خطر نفوذی ها؛ در برجامیزه كردن جامعه

دکترمنصورناصری- خطر نفوذ دشمن، اگرچه همیشه وجود داشته، اما به نظر می‌رسد، بعد از توافق هسته‌ای، این مسئله ابعاد جدیدی به خود گرفته است؛ به‌طوری‌که مقام معظم رهبری در سخنرانی‌هایشان در طول مذاکرات و حتی بعد توافق هسته ای و اجرایی برجام، هشدارهای جدی در رابطه با نفوذ بیگانگان خصوصا آمریکایی داشتند.
اما اینکه چرا ایشان از واژه «نفوذ» در کلام استفاده کرده اند؟! جای تأمل دارد! این واژه چه ویژگی یا اهمیتی داشته که به کرات در بیاناتشان مشاهده می شود.برای پاسخ به این سؤال‌ها، تعریف واژه «نفوذ» ضرورت دارد.
در فرهنگ معین وعمید سه معنا برای«نفوذ» آورده است؛ ابتدا فرو رفتن تیر در هدف و بیرون آمدن آن از طرف دیگر ، دوم اثر کردن و تأثیر کردن ونهایتا جاری شدن حکم و فرمان. معنای حقیقی نفوذ، «اصابت تیر به هدف» است ولی به طور استعاری در معنای اثرگذاری در طرف مقابل به کار می‌رود.
لذا برای اینکه بتوانیم به تحلیل درستی در دوران پسا برجام دست یابیم و جریان و خط نفوذ را دنبال کنیم لازم است که مروری بر سخنان رهبر معظم انقلاب به عنوان فصل الخطاب در این امور داشته باشیم.
هنوز یک هفته از بیانیه لوزان نگذشته بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار سالیانه خود با مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام، فرمودند: نکته بعدی که به مسئولان محترم تذکر دادیم و به شما هم عرض می‌کنیم، این است که به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که آن‌ها به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولان نظامی کشور به‌هیچ‌وجه مأذون نیستند که به بهانه نظارت یا بازرسی و مانند این‌ها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند. توسعه دفاعی و توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصه نظامی است و بایستی همچنان محکم بماند و محکم‌تر شود (بیانات،۲۰/ ۱/ ۹۴).
اما پس از توافق هسته‌ای (۲۳ تیر)، ابعاد مسئله «نفوذ» در کلام رهبری افزایش یافت. به‌طوری‌که حدود یک ماه بعد، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود، با لحنی که قاطعیت در آن موج می‌زد، باز هم در خصوص «مسئله نفوذ» تحذیر دادند: نیت آن‌ها [آمریکایی‌ها] این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیله‌ای پیدا کنند براینفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به‌طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکایی‌ها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آن‌ها را، نه حضور سیاسی آن‌ها را، نه نفوذ فرهنگی آن‌ها را (بیانات، ۲۶/ ۵/ ۹۴).
در حقیقت اگر این دو رویداد هسته‌ای و بیانات رهبری را کنار هم قرار دهیم، پازلی تشکیل می‌شود که قابل‌تأمل است. میان توافق هسته‌ای و نفوذ دشمن (به‌ویژه آمریکا) چه رابطه‌ای است که رهبر معظم این‌گونه از خطر نفوذ آمریکاییها سخن می‌گوید؟ مگر آمریکایی‌ها در قالب مذاکرات هسته‌ای، به دنبال چیز دیگری بودند؟ آیا مفاد توافق هسته ای و برجام ، به‌گونه‌ای تنظیم‌شده که نفوذ آمریکایی‌ها را در ایران سهل کرده¬بود؟ و یا اینکه مفاد تنظیم‌ شده در برجام، دارای حفره‌های امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است؟ پاسخ به این سؤالات مهم و کلیدی، بعد از گذشت بیش از سه ماه از اجرایی شدن و بدعهدی آمریکاییها در برداشتن کلیه تحریم ها و اعمال تحریم های جدید در دوران پسا برجام، کاملا مشهود است.
ایشان هشدار در رابطه بانفوذ دشمن (به ویژه آمریکا) پس از حصول توافق وین را ادامه داده و در ۱۸ شهریور در دیدار با اقشار مختلف مردم، با لحنی خاص که از ناراحتی ایشان حکایت داشت، در خصوص بزک کردن چهره آمریکا توسط عده‌ای در داخل، فرمودند: بعضی‌ها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات که از ابلیس بدتر است، بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابی گری به کنار، اما وفاداری به مصالح کشور چه می‌شود؟ عقل چه می‌شود؟ کدام عقل و کدام وجدانی به انسان اجازه می‌دهد که کشوری مثل امریکا را به عنوان دوست و مورد اعتماد یا همچون فرشته نجات انتخاب کند؟ (بیانات، ۱۸/ ۶/ ۹۴)
و سپس فرمودند: ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد. نباید بگذاریم دوباره برگردد. نباید بگذاریم از در که بیرون رفت، از پنجره بازگردد. نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند. دشمنیِ آن‌ها تمام نمی‌شود.
اما بحث خاتمه نمی‌یابد. ایشان در تعبیری کم‌سابقه و با بیانی قاطع، نیت آمریکایی‌ها از مذاکره با ایران را این‌گونه تفسیر و تحلیل می‌کنند: ]آمریکایی‌ها[ به دنبال مذاکره با ایران‌اند؛ اما مذاکره، بهانه است. مذاکره وسیله‌ای برای نفوذ و تحمیل خواسته‌ها است.
همچنین در ملاقات فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ایشان باز هم از «نفوذ» سخن می‌گویند تا برای مردم ایران و صد البته مسئولان نظام جمهوری اسلامی، اتمام حجت شود که تهدید دشمن، جدی است: برادران و خواهران سپاه از صدر تا ذیل بایست به منطق مستحکم انقلاب مجهز باشند. چون ضدانقلاب‌ها، امروز از طرق مختلفی وارد می‌شوند. یکی از راههای ورود و نفوذ ــ که حالا در مورد نفوذ هم یک‌کلمه‌ای عرض خواهم کرد؛ ما همین‌طور مدام درباره نفوذ دشمن تکرار و تأکید می‌کنیم ــ ایجاد خلل در باورها است؛ باورهای انقلابی و دینی (بیانات، ۲۵/ ۶/ ۹۴).
رهبر معظم انقلاب، در ادامه، از این هم فراتر رفته و این بار با بیانی قاطع، صریح و همه‌ فهم می‌فرمایند: امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ برای این کشور است … آن‌ها به دنبال نفوذند.
در ادامه این دیدار، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیاناتشان چهار مصداق، برای نفوذ دشمن، چون نفوذ اقتصادی، نفوذ امنیتی، نفوذ سیاسی، نفوذ فرهنگی را برمی‌شمارند، که پس از برجام، بی‌سابقه بود؛ البته ایشان معتقدند اهمیت نفوذ سیاسی و فرهنگی به‌ مراتب بیشتر از نفوذ اقتصادی و نفوذ امنیتی است.
به گونه¬ای که فرمودند: دشمن سعی می‌کند در زمینه فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِ پا نگه دارد جابهجا کند و خدشه نماید و در آن‌ها اختلال و رخنه به وجود بیاورد. میلیاردها برای این مقصود خرج می‌کنند.
همچنین در ارتباط بانفوذ سیاسی می‌فرمایند: نفوذ سیاسی این است که در مراکز تصمیم گیری و اگر نشد تصمیم سازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و مدیریتی یک کشور تحت تأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن وقت همه تصمیم گیریها بر طبقِ خواست و میل و اراده مستکبرین انجام خواهد شد… برای آن‌ها بهتر است که از خود آن ملت کسانی در رأس کشور باشند که مثل آن‌ها فکر کنند، مانند آن‌ها و بر طبق مصالح همان‌ها تصمیم بگیرند. (بیانات، ۲۵/ ۶/ ۹۴)
در حقیقت با توجه به اهداف کلان انقلاب اسلامی و هندسه انقلاب اسلامی که بر اساس سخنان امام(ره)، موضوعاتی «مردم»، «استقلال کشور»، «تدین و پایبندی به مبانی اسلامی»، «مبارزه با استکبار و زورگویی»، «مسأله فلسطین»، «موضوع معیشت مردم»، «توجه به مستضعفین و رفع فقر»، خطوط اصلی انقلاب هستند که از ترکیب آنها «هندسه انقلاب» به‌دست می آید.
حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با دبیر و اعضای شورای امنیت ملی (17/11/94)، این شورا را یکی از نهادهای «تصمیم ساز» برای ایجاد مسیر صحیح «تصمیم گیری» عنوان کرده و برای عدم انحراف در تصمیم گیری ها «تفکر صحیح و خالص انقلابی و حزب اللهی» را تاکید کردند.
در این دیدار ایشان با اشاره به تلاش برخی برای جابجایی خطوط اصلی و روشن انقلاب تأکید کردند: امام(ره) «مظهر انقلاب اسلامی» است و بر همین اساس، بیانات ایشان که در دهها جلد کتاب مدون شده، «مبانی انقلاب» شکل گرفته است...از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.
با توجه به هشدارمعظم له به وجود افرادی که مخالف مبانی انقلابی هستند و تاکید بر حفظ و لزوم تفکر خاص انقلابی، باید از کنار حضور بزک کنندگان استکبار و لیبرال وغربزدگان اعتدالی که با نام تعامل با جامع جهانی سعی در بزک چهره دشمن دارند و یا با بیان اسلام رحمانی، اسلام انقلابی و حزب الهی را زیر سؤال می برند! تا باورهای مردم را تغییر بدهند، نباید به راحتی گذشت. کسانی که در توافق نامه هسته¬ای با رد خطوط قرمز وعدم رعایت منافع ملی، برجام را علیرغم خسارت محض بودنش، فتح الفتوح خواندند وخورشید عالم تاب !! سخن از برجام 2 و 3 و 4 به میان می آورند؛ گویا هدفی جز برجامیزه کردن جامعه و به انحراف کشاندن مبانی انقلاب و به تعبیری هندسه انقلاب هستند.
از سویی دیگر آمریکایی هایی که برای نفوذ در ایران و منطقه میلیاردها دلار هزینه کرده اند، به دلیل عدم حضور مستقیم در ایران،از افراد و جریان های نفوذی استفاده خواهد کرد و با تحمیل شرایط سخت و عدم اجرا به تعهداتش، برای تحمیل اهداف خود اقدام خواهد کرد. طرح مسائلی چون آزمایش های موشکی، حقوق بشر ، قانون اساسی و ... هزاران موردی که آنها می توانند دستمایه خود قرار دهند و هر روز با یک بهانه برسر راه کشور سنگ اندازی کنند، تا تحمیل شرایط سیرت و ماهیت جمهوری اسلامی را تغییر دهند و تنها صورت باقی بماند؛ در حقیقت لذا اگر روند انفعالی و عقب گرد در دستگاه دیپلماسی ما حاکم شود و ادامه یابد، دچار خسران محض خواهیم شد.