محمدرضا که متهم به ریختن آهک در چشمان فاطمه است، به قصاص از ناحیه دو چشم برای سلب بینایی محکوم شد.
به گزارش ایسنا امیر ضیاءالدینی ـ وکیل فاطمه ـ با اعلام این خبر تصریح کرد: این حکم که از سوی هیات قضایی دادگاه کیفری استان کردستان صادر شده است، ظرف 20 روز در دیوان عالی کشور قابل تجدیدنظرخواهی است.
امیر- پدر این کودک- درباره جزئیات حادثه میگوید: 17 تیرماه سال 88 ساعت 9:30 صبح به همراه خانوادهام از روستایمان در اسدآباد همدان به روستایی در شهرستان قروه سنندج رفتیم تا سری به خواهرم بزنیم. شوهرخواهرم به نام محمدرضا 33 ساله که به مواد مخدر اعتیاد دارد ساعت 24 به خانه آمد و حدود ساعت سه بامداد بود که خوابیدیم اما قبل از خواب محمدرضا سه لیوان شربت درست کرد و به من و فاطمه داد اما فاطمه آن را نخورد.
پدر این دختربچه میافزاید: حدود ساعت پنج صبح مادر فاطمه از خواب بیدار شد و فهمید که فاطمه در اتاق نیست. من هم که از خواب بیدار شده بودم متوجه نبودن شوهرخواهرم شدم و زمانی که از بالکن نگاه کردم، دیدم فاطمه، ته حیاط که یک اتاق مخروبه هم آنجا بود افتاده و محمدرضا نیز آنجاست. در حالی که خواهرم و همسرم داد و فریاد میکردند، سراسیمه خود را به حیاط رساندیم و دیدیم که فاطمه دستانش آهکی است و تمام لباسهایش سفید شده است. چون نمیتوانست نفس بکشد، فکر کردیم مرده است.
پدر این کودک با بیان اینکه فاطمه صورتش سوخته و کبود شده بود، خاطرنشان میکند: شوکه شده بودیم و خواهرم یقه شوهرش را گرفته بود که چرا این کار را با فاطمه کرده اما او عنوان میکرد که از بلندی به پایین پرت شده است.
وی اظهار میکند: پس از آنکه فاطمه را در این شرایط پیدا کردیم، بلافاصله به روستای خودمان برگشتیم و او را به درمانگاه بردیم اما آنجا تشخیص ندادند که چه اتفاقی برای او افتاده است. در نتیجه دخترم را به بیمارستان بعثت همدان بردیم اما پزشکان گفتند که دیگر دیر شده و چشمان فاطمه نابود شده است.
پدر فاطمه میگوید: نمیتوانستم صبر کنم. فاطمه را به تهران آوردم و دخترم یک ماه در بیمارستان مورد مدوا قرار گرفت اما پزشکان نتوانستند برای بینایی او کاری انجام دهند.
سومین حكم قصاص چشم صادر شد
۱۳۹۰/۱۲/۳