نسخه چاپی

نامزدبازی در همین سال اول مجلس!؟

عکس خبري -نامزدبازي در همين سال اول مجلس!؟


به گزارش نما، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

سخافت اپوزيسيون سوراخ كه نه اتوبان نفوذي ها شده است

«سخافت اپوزيسيون سوراخي است كه از طريق آن نيروهاي اطلاعاتي جمهوري اسلامي نفوذ مي كنند».

اين مطلب را پايگاه اينترنتي خودنويس در واكنش به برخي رفتارهاي مشكوك احمد باطبي و اميرعباس فخر آور عنوان كرد. اين دو نفر بارها متهم شده اند كه خبرچين و نفوذي نيروهاي امنيتي ايران در ميان اپوزيسيون هستند. سايت خودنويس در حالي به اين دو تن حمله كرد كه مدير آن -نيك آهنگ كوثر- چندماه پيش در مظان اتهام برخي طيف هاي اپوزيسيون قرار گرفت مبني بر اينكه در ازاي دريافت پول، اخلال و خبر فروشي مي كند.

با اين حال، خودنويس به موضوع سخافت در ميان اپوزيسيون پرداخته و آن را به مثابه اسب تروا معرفي كرد: «اگر اسب تروا توانست سي چهل نفر يوناني را وارد قلعه تروائي ها كند، اين مشكل ما به مرور زمان عملا مثل يك نقب يا يك سوراخ تروا عمل كرده كه سربازان بينام جمهوري اسلامي هر وقت ميل شان مي كشد نفس مسموم شان را از همانجا به شكل گفتمان هاي نابهنجار به درون قلاع ذهني بدنه «اپوزيسيون» تزريق مي كنند. آنچه موجب نگارش اين متن شده مضحكه جديدي است كه توسط دو نفر، بار ديگر جامعه مجازي را به جنگ و جدال هاي سخيف، بي معني و بي فايده سوق داده است. دو نفري كه هيچ كدام شان سابقه جدي و عميقي در مبارزه با رژيم ندارند، و اتفاقا هر ناظر بي طرفي به سرعت متوجه مي شود كه سابقه هر دو نفرشان نيز عملا ايشان را در مظان ارتباط با جمهوري اسلامي قرار مي دهد».

نويسنده با انتقاد از وجود سخافت در ميان طيف هايي از اپوزيسيون و اينكه همين موضوع دستمايه خبرهاي كيهان مي شود، نوشت: اين صحيح كه شتر تروا با بارش هم كه به ميان مان آمد برخي از دوستان توان ديدنش را نداشتند، اما در هر حال مشكل واقعي وجود يك الگوي خاص پذيرفته شده در گفتمان فرهنگي و مدل رفتاري غالب ماست كه به سان يك اسب تروا يا بهتر بگويم يك ويروس بومي متاسفانه صفوف مان را بسيار در مقابل مشكل خاصي به نام «سخافت» آسيب پذير كرده است. نهادهاي جنگ رواني رژيم هم اين سوراخ رخنه را به خوبي پيدا كرده اند و آنها هر وقت اراده مي كنند از همين سوراخ وارد مي شوند.


مطمئن هستيد كه خودكشي نمي كنيد؟!

خواهرزاده خاتمي ورود اصلاح طلبان به عرصه انتخابات را در شرايط فعلي انتحار خواند و در عين حال گفت اصلاح طلبان قصد ورود به عرصه انتخابات را دارند.

محمدرضا تابش در گفت وگو با ايسنا ورود اصلاح طلبان به عرصه انتخابات را در شرايط فعلي انتحار دانست و يادآور شد: اگر شرايط آن طور كه مي خواهيم مهيا نشود براي نظام جمهوري اسلامي مردم و اصولگرايان دعا خواهيم كرد.

وي گفت: هنوز هيچ فردي به عنوان كانديداي اصلاح طلبان در انتخابات آينده قطعي نشده و ممكن است اين موضوع به عنوان علايق خود افراد يا دوستانشان در محافل و جلسات داخلي مطرح شده باشد.

وي افزود: ما فعلا در اين مرحله هستيم كه بعضا خود آقايان اعلام آمادگي كرده اند، برخي هنوز مردد هستند و برخي حضور خود را به عنوان كانديداي انتخابات رياست جمهوري را رد كرده اند اما هنوز صحبت رسمي با هيچ كس انجام نشده است.

رئيس فراكسيون اصلاح طلبان در مجلس هشتم، با تاكيد بر اينكه اصلاح طلبان حتما قصد ورود به عرصه انتخابات را دارند و در اين عرصه فعاليت مي كنند در عين حال گفت كه فعالان سياسي اصلاح طلب منتظر باز شدن روزنه ها براي فراهم شدن امكان حضور در عرصه رقابت هاي انتخاباتي هستند.

خاطر نشان مي شود محمدرضا تابش با همين شرايط موجود در انتخابات مجلس نهم نامزد شد و آن هنگام اقدام خود را انتحار توصيف نكرد. برعكس عباس عبدي با اشاره به پشت كردن خاتمي به سناريوي تحريم انتخابات و شركت در انتخابات مجلس تصريح كرده بود كه طيفي از اپوزيسيون مايل بود خاتمي با عدم شركت در انتخابات خودكشي كند.

اكنون بايد ديد اصلاح طلبان در كدام تناقضات و خطاها دست و پا مي زنند كه باعث مي شود شركت كردن يا نكردن آن در انتخابات در هر دو حال حمل بر انتحار شود؛ ضمن اينكه قطعا با همين شرايط موجود اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري شركت خواهند كرد. با اين وصف آنها بايد مراقب ادبيات خود باشند كه باعث خدشه بيشتر در اعتبار مخدوش آنان نشود.

نامزدبازي در همين سال اول مجلس!؟

يك عضو فراكسيون رهروان ولايت در مجلس گفت اين فراكسيون در انتخابات رياست جمهوري نامزد معرفي مي كند.

بهروز نعمتي با اشاره به جلسه يكشنبه شب مجمع عمومي اين فراكسيون به «مهر» گفت: در اين جلسه مقرر شد فراكسيون در برخي زمينه ها در آينده نزديك فعال تر عمل كند. فراكسيون رهروان در انتخابات رياست جمهوري حضوري فعالانه خواهد داشت و نامزدهاي مطرح در اين عرصه را مورد بررسي قرار داده و از يك كانديدا حمايت مي كند.

به نظر مي رسد سرگرم شدن نمايندگان مجلس آن هم به صورت فراكسيوني در موضوع انتخابات رياست جمهوري عملا مي تواند فرصت بزرگ خدمتگزاري را در اولين سال فعاليت مجلس نهم سلب كند و در عين حال شأن ملي پارلمان را به سطح ستادهاي حزبي اين يا آن نامزد فروبكاهد.


حماقت كرديم كه علنا كل نظام را نشانه رفتيم

عناصر ضدانقلاب متواري دلايل گوناگوني را براي شكست فتنه سبز مطرح مي كنند.

رامين جهانبگلو از همكاران سرويس هاي جاسوسي سيا و موساد ضمن تحليلي به مقايسه دو عنوان بهار عربي و جنبش سبز پرداخت و در بيان علت تفاوت اين دو در نشريه ال پائيس نوشت: حقيقت آن است كه بين وضعيت ايران با آنچه در تونس و مصر انجام شد يك تفاوت بزرگ وجود دارد و آن اين است كه رژيم روي پايگاه عقيدتي خود تكيه و حساب مي كند حال آن كه حكومت هاي مصر و تونس از نظر ايدئولوژيكي بسيار ضعيف بودند يا حتي ايدئولوژي نداشتند.

وي همچنين با اذعان به اينكه برخلاف رژيم هاي منطقه، تمركز ديكتاتورگونه قدرت وجود ندارد، اضافه كرد: تفاوت هاي ديگري نيز ميان ايران و دو كشور ديگر وجود دارد. نخست اينكه دولت ايران در مهار مخالفان، سرسخت و نظام مند بود و دوم اينكه ايران يك واكنش شايسته به رژيم هاي فاسد در منطقه به شمار مي رود.

وي همچنين پررنگ بودن مسئله فساد در رژيم هاي مصر و تونس، تفرقه در جنبش سبز و عدم تداوم آن از سوي سران اين حركت را دلايل تفاوت موضوع ايران با تونس و مصر توصيف كرد.

در همين حال تقي رحماني عضو مركزيت گروهك ملي- مذهبي در توصيف دلايل شكست فتنه سبز نوشت: مطالبه محوري در نيمه راه جنبش سبز دچار بحران شد و دوباره بحث ماندن يا رفتن از حاكميت از سوي افراطي ها و برخي از سبزها مطرح شد. عمده كردن شعارهاي متضاد و دامن زدن به شعارهايي نظير جمهوري ايراني از علل ديگر بود. حكومت بعد از راهپيمايي روز قدس، مديريت جنبش را غيرمستقيم تحت الشعاع رفتار خود قرار داد و با مانور روي شعارهاي مطرح شده، اقشار نزديك به خود را در جنبش سبز مسئله دار كرد مبني بر اينكه اين جريان برانداز و ضد مذهب است.

وي در روزآن لاين ادامه مي دهد: اين گسيختگي زماني بيشتر شد كه بدنه اصلي جنبش دستگير شد. بعد از عاشوراي 88 مشخص شد جنبش مسير خود را گم كرده است. نشانه رفتن كل نظام شعاري بود كه هماهنگي با توان و امكانات ما نداشت اما احساسات را راضي مي كرد. حتي مدل مواجهه با رهبري نظام فاقد برآورد لازم بود. نتيجه آن شد كه از عاشوراي 88 ديگر نه امكان حضور خياباني وجود داشت و نه حوصله كار براي سامان دادن كار مدني جديد.


وقتي فتنه سبز هست هشدار درباره نهضت مشروطه چرا؟!

هاشمي رفسنجاني مي گويد يك جريان روحاني در نهضت مشروطه نردبان جريان ضد روحانيت شد.

وي در مطلبي كه به مناسبت سالگرد نهضت مشروطيت نگاشته، خاطرنشان مي كند: حوادث تلخ و شيرين مشروطه آموزه هاي فراواني براي احتمال تكرار دارد كه رگه هاي آن را امروزه در برنامه پيچيده روحانيت ستيزي و كانون گريزي و مردم فريبي مي بينيم. برنامه اي كه حتي متصلبين اصولگرا و اصلاح طلب را به اعتراف واداشته كه مبادا مشروطه تكرار شود. مگر غير از اين است كه دشمنان ايران از نردبان محبوبيت روحانيت و دانشگاهيان در نزد مردم بالا رفته اند و در مشروطه مصادر قدرت را فتح كرده اند و آنگاه پرچم حاكميت را به دست شاگردان غرب زده مكتب خويش داده اند؟ و مگر نه اين است كه امروزه نيز در انقلاب اسلامي كه با پيشتازي روحانيت و رهبري بي نظير يك مرجع عام به پيروزي رسيده ايم، بي مهابا و بدون انصاف ناكارآمدي روحانيت را فرياد مي زنند؟

وي مي افزايد: بايد همگان هوشيار باشيم و نگذاريم خواسته يا ناخواسته در راستاي اهداف كساني قدم برداريم كه اولا مكتب اهل بيت(ع) را مانع اصلي خوي استكباري خويش مي دانند و ثانيا نمي توانند از منابع خدادادي و موقعيت جغرافيايي ايران در جهت مطامع خويش صرف نظر كنند. آنان كه همه توطئه ها، حتي جنگ 8 ساله و اخيرا تحريك افكار عمومي جهان را عليه ايران به كار برده اند، با سياست مكارانه «فرّق تسد» به جنگ انقلاب آمده اند و با فريب گروهي كه شايد در ابتدا حسن نيت هم داشته اند، تلاش مي كنند مردم را از روحانيت جدا كنند و خيرخواهان و حتي در ميان روحانيون نيز چنان اختلافي بيندازند كه متاسفانه اين روزها شاهد آنيم.

يادآور مي شود جريان منافق فرصت طلب در نهضت مشروطه كه طيفي از روحانيون را نردبان ضديت با روحانيت و ديانت قرار داد، جريان مدعي جمهوريت و دموكراسي منهاي اسلام بود و همين جريان بعد از انقلاب اسلامي در انحاء گوناگون بازتوليد شد كه آخرين آن در فتنه سبز و شعار دروغين جمهوري ايراني- با حذف قيد اسلامي از عنوان جمهوري اسلامي- قابل مشاهده بود. متاسفانه جريان ضد انقلاب و ضد دين كه شامل طيفي از گروهك هاي گوناگون مي شد، توانست در پوشش مجادلات بي پايه انتخاباتي و ادعاي تقلب، سر برخي چهره هاي سياسي كلاه بگذارد و آنها را خرج آشوب طلبي و فتنه انگيزي خود كند. اين طيف ماهيت ضد دين و ضد انقلابي خود را به تدريج در شعار نه غزه نه لبنان(معارضه با آرمان روز قدس)، جمهوري ايراني، پاره كردن عكس حضرت امام، هتاكي عليه ولايت فقيه (به عنوان عصاره و ثمره روحانيت) و حرمت شكني روز عاشورا نشان داد و سؤال اين است كه گير برخي سياست پيشگان چه بود كه نتوانستند حساب خود را از آن گروهك هاي نشاندار ضد روحانيت و ضد دين جدا كنند؟!

همچنين سزاوار بررسي است كه چرا جريان هاي ضد دين، ضد روحانيت و ضد فقاهت به تدريج با امكانات فراهم آمده از سوي برخي اجزاي دولت سازندگي (اشخاصي نظير خاتمي و عبدالله نوري و مهاجراني و كرباسچي) و احزابي چون كارگزاران، مجال عرض اندام پيدا كردند و در دولت بعدي (مورد حمايت آقاي هاشمي) علنا ميداندار شدند؟! آيا جز اين است كه بيشترين هجمه ها و تخريب ها عليه دين و فقاهت و روحانيت در همين دولت اصلاحات انجام شد كه موتلف رئيس دولت سازندگي به شمار مي رفتند و در سال هاي 84 و 88 پشت سر وي ايستادند؟ آيا نگاه آنها غيرابزاري و غيرنردباني بود و قصد قربه الي الله داشتند؟!


اسرائيل وعده 48 ساعته داد اما 18 سال جان كند

«اسرائيل مي خواست 48 ساعته كار لبنان را در سال 1982 يكسره كند اما 18 سال طول كشيد تا بتواند از اين كشور خارج شود. حزب الله از دل آن جنگ پديد آمد و اسرائيل هنوز با پيامدهاي جنگ 30 سال پيش خود مواجه است».

اين تحليل را روزنامه آلماني «نويس دويچلند» در واكنش به گنده گويي هاي ماه هاي اخير رژيم صهيونيستي عليه ايران منتشر كرده است. روزنامه آلماني مي نويسد: ورود ارتش اسرائيل به بيروت در 30 سال پيش منجر به خروج ياسر عرفات و 11 هزار جنگنده سازمان آزاديبخش فلسطين از لبنان شد. جاي آنها را در جمهوري زيتون سازماني گرفت كه تا امروز نقشي كليدي در بحران خاورميانه بازي مي كند؛ حزب الله.

نويس دويچلند مي افزايد: اينكه سازمان حزب الله وجود دارد مسئولش خود اسرائيل است. ميرداگان رئيس سابق سازمان اطلاعات خارجي اسرائيل موساد و امروز منتقد سرسخت سياست امنيتي اين كشور در يك سخنراني براي داوطلبان افسري گفت «موجوديت حزب الله نتيجه جنگ اول لبنان است. اين نكته بايد به ما ياد بدهد كه قبل از هر جنگ بايد نگاهي فراگير به همه امكان ها داشته باشيم. سياست و سازمان هاي اطلاعاتي بايد همكاري تنگاتنگي داشته باشند.» در هر صورت سي سال پيش اين همكاري وجود نداشت. ورود اسرائيل به پايتخت لبنان (بيروت) و قتل عام آوارگان فلسطيني در صبرا و شتيلا به دست شبه نظاميان و خلايي كه در كشور همسايه اسرائيل (لبنان) به وجود آمد، صعود حزب الله را ممكن ساخت. اينها برنامه ريزي نشده بود.

اين روزنامه با اشاره به اينكه «آن روز شارون خيلي ساده تصميم گرفته كار را در لبنان يكسره كند»، نوشت: قرار بود ظرف 48 ساعت جنگجويان سازمان آزاديبخش فلسطين تا حد ممكن به سمت شمال رانده شوند. امروز مشخص است كه وزير وقت دفاع آريل شارون هدف خاص خود را دنبال مي كرده است. همانطور كه بعدها به كميسيون تحقيق در مورد ماجراي صبرا و شتيلا گفت مي خواسته در لبنان «نظمي نوين» ايجاد كند. قرار بود در لبنان با كمك شبه نظاميان مسيحي دولتي با ثبات و دوست با اسرائيل ايجاد شود. سه هفته بعد رهبر فلسطيني ها عرفات و 11 هزار جنگنده سازمان آزاديبخش فلسطين لبنان را از راه دريا ترك كردند. راه حلي بود مبني بر مصالحه. دولت اسرائيل زير فشار زياد افكارعمومي خود دنبال راه سريعي مي گشت كه مدتها بود جلويش بسته شده بود. جنگ باعث شده بود شبه نظاميان اسلام گرا به هم بپيوندند و حزب الله را به وجود بياورند. در پايان نه 48 ساعت كه 18 سال طول كشيد تا آخرين سربازان اسرائيلي لبنان را ترك كرد.

روزنامه آلماني مي پرسد: اسرائيل درس عبرت گرفته است؟الياهو وينوگراد مي گويد « تا سال 2006 كه نه.» وي نايب رئيس كميسيون تحقيقي بود كه بايد جنگ دوم لبنان در ژوئيه و اوت 2006 را مورد بررسي قرار مي داد؛ «باز هم اشتباهات مشابهي رخ داد. كسي طرحي نداشت، كسي حرف ديگري را نشنيد.»

نويس دويچلند در پايان نوشت: درسي از آن گرفته شد؟ مير داگان در پايان سخنرانيش در پاسخ به پرسش يكي از حاضران به كوتاهي گفت «اميدوارم.» بيشتر هم نيازي نبود كه بگويد. در اين فاصله هر كس در اسرائيل هشدارهايش را نسبت به حمله نظامي عليه ايران شنيده است. به گفته او در زماني كه دور و بر اسرائيل را سازمان هايي گرفته كه مانند كشورها مي جنگند اما نبايد همچون كشورها خود را در برابر جامعه جهاني پاسخگو بدانند، چنين گامي «خودكشي» است.
برخي مقامات رژيم صهيونيستي پيش از اين گفته اند كه درگيري نظامي با ايران دروازه هاي جهنم را به سوي اسرائيل باز مي كند.

۱۳۹۱/۵/۱۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...