تكرار ژنو سوري ضروري استآنچه در غرب بهتر درك ميشود و بهتر پاسخ ميگيرد، منطق قدرت است كه در آموزههاي اسلامي منطق اقتدار است. مذاكره در زماني كه كارت بازي در دست نداريد، با غرب فقط به يك نتيجه ميرسد و آن هم باخت است. اگر دست پر در مذاكره حاضر شديد و به آنچه داريد اطمينان داشتيد، مذاكره و نتيجه آن عزتمندانه ميشود. وقتي تروريستهاي سوريه و حاميان مصمم آنها در شرايط برتر بودند، حاصل آن ژنو يك شد ولي سه عنصر روسيه، ايران و مقاومت، معادله قدرت را در سوريه بر هم زد. ازديروز كه هيئتهاي مذاكراتي به ژنو3 رفتهاند تا دور جديد گفتوگوها را دنبال كنند، براساس معادله ميداني كه هم تروريستها و هم حاميان آنها در شرايط هزيمت به سر ميبرند و به قول دميستورا هيچ جايگزيني هم به جاي ژنو3 سوريه وجود ندارد و اوباما در مصاحبه اخيرش بغض تركانده و ميگويد عدهاي دنبال اين هستند كه امريكا را وارد جنگ بزرگ و شكست خورده! كنند، حاصل كار مشخص است. دستور كار مذاكره در اولين گام در مورد حكومت وحدت ملي است كه با آنچه تروريستها براي خلافت اسلامي تروريستي ميخواستند يا حاميان تروريسم از آن به عنوان حكومت انتقالي سخن ميگفتند، متفاوت است. دستور كار دوم و سوم هم كه تدوين قانون اساسي و انتخابات در سوريه است، از نگاه طرف سوري كه دست برتر دارد، به پس از تشكيل حكومت فراگير و نظر آحاد مردم سوريه باز ميگردد و زمانبنديهاي ديميستورا در آن نقشي ندارد. از ابتداي بحران هم بشار اسد عدهاي از معارضان داخلي را به داخل كابينه فرا خواند و پس از ژنو هم در بدترين شرايط، بايد يك حكومت وحدت ملي شكل گيرد تا در مورد تغييرات و اصلاحات مختلف تلاش كنند و مردم هم در مورد آن اصلاحات نظر بدهند. تكليف تروريستهاي باقيمانده در سوريه هم براساس ديپلماسي هوشمندي كه به اجرا گذاشته شده روشن است و عمر زيادي نخواهند داشت. مدل ديپلماسي اجرا شده در ژنوهاي سوريه آنچنان روشن است كه اگر با مدل مذاكراتي برجام مقايسه شود و نتايج نسيه و اجراي تعهدات امريكايي غيركامل و هجوم بيثمر غربيها به اقتصاد ايران را در نظر بگيريم، بايد به دنبال تكرار ديپلماسي ژنو سوري باشيم.
غربيها و تروريستها و ارتجاع عرب ميدانند كه از كجا ضربه خوردهاند و به همين دليل، در سه جبهه هماهنگ از يكسو به دنبال خارج كردن روسيه از سوريه هستند و غربزدههاي داخل ايران هم با منطق و نگاه تاريخ مصرف گذشته، جنگ سردي، رفتار و همپيماني با روسيه را به چالش كشيدهاند كه ما نبايد پيادهنظام سياستهاي روسي باشيم و ارتجاع عرب هم در تلاشي مأيوسانه با اتهام تروريستي به حزبالله و مقاومت، به دنبال خارج كردن حزبالله از سوريه است. رئاليسم غربي فقط زماني تسليم ميشود كه امكان استكبار و زورگويي نداشته باشد و ابزارهاي بازي آن ناكارآمد شوند. اوباما در مصاحبهاش اعتراف كرد كه در سوريه پلان نظامي ندارد و شركاي آن هم شكست خورده و حامي تروريسم هستند، لذا جرقههاي تماس قبايلي آلسعود با حوثيها در يمن شروع شده و در ژنو سوريه هم در كنار يأس نظامي ميداني، در هيچ نقطهاي از دستور كارهاي ژنو، فرصت مانور براي تروريستها باقي نمانده و ژست صهيونيستي شدن وهابيها هم به جز رسوايي راه به جايي نبرده و عراق با همه مشكلات سياسي و اقتصادي براي بستن پرونده تروريستهاي داعش در موصل آماده ميشود. ژنو3 سوريه با محتواي فعلي مسير سريعي را طي نخواهد كرد و همين زمان مذاكراتي، فرصتي براي فرسايش بيشتر تروريستهاست. ما در ايران نياز به برجام 2 و 3 نداريم بلكه نياز به منطق ژنو3 و 4 و مدل ديپلماسي هوشمند و انقلابي و مقاوم داريم.
تكرار ژنو سوری ضروری است
هادی محمدی
۱۳۹۴/۱۲/۲۵