به راستی، چرا کشورهای کوچک خلیجفارس و دولتی، مانند عربستان اجازه پیدا کردهاند در برابر ایران اسلامی اینگونه وقیح و طلبکار باشند، اما در مقابل برخی از مسئولان سیاست خارجی و افراد دولتی همچنان بر صلح و دوستی اصرار دارند؟! مگر فاجعه فرودگاه جده، قتلعام حجاج در منا، اعدام شیخنمر باقرالنمر، کارشکنی در مذاکرات هستهای، توطئه نفتی، حمایت از تروریستهای داعش، حمله به برادران مسلمان در یمن، تروریست خواندن ایران و حزب الله لبنان و... در برابر ما نیست؟ پس چرا برخی به دنبال رفتار آشتیجویانه از موضع پایین هستند؟ چرا وزیر امور خارجه ما در اوج همین اختلافات، عربستانیها را برادر میخواند و رئیسجمهور درست پس از اتفاق تلخ فرودگاه جده میگوید: «ما با عربستان برادر هستیم، ما رابطه بسیار نزدیک منطقهای فرهنگی و تاریخی داریم»؛ رویکردی که حتی در ماجرای اعدام رهبر برجسته شیعیان عربستان به جای موضعگیری سخت علیه رژیم آلسعود، آن را متوجه جوانان خشمگینی کردند که به سفارت عربستان حمله کردند! البته اگرچه فشار افکار عمومی به تعطیل شدن روند اعزام حجاج به عربستان منجر شد، اما مانع تلاش دولت یازدهم برای نزدیکی با عربستان نشد؛ تا جایی که اکنون ترکی الفیصل به صراحت تهدید میکند که همه گزینهها علیه ایران روی میز عربستان است(!) و این در حالی است که برخی همچنان به دنبال نزدیکی به عربستان هستند؛ برای نمونه، میتوان به دست زیر گرفتن در برابر شاهزادگان وهابی در موضوع برگزاری حج سال آینده اشاره کرد که عربستان به طور مشخص با کارشکنی به دنبال جلوگیری از حضور حجاج ایرانی است و برخی منابع آگاه، از جمله آصفری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از منتفی شدن حج سال آینده خبر دادهاند، اما دولت همچنان اصرار دارد که بیشتر و بیشتر با آلسعود به مذاکره بنشیند! حال سؤال این است که دلیل این همه اصرار برای دوستی با این کشورها چیست؟!