ابوالفضل زیرک- شبکههای اجتماعی قرار بود راهی باشد برای گسترش روابط و بالابردن آگاهی و اطلاعات مردم. اپلیکیشنهای مختلفی راه افتاد تا مردم دنیا از حال و اخبار یکدیگر آگاه شوند و همانطور که در عصر یک روز زمستانی چای داغشان را مزهمزه میکنند، بدانند کجا، چه خبر است. اما حالا اوضاع تغییر کرده؛ شبکههای اجتماعی بهجای اینکه دست مردم را بگیرند و سطحشان را بالا بکشند، آنها را از کار و زندگیشان میاندازند. همه جای دنیا هم همین است؛ انگار ویروسی در سراسر دنیا پخش شده که زمان را میخورد و زندگی مردم را لنگ میکند.
شاید یک دهه پیش فکر نمیکردیم فضای مجازی چنان گوی سبقت و سرعت را از دنیای واقعی برباید که مجبور شویم برای اینکه فقط یک شب دور از فضای مجازی کنار هم باشیم، کمپینی راه بیفتد و فراخوانی به این منظور منتشر شود؛ اما این اتفاق خیلی زودتر از آنچه دنیا انتظارش را داشت، رنگ حقیقت به خود گرفت! اینطرف دنیا در ایران به بهانه شب یلدا مردم را به ممنوعیت استفاده از موبایل دعوت میکنند و آن طرف دنیا هافینگتنپست گزارشی از اعترافات ۲۱نفری که به شبکههای اجتماعی معتاد شدهاند، منتشر میکند؛ چیزی که روزی آمد تا مردم دنیا را از حال هم باخبر کند و رسمی شود برای همدردی اما حالا دردی شده همگانی؛ آخرین خبرها حاکی از آن است که سرطان استفاده از شبکههای اجتماعی به تمام مردم دنیا سرایت کرده است.
ترس از تنهایی
اعترافات استفاده بیرویه
۱- به همه شبکههای اجتماعی اعتیاد دارم؛ دیروز که گوشی تلفنم خراب شده بود، احساس پوچی میکردم.
۲- اعتیاد به شبکههای اجتماعی همه زندگیام را نابود کرده. کاش یکی میتوانست مرا از این مخمصه نجات دهد.
۳- هر لحظه نوتیفیکیشنهای شبکههای اجتماعیام را چک میکنم.
۴- به خواندن کامنتها در شبکههای اجتماعی معتاد شدهام؛ کامنتها را میخوانم و با آنها گریه میکنم! مهم نیست که آن کامنت خوب یا بد باشد؛ از این شبکهها ممنونم که موجب میشوند من گریه کنم و سبک شوم!
۵- شبکههای اجتماعی نمیگذارند با هیچ آدمی در زندگی واقعی ارتباط برقرار کنم.
۶- اعتیاد به شبکههای اجتماعی مرا به بیخوابی مبتلا کرده. گاهی پیش میآید که چند شبانهروز نمیخوابم و فقط در فضای مجازی پرسه میزنم.
۷- دلیل اعتیاد من به شبکههای اجتماعی این است که میتوانم با آدمها در دنیای مجازی ارتباط داشته باشم؛ ارتباط از این راه دردسر کمتری دارد!
۸-هر ۲۰ ثانیه اینستاگرامم را رفرش میکنم؛ این اعتیاد است؟
۹- هرچقدر بیشتر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم، حالم بهتر میشود. احساس میکنم وقتی میخوابم دارم فرصت را از دست میدهم.
۱۰- از یکی از دوستانم خواستم گوشی همراهم را برای یک ربع، جایی پنهان کند. سه دقیقه بعد با داد و بیداد از او خواستم تلفنم را پس دهد. هرچقدر بیشتر ممانعت میکرد، من بلندتر داد میزدم!
۱۱- ایکاش هیچوقت اسیر شبکههای اجتماعی نشده بودم؛ در ماه گذشته از سومین محل کارم هم اخراج شدم.
۱۲- زندگی من بدون شبکههای اجتماعی معنایی ندارد.
۱۳- استفاده از شبکههای اجتماعی مانند مصرف دوپامین است؛ حال آدم را خوب و انرژی را زیاد میکند.
۱۴- کسی را میشناسید که بتواند بدون فیسبوک زندگی کند؟ محال است!
۱۵- اگر شبکههای اجتماعی نباشند، من افسردگی میگیرم.
۱۶- شبکههای اجتماعی موجب میشوند آدم از دنیای مزخرف واقعی دور شود؛ این اعتیاد خوب است.
۱۷- میدانم شبکههای اجتماعی آدم را بیمار میکند؛ اما نبودن آنها مرا بیمارتر میکند.
۱۸- یک روز فیسبوک و توئیترم را حذف کردم اما چند دقیقه بعد استرس تمام وجودم را گرفت؛ احساس تنهایی میکردم.
۱۹- اعتیاد به شبکههای اجتماعی مرا نابود کرده؛ به خاطر آن با مادرم درگیری شدیدی پیدا کردم.
۲۰- یک هفته است از خانه بیرون نرفتهام؛ میدانید چرا؟ اعتیاد به شبکههای اجتماعی!
۲۱- گوشی ضدآب خریدم که زیر دوش حمام هم بتوانم در فضای مجازی بمانم.