در تمام طول مصاحبه بغض گاه و بیگاه امانش را برای ادامه صحبت میبرد، وقتی از زندگیش با شهید استاد مسعود علی محمدی میگوید هنوز شوق لحظههای با استادبودن را میتوانی از صدایش حس کنی، منصوره کرمی همسر شهید علی محمدی از همه روزهایی برای ما میگوید که استاد برای خدمت به مملکت و شوق ولایتپذیری سر از پا نمیشناخت:
لطفا خودتان را برای خوانندگان «شما» معرفی کنید؟
منصوره کرمی همسر شهید مسعود علی محمدی اولین شهید هستهای هستم. 22 مهرماه 61 با دکتر علی محمدی ازدواج کردم و در 22 دی ماه 88 هم ایشان به شهادت رسیدند؛ یعنی ما درست 27 سال و 4 ماه با یکدیگر زندگی کردیم؛ در طول زندگی شاید هیچگاه فکر نمیکردیم که ایشان دکتر علی محمدی بشود. به قول خودشان که به یکی از دوستانشان گفته بود: اگر من بتوانم در کیهان بچهها مقاله بنویسم خیلی ذوق میکنم و زمانی که ایشان به شهادت رسید حدود 55 مقاله از خود بجا گذاشتند؛ البته کارهایی بسیاری کرده بودند و میشد آنها را مقاله کنند؛ ولی به خاطر شرایط حساس کاری این مقالات منتشر نشد؛ خودشان بیان کرده بودند اگر کارهایی را که کردهام، میتوانستم به صورت مقاله بیرون بدهم بالای 100 مقاله از آنها منتشر میشد.
بارزترین ویژگی دکتر علی محمدی در سالهای علم آموزیشان چه بود؟
شهید مسعود علی محمدی در کارها و مسئولیتهایشان پشت کار و همت بالایی داشتند. به خاطر دارم زمانی که باهم ازدواج کردیم ایشان هنوز دانشجو بودند و واحدهای درسی کم را گذرانده بودند؛ زیرا ایشان ورودی سال 56 بودند و در آن سالها دانشگاهها به خاطر حال و هوای انقلابی تعطیل بود و دانشجویان در تظاهرات شرکت میکردند. بعد از پیروزی انقلاب و جریان انقلاب فرهنگی دانشگاهها دوباره تعطیل شدند و ایشان در ستاد انقلاب فرهنگی شروع به فعالیت کردند. من شاهدم که ایشان خیلی از کتابها را قبل از بازگشایی دانشگاه مطالعه میکردند و از اساتید برجسته که در ستاد انقلاب فرهنگی بودند، استفاده میکردند و اشکالات و سوالات خود را دریافت میکردند، ایشان برای بهدستآوردن هر چیز مورد علاقهشان پر تلاش بودند. یکی از دوستانشان میگفت که غیر ممکن بود اگر سوالی داشت و از استاد نمیپرسید و اگر جواب استاد قانعش نمیکرد به تمام اساتید مراجعه میکرد تا آن مسئله را بتواند حل کند. در طول زندگی هم این موضوع را بارها مشاهده کردم یا به دنبال چیزی نمیرفت یا اگر میرفت آن را تا به سرانجام نمیرساند، رها نمیکرد .در واقع این از خصیصههای خوب او بود که میتوانست پیشرفت کند. روحیه خستگیناپذیری ایشان برای رسیدن به هدفش قابل ستایش بود.
از دیگر خصوصیت ایشان مسئولیت پذیریشان بود یا کاری را قبول نمیکرد یا اگر قبول میکرد غیرممکن بود آن را به بهترین وجه به سرانجام نرساند. غیر ممکن بود کاری را برعهده داشته باشد و بهسراغ کار دیگری رود.
شاخصترین خصیصههای اخلاقی استاد علی محمدی چه بود؟
از لحاظ اخلاقی ایشان فرد صادقی بودند. خیلی راحت حرفش را میزد و همیشه نظرشان این بود که صریح سخن و نظر خود را بیان کند و این نکته را به همه ما هم یادآوری میکرد تا از غیبت و بدگویی دیگران جلوگیری شود. به طور مثال در همین اواخر روزهای عمرشان بود که به مراسم معارفه برای امر ازدواج دعوت شده بودیم، همه حضور داشتند و هیچکس جرات نداشت حرفی بزند. ایشان در کمال صراحت به خانواده عروس گفتند که اگر این فرد برای دختر من میآمد، دختر به ایشان نمیدادم و این موجب شد بقیه هم اظهارنظر کنند؛ زیرا ایشان در امر ازدواج به مسائل اخلاقی و معنوی خیلی توجه داشتند و معتقد بودند که مسائل مادی را در طول زندگی میتوان بهدست آورد؛ ولی اگر کسی فاقد معنویت باشد خسران آن جبرانناپذیر است در حقیقت توجه به مسائل معنوی برایشان در اولویت زندگی قرار داشت و مسائل مالی را در خدمت معنویت قرار میدادند. همیشه در کارهایشان خدا را درنظر داشتند و میگفتند اگر قرار است کاری را برای خدا انجام بدهیم حتی اگر طرف مقابل هم متوجه نشود؛ خود احساس رضایت میکنید و هیچ چیزی بهتر از آن احساس رضایتی که باعث آن خود خداوند است، نیست. خصیصه دیگر ایشان شوخ طبعی بود. ایشان بسیار بذلهگو و خوشخنده بودند خیلی از سخنان خود را بهصورت نکتههای طنزآمیز میگفتند.
در روزهای پرتب و تاب انقلاب دکتر علی محمدی جوان چگونه در خط امام و همراه با نهضت به فعالیت انقلابی میپرداخت و از علاقه ایشان به امام(ره) برای ما بگویید؟
ایشان در آن ایام در بطن انقلاب بودند. یعنی از دوران دبیرستانشان در تمام تظاهراتها حضور داشتند؛ به طوری که حتی در دانشگاه توسط ساواک دستگیر شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در شروع انقلاب در تهران در زمانی که دانشگاهها تعطیل بود، در استقبال از ورود امام جز انتظامات بهشت زهرا بودند؛ خودشان میگفتند که آن زمان که امام میخواستند بیایند تمام پاهایشان تاول زده بود و زمانی که امام به رحمت خدا رفت و تشیع جنازه پیکر مطهرشان بود دکتر مسیری طولانی را پیاده طی کرده بود و به همین علت میگفت من هم در ورود امام و هم در رحلت ایشان پاهایم تاول زد. این را از سر عشق به امام مطرح میکرد؛ زیرا عاشق امام بود نسبت به مقام معظم رهبری هم همینگونه بودند .
بعد از انقلاب فعالیتهای ایشان به چه صورت بود؛ آیا شما از اقدامات ایشان در سازمان انرژی هستهای مطلع بودید؟
به یاد دارم در سال 87 وقتی تلویزیون برنامهای داشت که مراحل تهیه کیک زرد و فرایند هستهای را نشان میداد، در جمع فامیلی بودیم و یک نفر از ایشان پرسید که این کیک زرد چیست که اینها دربارهاش سخن میگویند. ایشان طرز فناوری تولید کیک زرد را توضیح داد و من اولین بار بود که میشنیدم و برایم تعجبآور بود، گفتم شما چرا این قدر دقیق میدانید؟ گفتند کار ما همین امور است. بالاخره باید یک فیزیکدان این چیزاها را بداند همیشه کلی صحبت و عنوان میکردند که این امور از جمله مسائلی است که در کلاس به دانشجویان میگوید.
ایشان مقید بود تمام22 بهمنها را شرکت کند و حضور داشته باشد. میگفتند ما هرچه داریم از انقلاب داریم و برای 22 بهمن خیلی احترام ویژهای قائل بودند، یادم هست زمانی عنوان میکردم که من به فلان دلیل نمیآیم؛ اما ایشان خود را مقید به حضور میدانست و تنها میرفت و تاکید بر حضور داشتند، یادم هست که هنوز دو روز مانده بود به راهپیماییهای 22 بهمن، در خیابانی راه میرفتیم از طرفی دختر من کمی خجالتی بود و پدرشان خیلی اهل شوخی، همان طور که راه میرفتیم داد میزد و میگفت انرژی هستهای حق مسلم ماست که دخترم میگفت من خجالت میکشم دیگر بیرون نمیآیم. ایشان به این حق مسلم اعتقادی راسخ داشتند.
آیا در طی سالهای خدمت شهید علی محمدی در سازمان انرژی اتمی به واسطه فعالیتهای تحقیقاتی و علمیشان با مقام معظم رهبری ارتباط حضوری داشتند؟
ایشان متاسفانه در طول حیاتشان هیچگاه نتوانستند حضرت آقا را زیارت کنند. حتی به یادم دارم که یکبار بهعنوان بازرس و کارشناس هستهای میبایست گزارشی خدمت معظم له ارائه میشد و از طریق سازمان دکتر علی محمدی برای این کار انتخاب شدند. یادم هست که ایشان وقتی گزارش کار خود را بعد از چند هفته کار و سفر به نطنز و اراک و حتی فردو که من تا آن زمان نمیدانستم که فردویی در کار است؛ نوشته بودند. من از او سوال کردم حالا شما خودتان هم میروید پیش حضرت آقا؟! در جوابم گفت نه متاسفانه من را نمیبرند! فقط مسئولیت من این بود که این گزارشها را بهعنوان کارشناس علمی بنویسم و گزارشی دقیق و راهبردی باید خدمت معظم له تقدیم شود.
از اولین حضور رهبر انقلاب در منزلتان برای دلجویی از شما بعد از شهادت دکتر علی محمدی برای ما بگویید؟
متاسفانه من هنوز نتوانستم ارادت شهید را به مقام ولی فقیه به حضرت آقا برسانم؛ حتی وقتی مقام معظم رهبری یک سال بعد از شهادت ایشان به منزل ما تشریف آوردند، من از شدت هیجان متوجه احوال خود نبودم ابتدای کار به ما نگفته بودند که ایشان قرار است تشریف بیاورند؛ اما چند تن قبل آمده و خانه را آماده کردند اما ما هنوز از حضور ایشان مطلع نبودیم؛ وقتی که متوجه شدم حضرت آقا میخواهند تشریف بیاورند آنقدر هول شدم حقیقتا حرف معمولی و روزمره خود را نمیتوانستم خدمت ایشان بیان کنم؛ چون آمادگی نداشتم و اصلا فکر نمیکردم این اتفاق بیفتد؛ البته بعدها هم بنده حضرت آقا را دیدم در مراسمهای مختلف و بیت ایشان که لطف دارند و ما را دعوت میکنند این سعادت نصیب ما شد که ما میتوانیم ملاقات از نزدیک هم داشته باشیم بههر جهت ایشان فرصتشان خیلی زیاد نیست که ما بخواهیم وقتشان را بگیریم و وقتشان را در اختیار ما قرار بدهند؛ ولی هر دفعه تشریف میآورند جلو و با ما سلام و احوالپرسی میکنند و احوال بچهها را جویا میشوند. این موضوع ما را آرام میکند و احساس افتخار غرور میکنم که خدا چنین نعمتی را به من و خانوادهام داده است.
شهید علی محمدی و سایر شهدای هستهای به نوعی جزو شهدای شاخص این انقلاب هستند، شما به عنوان همسر نخستین شهید عرصه این دانش چه توقعی از مسئولین و متولیان امر دارید؟
حقیقتا من دوست ندارم در این رابطه صحبت کنم؛ چون به نظر من این یک تصمیم ملی بود و حتما حضرت آقا به موضوع عنایت دارند و من خود را در حدی نمیدانم که اظهارنظر کنم به نظر من اگر یک کار ملی است و حضرت آقا صلاح میدانند که این کار انجام بشود، باید انجام بشود حالا همسر من شهید شده تا این مرحله را باید انجام میدادند و اگر آقا صلاح نمیدانند که انجام نشود باز هم سمعا و طاعا هستیم و گوش به فرمان ایشان هستیم و فکر میکنم نکته مهم این است که ما وحدتمان را از دست ندهیم؛ زیرا تنها نقطه ضعفی که میتواند ما را به زمین بزند از بین رفتن وحدت است. چنانچه شاهد بودیم که دشمنان در این سالها به شکلهای مختلف سعی کردند این وحدت را از بین مردم ببرند؛ درحالی که من فکر میکنم رمز موفقیت انقلاب ما همان وحدت کلمه است که امام بر آن تکیه میکردند و اکنون هم مقام معظم رهبری بر آن تکیه دارند و از همدلی و همزبانی صحبت میکنند.
همسر شهید دكتر علی محمدی با تأكید بر آرمانهای شهدای هسته ای:
تلاش دشمن شكاندن وحدت ملی ما است
نكته مهم این است كه ما وحدتمان را از دست ندهیم؛ زیرا تنها نقطه ضعفی كه میتواند ما را به زمین بزند از بین رفتن وحدت است.
۱۳۹۴/۱۰/۲۷