نسخه چاپی

ادب بالاتر از قهرمانی

واقعیت این است كه در بازی دوم ایران ـ لهستان به دلیل جرئتی كه سرمربی تیم در استفاده از بازیكنان جدید به خرج داد، بازی بهتری رقم خورد و توانایی‌های بالقوه بازیكنان، بهتر جلوه كرد.

به گزارش نما به نقل از جوان‌آنلاین، واقعیت این است که در بازی دوم ایران ـ لهستان به دلیل جرئتی که سرمربی تیم در استفاده از بازیکنان جدید به خرج داد، بازی بهتری رقم خورد و توانایی‌های بالقوه بازیکنان، بهتر جلوه کرد. انضباط و ادب و انجام ندادن حرکات نمایشی نامناسب به هنگام کسب امتیاز، روش معمول تیم‌های حرفه‌ای جهان است که متأسفانه از سوی برخی از بازیکنان ما رعایت نمی‌شود و ذوق‌زدگی بیش از حد، نامعقول و کودکانه آنها را نشان می‌دهد، حرکاتی که لاجرم روی داورها و تماشاچی‌ها تأثیر منفی می‌گذارد.

یکی از خدمات شایسته خولیو ولاسکو به ورزش والیبال و به‌ویژه خود بازیکنان ـ شاید مهم‌ترین خدمت او ـ تربیت و رعایت آراستگی در ظاهر، رفتار و گفتار آنها بود. به نظر می‌رسید طبق یک قرار نانوشته ـ و شاید هم نوشته ـ بازیکنان مکلف بودند اولاً ظاهر، مو، صورت و لباس خود را مرتب نگه دارند و نوعی هماهنگی دلنشین در سر و شکل آنها دیده می‌شد. بعد هم کمتر پیش می‌آمد که بازیکنی حرکت نامعقولی انجام بدهد یا حرف نامربوطی بزند و حتی اگر بهترین بازیکن دنیا هم بود و حضورش در تیم والیبال جنبه حیاتی هم داشت، با برخورد جدی سر مربی روبرو نشود. این برخوردهای منطقی و جدی قبل از هر چیزی به نفع خود بازیکنان و سپس به نفع والیبال و ورزش کشور بود. ولاسکو توانست با اقتدار و اتوریته خاص خود قبل از هر چیزی حرف‌شنوی و اطاعت از مربی را به بازیکنان یاد بدهد و تیمی را پدید بیاورد که قبل از ارائه مهارت‌های تکنیکی ورزشی، نمونه آراستگی و ادب بودند. او هیچ نوع بی‌ادبی‌ای را نه نسبت به خود، نه داوران و نه بازیکنان تیم مقابل تحمل نمی‌کرد و بلافاصله واکنش شدید نشان می‌داد، در نتیجه خطوط قرمز کاملاً مشخص بودند.

آراستگی و نظم ظاهر، موها و ریش‌های مرتب، لباس‌های پاکیزه و یکدست هم نکته چشمگیری بود که متأسفانه در تیم ملی کنونی (جز یکی دو نفر) دیده نمی‌شود و نشانه به هم‌ریختگی روحی ـ روانی تیم است.

حرکت ناشایست محمد موسوی در بازی دوم لهستان، پیامد حرکت‌های نامناسب این بازیکن و عده‌ای دیگر در لیگ داخلی و عدم برخورد مناسب با آنهاست که دامنه آن به میادین بین‌المللی کشید و نه آبروی یک بازیکن، که آبروی کشور را برد. هنوز بازیکنان ما نمی‌دانند که در معرض دید جهانیان هستند و هر حرکت کوچک و بزرگ آنها در این سطح به پای یک ملت نوشته می‌شود؛ آن هم ملتی که به‌حد کافی زیر دوربین کل دنیا هست و برای هر حرکتش صدها تفسیر ارائه می‌شود. دشنام دادن و شکلک در آوردن، رفتار یک قهرمان ملی نیست، بلکه بیشتر به رفتار بازیکنان مبتدی و نابلدی می‌خورد که هنوز از محله کوچک خود به شهر نرفته‌اند، چه رسد به اینکه میادین کشورهای دیگر را تجربه کرده باشند! این نوع حرکات، والیبال نجیب ما را دچار آشفتگی و بی‌نظمی‌ای می‌کند که به فرض قهرمان جهان شدن هم ارزش ندارد و دردی نه از بازیکنان ما دوا می‌کند و نه به کار جوانانی می‌آید که از این تیم الگو می‌گیرند.

ما به عنوان ملتی با تمدن دیرینه و دینی که مهم‌ترین پیام آن مکارم اخلاق است، باید برای تک تک رفتارمان توجیه منطقی داشته باشیم و در تمام مراحل نشان بدهیم که بر چه تمدنی تکیه زده‌ایم. آیا این عدم آراستگی ظاهری، رفتاری و کلامی شایسته ایرانی مسلمان است؟

عدم برخورد جدی، صریح و دلسوزانه، خدای ناکرده وضعیتی مشابه با فوتبال را پدید می‌آورد که در آن انجام هر کاری و زدن هر حرفی مجاز است و لامحاله تماشاچی‌ای از جنس و سنخ خودش را هم پرورش می‌دهد و سالن‌های آرام، شاد و دلپذیر والیبال ما را به استادیوم‌های پر مسئله و زشت فوتبال تبدیل خواهد کرد که در آن رفتارهای زشت به دلیل تکرار عادی‌سازی شده‌اند.

هرگز چنین مباد!

۱۳۹۴/۳/۱۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...