نسخه چاپی

چشم‌انداز قیام حضرت مهدی(عج) در سرزمین شام

در روز جمعه و هنگام برگزاری نماز، عیسی بن مریم(ع) از آسمان فرو می‌آید و دو لباس قرمز بر تن دارد كه از سرش روغن قطره قطره می‌چكد و او مردی خوش‌منظر و سفید چهره است و بسیار به ابراهیم(ع) شباهت دارد.

به گزارش نما، سلسله وقایع و فتنه‌هایی كه جغرافیای جهان اسلام را در می‌نوردد، دل را می‌آزارد. دیدار آن همه فاجعه خونین، ظلم‌های رفته بر زنان و مردان پیر و جوان و ناجوانمردی‌هایی كه گاه رنگ دین و مذهب به خود می‌گیرد، در حالی كه با هیچ یك از اصول اعتقادی و مرام انبیاء و اولیای الهی مطابقت ندارد. با این همه، با چشمی دیگر باید به جهان و آنچه بر سر ساكنان مستضعف جهان می‌آید، نگریست.

فتنه‌ها، سنگ‌دلی‌ها، قحطی‌ و جنگ و ناامنی، همگی محصول عمل انسانند. محصول خودكامگی و تمامیّت خواهی؛ امّا این همه نیز اجلی محتوم و وقتی و فرصتی معیّن دارد، از میان گرداب شب‌های تاریك و هولناك و از ژرفای فتنه‌ها، می‌رسد مردی كه زنجیر غلامان بشكند.آن هنگام كه فرمان ظهور از سوی حضرت حق صادر شود، در فرصتی كوتاه امام‌(عج) و مردان لشكر شكن همراهش چونان صاعقه بر ستمگران یورش می‌آورند.به استناد روایات، از استقرار سفیانی ملعون كه خود از نشانه‌های حتمی ظهور امام(عج) است تا ظهور كبری، بیشتر از نه ماه فاصله نخواهد بود. امام، حجاز و عراق را به سرعت طی می‌كنند و فتنه‌ها را فرو می‌نشانند.

ایشان ستمگران متجاوز را با همراهی مردان مرد، از قبیله مستضعفان دفع می‌كنند و پیش می‌آیند.

پس از اینكه اوضاع سیاسی در سه منطقه «ایران»، «عراق» و «حجاز» آرام می‌شود و همه فرمان‌بردار امام مهدی(عج) می‌شوند و امام(عج) «كوفه» را به عنوان پایتخت خویش برای حركت به سوی بقیّه نقاط جهان برمی‌گزیند، باقی‌مانده‌های شكست خورده‌ سپاه سفیانی در سرزمین «شام» تجمّع می‌كنند؛ البتّه در این كار، دست قدرت‌های بزرگ در كار است و آنها در پشت پرده‌اند، قدرت‌هایی كه به دلیل جنگ جهانی‌ای كه پیش از ظهور روی داده، ضعیف، فرسوده و بی‌رمق شده‌اند. سفیانی خطّ مقابله و سپر برای این دولت‌هاست، به ویژه در «فلسطین» كه كانون بحران در «خاورمیانه»، پیش از ظهور است و این گردهمایی باعث ایجاد فتنه‌انگیزی و بحران‌هایی در مرزهای شمالی عراق می‌شود. به همین دلیل، امام مهدی(عج) لشكریانش را برای مقابله با آنها مهیّا می‌كند. امام مهدی(عج) در منطقه «مرج عذراء» اردو می‌زند و بعید به نظر نمی‌رسد كه شورش و انقلابی مردمی در سرزمین شام، منجر به عقب‌نشینی و برگشت سفیانی به فلسطین شود و او همراه با سپاهیانش در آنجا تجمّع كنند تا برای جنگ بزرگ فتح «قدس» آماده شوند؛ زیرا روایات می‌گویند كه امام در مرج عذراء(1) اردو می‌زند و در آن حال، سفیانی در «رمله» است.امام باقر(علیه السلام) می‌فرمایند:

«سپس مهدی(عج) به همراه یارانش به مرج عذراء می‌آید. در این زمان مردم زیادی به او پیوسته‌اند و سفیانی در این هنگام در رمله است تا اینكه این دو سپاه به هم می‌رسند و آن، روزِ جای‌گزینی و عوض و بدل است. شماری از شیعیانی كه با سفیانی بودند، به سپاه امام می‌پیوندند. شماری از كسانی كه با آل محمّد(صلی الله علیه و آله) بودند، به سفیانی می‌پیوندند. هر یك به اردوگاه خود می‌پیوندند و زیر پرچم‌های خود می‌روند و آن روز، روزِ عوض و بدل و جای‌گزینی است.»(2)

امام(عج) برای اینكه حجّت بر آن لشكریان تمام شود، تلاش می‌كند كه با آنان گفت‌وگو كند تا شاید برخی از آنها هدایت شوند و پایه‌های جبهه‌ داخلی آنها به لرزه در آید. به همین دلیل سفیانی را دعوت به مذاكره می‌كند. ابن حماد می‌گوید:

سفیانی دعوت مهدی(عج) را می‌پذیرد و با ایشان مذاكره می‌كند. كارها را به ایشان می‌سپارد و با ایشان بیعت می‌كند. هنگامی كه سفیانی نزد یاران خود بازمی‌گردد، [بنی] كلب او را پشیمان می‌كنند و او می‌خواهد پیمان خود را بشكند. امام سپاه خود را برای جنگ با او آماده می‌كند و او را شكست می‌دهد و در نهایت خداوند به وسیله‌ او روم را شكست می‌دهد.(3)

عبارت پایانی این حدیث، یعنی عبارت: «خداوند به وسیله او روم را شكست می‌دهد», اشاره به این دارد كه نیروهای روم و یهودیان و دیگران برای مقابله با موج گسترش اسلام، از سفیانی حمایت می‌كنند. اسلامی كه از «شبه جزیره» و سرزمین «شام» آغاز شده است و آسیاب جنگ‌هایی وحشتناك میان دو طرف (بین مسلمانان از یك جهت و باقی‌مانده‌های لشكر كفر از روم و یهودیان و دیگر مردمان) به حركت در می‌آیند و به همین دلیل, در حدیثی كه مسلم, ترمذی و احمد بن حنبل آن را از رسول الله(صلی الله علیه و آله) روایت كرده‌اند، آمده است كه ایشان فرمودند:

«قیامت برپا نمی‌شود؛ مگر اینكه مسلمانان و یهودی‌ها به جنگ بپردازند و مسلمانان، آنان را به قتل برسانند.(4)

خداوند متعال در «قرآن كریم» می‌فرماید:

«وَقَضَیْنَا إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِیرًا * فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّیَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً * ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِیرًا * إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِیَسُوۆُواْ وُجُوهَكُمْ وَلِیَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِیراً؛ (5)

و در كتاب [آسمانی‌شان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم كه قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید كرد و قطعاً به سركشی بسیار بزرگی برخواهید خواست، پس آنگاه كه وعده [تحقّق] نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی را از خود, كه سخت نیرومندند، بر شما می‌گماریم تا میان خانه‌ها[یتان برای قتل و غارت شما] به جست‌وجو در آیند و این تهدید، تحقّق یافتنی است. پس از چندی, دوباره شما را بر آنان چیره می‌كنیم و شما را با اموال و پسران یاری می‌دهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر می‌گردانیم. اگر نیكی كنید، به خود نیكی كرده‌اید و اگر بدی كنید، به خود [بد نموده‌اید] و چون تهدید آخر فرا رسد [بیایند] تا شما را اندوهگین كنند و در معبد[تان] چنان‌كه بار اوّل داخل شدند [به زور] در آیند و به هر چه دست یافتند، یكسره [آن را] نابود كنند».

عیّاشی در تفسیر این آیه, به نقل از حمران و او از امام محمّدباقر(علیه السلام) نقل كرده كه او گفت: امام این آیه را قرائت فرمودند:

«بعثنا علیكم عباداً لنا اُولی بأسٍ شدیدٍ»، سپس فرمودند: «او قائم و یارانش هستند كه دارای قدرت زیادی هستند».(6)امام مهدی(عج) «قدس» را آزاد می‌كند, اوّلین قبله مسلمانان را به صاحبان حقیقی‌اش بازمی‌گرداند و زمین را پس از آنكه شاهد ظلم و ستم‌های زیادی بوده، پر از عدل و داد می‌كند. چرخ لشكر كفر و نفاق از حركت باز نمی‌ایستد؛ بلكه دولت‌ها و حكومت‌های حامی سفیانی، خود را آماده می‌كنند تا بار دیگر به مسلمانان حمله كنند. ظاهراً حضرت عیسی(علیه السلام) پس از آزادی «قدس» به زمین فرود می‌آید؛ زیرا روایات درباره نقش ایشان در این جنگ چیزی نگفته‌اند؛ بلكه بر نقش ایشان پس از این جنگ تأكید كرده و گفته‌اند كه ایشان فرود می‌آیند و پشت سر مهدی(عج) نماز می‌خوانند. روایت بیان می‌كند كه:

«در روز جمعه و هنگام برگزاری نماز، عیسی بن مریم(علیه السلام) در آن لحظه، از آسمان فرو می‌آید و دو لباس قرمز بر تن دارد كه از سرش روغن قطره قطره می‌چكد و او مردی خوش‌منظر و سفید چهره است و بسیار به ابراهیم(علیه السلام) شباهت دارد. مهدی(عج) می‌آید و با ایشان مصافحه می‌كند و مژده پیروزی را به ایشان می‌دهد. در این هنگام مهدی(عج) به او گوید: جلو بیا، ای روح خدا و برای مردم نماز بگزار و عیسی(علیه السلام) می‌گوید: بلكه [امام جماعت بودن] برای توست، ای فرزند رسول خدا!» (7)

مستور بن غیلان به ایشان عرض كرد: امام مردم در آن روز كیست؟ پیامبر(ص) جواب داد: «مهدی(عج) از فرزندان من است.» (8)


پی‌نوشت‌ها:

1. «مرج عذراء» روستایی در دمشق است.

2. تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 66.

3. كتاب الفتن مروزی، ص 218.

4. مسند احمد، ج 2، ص417.

5. سوره اسراء (17)، آیات 4ـ7.

6. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 138.

7. مرندی، ابوالحسن، مجمع النورین و ملتقی البحرین، ص 283.

8. بحارالانوار، ج 51، ص 80.

منبع: شبستان

۱۳۹۵/۱/۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...