نسبت سپاه با اقتصاد، سیاست و انتخابات

به گزارش نما به نقل از تهران امروز، سردار شریف در گفتگویی صریح با این روزنامه به سوالاتی در مورد نسبت سپاه با اقتصاد، انتخابات اخیر مجلس و مسائل سوریه پاسخ داده است که در اینجا مشروح این گفتگو را مطالعه می کنیم.

سردار به عنوان اولین سوال بفرمایید که مرز بین ورود سپاه به مسائل سیاسی و اقدام سپاه برای حراست از دستاورد های انقلاب چیست؟ با توجه به اینکه عده ای جوسازي مي‌كنند كه سپاه این مرز را رعایت نمی کند و در عرصه سیاسی دخالت فعالی دارد .

ببینید یکی از مسائلی که دشمن همواره روی آن مانور می دهد، سوژه‌یابی و خبر سازی می کند همین مسئله دخالت سپاه در مباحث سیاسی است. خصوصا در آستانه انتخابات حساس این مسئله بیشتر مطرح می شود. واقعیت این است که سپاه قلبا به آرمان های امام(ره) و تدابیر مقام معظم رهبری در این حوزه پایبند است و هیچ تخطی از فرمایشات رهبری و امام (ره) ندارد. مبنای عملکرد ما این است.

حال ممکن است برخی بگویند یک فرمانده سپاه یا یک سپاهی در انتخابات از کسی یا جریانی حمایت کرده است‌ ولی بین ورود به جریانات سیاسی و طرفداری از جریانات سیاسی تفکیک وجود دارد. آن چیزی که سپاه با صراحت می‌گوید و انکار نمی‌کند این است که سپاه در عرصه آگاهی بخشی سیاسی و رصد رسانه ای دشمن بسیار فعال است‌ و به دلیل اشراف اطلاعاتی که دارد تلاش می کند این آگاهی بخشی را به آحاد جامعه ارائه کند. همواره سپاه دنبال این موضوع است که کسانی که اعتقاد عمیقی به آرمان های امام (ره) و تدابیر مقام معظم رهبری دارند زمام امور جامعه را به دست گیرند.

سپاه این را انکار نمی کند. ما حقیقتا خرسند می شویم که این افراد سررشته امور جامعه را به دست گیرند. ما به این سخن امام (ره) که نگذارید انقلاب به دست نا اهلان بیفتد پایبند هستیم و این امر مستلزم این است که آگاهی بخشی سیاسی به جامعه تزریق شود. اینکه برخی از جریانات سیاسی نمی توانند خودشان را با آرمان های انقلاب و رهبری تطبیق دهند این دیگر مشکل سپاه نیست مشکل خودشان است. مثلا در تمامی کشورها در دوران انتخابات حساسیت وجود دارد و دشمنان هر کشوری از این روزنه برای ضربه زدن به آن کشور استفاده می کنند. چنانچه در قالب انتخابات دشمن به بالا آوردن کسانی که با گفتمان انقلاب و رهبری غریب هستند مبادرت کند، این مسئله خوبی است؟ سپاه قطعا این مسئله را بر نمی تابد و تلاش می کند که آگاهی بخشی کند. این هم واقعیت است که در مسائل سیاسی و مخصوصا انتخابات مردم هر کشوری به گروه های مرجع خود نگاه می کنند. این گروه های مرجع هم در کشورهای مختلف متفاوتند. در کشور ما سپاه و بسیج به خاطر خدماتش و ایستادگی پای آرمان های انقلاب به یک گروه مرجع قوی تبدیل شده است. اینگونه نیست که سپاه بگوید این فرد یا جریان خوب است به آنها رای دهید. اینگونه نیست، بلکه مردم از آن جهت که به سپاه به عنوان گروه مرجع سیاسی و فکری نگاه می کنند به سمت و سوی سپاه سوق پیدا می کنند. و از این رو این تصور پیش می آید که آن نگاهی که سپاه داشت برنده شد. ولی در مقاطع زیادی هم بود که این اتفاق نیفتاد و اگر قرار بر دخالت سپاه بود آن موقع هم می بایست این دخالت صورت می گرفت ولی واقعیت این است که سپاه چنین دخالتی ندارد بلکه مردم بر اساس تفکر و نسبت سنجی گروه‌ها با اهداف انقلاب به آنها روی می آورند. در همین انتخابات مجلس شورای اسلامی برخی سرداران سپاه در مراکز استان‌ها و برخی شهرستان‌ها رای نیاوردند و همه هم می دانستند که اینها منسوب به سپاه هستند با این حساب آیا می توان قبول کرد که سپاه در انتخابات دخالت کرد؟ در همین انتخابات دو فرمانده گردان دفاع مقدس کاندیدا بودند ولی رای نیاوردند. در برخی مراکز استان‌ها سردار معروف ادوار مجلس رای نیاورد یا آقای ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه رای نیاورد. سپاه

کار له یا علیه برای کسی انجام نداده و نخواهد داد. بالاخره در این جهت اگر دولت قدرتمندی تشکیل شود مجلس قدرتمندی تشکیل شود این به نفع بازدارندگی کشور است. البته همواره ما دقت نظر داریم و چنانچه گزارشاتی در این خصوص باشد پیگیری می کنیم چون خود سپاه بیشتر از هر کس دیگری به این مسائل توجه می کند که آسیب و خللی به فعالیت‌ها و خدمات این نهاد انقلابی وارد نشود. سپاه ذخیره استراتژیک انقلاب اسلامی است و خون هزاران شهید ریخته شده تا سپاه سپاه شده است. به صورت خلاصه باید بگوییم که سپاه در مواقع حساس مثل انتخابات فعال است ولی این به معنای دخالت نیست و وظیفه آگاهی بخشی را بر عهده دارد و خارج از این هم اقدامی انجام نمی دهد.

عده ای می گویند ساز و کار نظارتی بر بخش های مختلف سپاه وجود ندارد و برای همین برخی ممکن است این مسئله را مطرح کنند که برخی از بخش های پایین دستی سپاه شاید خود سرانه عمل کنند. در مسائل سیاسی دخالت کنند، فعالیت اقتصادی داشته باشند و... موضع شما در خصوص این ادعاها چیست؟

ببینید به‌رغم اینکه سپاه یک سازمان مردمی است ولی جزوقاعده مندترین سازمان‌ها و مجموعه های کشور است. شاید برای شما جالب باشد که کوچکترین اقدامات ما در سپاه نیازمند رعایت سلسله مراتب، تهیه گردش کار و ساز و کار های سازمانی است و اینگونه نیست که هر بخشی از سپاه مانند مجمع الجزایر جدا و خودسرانه عمل کند. ببینید سپاه از بعد از انقلاب در این کشور فعالیت دارد و عده زیادی از پرسنل سپاه در جاهای مختلف بازنشسته شده و چون بعضا در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فعال بودند، در این حوزه‌ها باز به فعالیت پرداختند ولی اینها انتسابی به سپاه ندارند.

در خصوص عدم موازی کاری و قاعده مند عمل کردن سپاه هم باید گفته شود که بخشی که مربوط به سپاه و درون سازمان سپاه است کاملا قاعده مند و منظم کار می کند و هیچ گونه تداخل کار و موازی کاری با سازمان هایی حتی مثل خودمان يا مانند ارتش نداریم. در زمینه های مختلف سیاسی و امنیتی هم با هیچ سازمان دیگری موازی کاری نداریم. و خطوط فاصل را رعایت می کنیم. البته مکمل هم هستیم، هم افزا هستیم و با هم همکاری می کنیم. اینکه گاهی در رسانه های معاند تلاش می شود که به افکار عمومی القا شود که یک سازمان امنیتی موازی با وزارت اطلاعات در سپاه وجود دارد فقط ادعای دشمن است و واقعیت ندارد.

بنابراین سپاه به‌رغم اینکه در قیاس با سازمان های مشابه دیگر بسیار جوان است ولی قاعده مند‌تر عمل می کند و بسیار منظم است. مثلا چیزی که دشمن از آن به عنوان فعالیت های اقتصادی نام می برد و ما به عنوان فعالیت های سازندگی می نامیم نمونه بارزی از این مسئله است. سپاه بر اساس بخش هایی از قانون اساسی که بر این تاکید دارد که نیروهای مسلح در زمان صلح به فعالیت های سازندگی بپردازند وقتی مشاهده کرد که بنیه های اقتصادی و زیربنایی کشور آسیب دیده است وارد عمل شد و قرارگاه سازندگی را تاسیس کرد.

همه فعالیت های مثبتی که قرارگاه خاتم انجام داده است بر اساس گردش کار و سلسله مراتب و ضابطه مندی بوده است که در همان ابتدا از سوی سپاه صورت گرفت‌ و در این راستا هم تلاش کرد که واقعا خدمت کند،کادرسازی انجام دهد، به زیربناسازی بپردازد و حتی الامکان رقیب شرکت های خارجی باشد. اینکه الان سپاه در سدسازی، تونل‌سازی و.. به مرحله توانمندی و قدرتمندی رسیده است، ناشی از این ضابطه مندی است.

ما این اعتقاد را نداریم که چون علیه سپاه حاشیه سازی می شود و هجمه صورت می‌گیرد، دست از فعالیت های سازندگی برداریم. مثل شرایط دفاع مقدس است. در دفاع مقدس به غیر از برخی از نیروها که در لبنان و فلسطین آموزش دیده بودند، سپاه چه دانش نظامی‌اي داشت؟ چه تجهیزاتی داشت؟ سپاه ورود کرد، تجهیزات ساخت، تجهیزات دشمن را به غنیمت گرفت، تولید انجام داد و به این مرحله و عظمت رسید. بنابر این ما از اینکه مورد هجمه قرار بگیریم معتقدیم که بخش عمده ای از آن به خاطر کارآمدی سپاه است. ما معتقدیم سپاه در عرصه سازندگی ورود پیدا کرده است و فعالیت می‌کند ولی دشمن کاملا صورت مسئله را عوض کرده و این خدمات را ورود سپاه به فعالیت های اقتصادی می‌نامد.

سپاه نگاه می کند که ببیند تکلیفش چیست این تکلیف را انجام می‌دهد و از اول انقلاب تکلیف خودش را انجام داده است‌ اما مسئله ظریفی در اینجا هست و باید اشاره کرد که سپاه به هیچ عرصه ای وارد نشده مگر اینکه احساس کند که در این عرصه کاستی وجود دارد. به عنوان مثال در بخش هایی از کارهای فرهنگی اگر سپاه ورود پیدا می کند به این علت است که حس می کندشاید سازمان های موجود به هر علتی و از جمله کمبود امکانات نمی توانند در این حوزه‌ها موفق باشند. مثلا گسترش روحیه بسیجی درکشور؛ اگر سپاه وارد این مقوله نشود و صرفا این وظیفه را به سازمان های دیگر مانند صدا و سیما و وزارت ارشاد بسپارد، این رسالت کامل نمی تواند صورت گیرد. شاید باورتان نشود ولی تعداد کتاب هایی که سپاه در زمینه شهدا و راهیان نور و مانند اینها چاپ کرده است دو برابر کل کتاب هایی است که دیگر سازمان‌ها با هم منتشر کردند.

این را نمی توان دخالت سپاه در حوزه فرهنگی نامید چرا که با استفاده از ظرفیت هایی که سپاه دارد، برای زنده نگه داشتن یاد و نام شهدای دفاع مقدس استفاده می‌کند.

مسئله دیگری که اخیرا مطرح شده و سابقه چندانی ندارد موضوع و نسبت روحانيت و سپاه و يا موضوع رسوخ برخی جریانات انحرافی به سپاه است و به محض اینکه این مسئله اخیرا مطرح شد، از سوی رسانه‌های معاند مورد استقبال وسیعی قرار گرفت. آیا چنین مسئله ای واقعیت دارد؟

ببینید من رمز سالم بودن سپاه و موفق بودن سپاه را مرهون معنویت سپاه می دانم که آن را هم شناخت دقیقی که علما و روحانیون از مباحث اسلامی و دینی دارند در سپاه ایجاد می کنند. نهاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه وظیفه فرهنگی و دینی را بر عهده دارد و در این زمینه بسیار فعال است. من قصد ندارم بگویم که نهاد نمایندگی ولی فقیه در جاهای دیگر ضعیف عمل می کند ولی در سپاه منحصر به فرد است. مجموعه نهاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه که در حوزه های دینی اسلامی و سیاسی کار می کنند، خط و جهت‌گیری خودشان را از تدابیر رهبر معظم انقلاب می گیرند و یکی از دلایلی که سپاه سالم مانده است و دچار افراط و تفریط نشده است نیز به عقیده من همین موضوع است.

در مقایسه با بقیه جامعه این مجموعه خیلی تفاوت دارد و سالم و بکر مانده است. ما مستقیما دیدگاه های خود را از مقام معظم رهبری می‌گیریم و در این رابطه هم جلسات منظم و هدفمندی تشکیل می‌شود و رهبر معظم انقلاب هم به سالم بودن فضای فرهنگی سپاه حساسیت فوق‌العاده ای دارند و آسیبی در این موضوع خوشبختانه ما حس نمی‌کنیم. اما بالاخره بخشی از سپاه بازنشسته شدند و برخی هم فاصله گرفتند و نهایتا این افراد به جامعه ورود پیدا می کنند و انواع نحله‌های فکری هم در جامعه وجود دارد و ممکن است جذب در این نحله‌ها شوند. من منکر این نیستم که بالاخره برخی دوستان ما در برخی از محافل شرکت کردند ولی این مسئله به نادرست به مجموعه سپاه تعمیم داده شده است‌ اما در کلیت سپاه این مسئله اصلا موضوعیت ندارد و نگرانی نیز بابت آن وجود ندارد و همواره مباحث و فضای فرهنگی سپاه هم مورد تقدیر مقام معظم رهبری بوده است. تعمیم هایی که در این زمینه داده می شود کار دشمن است.

دشمن احساس کرده است که از سپاه ضربه بزرگی خورده است. دشمن الان شکست خودش در عراق، لبنان، افغانستان و در سطح منطقه را ناشی از عملکرد موفقیت آمیز سپاه می داند و برای همین به سپاه هجمه می‌کند. طبیعتا وقتی یک روحانی مشهوری تذکری به سپاه می دهد که پاسداران مواظب باشند، همین کفایت می کند که آنها خط تبلیغی وسیعی را راه بیندازند. فکر کنم این مسئله از آنجا ناشی شد که یکی از مراجع معظم تقلید سفارشی داشتند به دوستان سپاه که با روحانیت بیشتر تعامل داشته باشید و دشمن بلافاصله از این تذکر و نصیحت دوستانه سوء استفاده کرده و جریان سازی رسانه ای و روانی روی آن انجام داد.

یکی از مهم ترین مسائلی که هم اکنون علیه سپاه جوسازي می‌شود این است که برخی ادعا می کنند سپاه در مسائل سوریه دخالت دارد و عده ای حتی پا را فراتر گذاشته و موضوعات ديگري مي‌گويند.آیا سپاه واقعا در سوریه دخالت دارد؟

در اینکه سپاه سوریه را خط مقدم مقاومت می داند و در طول مبارزات مردم فلسطین با صهیونیست‌ها یکی از مأمن های مردم مظلوم فلسطین به شمار می رفت،شکی نیست. در مجامع بین المللی یکی از مبارزین خط مقدم مبارزه علیه صهیونیستها،سوری‌ها هستند. در جریان پشتیبانی از گروه های مبارز فلسطینی و لبنانی،سوری‌ها نقش برجسته ای دارند و جمهوری اسلامی ایران هم با سوریه دشمنان مشترکی دارد که مهم ترین دشمن مشترک ما اسرائیل است. مقام معظم رهبری همواره ما را به دفاع از خط مقدم مبارزه علیه استکبار و صهیونیسم بین الملل امر فرموده‌اند و این یک واقعیت غیر قابل انکار است. در حوزه ژئوپلیتیکی سوریه یکی از علائق حیاتی و برجسته کشور ما محسوب می شود و ما ایرانیها یک علقه و پیوند مهم دیگری با سوریه هم داریم و آن رفتار دولت سوریه در دوران دفاع مقدس است.

در دوران جنگ تحمیلی تقریبا اکثر کشورهای اتحادیه عرب جانب حزب بعث و دولت صدام را گرفتند و این تنها سوری‌ها بودند که موضع منصفانه ای گرفته و از ملت و دولت ما حمایت کردند. این واقعیت غیر قابل انکار است که کشورها دوست‌ها و دشمنان واقعی خودشان را در بحران‌ها و شرایط سخت می شناسند. وقتی ملت و دولت سوریه در شرایط سخت جنگ تحمیلی از انقلاب اسلامی ایران حمایت کردنددر واقع دوستی خود را اثبات کردند. امروز استکبار جهانی در صدد شکستن خط مقدم مبارزه با استکبار است و جمهوری اسلامی ایران این مسئله را تهدیدی علیه کل مسلمانان می داند. مسئله حقوق بشر و اصلاحاتی که غربی‌ها مطرح می کنند بهانه ای بیش نیست و آنها در تلاشند که سرپل مبارزه با اسرائیل را فرو بریزند. ما احساسمان این است که سوريه دارد تاوان حمایت از ملت فلسطین و دفاع از تمام مسلمانان در مقابل جبهه استکبار را می دهد و طبیعی است که از آن جانبداری کنیم و کمک کنیم.

این جانبداری به چه صورت است؟ می شود کمی توضیح دهید

ما به برکت اندیشه امام (ره) و استقامت 33 ساله وزن ژئوپلیتیکی خاصی در دنیا پیدا کردیم و این یک واقعیت مسلم است. حمایت به این معنا نیست که نظامی باشد. افکار عمومی جایگاه برجسته ای در این خصوص دارد. وقتی که نگاه افکار عمومی مسلمانان و دوستداران انقلاب اسلامی به مواضع جمهوری اسلامی ایران باشد، این تاثیر بسیار تعیین کننده ای دارد. چنانچه در سراسر منطقه به افکار عمومی اجازه بروز دهند، آنها از وضع جمهوری اسلامی دفاع خواهند کرد. چون موضع ما یک موضع بر حق است. موضوع منافع ملی کشوری به اسم ایران نیست و موضوع منافع همه مسلمانان است.

فارغ از حمایت گفتمانی که فرمودید، آیا حمایت جمهوری اسلامی ایران شامل موارد دیگری هم هست؟ به فرض مثال حمایت نظامی و یا مبحث آموزش و اموری از این قبیل هم در زمره حمایت ما از سوریه محسوب می شود؟

ببینید مشابه حمایت هایی که سوریه در دوران دفاع مقدس از ما داشت، ما حتما از سوری‌ها همان جنس حمایت‌ها را خواهیم داشت. این یک تکلیف و وظیفه برای کشور ما محسوب می شود. از سوی دیگر عرض کردم که سوریه خط مقدم مبارزه با صهیونیسم و استکبار است و به همین جهت حتما کمک‌ها و نیازمندی هایی که سوری‌ها از ما بخواهند و احساس نیاز به آنها داشته باشند ما در قبال آنها دریغ نخواهیم کرد. اگر چه از لحاظ نظامی سوری‌ها توانایی نظامی خوبی دارند و آنها هیچ گونه تقاضایی در زمینه نظامی تاکنون از ما نداشتند.

وزیر خارجه آمریکا اخیرا بعد از مذاکرات مسکو در اظهاراتی مدعی شد که رهبران ایران نمی خواهند این مذاکرات به نتیجه برسد و دنبال جنگ هستند تا بتوانند در کشورشان یک وحدت داخلی ایجاد کنند، موضع سپاه در برابر این اظهارات و این ادعا چیست؟

پاسخ ما پاسخ روشنی است. همه اقدامات سپاه برای جلوگیری از جنگ است. یکی از استراتژی های دوران پس از دفاع مقدس از طرف سپاه این است که در زمینه بازدارندگی تدابیر مطمئن و فعالی اندیشیده شود و از جنگی دوباره جلوگیری کند. بنابراین سپاه بر خلاف ادعای آمریکایی‌ها، به شدت از جنگ پرهیز می‌کند . ولی سپاه در صورت لزوم به هر نحوی از انقلاب اسلامی و مرزهای کشور دفاع خواهد کرد و ما در طی این سال‌ها آمادگی زیادی به دست آوردیم و آماده مقابله با تهدید در هر سطحی و از هر جانبی را داریم و از طرف دیگر بر اساس دستاوردهایی که داریم می‌توانیم عقبه های استراتژیک دشمنان خودمان را هدف قرار دهیم.

در مورد اهمیت جزایر سه گانه و اقداماتی که سپاه برای تامین امنیت خلیج فارس انجام می دهد کمی توضیح دهید.

اهمیت این جزایر بسیار برجسته است و امروزه مطرح می شود که هر کس این جزایر را در اختیار داشته باشد قدرت بلامنازع و مطلقی برخلیج فارس خواهد داشت. کریدور رفت و آمد کشتی‌ها در محدوده این جزایر قرار دارد و خروجی و ورودی هر کشتی که وارد این منطقه شود از اینجا خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران نیز با تمام قدرت این محدوده را در تسلط خود دارد و تمامی تحرکات را رصد می کند. مباحثی هم که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مطرح می کنند مباحث بی اساسی است که تنها برای تحت فشار قرار دادن ایران مطرح می شود. از همان ابتدای تشکیل این شورا ایران هراسی در محور تحرکات آنان قرار گرفت و آنها تلاش کردند که از این مسئله برای مقابله با انقلاب اسلامی کشور ما استفاده کنند. وگرنه خود آنان هم می دانند که این جزایر بر اساس اسناد متقن موجود در سطح دنیا و حتی کتابخانه های انگلستان، به ایران تعلق دارند.

چنانچه امکانپذیر است یکی از خاطرات و اقدامات افتخار آفرینی که شما در دوران خدمت در سپاه پاسداران و همچنین دوران دفاع مقدس تجربه کردید را در صورت امکان بازگو کنید.

بنده یک خاطره شخصی از دوران دفاع مقدس دارم که همیشه در یادم خواهد ماند و آن مربوط به شب عملیات والفجر 8 است که یکی از پیچیده ترین و تخصصی ترین عملیات های جنگی دنیا محسوب می‌شود و همه کارشناسان نظامی هم به آن اذعان دارند. من می خواهم عمق مردمی و معنویت انقلاب اسلامی را بگویم که واقعا در محاسبات غربی‌ها نمی گنجد و به آن توجهی ندارند. حدود ساعت 10 شب بود که عملیات شروع شد و در مرحله اول 1800 غواص برای خط شکنی از آب رد شدند و در آن جریان ما شهدای زیادی هم دادیم ولی خط‌شکسته شد. 2 ساعت بعد که خط شکسته شده بود و رزمندگان در حال حرکت به سر پل اصلی فاو بودند وشهدا و مجروحین هم در حال تخلیه شدن بودند، ما با یکی از دوستان به سمت مقر یکی از لشکر های سپاه رفتیم ببینیم اوضاع چطور است.

آن موقع ما در قرارگاه 9 بودیم و فرمانده مان هم آقای حسین علایی بود. یک چراغ کوچکی بین نخل‌ها معلوم بود و ما را به سمت خودش کشاند مشخص بود که آنجا لب یکی از نهرها شهدا را می آورند و آماده سازی می کنند برای انتقال به عقب و مجروحین را هم با آمبولانس به یکی از بیمارستان های نزدیک آنجا می بردند. آنجا پیرمردی حدودا 60 ساله که می گفت در کرمان هم بقالی داریم مستقر بود و آن پیرمرد کارش این بود که موقعی که شناورها شهدا را می آوردند، این شهدا را برای انتقال به عقب آماده کند. تنها هم بود. این پیرمرد بسیار با روحیه بود. من به وی گفتم حاج آقا شما اینجا چیکار می کنید و گفت که این شهدا را که می آورند من صورت های این شهدا را با دستمال تمیز می کنم، چون بدن این شهدا بسیار گل آلود و خون آلود شده بود و من دوست دارم وقتی این شهدا را به شهرهایشان می‌برند مادرانشان و پدرانشان که بالای سر آنها می آیند صورتشان را تمیز و شاداب ببینند. من پرسیدم که خودت چه حسی داری؟ بالاخره تعداد این شهدا زیاد است. جوابی به من داد که بسیار مرا تحت تاثیر قرار داد. گفت که من حس می‌کنم اینها به من می خندند و می‌گویند ما که داریم... می‌کنیم تو چرا صورت ما را تمیز می کنی؟ این جنگ را بسیجی هایی با این تفکر و انگیزه اداره کردند. بعد من پرسیدم که فکر می‌کنی امام (ره) نسبت به این کار شما چه احساسی دارد و وی با همان لهجه قشنگ روستایی به من گفت که شما نمی‌دانی امام (ره) از این کار چه‌لذتی می برد، امام (ره) خیلی به اینها علاقه داشت.

این به عنوان یکی از خاطراتی است که همیشه در ذهنم هست و بیشتر از تمام خاطرات دیگر برایم جذاب‌تر است.