امیر زینلی - «معیشت، امنیت و پیشرفت» شعار ائتلاف اصولگرایان برای انتخابات مجلس است و اینها همه نیازهای امروز کشور هستند که قرار است به دست مجلس دهم تقویت شوند. با دکتر لاله افتخاری عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و یکی از نامزدهای اصولگرایان برای مجلس دهم گفتگو کردهایم.
*******
شعار اصولگرایان در انتخابات (یعنی امنیت، معیشت، پیشرفت) چه مقدار کامل و در برگیرنده اهداف اصولگرایی است؟
اولین کلمه شعار، معیشت است چون آیات شریفه و روایات فراوانی هم روی آن تأکید دارند. «کان الفقریکون الکفرا» یا آیاتی از این قبیل یعنی اینکه ایمان انسانها خیلی از مواقع با معیشتشان گره خورده است. چراکه صبر و تحمل همه یکسان نیست. بنابراین وقتی معیشت مردم تأمین باشد و به فرهنگ آنها هم رسیدگی شود میتوانند زندگی پویا و بالندهای داشته باشند و زمانی که اینطور باشد از خیلی از مسائل اجتماعی مثل اعتیاد جلوگیری میشود. هرچند همه مسائل اجتماعی و انحرافاتی که وجود دارد به معیشت برنمیگردد. دیگری امنیت است و بحث نفوذی که آقا فرمودند. امنیت یعنی جلوگیری از نفوذ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که حاصل مقابله با همه آنها امنیت میشود. همچنین امنیت شغلی وقتی از ورود کالاهای غیر ضروری از خارج کشور جلوگیری شود اشتغال و معیشت تأمین میشود و جلوی نفوذ را میگیرد و امنیت تأمین میشود. بحث دیگر پیشرفت در پناه برنامهریزی دقیق برای معیشت مردم و ایجاد امنیت لازم در عرصههای مختلف از نظر اقتصادی، اجتماعی و همه اینها است و وقتی امنیت به معنای عام آن در جامعه تأمین شد بهدنبال آن پیشرفت هم صورت میگیرد. در غیر این صورت ما میبینیم امنیت بعضی از کشورهای منطقه و دیگر کشورها از طرف استکبار جهانی دچار آسیب شد نهتنها امکان پیشرفت ندارند، بلکه خیلی از سرمایههای خود را هم از دست دادهاند که جبران آن خود باعث دردسر و صرف وقت و هزینههای زیاد است که بعضا هم قابل جبران نیست.
شبههای بر این شعار وارد است که این سه کلمه از اصولگرایی فاصله دارند و دنیوی هستند. یعنی به آرمانگرایی نزدیک نیستند. پاسخ شما به این شبهه چیست؟
میشود دامنه بحث پیشرفت و امنیت از آن چه به ذهن تبادر میکند گستردهتر شود. امنیت فرهنگی یعنی جلوگیری از ورود تأثیرات ماهواره و فضای مجازی به کشور و دیگر اینکه این امنیت فرهنگی در حقیقت ارائه فرهنگ ناب ایرانی_اسلامی و سبک زندگی صحیح و مناسب است که امنیت را در زندگی ما ایجاد میکند یا پیشرفت را اینطور میتوان در نظر بگیریم که به هر حال پیشرفت در همه امور نظیر تکنولوژی، اداره کشور، اخلاقمداری، عفاف و حجاب، اصلاح سبک زندگی، اصلاح وضعیت جمعیت و افزایش آن و... را میتواند در برگیرد. شاید گام اول مسائل دنیوی و اقتصادی را به ذهن تبادر نماید ولی اگر به مفهوم و اطلاق آن نگاه کنید این را میتوانیم تعمیم دهیم و برای آینده این کاروانی که میخواهد در خدمت مردم قرار گیرد، همان انتظار و برنامهها را داشته باشیم.
شبیه این سه شعار را ممکن است گروههای دیگر هم بدهند که قبل از این دادهاند. مبنای اصولگرایان در این سه شعار چه تفاوتی با دیگر گروهها دارد؟
اصولگرایی نگاهش به داخل و فرهنگ ایرانی اسلامی و به مبنای ایرانی اسلامی است و آن نگرش را مبنا قرار میدهد و فرمایشات آقا و آموزههای دینی را برتر از بقیه میداند؛ اما گروه دیگر در عین حال که مسلمان و به یک سری از مسائل متعهد هستند ولی نگاه به بیرون از کشور دارند. درواقع نگاه، نگاه غیر اسلامی و بیشتر در بحث زنان و دیگر مسائل به دگراندیشان توجه کرده است و دغدغه پیادهکردن فرهنگ آنان و تحقق مطالبات آنان است نه مطالبات آقا و مطالبات مردمی که انقلاب کردهاند و میخواهند فرهنگ ایثار و شهادت در بینشان جاری و ساری باشد. ممکن است همه در یک زمینه حرکت کنند و آنها هم بگویند امنیت، پیشرفت، معیشت؛ منتهی زاویه دید و مبنای تفکر با یکدیگر تفاوت دارد.
شاخصی که مقام معظم رهبری فرمودند آرمانگرایی واقعنگرانه است. اگر بخواهیم این سه شعار را با این شاخص بسنجیم چقدر با آن تطابق دارد؟
به نظر من باید نگاه اصولگرایان همان آرمانگرایی واقعنگر را مدنظر قرار دهد. یعنی اینکه در حقیقت آرمانی فکر نماید نه اینکه بگوید ما تارک دنیا هستیم و به آینده و آرمانها توجه نداشته باشد و اینها را محکوم کند. نگاه، نگاه به آینده است و ما آرمانهایی برای خود داریم؛ ولی آرمانهایی مقدس، دستیافتنی و آرمانهایی واقعی و آنچه که با فطرت انسانها هم سو است و مطالبات مردم ما است نه آن آرمانهایی که دیگران از آن طرف آب برای ما میخواهند طراحی و برنامهریزی و بعد هم نظارت کنند و بعد هم در این مورد مطالبهگر باشند. قسمت دوم خلاف فرمایش آقا هست و قسمت اول که در حقیقت درونزا و بروننگر است آرمانگرایی حقیقی و واقعگرا میشود.
مجلس دهم چقدر ظرفیت دارد که این سه شعار را عملی کند؟
یک سری قوانینی وضع شده است که توسط دو دولت قبل که یک رئیس جمهور هم بوده، درست اجرا نشده است و خود اصولگرایان وضع کردند و برای جامعه هم ضروری و حیاتی بوده است. مثل هدفمندی یارانهها و بحث واقعیکردن انرژی و مسائل دیگر و بحث زنان و خانواده که البته زنان و خانواده کمتر ولی این دو بحث در دولت قبل ناقص اجرا شد. البته برکاتی داشت؛ ولی مشکلاتی را هم به دنبال خود داشت. ولی یک بحث این است که قوانینی وضع شده بود و بسیار هم خوب بود؛ اما با تغییر دولت و رویکارآمدن دولت یازدهم معطل مانده است یا دارد به انحراف کشیده میشود مثل مسائل زنان و خانواده و دیگر مسائل فرهنگی و اینجا است که کسانی که واضع قانون بودند و از کم و کیف و از زیر و بم آنها باخبر هستند بهتر از همه میتوانند بر قوانینی که خودشان گذاشتند نظارت کنند و تکمیل کنند و بعضا بعضی از قوانین موقت است و ببیند که چه اصلاحاتی برای دائمیشدن آنها نیاز است. دیگر این طور نیست که بخواهند از صفر شروع کنند یا بعضی از طرحها در دست بررسی است که با آمدن مجلس جدید سقط میشوند. قطعا اگر گروه جدید با ذائقه دیگر بیایند این طرحها که نیمه کاره است معطل میماند تا اینکه افرادی با نگاه جدید بیایند و بتوانند در ریل نمایندگی جا بیفتند و حرکت کنند. سالها فرصت از مردم و نظام از دست خواهد رفت. ولی اگر افراد قبلی با آغاز مجلس جدید بیایند دوباره همانها احیا میشود و دوباره همانها در چرخه تصویب قرار میگیرند و در حقیقت چند سال جلو هستند.
رأیآوردن لیست اصولگرایی چقدر به تحقق این شعار کمک خواهد کرد؟
ما امید زیادی داریم بهخاطر تیمی که تشکیل شده است مخصوصا این بار که برای آینده اصولگرایان برنامه نوشته شده است و چه مؤتلفه و چه ستاد ائتلاف با برنامه و هدفمند هستند. ما خیلی امیدوار هستیم که انشاالله این تیم با یکدیگر بتوانند به نتیجه برسند. قطعا در برخی از مسائل تهران یا در مسائل مملکت اگر افرادی روی کار بیایند که با یکدیگر تفاوت دیدگاه جدی داشته باشند و از یک طیف و نگرش نباشند خیلی میتواند کارها را کند نمایند. چون باید بیشتر انرژی اینها صرف اقناع یکدیگر شود؛ ولی اگر از یک طیف باشند خیلی راحت میتوانند با یکدیگر به درک مشترک برسند و کارها را به سرعت پیش ببرند. علاوه بر آنکه دولت حاکم بهرغم شعار اعتدال بیشتر با شعار اصلاحات همخو هست و یک جنسشدن مجلس و دولت گاهی اوقات خوب است و گاهی آسیبهای زیادی دارد به این صورت که وقتی مجلس و دولت از یک جنس باشند دولتها دوست دارند وقتی لوایحی که میآورند بدون هیچ کم و زیادی به تصویب مجالس برسند، وقتی اینطور شد شاید دیگر جایی برای صدای مردم باقی نماند یا کمتر باقی بماند مگر اینکه آن افراد آنقدر به مردم تعهد داشته باشند و از جنس خود مردم باشند که نگاه به منافع مردم و منافع نظام مانع از نگاه جناحی و صنفی و گروهی خودشان شود.