رقابت گفتمانی
قطار انتخابات به ايستگاه پاياني رسيده است و همه چشمها منتظر است تا ملت منتخب خود را برگزیده و آنها را براي مدت چهار سال رهسپار بهارستان کنند. ديگر بازيگران صحنه انتخابات اعم از مسئولان اجرايي، مسئولان نظارتي، گروهها و جريانهاي سياسي کشور، نامزدهاي انتخاباتي، رهبري، علما و نخبگان و بزرگان و راهنمايان ملت، همگي نقش و وظايف خود را در آوردگاه انتخابات انجام دادهاند و چشمانتظار نقشآفريني ملتاند؛ ملتي که در عرصه انتخابات مهمترين رکن شمرده شده و به واقع آنها هستند که «انتخاب» به مثابه يک «حق» به ايشان تعلق يافته است.
تعيين تکليف براي دو جايگاه مهم
اين حق بزرگ در انتخابات پيش رو، تکليف دو جايگاه مهم تصميمگيري در نظام مردمسالار ديني را تعيين خواهد کرد. کلام بنيانگذار بزرگ انقلاب اسلامي که فرمودند: «مجلس در رأس امور است»، به خوبي از جايگاه رفيع مجلس شوراي اسلامي در نظام تصميمگيري کشور حکايت دارد. تعبير راهگشاي حکيم فرزانه انقلاب اسلامي از مجلس به مثابه «ريلگذار حرکتِ دولت» به خوبي نشان ميدهد که نمايندگي مجلس از چه اهميتي در ساختن آينده کشور برخوردار است.
مجلس خبرگان نيز جايگاه رفيعتري در نظام اسلامي دارد و به همين اندازه انتخابات آن نيز مهم است. مجلس خبرگان به مسائل جاري کشور کاري ندارد، بلکه وظيفه آن پرداختن به مسئله تعيين رهبري است. اینکه چه کسي را برای مقام رهبری خواهند برگزید؟ چه کسي بنا است تصميمگير و سياستگذار اصلي کشور باشد؟ پرسشهایی است که پاسخ آن را نمایندگان مجلس خبرگان خواهند داد. مجلس خبرگان مجلسي است که در وقت لازم رهبر را تعیين ميکند. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامي «اگر مردمي باشند دلبسته به انقلاب، دلباخته ملّت، آگاه از توطئههاي دشمن، ايستاده و پايدار در مقابل دشمن يکجور عمل ميکنند، اگر خداي نکرده اين چيزها نباشد، جور ديگري عمل ميکنند.»
در اين بين سؤال اصلي آن است که براي اين انتخاب مهم بايد به چه مؤلفهها و ملاحظاتي توجه کرد تا بتوان بهترين انتخاب را داشت و عاليترين مجالس را براي پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي شکل داد؟ به نظر ميرسد مهمترين نکات براي برگزاري انتخاباتي باشکوه و تحقق مجلسي در تراز انقلاب اسلامي موارد و ملاحظات زير باشد.
شرکت در انتخابات؛ واجب عيني
شايد اولين و مهمترين گام در اين بحث، توجه به اصل ضرورت حضور در پاي صندوقهاي رأي است، که به حکم بسياري از مراجع عظام تقليد وظيفه شرعي به شمار ميآيد. طبق استفتائي که متن آن بهتازگي در پايگاه اطلاعرساني رهبر معظم مقام انتشار يافته؛ «شرکت در انتخابات نظام جمهوري اسلامي براي افراد واجد شرايط، يک وظيفه شرعي، اسلامي و الهي است». معظمله در پاسخ به پرسشی مبنيبر اينکه «آيا شرکت در انتخابات جمهوري اسلامي ايران واجب عيني است، يا کفايي؟» با صراحت اعلام ميدارند که «واجب عيني است». با اين تفسير ديگر بهانهاي براي حضور نیافتن در انتخابات باقي نخواهد ماند و همه آنهايي که دل در گرو انقلاب دارند، بايد به پاي صندوقهاي رأي بيايند. همچنين بايد تلاش کنند تا ديگران (از نزديکان و وابستگان دور و نزديک) و همه آنهايي که به نحوي بر رأي و نظرشان تأثيرگذارند را نيز نسبت به اين وظيفه شرعي آگاه ساخته و آنان را به حضور در پاي صندوقهاي رأي دعوت کنند.
دشمن بهدنبال رأي سلبي
يکي از مسائل مهم براي ارزيابي نهايي از چگونگي تعيين رأيي که در صندوق ريخته خواهد شد، توجه به سناريوی دشمن براي اثرگذاري بر انتخابات است. بیشک نميتوان رأيي هوشمندانه و تصميمی عاقلانه در عرصه انتخابات گرفت، مگر آنکه پيش از آن با بازيها و شگردهاي تبليغاتي دشمن آشنا شد و مراقب بود تا در پازل بيگانه نقشآفرين نبود.
در اين زمينه رهنمودهاي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي براي انتخابات هفتم اسفندماه قابل تأمل است. معظمله با صراحت از سناريوي دشمن براي مديريت انتخابات آتي سخن گفته و از خطر نفوذ دشمن در اين انتخابات ابراز نگراني کردند. ایشان در آخرين بياناتشان در ديدار با مردم آذربايجان(۲۸/۱۱/۹۴) فرمودند: «من ميبينم که در زمينه انتخابات، دشمنان دارند تلاش ميکنند؛ ميخواهند انتخابات آنجوري که آنها ميخواهند برگزار بشود... ميخواهند اِعمال نفوذ کنند در انتخابات و هر جور ميتوانند انتخابات را خراب کنند؛ مردم بايد آگاه باشند و نقطه مقابل آنچه آنها ميخواهند، عمل کنند.»
گزارش اخير انديشکده «مرکز امنيت آمريکاي جديد» مؤيد اين اظهارات است که در آن باصراحت به اين موضوع اشاره ميکند که؛ ايالات متحده بايد از فضاي بهوجودآمده از مذاکرات هستهاي با ايران استفاده کرده و شبکه حاميان غرب در ايران را فعال کند تا از اين طريق، تغييرات سياسي ـ فرهنگي در ايران بهوجود آورد. اين همان موضوعي است که ميتوان در گفتار دولتمردان آمريکايي، از جمله باراک اوباما و جان کري نيز مشاهده کرد. بنابراين آمريکاييها از مدتهاست که به دنبال ايجاد فضايي براي نفوذ در عرصه سياسي کشور يا تغيير در روندهاي سياسي و تصميمگيري آن هستند و براي دستيابي به اين اهداف نيز از سياستهاي مختلفي چون ايجاد دودستگي يا دوگانهسازي استفاده ميکنند.
گزارش اخير انديشکده «مرکز امنيت آمريکاي جديد» مؤيد اين اظهارات است که در آن باصراحت به اين موضوع اشاره ميکند که؛ ايالات متحده بايد از فضاي بهوجودآمده از مذاکرات هستهاي با ايران استفاده کرده و شبکه حاميان غرب در ايران را فعال کند تا از اين طريق، تغييرات سياسي ـ فرهنگي در ايران بهوجود آورد.
شناخت شگردهاي دشمن براي تأثيرگذاري و نفوذ در انتخابات نيز حائز اهميت است. تخريب، اتهامزني و سياهنمايي همچنان در اولويت کاري رسانههاي ضدانقلاب براي تخريب شخصیتهاي انقلابي قرار دارد و متأسفانه با گسترش ظرفيتهاي فضاي مجازي و در دسترس قرار گرفتن اين امکانات از طريق تلفنهاي همراه، شاهد بمباران افکار عمومي هستيم که بیشک مقابله با آن و تسليم نشدن در برابر دروغپردازيها، هوشياري و بصيرت ملت را ميطلبد تا در وراي اين تبليغات توان تشخيص صحيح و هوشمندانه را از دست ندهد.
يکي از سناريوهاي کليدخورده در اين انتخابات از سوی دشمن، سناريو «رأي سلبي» است که در آن تلاش شده تا با محوريت «خط تخريب» از ورود برخي شخصیتهاي ارزشي تأثيرگذار به مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان رهبري جلوگيري شود. اين خط به شدت از سوی رسانههاي بيگانه، ماهوارهها، شبکههاي اجتماعي در فضاي مجازي و ... در حال تبليغ و گسترش است. برای نمونه بيبيسي فارسي به نقل از «فاطمه حقيقتجو» نماينده اصلاحطلب مجلس ششم که امروز به بيگانگان و ضدانقلاب پيوسته است، ميگويد: «کمپيني شکل گرفته که [آيتالله]صادق لاريجاني و[آيتالله] جنتي براي خبرگان و حدادعادل براي مجلس رأي نياورند. مردم در تهران نام سي نفر از افراد غير «تندرو» را حتماً در ليستشان بنويسند تا کساني مانند «حداد عادل» رأي نياورند!»
طعنه رهبر معظم انقلاب اسلامي در زمینه دخالت راديوي رسمي روباه پير در انتخابات شنيدني است. معظمله در ديدار مردم آذربايجان فرمودند: «راديوي انگليسي دارد به مردم تهران دستورالعمل ميدهد به فلاني رأي بدهيد، به فلاني رأي ندهيد! معناي اين چيست؟ انگليسيها دلشان تنگ شده براي دخالت کردن در ايران. يک روزي بود که پادشاه کشور وقتي ميخواست تصميم مهمّي بگيرد، سفير انگليس را صدا ميکرد و از او ميپرسيد که اين کار را بکنم يا نکنم. انگليسها يک روزي اينجور در امور کشور دخالت ميکردند؛ بعد هم آمريکاييها، يک مدّتي هم هر دو؛ امروز اين دستها قطع شده است؛ امروز جلوي اين دخالتها گرفته شده است به برکت انقلاب، به برکت بيداري مردم؛ دلشان تنگ شده، حالا از راه راديو به مردم دارند دستور ميدهند به فلاني رأي بدهيد، به فلاني رأي ندهيد. اينکه ما عرض ميکنيم در انتخابات، مردم با بصيرت، با آگاهي، با دانايي وارد بشوند، به دلیل اين است؛ بدانند دشمن چه ميخواهد؛ وقتي شما دانستي دشمن چه ميخواهد، عکس او عمل ميکني؛ معلوم است.»(۲۸/۱۱/۹۴)
انتخابات به مثابه رقابت دو گفتمان
ملاحظه ديگر برای بهترين انتخاب، توجه به چگونگي شکلگيري رقابت سياسي در انتخابات است. رقابتهاي انتخاباتي، تنها مسابقه ميان افراد و نامزدهايي نيست که براي موفقيت و کسب رأي بيشتر تلاش ميکنند؛ بلکه رقابت بين گفتمانها و تفکراتي است که اين افراد به انها تعلق دارند. جريانهاي سياسي که در پس اين گفتمانها قرار دارند، در تلاشند با ورود افراد همفکر خود به مجلس، برنامهها و سياستهاي خود را براي اداره کشور در پيش گيرند؛ لذا بيتوجهي به تعلقات سياسي ـ جناحي نمايندگان، به نوعي عدم فهم صحنه انتخابات مجلس به شمار ميآيد. جريانهاي سياسي فعال در انتخابات تفاوتهاي عمدهاي در اداره کشور با يکديگر داشته و هر يک الگويي را براي توسعه دنبال ميکنند.
در سياست خارجي يک جريان خاص به شدت به دنبال گسترش تعامل با غرب و نزديکي به آن است و اين گسترش را عاملي براي توسعه و پيشرفت کشور قلمداد ميکند. اعتماد به غرب و تلاش براي بازسازي روابط دوجانبه با کشورهاي اروپايي، سياستي است که مدتهاست وعده آن داده شده و با در اختيار گرفتن مجلس و در شرايط پسابرجام با سرعت فزايندهاي دنبال خواهد شد. اين در حالي است که چنين نگاهي به غرب با نوعي انفعال، رعب، سادهلوحي و فريبخوردگي همراه است و ماهيت غرب و در رأس آن آمريکاي جنايتکار، بر زيادهخواهي و تجاوزطلبي بنا نهاده شده است و در پس اهداف ديپلماتيک نيز چيزي جز نفوذ و سلطه نهفته نيست!
همين ذات فريبکارانه و زيادهخواهانه غرب است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامي بارها به صراحت اعلام داشتهاند: «غرب قابل اعتماد نيست» و سياستهاي نزديکي به غرب جز وادادگي و زيان، دستاوردي براي کشور نخواهد داشت. از همين منظر معظمله موکداً هشدار ميدهند: «اگر مجلس مرعوب غرب باشد، مرعوب آمريکا باشد کشور را بدبخت خواهند کرد»! در حوزه سياست داخلي نيز در تلاش است با باز کردن فضاي سياسي براي افراد و جريانهايي که پرونده غيرقابل قبولي نزد ملت داشته و در سالهاي گذشته به جرم فتنهگري از فعاليتهاي حداکثري سياسي محروم گشتهاند، به زعم خود در راستاي توسعه سياسي قدم بردارند. غافل از اينکه ملت هنوز خاطرات تلخ راديکاليزم چپ و تندرويها و ساختارشکنيهاي صورت گرفته در دوران اصلاحات را فراموش نکرده و رغبتي به تکرار آن ندارد. معلوم نيست حمايت از فتنهگران سال ۸۸ که چهره باشکوهترين انتخابات کشور را تخريب کردند و در برابر رأي ملت و قانون اساسي ايستادند، با کدام منطق از سوی اين جريان دنبال ميشود. احيا و فعالسازي مطبوعات تندرو و همان جريان زنجيرهاي که رهبري معظم انقلاب سالها پيش از آن با عنوان «شارلاتانيزم مطبوعاتي» ياد کردند، سياستهايي است که در عرصه داخلي از سوی يک جريان سياسي دنبال ميشود.
جالب آنکه دشمن نيز نسبت به جريانهاي سياسي داخلی و نتايج حاصل از انتخابات به نفع و ضرر آنها بيتوجه نيست. کافي است بر عملکرد رسانههاي بيگانه در هفتهها و روزهاي اخير مروری داشته باشيد تا به خوبي دغدغهها و حساسيتهاي دشمنان ملت در قبال موفقيت برخي جريانهاي سياسي درک شود. در چنين شرايطي رقابت انتخاباتي مجلس شوراي اسلامي را بايد رقابت ميان دو گفتمان دانست، نه رقابت ميان افراد!
با توجه به این توضيحات است که نميتوان از مسئله حياتي «رقابت گفتماني» غافل شد و جا دارد که در چنين شرايطي از تلاش براي رأي دادن به «گفتمان اصلح» سخن گفت؛ گفتماني که با آرمانهاي انقلاب اسلامي و شاخصههاي انديشه حضرت امام خميني(ره) و امام خامنهاي(دامت ظله) قرابت بيشتري داشته و از انديشههاي التقاطي و غربگرا به دور است.
هنر مردم در شناخت و انتخاب شايستگان
سرانجام انتخاب رأيدهندگان به افراد تعلق ميگيرد و اين نمايندگان هستند که قرار است به عنوان وکيل در مجلس شوراي اسلامي مطالبات ملت را محقق سازند. اصل مسئله آن است که آيا اين فردي که رأي ما به او تعلق خواهد گرفت، به واقع اعتقادي به آرمانها و باورها و خواستههاي ما دارد؟ آيا توانايي و کارآمدي لازم براي انجام امور را دارد و خواهد توانست اين مطالبات را برآورده کند؟
در اينجاست که مبحث «اصلحگزيني» و گزينش بهترينها و شايستهترينها مطرح ميشود که مبتنيبر ديدگاه رهبر معظم انقلاب «هنر مردم» خوانده شده است. طبيعي است که مردم بهدنبال انتخاب نمايندگاني هستند که شجاعترين، مؤمنترين و انقلابيترين افراد بوده و مرزبندي شفافي با دشمن داشته باشد. رهبر حکيم انقلاب اسلامي که نقش هدايتگري امت را برعهده دارند به صراحت در اين باب چنين نظر دادهاند: «به نظر من مهمترين شرايط نماينده عبارت است از اينکه متدين، کارآمد، دلسوز و شجاع باشد. اگر اين چهار شرط در نمايندهاي جمع شد، همان کاري را که شما آرزو و توقّع داريد، انجام خواهد داد.» (۲۴/۱۱/۸۲)
مبتنيبر نظر ايشان در انتخابات آتي چهار شرط فوق در کساني جمع شده که چنين روحياتي داشته باشند: «آدمهايي را انتخاب بکنند که وقتي رفت در آن مسند نشست ـ حالا آن مسند هرچه باشد؛ چه مسند عضويت در مجلس خبرگان باشد، يا در مجلس شوراي اسلامي باشد يا رياست جمهوري باشدـ خودش را سپر بلاي مشکلات کشور قرار بدهد، فاني در خدمات و مصالح و منافع عمومي مردم باشد، کشور را به دشمن نفروشد، مصالح کشور را براي رودربايستي با اين و آن زير پا نگذارد؛ بايد اين را انتخاب کنند. اين ميشود يک انتخابات خوب.»(۳۰/۱۰/۹۴)
اما اين سؤال همچنان باقي است که چگونه ميتوان از افراد شناخت پيدا کرد و اين شاخصها را با ايشان تطبيق داد؟
اعتماد به ليست قابل اعتماد
مهمترين راهکار تطبيق شاخصها با مصداقها، تحقيق و مشورتگيري از افراد امين و مورد اعتمادي است که شناخت کافي از افراد و شخصیتهاي سياسي که به عنوان نامزد انتخاباتي وارد رقابت شدهاند، دارند. فراموش نکنيم که در نگاه ديني رأي دادن نيازمند «حجت شرعي» است و اين حجت يا از طريق «يقين فردي» حاصل ميشود يا آنکه افراد امين و صاحب صلاحيت فردي را معرفي کنند. رهبري تأکيد دارند که: «اگر ميتوانيد، تشخيص بدهيد؛ اگر نميشناسيد، از ديگري كه ميتواند امين باشد، سؤال كنيد.» (۲۸/۲/۸۰)
واقعيت آن است که شناخت فردي بدون مشورتگيري از مطّلعان امين، به ویژه در شهرهاي بزرگ کار دشواري است که تنها براي عده قليلي ممکن خواهد بود. در اينجاست که برخي جريانهاي سياسي، برخي مراکز علمي مورد اعتماد ملت و برخي شخصيتهايي که از نوعي مرجعيت فکري ـ سياسي در جامعه برخوردارند، به ميدان آمده و با بررسي نامزدهاي موجود، افرادي را که صاحب صلاحيت هستند در قالب «ليستهاي انتخاباتي» معرفي ميکنند. البته، سلايق سياسي و گرايشهاي گفتماني در تدوين اين ليستها بيتأثير نیست، اما از ميان آنها نيز بايد گشت و مورد اعتمادترين را محل رجوع قرار داد.
ضرورت رجوع به افراد امين و مشورت گرفتن و اعتماد به آنها، راهکار تازهاي نيست و در تمامي ادوار انتخابات از سوی حضرت امام(ره) و امام خامنهاي(دامت ظله) توصيه شده است، اما اين توصيه در انتخابات آتي با تأکيدي بيشتر و الگويي متفاوتتر مورد توجه قرار گرفته است. رهبر معظم انقلاب مدتي پیش در توصيه به ملت فرمودند: «مردمي که ميخواهند رأي بدهند، اعتماد کنند به آن مجموعههايي که واقعاً قابل اعتمادند؛ بعضيها هستند که قابل اعتماد نيستند؛ «کَالَّذِي استَهوَتهُ الشَّي طين»؛ گاهي اينجور نيست که از روي صفا و واقعيت و علاقهمندي به انقلاب [باشد] ـ اساس کار، انقلاب است ـ و از روي علاقهمندي به انقلاب بيايند يک فهرست پيشنهادي را بدهند؛ نه، روي مقاصد ديگر ـ گاهي اوقات مقاصد فاسد ـ پيشنهادهايي ميدهند. مردم توجّه کنند و ببينند که آن فهرستهايي را که پيشنهاد شده است از کجا پيشنهاد شده؛ از طرف چه کسي پيشنهاد شده؛ آن کساني را که مورد اعتمادند، قابل اطمينانند، قابل اعتمادند، انتخاب بکنند.» (۱۴/۱۰/۹۴)
ايشان مجدداً در ديدار مردم قم به مسئله «درست انتخاب کردن» اشاره داشتند و در این باره که مردم چطور به نامزدها براي انتخابات اعتماد کنند، در حاليکه همه آنها را نميشناسند، فرمودند: «به نظر بنده اينجور ميرسد که چون يکايک افراد را ممکن است نشناسيم، خود بنده هم وقتي اين فهرستها را ميآورند که بيايم رأي بدهم، بعضي از آدمهاي اين فهرستها را نميشناسم، امّا اعتماد ميکنم به آن کساني که [اينها را] معرّفي کردهاند و نگاه ميکنم ببينم آن کساني که اين فهرست را معرّفي کردهاند چه کساني هستند؛ اگر ديدم اينها آدمهاي متدين و مؤمن و انقلابياي هستند، به حرفشان اعتماد ميکنم و به [فهرست] آنها رأي ميدهم؛ اگر ديدم نه، کساني که اين فهرست را دادهاند کساني هستند که به مسائل انقلاب، به مسائل دين، به مسائل استقلال کشور خيلي اهمّيتي نميدهند، دلشان دنبال حرف آمريکا و غيرآمريکا است، به حرفشان اعتماد نميکنم...» (۱۹/۱۰/۹۴)
تأکيد بر «اعتماد به فهرست قابل اعتماد»، بهمثابه سازوکاری براي رسيدن به نامزد مطلوب، اولين باري است که با اين صراحت از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تأکيد قرار ميگيرد که اين موضوع قابل توجه و تأمل است. پيش از اين معظمله بهطور عام تنها به اهميت مشورت گرفتن از علما و صاحبان تشخيص اشاره ميکردند. بهنظر ميرسد اين الگو ميتواند سازوکاری مناسب براي خروج رأيدهندگان از سردرگمي و راهکاري براي تجميع آرا و جلوگيري از ورود افراد ناصالح به مجلس باشد.
براي فهم اين مطلب بايد به اين نکته توجه کرد که «اصلحگزيني» نبايد به تفرق آرائي بينجامد که حاصل آن شکسته شدن رأي و به قدرت رسيدن گزينهاي باشد که از کمترين شايستگيها برخوردار است. به واقع، در شرايطي که نامزد ناصالحي در جایگاه رقيب، از امکان پيروزي در انتخابات برخوردار است و حضور متکثر و متعدد نامزدهاي صالح همفکر و همسو به توزيع و تجزيه آرا خواهد انجاميد، پافشاري بر انتخاب گزينه مورد علاقه نقض غرض بوده و مطلوب آن است که در اقدامي همگرايانه و مبتني بر همدلي و تفاهم، در مسير وحدت حرکت کرد تا با تجميع آرای متفرق، فرصت از به قدرت رسيدن «گزينه ناصالح» سلب شود، هرچند حاصل آن انتخاب گزينهای باشد که همه ويژگي مدّ نظر ما را تأمين نکند.
اين نکته کليدي با توجه به مطلبي که پيشتر آمد تکميل ميشود که فارغ از انتخاب فرد اصلح، رأيدهندگان بايد به جريان و «گفتمان اصلح» توجه داشته باشند! چرا که همانطور که اشاره شد انتخابات؛ رقابت ميان تفکرات و گرايشها و گفتمانهاي سياسي ـ اقتصادي ـ فرهنگي مختلف نيز است. در واقع، انتخاب افراد وقتي مؤثر است که گفتمان مورد قبول اکثريت مجلس را بر عهده گرفته و برنامهريزي براي اداره کشور را تحقق بخشد. حال اگر تفرق آرا به حاکميت گفتماني منجر شود که با آرمانهاي انقلاب زاويه دارد، تأکيد بر رأي منفرد و اصلحگزين، چه فايدهاي خواهد داشت؟!
توجه به اين نکته ضروری است که آنچه «منطق رأي ليستي» و «اعتماد به فهرست ارائه شده از سوی معتمدين» خوانده ميشود را قابل فهم کرده و پذيرش عمومي آن را بيشتر ميکند؛ چرا که زمينه موفقيت گفتماني را تقويت کرده و از تفرق رأي و رأي آوردن گفتمان ناهمسو با انقلاب جلوگيري ميکند.
حرمت رأي سفيد
دو سال پيش بود که رهبر معظم انقلاب هنگام رأي دادن در چهارمين دوره انتخابات شوراها گفتند: «من به ۳۱ نفر براي شوراي شهر رأي دادم. البتّه، بعضي از اين حضرات را از نزديک ميشناختم، بعضي را هم نميشناختم، لکن اعتماد کردم به همين فهرستهايي که پيشنهاد ميکنند و ميدهند.»
تأکيد ايشان بر رأي دادن حداکثري و انتخاب افراد به اندازه سهمي که به شما اختصاص داده شده است، بهویژه در شهرهاي بزرگ، نيز راهکاري است که حاصل آن انتخابات شايستگان خواهد بود؛ چرا که به ازاي هر فردي که شما در ليستتان ننويسد، ممکن است فرد ديگري که از شايستگي لازم برخوردار نيست، رأي آورده و وارد مجلس شود. در اينجا نيز اعتماد به ليستها به کمک ما ميآيد و کارگشا خواهد شد.
تکمله اين بحث آنکه؛ در استفتائي از رهبر معظم انقلاب اسلامي که در متن آن پرسيده شده: «حکم رأي دادن سفيد و بينام چيست؟ در صورت عدم شناخت و تحقيق، يا تحقيق کافي و عدم وصول به نتيجه و تحير در انتخاب اصلح چطور؟» معظمله چنين پاسخ دادهاند: «در هر صورت اگر رأي سفيد دادن موجب تضعيف نظام اسلامي باشد، حرام است.» اين استفتاء نيز فصلالخطابي است براي آنکه از گذاشتن جاي خالي در ليست انتخاباتيمان بپرهيزيم و براي تکميل آن با مشورت و اعتماد به معتمدان عمل کنيم.
انتخابات متعلق به ملت
سخن آخر آنکه نبايد فراموش کرد انتخابات متعلق به ملت است و هيچکس حق ندارد و قرار نيست که به جاي ملت تصميم گرفته و اراده خود را بر ملت تحکيم و تحميل کند. همه افراد نظام مردمسالاري ديني بهطور مساوي از يک حق رأي برخوردارند و هيچکس نميتواند افراد را از دادن رأي محروم کند.
علما، نخبگان، بزرگان و فعالان سياسي ـ اجتماعي نيز تنها در مقام مشاوران و هاديان در خدمت مردم قرار دارند تا در روند تصميمگيري و انتخاب به ايشان کمک کنند، نه آنکه به جاي اراده فرد نشسته و عامليت در انتخابات را به خود اختصاص دهند.
جا دارد اين سخن ماندگار بنيانگذار انقلاب اسلامي بار ديگر مورد توجه قرار گيرد که فرمودند: «همانطور که بارها گفتهام، مردم در انتخابات آزادند و احتياج به قيّم ندارند و هيچ فرد و يا گروه و دستهاي حق تحميل فرد يا افرادي را به مردم ندارند. جامعه اسلامي ايران که با درايت و رشد سياسي خود جمهوري اسلامي و ارزشهاي والاي آن و حاکميت قوانين خدا را پذيرفتهاند و به بيعت و اين پيمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلَّم قدرت تشخيص و انتخاب کانديداي اصلح را دارند.»(۱۱/۱/۶۷)
رهنمودهاي حکيم فرزانه انقلاب اسلامي پس از تأکيد بر مشورتگيري و اعتماد به ليستهاي قابل اعتماد ميتواند سکينهای براي قلوب مردم ايران باشد که با خيالي کاملاً آسوده پاي صندوقهاي رأي حضور يابند. معظمله چنين فرمودند: «اگر چنانچه کساني اينجور عمل بکنند و اين تحقيق را بکنند، کار خودشان را انجام دادهاند؛ خداي متعال ثواب خواهد داد، ولو اينکه در يک مورد، اشتباه هم اتّفاق بيفتد. مثلاًً آن کسي که من خيال کردم آدم خوبي است و به او رأي دادم، اتّفاقاًً آدم مطلوبي نباشد، ولي من تلاش خودم را کردهام و خداي متعال اجر خواهد داد.» (۱۹/۱۰/۹۴)
به لطف خداوند متعال عيدالله هفتم اسفندماه به تجليگاه حضور پرشور ملت ايران و نااميدي چشمان منتظر دشمنان ملت بدل خواهد شد. انشاءالله
مشاركت حداكثری و اعتماد به فهرست انقلابی
دكتر مهدی سعیدی
۱۳۹۴/۱۲/۲