یك "نماینده با جام زهر" در وزارت بهداشت!

به گزارش نما، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

این آقا با جام زهر در وزارت بهداشت چه مي كند؟

بسيج جامعه پزشكي نسبت به واگذاري پست به يكي از نمايندگان تندرو مجلس ششم در وزارت بهداشت اعتراض كرد.

«انوشيروان-م» در كارنامه سياسي خود حضور در دو دوره ششم و هشتم مجلس را ثبت كرده و جزو 127نماينده تندروي مجلس ششم بود كه خواستار تسليم نظام در چالش هسته اي و سركشيدن جام زهر شدند. وي اخيرا به عنوان قائم مقام معاون آموزشي و رئيس مركز امور هيأت علمي وزارت بهداشت منصوب شده است. وي علاوه بر فعاليت در چارچوب جريان تندرو اصلاحات در مجلس ششم، در مجلس هشتم نيز از اعضاي فراكسيون اقليت (اصلاح طلبان) بود و در دوره حضور خود در مجلس مواضع نزديك به جريان فتنه داشت.

رئيس بسيج جامعه پزشكي در نامه اي به وزير بهداشت نسبت به انتصاب نامبرده اعتراض كرد. در نامه چندي پيش دكتر محمد رئيس زاده به دكتر وحيد دستجردي آمده است: همانگونه كه استحضار داريد جايگاه «معاونت آموزش» آن وزارتخانه يكي از معاونت هاي راهبردي است كه نگرش ها و سياست هاي متوليانش، اثرات ماندگاري را برجاي مي گذارد و در كنار آن، مركز امور هيات علمي وزارت بهداشت و درمان نيز به عنوان گلوگاه سياست گذاري در جذب اعضاي هيات علمي دانشگاه هاي علوم پزشكي، جايگاهي است كه انتظار مي رود در نصب مديران آن، نهايت مراقبت و گزينش لحاظ شود، از اين رو انتصاب آقاي [م] در اين سمت، باعث حيرت و نگراني قاطبه كساني شد كه از سويي همچنان اميدوار به اجراي شعار شايسته سالاري در اركان دولت هستند و از سوي ديگر در اذهانشان خاطرات، رفتارها و مواضع غيرارزشي نامبرده از زمان حضور وي در مجلس ششم (از جمله امضاي نامه معروف به جام زهر) و پس از آن را به خاطر سپرده اند. مواضعي كه اسناد و مكتوبات آن در صورت نياز ارائه خواهد شد.

وي با اشاره به مخالفت اعضاي شوراي مركزي سازمان بسيج جامعه پزشكي با اين انتصاب نوشت: اعضاي اين شورا ضمن بررسي موضوع، اعتراض خود را نسبت به اين انتصاب اعلام نموده، معتقدند حوزه سلامت كشور هيچگاه از عناصر متخصص، ولايتمدار و پايبند به آرمانهاي انقلاب اسلامي خالي نبوده است و يقينا اين شايستگي ها، كه در حكم انتصاب به آن اشاره شده است، به هيچ روي با سوابق فرد مذكور تناسبي ندارد.

«دانشگاه فردوسي مشهد» نيز به تحريم كنندگان پيوست

پس از انتشار اخبار و مقالات مستند كيهان پيرامون ماهيت صهيونيستي كنفرانس دو سالانه مطالعات ايران شناسي در شهر اسلامبول تركيه و آغاز موج تحريم اين همايش صهيونيستي از سوي اساتيد دانشگاهها كه در شماره هاي پيشين روزنامه به چاپ رسيد، «دانشگاه فردوسي مشهد» نيز با ارسال نامه اي براي كيهان به جمع تحريم كنندگان اين كنفرانس پيوست تا بدين ترتيب نزديك به 60نفر از اساتيد دانشگاه هاي ايران از چنين همايش هاي به ظاهر علمي اما كاملا سياسي ابراز انزجار كنند. متن نامه «دانشگاه فردوسي مشهد» به شرح زير است:

مديرمسئول محترم روزنامه كيهان

با سلام

درخصوص خبر برگزاري نهمين كنفرانس دو سالانه مطالعات ايران شناسي در تركيه و افشاي ماهيت صهيونيستي و ضد ايراني آن مندرج در روزنامه كيهان مورخ 24/4/91 به اطلاع مي رساند دانشگاه فردوسي مشهد و اعضاي هيئت علمي آن تقيد و تعهدشان نسبت به موازين و سياست هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران محرز است. لذا حضور و شركت در اينگونه به اصطلاح همايش ها را فاقد اعتبار علمي و پژوهشي مي داند و اعلام مي دارد كه احدي از اعضاي محترم هيئت علمي اين دانشگاه در كنفرانس ياد شده شركت نخواهد كرد. مراتب جهت اطلاع و درج در روزنامه اعلام مي شود.

با تشكر

دكترسيدحسين سيدموسوي

مدير دفتر رياست و روابط عمومي

زيباكلام: اصولگرايان هر نامزدي را كه با هاشمي مرتبط باشد كنار مي گذارند

«واقعيت جامعه ما اين است كه نامزدهاي اصولگرا در انتخابات سال آينده رئيس جمهور خواهند شد و ما نبايد با اين تصور كه آنها عقب نشيني مي كنند و اصلاح طلبان برنده مي شوند خودمان را گول بزنيم.

اين مطلب را صادق زيبا كلام در مصاحبه با ماهنامه صنعت و توسعه عنوان كرد وگفت: براي من مهم تر از انتخابات رياست جمهوري سال 92، جنبش دموكراسي خواهي و آزادي زندانيان سياسي و رفع توقيف دو حزب عمده مشاركت و مجاهدين انقلاب است... معتقدم گزينه اي جز شركت در انتخابات متصور نيست. و اصلاح طلبان بايد در انتخابات شركت كنند و براي تحقق آرمان هاي مان كار ديگري نمي توانيم بكنيم. اگر قرار است در انتخابات شركت كنيم اين سوال مطرح است كه از ميان نامزدهاي موجود كداميك مي تواند به اهداف كوتاه مدت و بلندمدت جنبش دموكراسي خواهي كمك كنند.

وي گفت: اگر به فرض آقايان محمدرضا عارف، نجفي، اسحاق جهانگيري، عبدالله نوري و حتي آقاي سيدمحمد خاتمي نامزد شوند و صلاحيتشان هم تاييد شود و حوادث و رويدادهاي 22 خرداد 88 تكرار نشود و به راحتي هم از مجلس اصولگراي نهم راي اعتماد بگيرند چقدر اين چهره ها شانس تحقق بخشيدن به اهداف كوتاه مدت و بلندمدت جنبش دموكراسي خواهي دارند. من مي گويم صفر و حتي زير صفر. براي اينكه از همان روز اول مجلس جناح راست در برابرش خواهد بود شوراي نگهبان، برخي از ائمه جمعه، صداوسيما، روزنامه هاي حكومتي و... در برابرش خواهند بود و با اين روند، دوره خاتمي تكرار مي شود، يعني دولت اصلاحات با صف گسترده اي از مخالفان روبه رو خواهد شد.

وي با بيان اينكه نبايد باقي مانده قدرت احمدي نژاد بعد از خانه نشيني سال 90 را با قدرت يك رئيس جمهور اصلاح طلب مقايسه كنيم، افزود: اينجاست كه مي گويم شايد يك رئيس جمهور اصولگراي معتدل بتواند گام هاي ولو اندك براي جنبش دموكراسي خواهي داشته باشد. واقعيت جامعه ما اين است كه نامزدهاي اصولگرا هستند كه رئيس جمهور آينده خواهند شد با اين تصور كه جناح راست عقب نشيني خواهد كرد و در اين انتخابات اصلاح طلبان برنده مي شوند خودمان را گول مي زنيم.

وي با بيان اينكه «آنچه كه در عالم واقعيت اتفاق مي افتد اين است كه جريان اصولگرايي نهايتا روي يكي از نامزدهاي خود متمركز مي شوند معتقدم نامزد اصلي جريان اصولگرا يا علي لاريجاني است يا سعيد جليلي و يا دكتر علي اكبر ولايتي» گفت: جريان ميانه سعي خواهد كرد از افرادي مانند قاليباف حمايت كند.

وي مي افزايد: من آقاي روحاني را متعلق به جريان اصولگرا نمي دانم و ايشان را وابسته به آقاي هاشمي رفسنجاني مي دانم و آقاي هاشمي رفسنجاني هم از سوي اصولگرايان بعد از انتخابات خرداد 88 كنار گذاشته شد زيرا آقاي هاشمي حاضر نشد عليه اصلاح طلبان موضع گيري كند به همين دليل كساني كه مرتبط با ايشان باشند مشمول كنار گذاشتن از سوي جريان اصولگرايي مي شوند.

زيباكلام مي گويد: سوال دشواري كه اصلاح طلبان به تدريج با آن روبه رو مي شوند اين است كه آيا بايد تمام توان خود را متمركز چهره اصلاح طلبي كنيم كه حتي از فيلتر شوراي نگهبان عبور خواهد كرد و يا نه اين توان خرج نامزد معتدل و ميانه رو شود؟ كه من آقاي قاليباف را در مقايسه با آقايان سعيد جليلي، لاريجاني و ولايتي انساني افراطي نمي بينم. بعضي وقت ها در زندگي سياسي انتخاب بين خوب و بد نيست انتخاب بين بد و بدتر است و انتخاب قاليباف براي اصلاح طلبان انتخاب بد است ولي انتخاب بدتر وجود دارد كه دنبال اصولگرايان افراطي بروند.

وي در بخش ديگري از اظهاراتش مي گويد: آنچه كه امروز ما به آن نيازمنديم نه يك رئيس جمهور اصلاح طلب است و نه يك رئيس جمهور اصولگرا. اتفاقا ما به رئيس جمهوري نياز داريم كه آشتي ملي و ائتلاف را در جامعه به وجود بياورد. اين آشتي ملي را نه آقاي عارف مي تواند به وجود بياورد و نه جليلي و نه ولايتي. آشتي ملي را شخصيتي به مانند ناطق نوري مي تواند به وجود بياورد.

قبل از انتخابات بايد شترگاو پلنگ اصلاح طلبي را سرهم كنيم

سردبير روزنامه توقيف شده حجاريان مي گويد: اصلاح طلب مي تواند ساختارشكن باشد(!)

عليرضا علوي تبار سردبير روزنامه توقيف شده صبح امروز در گفت وگو با پايگاه اينترنتي «ميهن» (وابسته به علي كشتگر و شماري از عناصر ضدانقلاب فراري) گفت: تصور اوليه من از مفهوم اصلاح طلبي، ساختارشكني است. اصلاح طلبي مي تواند هدف انقلابي داشته باشد. طبقه بندي اوليه كه من داشتم، خيلي وقت ها از سوي دوستان با اعتراض مواجه مي شد و اين ايراد را مطرح مي كردند كه نمي شود در روش اصلاح طلب و در هدف ساختارشكن و انقلابي بود.

وي درباره انتخابات رياست جمهوري سال آينده گفت: در اين انتخابات من اعتقاد ندارم و به نظر نمي رسد كه شرايط به گونه اي باشد كه بتوان بهبودخواهي حكومت (اصلاح طلبي) ايجاد كنيم. بيشتر بايد به انتخابات به عنوان يك فرصت نگاه كنيم كه در آن يك كنش سياسي جمعي انجام دهيم. يعني از اين حالت انفعالي تجزيه شده محفلي به يك جريان جمعي تبديل شويم. به بيان ديگر از فرصت انتخابات استفاده كنيم.

بعيد است كه اجازه دهند كه از انتخابات پيش رو براي شكل گيري جريان بهبودخواهي استفاده كنيم اما از فرصت انتخابات براي شكستن فضاي منفرد شدن و يأسي كه وجود دارد و براي برقراري دوباره ارتباطات، گفتگوهاي جمعي بين خودمان استفاده كنيم. بيش از اينكه به ورود به درون حكومت فكر كنيم بايد به ارتباطات بيشتر و كنش سياسي جمعي تلاش كنيم