ه گزارش نما به نقل از جام نیوز، سایت بی بی سی فارسی(BBC Persian)، روز چهارشنبه 28 تیر(July 18) با اشاره به نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران و در راستای تبلیغات خود برای بازگشت اصلاح طلبان به صحنه سیاسی نوشت: «در شرایط کنونی، ممکن است رهبر ایران میدان دادن به میانهروها را به عنوان راه حلی میانه برای خروج از بحران[!]، در دستور کار خود قرار دهد. تجربه سالهای اصلاحات، عدهای را به این باور رسانده که اصلاحطلبان ایران، هنوز هم در غرب به عنوان سیاستمدارانی پراگماتیست و عملگرا شناخته میشوند و آنان میتوانند اعتماد نسبی غرب را به اهداف صلحآمیز برنامه هستهای ایران جلب کنند. مثلاً اکبر هاشمی رفسنجانی یکی از کسانی است که از دید بسیاری، میتواند تا حدود زیادی نگاه جامعه بینالمللی به ایران را تغییر دهد. در ماههای گذشته شواهد و قراینی به چشم میخورد که ممکن است به عنوان نشانههایی از تقویت احتمال چرخش سیاست حاکمیت در قبال اصلاحطلبان و میانهروها ارزیابی شود. کاستهشدن از حجم حملات به هاشمی رفسنجانی، زمزمههای بازگشت او به تریبون نماز جمعه و فعال شدن یاران نزدیک او از جمله حسن روحانی و حسین موسویان از این دستهاند.»
این سایت انگلیسی در مورد تحرکات اخیر نزدیکان هاشمی رفسنجانی نوشت: «حسن روحانی و حسین موسویان بعد از سالها سکوت سنگین در چند ماه گذشته به یکباره وارد فضای سیاسی شده و در حوزه سیاست هستهای ایران به اظهارنظرهایی متفاوت پرداختند. حسن روحانی در داخل و حسین موسویان در خارج، در ماههای گذشته به طور مداوم، سیاست هستهای دولت محمود احمدینژاد را به باد انتقاد گرفته و به تلویح یا تصریح، او را مسبب ایجاد بحران کنونی معرفی کردهاند. در حالی که تسلط کامل و همهجانبه آیتالله خامنهای بر حوزه سیاستگذاری هستهای ایران بر کسی پوشیده نیست، عمده انتقادهای این دو، متوجه رئیسجمهوری فعلی ایران شده، تا جایی که به نظر میرسد بخش عمده تلاششان معطوف به القای این نظریه است که با تغییر رئیسجمهوری ایران در انتخابات آینده، میتوان به تغییر سیاست کشتیبان اصلی جمهوری اسلامی یعنی آیتالله خامنهای هم امیدوار بود.»
بی بی سی ادامه داد: «سکوت معنادار محمود احمدینژاد در ماههای گذشته، اجتناب تیم مذاکرهکننده هستهای ایران از تحریک غرب و تلاش برای تضمین ادامه مذاکرات و همچنین سخنان مسالمتجویانه سیاستمدارانی که چشم به رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده ایران دارند، شاید بتواند به عنوان نشانههایی از چرخشی جدید در گفتمان سیاسی ایران دیده شود. در ماههای گذشته، افرادی مانند محسن رضایی، محمد باقر قالیباف و علی لاریجانی بر لزوم تنشزدایی در عرصه بینالمللی و منطقهای تأکید کردهاند که نشان میدهد کارزار انتخاباتی آینده، احتمالا عرصهای برای رقابت بین میانهروها خواهد بود. در این میان، گروهی از اصلاحطلبان هم در تلاشاند روی کار آمدن سیاستمداری از اردوگاه میانهروهای اصلاحطلب جمهوری اسلامی را راه حلی مناسب برای خروج از بحران معرفی کنند. سیاستمداری که از دید آنها، میتواند علاوه بر ترمیم نسبی شکاف مشروعیتی[!] حاصل از رویدادهای بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 88، بحران عظیم پیشروی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را هم مهار و پرونده هستهای ایران را به مسیر دیپلماتیک باز گرداند.»
بی بی سی در ادامه با اشاره به تحرکات انتخاباتی عبدالله نوری و همچنین با استقبال[!] از سخنان اخیر عبدالله نوری مبنی بر به رفراندوم گذاشتن " برنامه هسته ای" ایران می نویسد: «عبدالله نوری در سخنان اخیر خود، ضمن تأکید بر حق ملت ایران برای دستیابی به توانمندی هستهای، گفته است که اگر پافشاری بر آن، سایر حقوق ملت را تضییع کند "باید در مورد اصل و پیامدهای این برنامه درست اندیشید." چنین دیدگاهی اگر به موقع، مجال تبدیل به سیاست رسمی ایران را پیدا کند، احتمالاً خواهد توانست بحران پرونده هستهای را به سمت حل و فصلی مسالمتآمیز پیش برد. روی کار آمدن شخصیتی مانند عبدالله نوری، علاوه بر بازکردن زمینه تغییر رفتار هستهای ایران، میتواند در حوزههای دیگر هم، از نگاه غربیها نشانه ورود جمهوری اسلامی به دورانی جدید ارزیابی شود. مثلاً در مورد مناقشه خاورمیانه و مواضع رئیسجمهوری فعلی ایران در قبال اسرائیل که حساسیتهای جدی غرب را برانگیخته است، عبدالله نوری مواضعی یکسره متفاوت دارد.»
در حالی که مواضع سازشکارانه اصلاح طلبان در برابر غرب بر کسی پوشیده نیست و همگان عقب نشینی دولت اصلاحات در برابر غرب را به یاد دارند، بی بی سی در مورد رئیس جمهور مورد علاقه غربی ها در ایران افزود: «غربیها اگر چه در سالهای گذشته همواره از روی میز بودن همه گزینهها از جمله گزینه نظامی صحبت کردهاند و میکنند، اما بیتردید به حل بحران هستهای ایران به شیوه دیپلماتیک، علاقهمندترند. انتخاب رئیسجمهوری میانهرو در ایران، میتواند غربیها را به تغییر امیدوار کند. به همین قیاس میتوان گفت هر چه این شخص، از گفتمان سیاسی رایج در سالهای گذشته ایران دورتر باشد، از دید غربیها نشانه تغییری بزرگتر ارزیابی خواهد شد. اگر این تحلیل درست باشد، آنگاه چراغ سبز رهبر ایران به یک شخصیت اصلاحطلب، میتواند نشانهای قدرتمند از تغییر رفتار سیاسی ایران تلقی شود و استدلالهای حامیان اقدام نظامی علیه ایران در غرب را تضعیف کند. به عبارت بهتر، میتوان اصلاحطبان را موثرترین سلاح بازدارنده در زرادخانه رهبر ایران برای جلوگیری از احتمال حمله نظامی به ایران دانست. رهبر ایران در گذشته بیشترین انتقادها را به اصلاحطلبان داشته و حملات سنگین حامیان رهبری به این جناح سیاسی، بدون رضایت و حمایت او نبوده است. با این حال شاید تغییر مواضع اخیر گروهی از اصلاحطلبان، در نگاه آیتالله خامنهای به آنها مؤثر واقع بشود. مثلاً محمد رضا خاتمی که زمانی در اعتراض به رد صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب، از سازماندهندگان استعفای دستهجمعی نمایندگان مجلس بود، امروزه نگاه دیگری به مقوله انتخابات در جمهوری اسلامی دارد. آقای خاتمی گفته است: "ما میآییم تضمین میکنیم که مثلا اگر نسبت به این پانصد نفر، هزار نفر حساسیت وجود دارد، ما قول میدهیم این ها در انتخابات شرکت نکنند." با این اوصاف، بعید نیست آیتالله خامنهای به عنوان کسی که حفظ اصل نظام را وظیفه اصلی خود میداند، فعال شدن این گروه از اصلاحطلبان را برای عبور از بحران فعلی، بلااشکال یا حتی ضروری ارزیابی کند.»
بی بی سی که مدتی است رسماً به تبلیغاتچی اصلاح طلبان تبدیل شده است، در ادامه برای ترساندن جمهوری اسلامی و مجبور کردن مسئولان به پذیرش بازگشت فتنه گران به عرصه سیاسی کشور نوشت: «اگر جمهوری اسلامی چنین تصمیمی گرفته باشد، زمان زیادی برای عملی کردن آن ندارد و نشانههای قطعی آن را باید بتوان در هفتهها یا چند ماه آینده دید. نزدیک شدن موعد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر و معلق ماندن وضعیت پرونده هستهای ایران را میتواند به پاشنه آشیل آقای اوباما در انتخابات بدل کند. علاوه بر آن، فشار اسرائیل به آمریکا برای حل و فصل بحران هستهای ایران هم میتواند در تسریع تصمیمگیری نهایی آقای اوباما برای رویارویی احتمالی با ایران مؤثر باشد. بنابراین یک سال باقیمانده از ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، ممکن است زمانی بسیار طولانیتر از فرصت محدودی باشد که ایران برای اتخاذ تصمیم احتمالی جهت تغییر رفتار خود دارد. از سوی دیگر، اصلاحطلبان رجعتطلب هم با پرسشیهای اساسی از سوی بدنه اجتماعی حامی خود درباره شرایط بازگشتشان روبرو خواهند شد.»