به گزارش نما، درباره ميانمار به عنوان يك كشور جنوب شرقي
آسيا كه جمعيت زيادي از مسلمانان را در خود جاي داده است اطلاعات بسيار كمي وجود
دارد. جمهوري اسلامي ايران كه داعيه ام القرائي جهان اسلام رادارد، حتي در اين
كشور سفارتخانه نيز ندارد و به صورت آكرديته مسائل ميانمار از طريق سفارت ايران در
تايلند پيگيري ميشود. براي آشنايي مختصر باكشور ميانمار و بررسي اتفاقات صورت
گرفته دردو ماه اخير كه رسانههاي داخلي و بين المللي كمتر به آن پرداختهاند. به
سراغ محسن پاك آيين سفير سابق ايران در كشور تايلند رفتيم. او در اين گفت و گو
زوايايي تازه از اتفاقات اخير ميانمار را براي ما تشريح كرد. مشروح اين گفت و گو
را در ادامه ميخوانيد.
ميانمار يا همان برمه براي مردم ما كشور ناشناختهاي است.
براي آغاز بحث اين كشور را براي ما معرفي كنيد و كمي در باره تركيب جمعيتي، مذهبي
و قوميتي اين كشور توضيح دهيد.
كشور ميانمار با وسعتي برابر 552/676 كيلومتر مربع و جمعيتي
معادل 47 ميليون و 758 هزار نفر در منطقه اي حساس بين آسياي جنوب شرقي و اسياي
جنوبي قرار گرفته است. اين كشور در شمال و شمال شرقي با چين، در شرق و جنوب شرقي
با تايلند، در جنوب و جنوب غربي با خليج بنگال و در غرب با بنگلادش و هند همسايه
است. ميانمار از موقعيت استراتژيك حائز اهميتي در منطقه آسياي جنوب شرقي و آسياي
جنوبي برخوردار بوده و ميتواند نقش مهمي در منطقه آبراههاي شمالي اقيانوس هند
ايفاكند. در ادوار گذشته مردماني از نژاد چيني و هندي به ميانمار مهاجرت كرده ودر
نقاط مختلف اين كشور سكني گزيدهاند و ساير ملل نيز از طريق دريا به كشور ميانمار
دسترسي پيدا ميكنند. جدا بودن اقوام مختلف از يكديگر سبب بوجود آمدن هويتهاي
مختلف محلي و در نتيجه احساسات جداييطلبانه در بين اقوام مختلف گرديده است. طبق
قانون اساسي «بوديسم» دين رسمي كشور است. نزديك به 85 درصد مردم برمه بودائي،
7درصد مسلمان، 4درصد هندو و 2درصد مسيحي هستند. 2درصد باقي منده را نيز آيين هاي
بودائي چيني، تائوئيسم، كنفوسيوسيم و نياكانپرستي تشكيل مي دهند.
اسلام چگونه به اين كشور جنوب شرقي آسيا وارد شده است؟
تاريخ گسترش اسلام در ميانمار به قرن اول هجري برميگردد.
بعد از ظهور اسلام و گرايش اعراب و ايرانيان به اسلام، دريانوردان عرب و ايراني و
بازرگانان مسلمان از مسيرهاي زميني كه از منطقه غربي ميانمار و ايالت آراكان اين
كشور ميگذشت، به مناطق غربي چين سفر ميكردند. بسياري از اين افراد در منطقه
حاصلخيز و مستعد ساحلي آراكان ساكن شده و اولين مناطق تجمع مسلمانان را ايجاد
كردند.
«مائونگ تان لويي» از محققان بودائي ميانمار در اين باره ميگويد
كه در سال 680 ميلادي محمد حنفيه فرزند امام علي(عليه السلام) پس از عدم توفيق در
خونخواهي امام حسين(عليه السلام) از بني اميه، همراه با طرفداران و نيروهاي خود
به شرق كوچ كرد تا بالاخره در سواحل آراكان به ميانمار رسيد و در آن جا «كاياپوري»
ملكه قبيله منطقه را شكست داد و او را به دين اسلام در آورد. سپس ملكه را به همسري
گرفت و به ترويج اسلام در آن منطقه پرداخت. در حال حاضر دو مزار در «آراكان» وجود
ارد كه به «حنيفه تونكي» (مزار حنيفيه) و «كاياپوري تونكي» معروف هستند اين دو
مزار به صورت زيارتگاه مسلمانان اين منطقه در آمده و آنها معتقدند كه مزار محمد
حنفيه(عليه السلام) در اين منطقه ميباشد.
سياحان چيني در نوشتههاي خود از مناطق ايراني نشين در
مرزهاي بين ميانمار و چين در قرن سوم ميلادي نيز ياد كردهاند. منطقه «آراكان» از
طرف شمال غربي با بنگلادش و از شمال با هندوستان هم مرز است و تقريبا به طور كامل
زير نفوذ مسلمانان است.اكثر مسلمانان ميانمار در اين منطقه زندگي ميكنند. جمعيت
آراكان حدود 7 ميليون نفر است كه تقريبا تمامي آنها مسلمان هستند و به زبان محلي
«روهينگيا» كه زبان اصلي آن منطقه است صحبت ميكنند. اين زبان، تركيبي از زبانهاي
«تركي» ، «بنگالي»، «فارسي» و «عربي» است.
بعضي از منابع تاريخي حكايت از آن داردكه در سال 1531
ميلادي پادشاه وقت ايران يك هيأت سه نفره مذهبي را به آراكان اعزام كرد كه به
ساختن مساجد و تبليغ اسلام همت گماشته و عدهاي از علماي آراكان را جهت سفر به
ايران دعوت كرد. زبان فارسي كه در ميان اهالي غرب ميانمار رايج بود در زبان
ميانماري نيز تأثير گذاشت. هنوز هم لغات و اصطلاحات متعدد فارسي به ويژه اصطلاحات
دريانوري مانند «بندر» ، «شاه بندر» و «ناخدا» در زبان ميانماري وجود دارد.
از چه زماني حاكمان به مسلمانان اين كشور فشار وارد كردهاند؟
دليل اين فشارها چيست؟
اجراي قوانين اسلامي در منطقه آراكان قبل از سال 1430
ميلادي وجود داشته و تا سال 1784 ادامه داشت. بعد از اشغال منطقه آراكان به وسيله
«سلطان بوداپايا» كه يك فرد بودائي بود اجراي قوانين اسلامي ملغي و قانون ملي
جايگزين آن شد. بر اساس اين سابقه، هنوز هم مسلمانان آراكان با دولت ميانمار
اختلاف داشته و معتقدند دولت ميانمار حقوق مسلمانان را ناديده گرفته است و به آداب
و سنن آنها بي احترامي ميكند. حتي اين امر مورد پذيرش مجامع بينالمللي نيز قرار
گرفته اما هنوز اتفاق خاصي براي بهبود شرايط نيفتاده است.
مسلمانان ساكن در ميانمار براي رهايي از ظلم دولت حاكم چه
اقداماتي انجام دادهاند؟
در طول اين سالها مردم مسلمان آراكان چندين گروه آزادي بخش
پارتيزاني و انجمنهاي غير نظامي براي دفاع از حقوق خود تشكيل دادهاند. مهمترين
اين سازمانها عبارتند از: «جبهه ميهن پرستان روهينگ» ، «سازمان آزادي بخش آراكان»
و «سازمان رهايي بخش مسلمانان ميانمار». مسلمانان
ميانمار داراي سازمانها و انجمنهاي مختلف ديگري نيز هستند كه مهمترين آنها
«شوراي امور مذهبي مسلمانان»، «جامعه علماي ميانمار» ، «سازمان مسلمانان ميانمار»
، «اتحاديه جوانان مسلمان» ، «سازمان اخوت مسلمانان» و «انجمن دانشجويان مسلمان»
است.
دولت ژنرال «نوين» پس از سر كار آمدن در سال 1962، رفتن
مسلمانان به حج را ممنوع اعلام كرد. اين ممنوعيت تا سال 1980 كه به 70 نفر از
مسلمانان اجازه داده شد به مكه مشرف شوند ادامه داشت. از اين سال به بعد عدهاي از
مسلمانان نيز جهت شركت در كنفرانسهاي مختلف اسلامي اعزام شدند. با وجود اين
وضعيت، فشار بر مسلمانان متوقف نشد و اين امر باعث مهاجرت بيش از نيم ميليون مسلمان
ميانماري به كشورهاي بنگلادش، هند، پاكستان، مالزي، تايلند، سنگاپور، امارات متحده
عربي، عربستان و ممالك ديگر شد.
در سال 1978 ادامه اين سياستها باعث شد تا بيش از 300 هزار
نفر از مسلمانان منطقه آراكان به بنگلادش مهاجرت كنند و چون اين مساله تبليغات
وسيعي را در سراسر جهان به دنبال داشت، دولت ميانمار با دولت بنگلادش وارد مذاكره
شد و با امضاي موافقتنامه و اسكان مجدد پناهندگان مسلمان ميانماري و نيز پيمان
مرزي توسط دو كشور مساله پناهندگان خاتمه پيدا كرد و بسياري از آنها به آراكان مراجعت كردند.
در طول سالهاي گذشته دولت ميانمار كنترل شديدي بر فعاليتهاي
مساجد داشته است و در برخي مقاطع حتي آمار ازدواج و تمايل مردم جهت انجام قرباني
در عيد قربان و نيز آمار افرادي كه در مساجد به آموختن قرآن كريم مشغول ميشوند به
دولت گزارش شده است. اكثريت مسلمانان ميانمار سني و حنفي هستند ولي حدود 20 هزار
شيعه نيز در اين كشور زندگي ميكنند. مهمترين و قديمي ترين مساجد ميانمار در
«رانگون» پايتخت اين سرزمين بنا شده است. مسجد سوراتي، مسجد سني مغول، مسجد مانگ
تولاي و مسجد شيعيان موسوم به مغول مسجد و همچنين مدرسه اميرالمومنين از ديگر اماكن
مهم آنهاست.
برخي اخبار از كشتار مسلمانان ميانمار در روزهاي اخير حكايت
دارد. در باره اين اخبار و ريشه اين اختلافات و كشتارها چه اطلاعاتي داريد؟
بله؛ انتشار اخبار مربوط به كشتار گسترده مسمانان در
ميانمار موجي از نگراني را در ميان كشورهاي اسلامي از جمله ايران برانگيخته است.
نهادهاي بينالمللي و كشورهاي اسلامي به ويژه جمهوري اسلامي ايران ضمن محكوم كردن
و ابراز تأسف از اين جنايات، تلاش ميكنند تا هر چه سريعتر اطلاعات دقيق و موثقي
را در اين باره كه مصداق نسل كشي و پاكسازي قومي است، به دست آورده و امت اسلامي
رادر جريان قرار دهند. گفته شده است كه موج خشونتها عليه مسلمانان از يك ماه قبل
و پس از درگيري بين يك فرد بودايي و يك مسلمان آغاز شد. اما به نظر من در مورد اين
كه اين حادثه ناشي از اختلافات مذهيب بوده يا نه، بايد بيشتر تحقيق كرد؛ چراكه در
رجوع به آموزههاي مكتب بودا، آثار و نشانهاي از دعوت به مبارزه بامذاهب ديگر
نيست. آن گونه كه محققان تاريخ اديان روايت كردهاند، ميراث ديني بودا مجموعهاي
از تعاليم اخلاقي و عرفاني است و اين آيين همانند كنفوسيوس در شمار مكاتبي است كه
به آرامش و صلح دعوت ميكند. احتمال دارد ريشه اين درگيريها، قومگرائي باشد كه
البته با حمايت مسئولان نظامي كشور انجام شده است.
گزارش منابع مستقل هم حكايت از آن دارد كه گروههاي افراطي
و قومگراي «ماگ» با پشتيباني پليس و ارتش به كشتار و آتش زدن دهكدهها و مساجد
مسلمانان پرداختهاند. دولت ميانمار نيز كه مسئليت دفاع از حقوق ملت را دارد، براي
جلوگيري از اين جنايات اقدام جدي انجام نداده و حتي به گونهاي به جانبداري از
گروه هاي افراطي پرداخته است. اظهارات مقامات دولتي كه مسلمانان را مهاجرات
غيرقانوني خواندهاند، نشان از حمايت دولت براي پاكسازي مسلمانان دارد. دولت
ميانمار حاضر نيست تابعيت اين كشور را به مسلمانان بدهد و رئيس جمهوري اين كشور
بارها از سازمان ملل متحد خواسته است به مسلمانان فاقد تابعيت ميانمار در اردوگاههاي
آوارگان پناه بدهد. جامعه جهاني بايد بر حكومت ميانمار فشار وارد كند تا مسلمانان
را به عنوان شهروندان ميانمار به رسميت بشناسد.
منابع رسمي و غيررسمي آمار متفاوتي را از كشتارهاي صورت
گرفته در ميانمار مخابره كردهاند. به نظر شما كدام يك از اين ارقام صحت بيشتري
دارد؟
آمار منتشره در هفتههاي گذشته قربانيان مسلمان را بيش از
20 هزار تن اعلام كرده است كه به دست گروههاي افراطي در «استان راخين» كشته،
شكنجه و يا بي خانمان شدهاند. فعلا نميتوان در مورد صحت و سقم اين آمار اظهار
نظر كرد و بايد منتظر دريافت اطلاعات تكميلي بود.
پس از اين كشتار برخي از نهادهاي بينالمللي و حقوق بشري و
نيز سازمان كنفرانس اسلامي بيانيههايي در محكوميت اين اقدام منتشر كردهاند. به
نظر شما جمهوري اسلامي ايران چه اقدامي بايد در اين زمينه انجام دهد؟
اتفاقا جمهوري اسلامي ايران از همان اولين ساعات انتشار اين
خبر، از طريق سخنگوي وزارت امور خارجه موضع گرفت و با محكوميت اين جنايات، از مسئولان
كشور ميانمار خواست كه ضمن رعايت حقوق اقليت مسلمان اين كشور، گزارش دقيق و جامعي
به مسلمانان جهان و ملت ايران ارائه كند. به اعتقاد من مجامع بينالمللي و كشورهاي
جهان به خصوص مسلمانن بايد بطور مستمر بااعمال فشار بر دولت نظامي ميانمار، شرايطي
را فراهم كنند كه خشونتها پايان يافته و امنيت مسلمانان تأمين شود. سفارت ايران
در تايلند كه اكرديته در ميانمار ميباشد نيز قضايا را از نزديك دنبال كرده تا
اطلاعات دقيق را براي تصميمگيريهاي بعدي به تهران مخابره كند.
همين كه ايران در ميانمار سفارتخانه ندارد، كاستي بزرگي
است. آيا پس از تصويب برقراري سفارتخانه در ميانمار در اسفند سال گذشته فعاليتي در
اين زمينه صورت گرفته است؟
بله، تأسيس سفارت در ميانمار از اولويتهاي وزارت امور
خارجه است و در دستور كار قرار دارد ما هم منتظريم كه اين اتفاق زودتر بيفتد.