به گزارش نما به نقل از جوان: سه مرد افغان كه متهم هستند هشت سال قبل دختري را در يكي از خيابانهاي شمال تهران به قتل رسانده بودند، بار ديگر در دادگاه كيفري استان تهران محاكمه ميشوند.
هفتم ديماه سال 86 مرد ميانسالي به مأموران پليس تهران خبر داد كه دختر 25 سالهاش ناپديد شده است. او گفت شهلا سوار بر خودرواش خانه را ترك كرد اما ديگر برنگشت. بعد از مطرح شدن شكايت مشخصات شهلا و خودروي پژو 206 در سامانه پليس ثبت شد تا اينكه چند روز بعد پدر شهلا به پليس خبر داد كه خودروي دخترش در يكي از خيابانهاي شمال شهر ديده شده است. او گفت مردي به نام سهيل كه راننده آژانس است و با ما آشنايي دارد تماس گرفته و گفته است كه خودروي دخترم را در ميدان هروي ديده است.
مأموران خودروي شهلا را بازرسي كردند اما نشاني كه بتوان از آن سرنخي به دست آورد، پيدا نشد بنابراين از سهيل تحقيق شد. او گفت چند سال قبل بود كه در يك ميهماني با شهلا آشنا شدم. من خودروي پيكان داشتم و به عنوان راننده برايش كار ميكردم و او را به ميهمانيها ميبردم. آخرين بار هم او را ديدم كه با سه مرد افغان حرف ميزد.
در شاخه ديگري از بررسيها مأموران تماسهاي شهلا را بررسي و محل زندگي سه مرد افغان را كه ساختمان نيمهكارهاي بود، شناسايي و سه مظنون را بازداشت كردند.
مأموران در بازرسي از آن محل گوشي تلفن همراه شهلا را پيدا كردند. بازداشت سه مظنون كه اسدالله، رحمتالله و محمد نام داشتند منجر به اقرار آنها شد و توضيح دادند كه بعد از فريب شهلا وارد ساختمان نيمهكاره شده و او را به قتل رساندهاند.
متهمان اما در تحقيقات بيشتر اظهارات خود را تغيير داده و يكديگر را به قتل متهم كردند. آنها درباره سرنوشت جسد گفتند كه محمد جسد را داخل گوني گذاشت و در خودروي حمل زباله انداخت.
تحقيقات پليس براي يافتن جسد هم بينتيجه ماند. بعد از تكميل تحقيقات پرونده به اتهام مشاركت در قتل روي ميز هيئت قضايي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. در حالي كه اولياي دم براي متهمان درخواست قصاص كردند، رحمتالله در جايگاه قرار گرفت و گفت كه اتهام قتل را قبول ندارد. او گفت چند سال قبل به صورت غيرمجاز وارد كشور شدم و شهلا را هم نميشناسم. او درباره اينكه تلفن همراه مقتول در خانهاش پيدا شده گفت گوشيتلفن را از مرد رهگذري كنار خيابان خريدم. وقتي هم بازداشت شديم مجبور به اقرار شديم.
متهم در توضيح اينكه چرا محمد و اسدالله را به قتل متهم كرده گفت حرفهايم دروغ بود و زماني كه متوجه شدم پليس حرفم را باور كرده تصميم گرفتم آنها را به قتل متهم كنم.
دو متهم ديگر هم وقتي در جايگاه قرار گرفتند اتهام قتل را انكار كردند و گفتند كه حرفهاي گذشتهشان را قبول ندارند. هيئت قضايي بعد از شور با توجه به اينكه جسد مقتول پيدا نشده است، رأي به برائت متهمان از قتل عمد دادند اما متهم رديف اول و دوم را به پرداخت ديه، سه سال حبس و اخراج از كشور محكوم كردند.
متهم رديف سوم هم به خاطر داير كردن مركز فساد به 10 سال حبس، اخفاي ادله جرم به سه سال حبس و ورود غيرقانوني به سه سال حبس و اخراج از كشور محكوم شد. با اعتراض اولياي دم به رأي دادگاه، پرونده در شعبه 24 ديوان عالي كشور بررسي شد و قضات ديوان با استناد به اينكه سه مرد افغان در تحقيقات اوليه به قتل اقرار كردند و نحوه ارتكاب آن را هم توضيح دادند اتهام مشاركت آنها در قتل محرز است.
پيدا شدن گوشي مقتول در ساختمان نيمهكاره هم نشان ميدهد كه سه متهم در قتل نقش داشتهاند، بنابراين رأي دادگاه را نقض و پرونده را براي رسيدگي دوباره به شعبه همعرض - 74 دادگاه كيفري استان تهران- ارجاع دادند. سه متهم به زودي پاي ميز محاكمه حاضر ميشوند.
بازگشت 3 مرد افغان به میز محاكمه
سه مرد افغان كه متهم هستند هشت سال قبل دختری را در یكی از خیابانهای شمال تهران به قتل رسانده بودند، بار دیگر در دادگاه كیفری استان تهران محاكمه میشوند.
۱۳۹۴/۲/۸