نسخه چاپی

هاشمی، اصلاح طلبان و انتخابات (14)

سعید حجاریان معتقد است هاشمی اعتقادی به فعالیت در حوزه دموكراسی یا توسعه سیاسی ندارد و تمركز اصلی وی بر توسعه اقتصادی قرار می‌گرفت، آنگونه كه در زمان دولت وی بسیاری از مردم در تنگنای اقتصادی قرار گرفته و عواقب كم توجهی كارگزاران به خود را تجربه كردند.

به گزارش نما، سعيد حجاريان معتقد است هاشمي اعتقادي به فعاليت در حوزه دموكراسي يا توسعه سياسي ندارد و تمركز اصلي وي بر توسعه اقتصادي قرار مي‌گرفت، آنگونه كه در زمان دولت وي بسياري از مردم در تنگناي اقتصادي قرار گرفته و عواقب كم توجهي كارگزاران به خود را تجربه كردند. سعيد حجاريان در نقد سياست‌هاي مردم ستيزانه هاشمي رفسنجاني و در پاسخ به سوالاتي در اين باره اينچنين مي‌گويد:
ـ‌ »آيا براي تعديل اقتصادي برنامه‌اي[در دولت هاشمي رفسنجاني] نوشته شده بود؟
بله. برنامه اول هاشمي همين تعديل اقتصادي بود.
ـ اما تعديل اقتصادي براي ليبرال كردن اقتصاد بود كه بعد اقدام به تثبيت اقتصادي شد كه ضد ليبراليسم اقتصادي بود.
بله. براي تبيين برنامه‌هاي اقتصادي هاشمي در مؤسسه عالي پژوهش در برنامه‌ريزي و توسعه عده‌اي مشغول بودند، از جمله دكتر طبيبيان، دكتر نيلي، دكتر مشايخي و... كه تيمي قوي بودند. اما در ميان آنها هيچ آدم سياسي نبود.
ـ يعني نگاه آنها كاملا مهندسي و مكانيكي بود؟
بله. همين‌ها بودند كه در دانشگاه شريف دانشكده زدند براي مهندسي اقتصاد. در آنجا بود كه توصيه‌هاي صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني را مورد مطالعه قرار داده و درباره آن بحث مي‌كردند.» (1)
سعيد حجاريان در ادامه گفت‌وگوي خود بي توجهي به خواسته‌هاي مردمي توسط هاشمي و دولت متبوع وي را اينگونه بيان مي‌كند:
ـ در اين دانشكده مسائل سياسي هم آموزش داده مي‌شد؟
خير. اين اشكال كار بود. مشكل همين جا بود. ما يك‌سري هشدار‌ها داده بوديم درباره برنامه دوم توسعه. اما كسي گوش نكرد. مقاله من هم در همين دوره چاپ ‌شد، يعني در زماني كه پيش‌بيني ما درباره برنامه دوم توسعه تحقق يافت و تثبيت اقتصادي هم تصويب شده بود.
ـ تثبيت اقتصادي برخلاف برنامه دوم توسعه بود؟
بله. كاملا بر ضد برنامه دوم بود. در واقع برنامه اول كه اجرا نشد، آن برنامه متعلق به دوران موسوي بود. آقاي هاشمي برنامه اول را از نو نوشت و به عنوان برنامه دوم اجرا كرد. البته موضوع تك نرخي كردن ارز در برنامه نبود و آقاي هاشمي در سال ۷۳ رأساً اين كار را كرد و چون منابع ريالي و ارزي دچار مشكلات شد برخلاف برنامه، تك نرخي كردند. مشكلات از آنجا آغاز شد.
ـ در اين زمان بحث شما درباره انحراف در برنامه توسعه چه بود؟
ما مي‌گفتيم هيچ برنامه‌‌نويسي نبايد در صورت شكست بگويد برنامه من به دليل سياسي شكست خورد بلكه بايد از ابتدا مسائل سياسي را هم در برنامه خودش بگنجاند. اگر اين كار را نكند ديگر برنامه‌نويس نيست. نبايد بگويد به من چه.
ـ يعني‌‌ همان اشتباهي كه قبل از انقلاب هم اتفاق افتاده بود.
شبيه‌‌ همان بود. »(2)
حجاريان در ادامه تلاش مي‌كند بي توجهي به نيازهاي سياسي مردم – به عنوان يكي از مباحث مورد توجه دموكراسي – در دولت سازندگي را كمرنگ نشان داده و چنين سياستي را نتيجه تفكرات مستقيم هاشمي رفسنجاني عنوان كند:
ـ بنابراين با برنامه دوم توسعه طبقه اجتماعي جديدي شكل مي‌گرفت كه از نظر اقتصادي توانمند‌تر شده بود اما از نظر فرهنگي و سياسي پاسخي به نياز‌هايش داده نمي‌شد؟
بله. البته شايد مي‌شد. اگر با سرعت كمتري پيش مي‌رفتند احتمال تحقق آن وجود داشت، يعني آهسته‌تر و مطمئن‌تر.
ـ يعني شما معتقديد كه شتاب آنها زياد بود؟
بله، شتاب داشتند. تك نرخي كردن ارز خيلي ضربه زد.
ـ چرا؟
نمي‌دانم. مثلاً مي‌خواستند يك شبه ارز را تك نرخي كنند. آقاي هاشمي يك كار ديگر هم كرد كه به نظر من خوب بود، شبيه‌‌ همان كاري كه كنان اورن، رئيس‌جمهور سابق تركيه انجام داد. او نظامي‌ها را وارد كار اقتصادي كرد. آقاي هاشمي هم گفت ما بايد مديريت كارخانه‌ها را به سپاهي‌ها بدهيم. بدين ترتيب آنها را وارد اقتصاد كنيم تا آنها پس از بازگشت از جنگ احساس غبن نكنند.»(3)
در مقابل اين رويكرد هاشمي رفسنجاني همواره تلاش داشته خود را مدافع دموكراسي و حامي حقوق مردم معرفي كند و در هر تريبوني وانمود كند كه معرفي كردن وي به عنوان فردي مخالف دموكراسي و مطالبات مردمي تاكتيكي براي تخطئه وي و هجمه به كارنامه دولت سازندگي است.
هاشمي رفسنجاني در فضاي بعد از انتخابات 92 و در ديدار مسئولين و دبيران كل احزاب و تشكل‌هاي عضو شوراي هماهنگي اصلاحات، با تأكيد بر اين نكته كه دموكراسي واقعي در قوانين اسلامي نهفته و با اشاره به اصطلاح «مهلت استدراجي» در سنت الهي گفت: « كساني كه در مسير مردم سالاري ديني دچار انحرافات مي‌شوند، بايد بدانند كه سنت الهي تغييرناپذير است... متأسفانه برخي مسئولين در ابراز نگراني‌ها و تهديدات سياسي خود كساني را مخاطب قرار مي‌دهند كه در جامعه هيچ يك از ابزار قدرت و تبليغات، به جز رأي مردم را ندارند و گويا اين كارسازترين ابزار قدرت است. »(4)
پي نوشت:
1- سايت پژوهشي تاريخ ايراني، گفت‌وگو با سعيد حجاريان 12/03/93
2 - همان
3- همان
4-پايگاه اطلاع رساني آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، 14/05/92
منبع : روزنامه جوان

۱۳۹۴/۱۱/۲۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...