در خصوص شأن نزول آيه 55 از سوره مائده در تفاسیر آمده است: سائلى وارد مسجد رسول خدا(ص) شد و از مردم درخواست كمك كرد. كسى چيزى به او نداد. حضرت على(ع) در حالى كه به نماز مشغول بود، هنگام ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد. در تكريم اين بخشش، اين آيه نازل شد. ماجراى فوق را ده نفر از اصحاب پيامبر مانند ابن عباس، عمار ياسر، جابربن عبداللّه، ابوذر، اَنسبن مالك، بلال و... نقل كردهاند و شيعه و سنّى در اين شأن نزول، توافق دارند. همچنین عمار ياسر مىگويد: پس از انفاق انگشتر در نماز و نزول آيه بود كه رسولخدا(ص) فرمود: «مَن كنتُ مولاه فعلىّ مولاه.»
در آیه 55 از سوره مائده میخوانیم:
«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ.»
«جز اين نيست كه سرپرست و ولىّ امر شما خدا و فرستاده اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند، آنها كه نماز را برپا مىدارند و در حالى كه در ركوعاند زكات مىدهند. (مصداق منحصر به فرد اين عموم طبق روايات فريقين على(ع) و بخشيدن انگشترى او در حال ركوع است.)»
سه نکته:
مسلمانشدن عدهای از یهودیان
شان نزولهای مشابه دیگری نیز درباره این آیه نقل شده که با وجود تفاوت در جزئیات اساس و عصاره همه آنها يكى است. امام محمد باقر(ع) فرمود: گروهی از یهودیان، از جمله عبد ا... بن سلام، بنیامین و ابن صوریا مسلمان شدند و خدمت پیامبر آمدند و عرضه داشتند: ای رسول خدا (ص) حضرت موسی، یوشع بن نون را وصی خود قرار داد. پس وصی و جانشین شما کیست؟ در این هنگام، آیه فوق نازل شد. پیامبر فرمود: برخیزید. همه به همراه پیامبر به مسجد رفتند و سائلی را دیدند که از در مسجد در حال خروج بود. پیامبر به وی فرمود: ای سائل کسی چیزی به تو نداد؟ گفت: چرا، این انگشتر را. آن حضرت فرمود: چه کسی این را به تو داد؟ گفت: آن مردی که در حال نماز است. حضرت فرمود: در چه حالتی بود؟ گفت: در حال رکوع. این جا بود که پیامبر تکبیر گفت. مسلمانان حاضر در مسجد نیز با شنیدن تکبیر پیامبر، تکبیر گفتند. در این هنگام، پیامبر فرمود: بدانید که پس از من، علی بن ابی طالب ولی شماست. آنان (گروه یهودیان تازه مسلمان شده) نیز گفتند: ما نیز خدا را بهعنوان پروردگار، اسلام را به عنوان دین، محمد (ص) را به پیامبری و علی (ع) را به ولایت و جانشینی پیامبر قبول کردیم. (تفاسیر نورالثقلین، الدرالثمین و برهان ذیل آیه)
هزاران شاهد و غصب حق!
امام صادق(ع) فرمود: «در عجبم از اینکه على (ع) هزاران شاهد در غدير خم داشت؛ ولى نتوانست حق خود را بگيرد، در حالى كه اگر يك مسلمان دو شاهد داشته باشد، حقّ خود را مىگيرد! (تفسیر نور)
* چهل انگشتر صدقه دادم تا مثل علی (ع) شوم!
از یکی از صحابه پیامبر (ص) که برای خود شان و منزلت زیادی قائل بود نقل شده که: به خدا قسم! من چهل انگشتر را در حال رکوع صدقه دادم، تا چیزی که درباره علی بن ابی طالب(ع) نازل شد، درباره من هم نازل شود، اما چیزی نیامد! (طیبات، ص 12؛ تفسیر برهان ذیل آیه فوق)
* جمع بین دو رفتار ظاهرا متضاد
بين دو قضيه تاريخي مأثور درباره حضرت علی (ع) اینگونه ميتوان جمع كرد: يكي آنكه پيكان تير را از پاي آن حضرت در سجده نماز بيرون آوردند و آن حضرت عنايت نداشت و ديگري آنكه مستمندي در حال ركوعِ آن حضرت در خواست كمك كرد و آن حضرت توجه كرد... اين اثبات و آن نفي و آن عدم توجه و اين عنايت هر دو از منظر شهود معبود بود. ازاين رو جاي تعجب يا سوال نيست؛ زيرا نماز كه عمود دين است، ستون خيمه معراج و مناجات خواهد بود و نمازگزار در عروج به سوي معبود و در نجواي با اوست. بنابراين، مجاري ادراكي او مانند چشم و گوش، و مجاري تحريكي وي مانند دست و پا در اختيار معبود است، نه در اختيار خود عابد. ازاين رو هر چه جنبه خَلْقي دارد مغفول است و هر چه صِبْغه الهي دارد معقول و مقبول و معمول. (از کتاب حیات عارفانه امام علی(ع)، آیتالله جوادی آملی، ص62)