به گزارش ايسنا، هما روستا كه چهارشنبه ـ 28 تير ماه ـ در مراسم بزرگداشت حميد سمندريان در مركز تئاتر مولوي صحبت ميكرد، ادامه داد: فكر نميكنم هيچكس مثل او بتواند اين گونه خود را وقف تئاتر و شاگردانش كند؛ سمندريان عاشق همه آدمها بود.
روستا كه يك هفته بعد از درگذشت استاد سمندريان براي اولين بار در جمعي عمومي صحبت ميكرد، با اشاره به علاقهي بيش از حد حميد سمندريان به تئاتر، يادآور شد: هميشه حميد مرا ميكشاند تا تمام تئاترها را ببينيم چه ضعيف و چه قوي. او نگران تئاتر بود، از ابتذال بيزار بود و عصبي ميشد ولي حتي تئاترهاي ضعيف را تشويق ميكرد.
اين هنرمند تئاتر متذكر شد: حميد ميگفت تئاتر نبايد در جامعه متوقف شود بلكه بايد پيش برود و اين جوانان هستند كه تئاتر آينده را رقم ميزنند. با ديدن يك تئاتر خوب ذوق ميكرد و چند بار به تماشاي آن ميرفت. حتي زمان بيماري در شرايطي كه بسيار ناخوش بود، با يكديگر به تماشاي نمايش «مكبث» رفتيم. پشت صحنه رفت و به مدت طولاني با بچهها حرف زد و تشويقشان كرد.
هما روستا از حاضران در اين برنامه و كساني كه در اين مدت در برنامههاي بزرگداشت حميد سمندريان حضور داشتهاند سپاسگزاري كرد و گفت: ممنونم از تك تك آنها كه به تئاتر عشق ميورزند و تئاتر يعني خود حميد سمندريان.
*** چرمشير: سلام سمندريان به تجربههاي تئاتري
به گزارش ايسنا، در اين برنامه كه به همت دپارتمان هنرهاي نمايشي و موسيقي دانشكده هنرهاي زيبا برپا شد، محمد چرمشير ـ نمايشنامهنويس ـ هم يادداشتي را به ياد حميد سمندريان خواند.
چرمشير پيش از خواندن يادداشتش گفت: فكر ميكنم در روزها و سالهاي آينده بيشتر از حميد سمندريان خواهيم شنيد. روزهايي كه اين غمها فروكش ميكند و در صحبت با نسل بعدي درباره تئاترمان، قاعدتا دربارهي سمندريان بيش از همه سخن ميگوييم.
اين نمايشنامهنويس اضافه كرد: اگر در آينده بودم به دو ويژگي مهم حميد سمندريان اشاره خواهم كرد؛ اول اينكه حميد سمندريان هميشه كنار جوانان است برخلاف بسياري از هم دورههايش هرگز جوانان را ترك نكرد و شايد تنوع تمام شاگردانش دال بر همين موضوع باشد. روز به روز كنار جوانان ايستاد و با همه آنها پير شد.
چرمشير متذكر شد: او هرگز سليقهاش را به دانشجويانش تحميل نكرد. تئاتر مورد علاقهي خود را داشت اما هرگز آن را تحميل نكرد. هميشه به تجربههاي تئاتري سلام ميكرد به هر نمايشي كه دعوت ميشد ميرفت. ايرادات و خوبيها را ميگفت اما هرگز به خاطر تجربههاي جديدمان ما را نكوهش نكرد.
به گفته چرمشير، حميد سمندريان شرف ما بود؛ غروري كه براي همه عمر مبتلا به آن خواهيم بود.
*** حسين كياني: سمندريان اصلا نميخواست در آموزشگاه بسته شود
در اين برنامه حسين كياني ديگر هنرمند تئاتر هم يادداشتي را ارائه كرد.
كياني كه حدود دو سال است در آموزشگاه حميد سمندريان تدريس ميكند، گفت: روز دوشنبه و امروز (چهارشنبه) كلاس را در آموزشگاه برگزار كرديم چون آقاي سمندريان اصلا نميخواست در آموزشگاه بسته شود.
وي اضافه كرد: آقاي سمندريان دو ويژگي بسيار بزرگ داشت با چشمان نگرانش هميشه جريان تئاتر را در ايران رصد كرد. در اين پنج دهه تئاتري نبوده است كه آن را نديده باشد و اين نشان از دلهره ايشان نسبت به جريان و حيات تئاتر در مملكت بود.
اين نمايشنامه نويس و كارگردان تئاتر يادآور شد: اگر شما هنرجو يا دانشجوي قابل اشتعالي بوديد، حميد سمندريان بهترين كسي بود كه ميتوانست با آتش زدن يك كبريت شما را شعلهور كند. هيچ كس مثل او شوق تئاتر را در جوانان برنميانگيخت.
*** قهرماني: سمندريان مثل حاتم طائي بخشنده بود
در اين برنامه محمدباقر قهرماني ـ رييس دپارتمان تئاتر و موسيقي دانشكده هنرهاي زيبا ـ نيز سخنان كوتاهي را دربارهي سمندريان ارائه كرد.
او گفت: سمندريان خودِ تئاتر بود؛ شاد و جذاب و در عين حال انديشمند. در كنار او ساعتها را ميگذرانديم بدون احساس خستگي. او خود خستگي ناپذير بود. پير و جوان نميشناخت؛ در برخورد با افراد طوري رفتار ميكرد كه همه برايش مهم هستند. سبكهاي متنوع تئاتر را ميپذيرفت ، مهربان بود، تئاتر را از هيچ كس دريغ نميكرد. نه تنها در دانشگاه در موسسات ديگر هم تدريس ميكرد. مانند حاتم طائي بخشنده بود.
قهرماني افزود: بيدليل نيست شاگردانش او را در وجود خود نگه داشته و تكثير كردهاند. جامعه هنري قدرشناس است اين را در زمان حيات و هم در زمان درگذشتش نشان دادهاند.
*** مدير تالار مولوي: مرگ سمندريان تراژدي نيست، بلكه حماسي است
همچنين سعيد اسدي ـ مدير مركز تئاتر مولوي و استاد دانشگاه ـ نيز يادداشتي ارائه كرد.
اسدي گفت: حتما در نبودن حميد سمندريان، حضورش جاري است مرگ او تراژدي نيست بلكه حماسي است. اين روزها خيلي خود را منتسب به او ميدانند كه انتساب به او شأنيتي دارد. هر كس در وجود خود دنبال تكهاي از او ميگردد و اگر آن را پيدا نكند، آن را ميسازد.
*** تئاتر امروز ما دارد از معني تهي ميشود
در بخش ديگري از اين برنامه محمدرضا خاكي ـ كارگردان تئاتر و استاد دانشگاه ـ خاطراتي از حميد سمندريان ارائه كرد.
او كه سالها پيش دانشجوي سمندريان بوده است، با طرح اين پرسش كه نمايشهاي امروز ايران چه نسبتي با فضاي جامعه دارد، اضافه كرد: متاسفانه تئاتر امروز ما دارد از معني تهي ميشود و ميكوشد چيزي شبيه سيرك بسازد. بايد ببينيم آنچه روي صحنه است با زحماتي كه استاداني مانند سمندريان براي تئاتر ما كشيدهاند چقدر نسبت دارد.
*** آقاخاني: بلد نيستيم جاي خالي عزيزان را پر كنيم
ايوب آقاخاني ـ نمايشنامه نويس، بازيگر و كارگردان تئاتر ـ نيز در حالي كه به خاطر پخش تصاويري از حميد سمندريان كه تاسف حاضران را به همراه داشت، متاثر شده بود، گفت: متاسفم بعد از يك هفته هنوز حرف زدن درباره او سخت است.
وي با اشاره به ويژگيهاي حميد سمندريان به عنوان يك معلم، ادامه داد: بسياري از ما فخر معلمي داريم اما شباهتي به استاد نبرديم؛ آقاي سمندريان كاريزماي بسيار بالايي داشت كدام يك از ما چنين كاريزمايي داريم.
اين نمايشنامهنويس اضافه كرد: به جاي تلاش كردن براي ساختن خاطره با سمندريان ببينيم او چرا استاد بود و چرا كلمه استاد هرگز از نامش جدا نميشود.
به گفته آقاخاني، يكي از دلايل كاريزماي حميد سمندريان اين بود كه او علاوه بر اينكه وسعت جدي درباره دانشش داشت به شدت با نارسيسم رايج در شرق ، هنر شرقي و هنرمند شرقي مبارزه ميكرد. علاوه بر اين او هرگز سركلاس همكاران خود را كم حرمت نكرد.
اين كارگردان تئاتر متذكر شد: هجو ،هزل ،طنز و مطايبه آميزهي هميشه كلاسهاي او بود يكي از دلايل توفيقش اين بود كه هرگز چيزي را بدون شوخي نميگفت. فضاي صميمي و بسيار مفرحي ايجاد ميكرد اما در عين حال بركلاس كنترل جدي داشت.
آقاخاني با اشاره به ديگر ويژگيهاي اخلاقي سمندريان ادامه داد: استقلال بسيار او در سيستم دانشگاهي و تئاتري فراموش نشدني است. هيچ كس به ياد ندارد او كوتاه آمده باشد ما امروز صنف داريم او خيلي اوقات بدون صنف كوتاه نيامد، ما گاهي صنفمان كوتاه ميآيد.
اين هنرمند تئاتر با اظهار تاسف از درگذشت چهرههايي همچون حميد سمندريان، سيمين دانشور، اكبر رادي و ... ادامه داد: دردناكترين اتفاق اين روزها يادآوري جاهاي خالي است كه به زودي پر نميشود؛ ما بلد نيستيم جاي خالي اين عزيزان را پر كنيم.
*** سمندريان متر تئاتر ناب بود
در ادامه اين برنامه، اردشير صالح پور، ديگر استاد دانشگاه هم با ارايه مطالبي درباره سمندريان، گفت: روزگار شگفتي است تنها مرگ ما را گردهم ميآورد. سمندريان به تئاتر ايران رفعت بخشيد او متر و معيار تئاتر ناب بود. همه بازيگران و كارگردانهاي معاصر با او جديت ،ادب ،اخلاق حرفهاي و صحنهاي را آموختند. براي ما سمندريان هميشه در اوج است.
وي اضافه كرد: كارهايش به منزله كارهاي فاخر و با شكوه بود پس از عبدالحسين نوشين ميتوان سمندريان را پدر تئاتر مدرن و جدي ايران به شمار آورد.
صالح پور به تشريح روند تاثير سمندريان بر تئاتر دانشگاهي و حرفهيي پرداخت و به قدرت بازيگري و طنز او اشاره كرد.
*** يادي از خسرو شكيبايي در مراسم يادبود سمندريان
مسعود دلخواه نيز كه 35 سال پيش شاگرد حميد سمندريان بوده با گراميداشت ياد خسرو شكيبايي كه اين مراسم همزمان با سالروز درگذشت او بود، اضافه كرد: بخشي از انرژي حميد سمندريان ميان همه ما است.
دلخواه با تاييد حرف ايوب آقاخاني در كاريزماتيك بودن شخصيت سمندريان ادامه داد: كاريزما چيزي آموختني نيست. همه ما ميدانيم سمندريان شخصيتي بسيار جذاب و كاريزماتيك بود منبع اين انرژي عشق و ايماني بود كه به كارش داشت در اين عشق شكي نداشت و اين انرژي در چشمانش احساس ميشد. انرژي و نگراني براي تئاتر در نگاهش بود.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: ياد گرفتم اگر بخواهم كمي شاگرد او باشم بايد اين عشق را حفظ كنم تا اعتماد به نفس پيدا كنم و او اين اعتماد به نفس را داشت. بخل و حسدي نسبت به هم نسلان و ديگران نداشت.
دلخواه ادامه داد: فقط صحبت كردن درباره سمندريان كافي نيست خوب است در عمل آنچه را از او آموختهايم، پياده كنيم. امروز كار ما به عنوان مدرس و دانشجو سخت شده است چون مدام خود را با سمندريان مقايسه ميكنيم .
اين كارگردان و بازيگر تئاتر با اشاره به حضور پررنگ هنرمندان تئاتر در مراسمهاي بزرگداشت سمندريان اضافه كرد: خوش به حال انساني كه رفتنش اين همه آمدن در پي داشته باشد. دور شدنش اين همه نزديكي به بار آورد و اي كاش اين نزديك شدن موقت نباشد.
***
به گزارش ايسنا، در اين برنامه نغمه ثميني نمايشنامهنويس و استاد دانشگاه كه دانشجوي سمندريان نبوده است، يادداشتي براي دردل خواند.
سعيد ذهني آهنگساز و ديگر شاگرد استاد سمندريان صحبت كوتاهي ارائه كرد و قطعهاي موسيقي از بابك بيات كه جزو قطعات مورد علاقهي سمندريان بود نواخت.
*** حاشيه مراسم
ـ در اين برنامه سهند مهديزاده شاگرد زنده ياد ذوالفنون قطعهاي موسيقي نواخت.
ـ كوروش سليماني اجراي برنامه را برعهده داشت و در فاصله ميان سخنرانيها بخشهايي از كتاب گفت وگو با حميد سمندريان با نام «اين صحنه خانه من است» ارائه ميكرد.
ـ پخش تصاويري از حميد سمندريان و پخش صداي او كه از علاقهاش به تئاتر سخن ميگفت از ديگر بخشهاي اين برنامه بود.
ـ در بخش پاياني اين برنامه پيام دهكردي، بازيگر تئاتر و يكي از شاگردان حميد سمندريان كه سال 86 در نمايش «ملاقات بانوي سالخورده» نقش آلفرد ايل را بازي كرده بود، آخرين صحنه اين نمايش را بازسازي كرد.
ـ دهكردي در حالي كه چمدان آن نمايش را در دست داشت، صحنهي طولاني سيگار كشيدن را كه آخرين سيگار زندگي كاراكتر نمايش بود، اجرا كرد. او پس از اجراي اين صحنه به فضاي پشت صحنه و جايي كه نور ميتابيد رفت. اجراي اين صحنه تأثر بسياري از حاضران را به همراه داشت به گونهاي كه در سكوت تاريك تالار مولوي صداي هق هقهاي آرام حاضران شنيده ميشد.
ـ در اين برنامه موسيقي «درباره الي» كه قطعه مورد علاقه سمندريان بود پخش شد.
ـ پخش كليپي ساخته فرشاد فرشته حكمت و خواندن قطعهاي از «گاليله» كه به روان سمندريان پيشكش شد، از ديگر بخشهاي اين برنامه بود.
هما روستا سكوتش را شكست
هما روستا ـ همسر حمید سمندریان كه نزدیك به 40 سال با او زندگی كرده بود ـ گفت: به عشقِ سمندریان به تئاتر، حسودی میكنم.
۱۳۹۱/۴/۲۹