عده اي اقتصاد ليبرالي را مي گفتند و در تمام اين بحثها صورت جلسات آن وجود
دارد.آقاي مهندس خاموشي هم جزو اين 54 نفر بود روزي آمد به من گفت : من امروز
دلم به حال آقاي رييس جمهور سوخت؛ چون مي گفت من يک آدم فرهنگي هستم و اقتصاد بلد
نيستم. شما را آوردم مشاوره بدهيد و هرکدام هم حرف خودتان را مي زنيد که همان حرف
قبلي هاست که تاکنون هم جواب نداده است.
همه
بحث کردند به موضوعاتي هم رسيدند اما علت اينکه نتوانستند اجرا کنند چه بود؟ اين بود
که تيم معتقد به اينها را نداشتند.وقتي مجموعه اي به صورت پراکنده ازهم رشد کرده
اند هر کسي يک ديدگاهي دارد. در نتيجه جواب نمي دهد. مشکلات حل نمي شود. طرف مي
خواهد مشکلات اقتصادي را حل کند نمي داند چه کند. طرف درس دانشگاهي خوانده اما
اصلا به اقتصاد عملي مسلط نيست. يا درس اقتصاد حوزوي خوانده اما از درس اقتصاد
دنيا کمتر اطلاع دارد. حالا هر دو بزرگوار دانشگاهي و حوزوي در اقتصاد عملي نبودند
که بدانند چه خبر است.
ما
کارگروههاي مختلف علمي در موتلفه داريم. مثلا زماني در کارگروه بانکي ما براي نرخ
برابري ريال و دلار پيشنهاد داده شد. کارگروه کشاورزي نظر ديگري داد؛ کارگروه
بازرگاني بر اساس منافع واردات و صادرات پيشنهاد داد. اينها همه بررسي شد و به يک
نتيجه مشخصي رسيديم که بتواند بسياري از دغدغه ها را پوشش بدهد.