ظريف اخيراً در مصاحبه با يك ويژه نامه نوروزي گفته است: "نياز است دولت آمريكا با اراده سياسي وارد مرحله اجرايي كردن تعهداتي شود كه روي كاغذ اعلام كرده است. حالا ما از مجموعه حاكميت آمريكا از جمله كنگره توقعي نداريم اما اين توقع از دولت آمريكا است."
رئيس جمهور محترم نيز اخيراً در مصاحبه با خبرنگاران تاكيد كرد: "آمريكاييها بايد در اجراي برجام فعالتر باشند. در برخي موارد آمريكاييها آن مقداري كه بايد تلاش ميكردند، نكردند."
اظهاراتي از اين دست نشان ميدهد كه بر سر راه اجراي برجام آمريكاييها سنگ اندازي ميكنند. دولت در اجراي برجام عجله كرد و تمام تعهدات خود را انجام داد اما آمريكاييها نه تنها عجلهاي براي اجراي برجام ندارند بلكه گاهي رفتاري نشان ميدهند كه گويي ارادهاي براي اجرا هم ندارند.
تعهدات آنها روي كاغذ مانده است. فعاليتي ديده نميشود اين را منتقدين نميگويند بلكه مقامات اقتصادي دولت، تجار و بازرگانان كم و بيش گفتهاند. اكنون در سطح بالاترين مقامات سياسي از جمله وزير خارجه و رئيس جمهور به بدعهدي آمريكاييها تفوه ميشود.
موضوع بدعهدي آمريكاييها در هيئت دولت مطرح شده و مقامات سياسي و اقتصادي بگومگوهايي داشتهاند كه كم و بيش به بيرون درز كرده است. دولت قدري هم بايد به چه بايد كرد، فكر كند.
اولين گام جدي شدن دولت در اجراي سياستهاي اقتصاد مقاومتي است.
دومين گام روي مكانيزم بازگشت به نقطه صفر گفتگوها و قبول اينكه آمريكا دشمن اصلي ماست و در خصومت ورزي با ملت ايران هيچگاه كم نگذاشته است و برجام تاثيري در كاهش اين خصومتورزي نيز نداشته است.
سومين گام، دولت بايد ادبيات گفتگو با منتقدين را مورد تجديدنظر قرار دهد. نواختن منتقدين مشفق با عباراتي چون "تازه به دوران رسيده"، "تخريبگر"، "ترسو"، "بزدل"، "دروغ پراكن"، "اقليت تندرو"، "عصر حجري"، "بيكار و متوهم"، "هوچيباز"، "بيشناسنامه"، "كم سواد"، "كودك"، "تازه انقلابي شده" و "مزدور" و... توسط رئيس جمهور شايسته نيست. اين واژگان در گفتمان سياست داخلي دولت و ادب گفتگو آسيب ميزند. اتحاد ملي و انسجام اسلامي را مورد تهديد قرار ميدهد. چون براي مقابله با آمريكا همين افرادي كه رئيس جمهور محترم با اين عبارات سرشار از بيمهري آنها را مي نوازد در صف اول مقابله با آمريكا قرار دارند.
رئيس جمهور بايد بپذيرد آمريكا "امپرياليسم" است نه منتقدين او! دستاورد عظيم علمي و فني دانشمندان هستهاي را به ويژه در دولتهاي نهم و دهم در پاي ميز مذاكره به چند قلم وعدههاي توخالي و آن هم روي كاغذ دادن و بعد نواختن دولت گذشته با عباراتي موهن و ايضاً منتقدين، انصاف نيست. پاي اين دستاوردها خون عزيزترين و شريفترين دانشمندان جوان ايراني ريخته شده است، شايسته نيست به جاي فرياد زدن بر سر آمريكاييها كه چرا بدعهدي ميكنيد بر سر منتقدين بكوبند كه بارها مشفقانه در مورد بدعهدي آمريكاييها هشدار داده بودند.
نكته ديگر فهم رئيس جمهور محترم به عنوان رئيس شوراي امنيت ملي از مولفههاي امنيت داخلي است. بيخبري از مصوبات شوراي امنيت ملي درخصوص مهار فتنه و ميتينگ گذاشتن در يزد براي اعاده حيثيت از يكي از سران فتنه خبط عظيمي است. اين خبط ناشي از عدم درك نبرد نرم دشمني عليه ملت ايران است.
پوشاندن لباس اعتدال بر قامت كساني كه با افراطيگري خروج از حاكميت و خروج بر حاكميت را در دولت اصلاحات و حوادث ناگوار فتنه 88 كليد زدند، يك خطاي راهبردي است. مردم در قيام تاريخي 9 دي اين را به همه هشدار دادند. بسترسازي براي بازگشت فتنه گران به وادي قدرت حكايت از يك غفلت تاريخي است. نميشود حافظه تاريخي ملت را دستكاري كرد. كساني كه امنيت و اقتدار ملي را در برابر دشمنان قسم خورده نظام آسيب زدند نبايد پاداش بگيرند. دولت نبايد چشم خود را در مورد نفوذ دشمن ببندد. ملت بيدارند و با چشمان باز تحولات را پيگيري ميكند.
اظهارات اخير كري در مورد آزمايشات موشكي و تاكيد او بر تداوم تحريمها فوق العاده خطرناك است. آمريكاييها اكنون نه تنها تحريمها را برنداشتهاند بلكه دنبال افزايش آن به بهانه حقوق بشر و تروريسم هستند. آمريكاييها، سعوديها و برخي دولتهاي منطقه را براي خونريزي و كشتارهاي جمعي جديد در اندازه سربريدنها، زندهسوزيها و غارت اموال مردم و ويران كردن شهرها و آواره كردن مردم از شهر و ديار خود تجهيز كردهاند آمريكاييها روي بيثبات سازي داخلي در ايران و حمايت از فتنهگران آماده ميشوند. آنها اينقدر پررو شدهاند كه حتي دادگاهي در آمريكا به بهانه اتهام دست داشتن ايران در ماجراي 11 سپتامبر تقاضاي 11 ميليارد دلار غرامت از ايران ميكند. چيزي كه در سالهاي گذشته حتي طرح آن يك جُك بيمزه سياسي تلقي ميشد. آن وقت اين آمريكا با اين مسخرهبازيها دنبال اجراي برجام است؟!
رئيس جمهور محترم در كنگره بزرگداشت روز شهيد كه بايد شديدترين حملات را عليه دشمنان نظام و انقلاب و اسلام داشته باشد نه تنها حملهاي به آنها بويژه آمريكا نميكند بلكه باز لبه تيغ نيز حمله خود را به منتقدين سوگيري ميكند و ميگويد: "متاسفانه برخي از روزنامهها فحشنامه است. از همان اول آدم با ترس و لرز باز ميكند كه مبادا به ما فحش داده يا تهمت زده است. اين شد اسلام! اين شد جامعه اسلامي!"
رئيس جمهور بدون اينكه بگويد كدام روزنامه چه فحشي به چه كسي داده است نسبتهاي ناروايي را به انقلابيون نسبت ميدهد و ميگويد: "انقلاب براي اخلاق، وحدت ملي، ادب و خلق نكو بود وگرنه اينكه بنده بگويم من انقلابيام، انقلابي يعني مطيع خداوند و اينكه مردم از دست و زبان ما در امان باشند."
آيا اين حرفها در حوزه وحدت ملي و ادب و خلق نكو است؟ اهل بصيرت ميدانند اين سخنان نوعي بزرگنمايي چيزي است كه وجود خارجي ندارد و در عين حال كوچك نمايي دشمن و ناديده گرفتن تهديدات ريز و درشت سياسي، فرهنگي، اقتصادي و... غرب است. اينگونه سخن گفتن فرار از پاسخگويي به يك پرسش كليدي است كه؛ "با بدعهدي آمريكاييها چه بايد كرد؟"
با بدعهدی آمریكاییها چه باید كرد؟
محمدكاظم انبارلویی
۱۳۹۴/۱۲/۲۴