نسخه چاپی

محمد خاتمی: ما نظام و انقلاب را قبول داریم

عکس خبري -محمد خاتمي: ما نظام و انقلاب را قبول داريم

هم زمان با حلول ماه شعبان و اعیاد شعبانیه و در آستانه سالگرد شهادت آیت الله بهشتی و یارانش، جمعی از ایثارگران و جانبازان دفاع مقدس با سید محمد خاتمی دیدار كردند.



گزیده ای از متن سخنان سید محمد خاتمی بدین شرح است:

* باعث افتخار من است، که در ایامی که به حق به نام روز پاسدار و جانباز نامگذاری شده در خدمت عزیزان ایثارگران و جانبازی هستم که بهترین دوران عمر خود را در جبهه ها گذرانده اند و برای دفاع از اسلام و انقلاب و ایران و سرزمین تلاش کرده اند.

* درست است که ایده آل ها مهم هستند، ولی اولا نباید ایده آل ها را با احساسات عوضی گرفت. ثانیاً همواره باید واقع نگر بود و با توجه به امکانات و مصالح در جهت آرمان ها حرکت کرد.نکته دیگر این که اگر در جامعه ای خواستِ تاریخی شکل گرفته باشد، ولی ظرفیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تحقق آن خواست و نگهبانی از آن ایجاد نشده باشد این خواست یا تحقق نمی یابد، یا اگر محقق شود دیری نمی پاید. چنانکه ملت ما از یکصد و پنجاه سال پیش خواستار آزادی، استقلال، پیشرفت و نظام مردم سالار در کنار رفع و دفع عقب ماندگی و استبداد و استیلای بیگانه بوده است، -و واقعاً هم از این جهت مردم ایران از رشیدترین ملت های منطقه هستند- ولی چرا نهضت مشروطیت شکست خورد و از دل تحولات ملی گرایانه بعد از شهریور بیست، کودتای 28 مرداد پدید آمد و انقلاب بزرگ اسلامی که الحق در آغاز و عمل با آزادی گسترده آمد و پیروز شد با مشکلات (از جمله جنگ و امواج تروریسم) و درگیریهای درونی مواجه شد و آن گونه که خواست انقلاب بود نشد، به طوری که حضرت امام در اواخر عمرشان گفتند ما در موقعیت اضطراری بوده ایم و همه از این پس باید به قانون برگردیم. بگذریم از این که در اوج بحران ها و درگیری ها ایشان فرمان هشت ماده ای را صادر کردند که هنوز هم می تواند مبنای بخش مهمی از حقوق شهروندی در جامعه ما باشد.

* این همه به خاطر این است که ظرفیت و امکانات برای تحقق خواست مترقی مردم -که به نظر من جمهوری اسلامی اگر درست مستقر شود آن خواست را پاسخ می گوید- مهیا نیست و ما و روشنفکران هم به جای بالابردن این ظرفیت، بیشتر به پرمدعایی و دعوا با هم پرداخته ایم. می خواهم این را بگویم که اگر ظرفیت جامعه را بالا برده بودیم، خواست ها عملی می شد و آن وقت انتظار نداشتیم که یک نفر یا یک گروه خاص بیاید و همه بارها را به دوش بکشد.

* از سخنانتان ناراحت نشدم و می دانم که این حرف ها حرف هایی است که در دل خیلی از افراد جامعه هست. راه¬کار سرکوب کردن این نظرات نیست، بلکه باید تحولی در جامعه ایجاد شود تا جلو دل زدگی از اسلام و جمهوری اسلامی و نظام، بخصوص در میان نسل جوان و نخبگان گرفته شود. باید همه به قانون و علی الخصوص قانون اساسی برگردیم که اگر به طور جامع و کامل و به دور از تعبیرها و تفسیرهای مغایر با روح این قانون مورد عمل قرار گیرد بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

* از جمله مطالبی که بارها به آن پرداخته ام این است که نتیجه حذف و حصر تقویت حکومت و جلب و جذب نیروهای مأیوس نیست. حاصل حذف و حصر نومیدی از اصلاح در جامعه است و نتیجه تداوم آن این که گروه گروه از جوانان و مردم رو به کسانی بیاورند که می گویند اسلام یا حداقل حکومت اسلامی نباشد و این فاجعه ای است که بیش و پیش از همه حکومت باید به آن بیاندیشد و آن را حل کند.

* باز هم می گویم: آری، ما نظام را قبول داریم و انقلاب اسلامی را واقعه بزرگی می دانیم که منجر به استقرار جمهوری اسلامی شد. واقعه بزرگی که نه می توان آن را نادیده گرفت و نه به مصلحت جامعه و ملت ما است که این کار را بکند. جمهوری اسلامی به نظر ما همان است که می تواند پاسخگوی نیاز جامعه ما باشد؛ جامعه ای که طالب آزادی و استقلال و سربلندی و امنیت است. به شرط آن که واقعاً «جمهوری اسلامی» باشد، یعنی رأی و نظر مردم در تعیین حکومت مؤثر باشد و حکومت هم خود را در برابر مردم مسؤول بداند و لوازم جمهوریت یعنی آزادی اندیشه و بیان و نقد و اجتماعات را فراهم آورد و موازین اسلامی، به ویژه معنویت و اخلاق و عدالت در جامعه حاکم گردد و همگان، با هر عقیده و گرایشی شهروند محترم به حساب آیند و از حقوق شهروندی برخوردار باشند. اصلاحات هم همین را می خواهد. اصلاح در جهت رفع کاستی ها و سامان یافتن امور براساس موازین و آرمان هایی که در انقلاب ما مطرح شده است. حال اگر دیگرانی، خواستار راه و سامان و نظام و انتظامی دیگر و در پی براندازی هستند، دچار اشتباه بزرگی شده اند و طبعاً راه ما هم از آنان جداست.

* این همه تأکید و تلاش برای رفع حصرها و حبس ها و عبور از وضعیت امنیتی به وضع امن و آزاد و قانونی، نشانه دلبستگی ما به اصل نظام و جلوگیری از تحریف نظام و ارائه چهره نامطلوب از جمهوری اسلامی است.

مطمئن هستم که شما هم خواهان همین بوده و هستید و برای آن فداکاری کرده اید و دلتان برای اسلام و انقلاب و ایران می طپد و مبنای عمل هم قانون اساسی و قوانین ناشی از آن و موازین شرع و عقل است. همین قانون اساسی ظرفیت هایی دارد که اگر به طور جامع مبنای رفتار همگان و بخصوص حاکمیت باشد، می تواند پاسخگوی نیاز تاریخی جامعه و سیر به سوی سربلندی باشد.

* در آستانه هفتم تیر هستیم. در هفتم تیر حادثه بزرگی رخ داد که نشانه مظلومیت جامعه و انقلاب ما و ددمنشی دشمنان ماست و اینکه در یک جنایت بیش از 70 تن از عزیزان ما را از ما گرفتند. عزیزانی که در رأس آنها شهید دکتر بهشتی بود. واقعاً جای شهید بهشتی خالی است. با وجود امام و عظمت مردم و ایثارگران، جامعه ما بعد از آن فاجعه فرو نپاشید، اما به نظرم این شعار شعار خوش بینانه ای بود که دشمن در چه فکریه، ایران پر از بهشتیه! نه! بهشتی بسیار کمیاب و نایاب بود و رفتن او و شهید مطهری و رفتن دیگر بزرگان صدمات بزرگی به جامعه ما زد.

* شما برای پی بردن به عظمت این مرد مذاکرات مجلس خبرگان را مطالعه کنید. دفاع از اسلام و دفاع از اسلامی که ضد دیدکتاتوری است و دفاع از اسلامی که حق مردم را به رسمیت شناخته است، دغدغه حق و حقوق و آزادی داشتن، دغدغه اینکه مبادا ما دچار دیکتاتوری شویم در نظرات ایشان وجود دارد.

* نکته دیگری که جا دارد در مورد قدری حرف بزنم در مورد مسأله هسته ای است. ما واقعاً امیدوار بودیم که هم غربی ها اطمینان پیدا کنند که ما به سوی بمب اتم نمی رویم (که البته واقعا هم نمی خواستیم و نمی خواهیم به آن سمت و سو برویم و غربی ها همواره نسبت به این موضوع بدبین یا نگران بوده اند). هیچ اشکال ندارد که به راهکاری برسیم که برای آنها اطمینان حاصل شود یا اعلام کنند در این مورد اطمینان پیدا کرده اند. از طرفی حقوق ایران به رسمیت شناخته شود، از جمله حق این که صاحب تکنولوژی هسته ای باشد که در زمان ریاست جمهوری من در سال 82، در قطعنامه آژانس به صراحت آمد ایران حق داشتن تکنولوژی هسته ای را دارد. بعداً در اجلاس پاریس حق بهره برداری از تکنولوژی هسته ای را به رسمیت شناختند. حالا هم در آستانه مذاکرات دوباره بر آن حق تأکید کردند، ولی آیا همین کافی است؟ وقتی شما حقی را به رسمیت می شناسید، عمل صاحب حق را هم باید به رسمیت بشناسید؛ از جمله غنی سازی تا 5 درصد.

* غربی ها نشان داده اند نمی خواهند چیزی به جمهوری اسلامی بدهند، در عین حال که می خواهند خیلی چیزها را یک طرفه از ما بگیرند! این شدنی نیست! متاسفانه گروه 5+1 ضعیف است. 5+1 یا تحت تأثیر قدرت های بیرونی است، یا لااقل احساس ترس و ضعف می کند.

* تا آنجایی که می دانم موضع و راه ایران مشخص است. حسن نیت را در طرف ایران می بینم، ولی ایران و ایرانیان حقوقی دارند که نه تنها آژانس و موازین بین المللی، بلکه خود غربی ها هم به رسمیت شناخته اند و باید با اعمال این حق هم موافق باشند.

* غربی ها نشان داده اند که حاضر نیستند آن حقوق به رسمیت شناخته شده را در عمل هم به رسمیت بشناسند. من گرچه چندان خوش بین نیستم، ولی باز هم امیدوارم بر اساس منطق و منافع طرفین که برای ملت ما و جامعه ما هم قابل قبول باشد به راه حلی برسند که ان شاء الله خیر همه در آن باشد.

۱۳۹۱/۴/۱۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...