نسخه چاپی

تهران شهر شهرك های مسكونی

نگاهی به شهرسازی معاصر ایران بیانگر این است كه پس از سال‌ها ویلانشینی، شهرك‌نشینی میان ایرانی‌ها متداول شده است. اما سیر تحول آن نشان می‌دهد در این سال‌ها همواره دو نگاه متفاوت در شهرك‌سازی كشور حاكم بوده است.

به گزارش نما به نقل از هفته نامه تجارت فردا - فریبا رسولی: نگاهی به شهرسازی معاصر ایران بیانگر این است که پس از سال‌ها ویلانشینی، شهرک‌نشینی میان ایرانی‌ها متداول شده است. اما سیر تحول آن نشان می‌دهد در این سال‌ها همواره دو نگاه متفاوت در شهرک‌سازی کشور حاکم بوده است. پیش از انقلاب تلاش بر این بود که کانون شهرک‌ها قشر متوسط و متوسط رو به بالا باشد، اما پس از انقلاب دولت درصدد برآمد تا شهرک‌هایی برای تجمع قشر متوسط رو به پایین جامعه در قالب مسکن حمایتی اختصاص دهد.

کلانشهر تهران گرچه از نظر دارا بودن بسیاری از مسائل و مشکلات نظیر سایر کلانشهرهای دنیاست اما از معضلات و پیچیدگی‌های خاص و منحصر به فردی رنج می‌برد که برخی معتقدند ریشه در توسعه نامتوازن کل کشور دارد. یکی از مهم‌ترین این مشکلات رشد فزاینده جمعیت و ناکافی بودن زیرساخت‌ها و خدمات برای پاسخگویی به نیازهای جمعیت در حال افزایش است. بر همین مبنا یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های دولتی به منظور حل مشکل زمین و مسکن حرکت از سمت رشد افقی به سوی رشد عمودی بوده که روشن‌ترین شکل تحقق خویش را در هیات شهرک‌های مسکونی متشکل از بلوک‌های آپارتمانی بلندمرتبه به نمایش گذاشت.

آیا تهران از شهرک‌های مسکونی اشباع شده است؟

شهرک اکباتان یکی از بزرگ‌ترین و مدرن‌ترین شهرک‌های خاورمیانه محسوب می‌شود که در غرب تهران و ناحیه 6 منطقه ۵ شهرداری تهران قرار گرفته است. این شهرک که از سمت شرق به کوی بیمه و شهرک آپادانا، از شمال به اتوبان تهران کرج، از غرب به نمایشگاه صنایع هواپیمایی و از جنوب به بزرگراه شهید لشگری محدود شده با طراحی جردن گروزن آمریکایی و به‌وسیله شرکت آمریکایی استارت ساخته شده است.

ویژگی‌هایی که این شهرک از آن برخوردار است و آن را از بقیه ساخت و سازهای تهران و ایران متمایز کرده مقاومت در مقابل زلزله تا ۹ ریشتری، فضای سبز بسیار وسیع، نورگیری کاملاً کافی و شوتینگ و پله‌های مخصوص فرار و ده‌ها استاندارد دیگر آمریکایی است. این در حالی است که در پروژه ساخت شهرک‌های جدید چنین استانداردهایی مد نظر سازندگان و عوامل پروژه قرار نمی‌گیرد. در شرایطی که به اعتقاد برخی ساخت اکباتان تجربه خوبی بوده که باز هم می‌توانسته در صنعت ساختمان ما تکرار شود.

به اعتقاد کارشناسان جامعه ساکن در اکباتان، واجد سطح بالایی از سرمایه اجتماعی است که در قالب روابط همسایگی، آشنایی‌ها و دوستی‌ها در مقیاس شهرک و همچنین نهادهای اجتماعی متنوع شهری شکل گرفته است. حال که سالروز آغاز ساخت اکباتان بهانه‌ای شده تا 50‌سالگی این شهرک را مورد بررسی قرار دهیم، می‌توان به این نکته اشاره کرد که طی سال‌های اخیر شهرک‌هایی در دل کلانشهر تهران به وجود آمدند که در برخی مانند کوی سبحان، آتی‌ساز، اکباتان، آپادانا و شهرک غرب ثروتمندان و قشر متوسط رو به بالا ساکن شدند و برخی دیگر مانند شهرک واوان، پرند و مسکن مهر محلی برای تجمع کم درآمدها شد.

در حالی که اطراف تهران مناطقی مانند اسلامشهر، شهریار و شهرری حالت شهری پیدا کرده‌اند که بیشتر پروژه‌های شهرک‌سازی که اکنون در سرتاسر کشور به صورت پراکنده در قالب مسکن حمایتی ساخته شده و مورد استقبال قرار نگرفته می‌توانست در این مناطق متمرکز شود و با هزینه کمتری ساخت‌و‌ساز آنها صورت گیرد. اما آیا استانداردهای شهرک‌سازی در کلانشهرها در سیاست‌های جدید ساخت و ساز دولت جدی گرفته می‌شود؟

شهرک غربی؛ ساکن شرقی

سعید متمول*: بر اساس سرشماری سال 1355، تهران با حدود 5 /4 میلیون نفر جمعیت از بین 373 شهر موجود در کشور بیش از 24 درصد جمعیت شهری را در خود جای داده بود که این رقم معادل 5 /13 درصد جمعیت کل کشور بود. از طرفی جمعیت پنج شهر بزرگ کشور یعنی تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و شیراز، معادل کل روستاها و روستاییان بود که هیچ سهمی از درآمدهای نفتی به‌رغم چهار برابر شدن قیمت آن در سال 1352 نداشتند. ضرورت داشت در مصرف اعتبارات عمرانی و صنعتی به نوعی عمل شود که نابرابری موجود را اگر از بین نمی‌برد، حداقل بیشتر نکند. اما ارقام خلاف آن را نشان می‌دهد.

در فاصله سال‌های 1345 تا 1357 تشکیل سرمایه ناخالص داخلی کاملاً به درآمد نفت وابسته بود به عبارت دیگر تاسیسات شهری مانند آب، برق و ساختمان کاملاً وابسته به یارانه دولت و درآمدهای نفتی بود. بنابراین چهره تهران در این دوره کاملاً عوض شد. میزان سرمایه‌گذاری مستقیم دولت در طرح‌های صنعتی که معادل 1 /53 درصد در برنامه سوم (1341 تا 1345) بود در برنامه چهارم (1346 تا 1351) به 8 /38 درصد و در برنامه پنجم (1352 تا 1357) به 60 درصد رسید. از این سرمایه‌گذاری‌های هنگفت دولتی، تهران بیشترین استفاده را برده بود. در سال 1355 تهران 40 درصد صنایع بزرگ با 65 درصد کل سرمایه‌گذاری و 70 درصد ارزش تولیدات صنعتی را جذب کرد. در همین سال سهم تهران از کل کارکنان دولت که به یک میلیون و 288 هزار نفر رسیده بود به 39 درصد افزایش یافت. با وجود هشدار تهیه‌کنندگان طرح جامع تهران در مورد لزوم تجدیدنظر در نحوه سرمایه‌گذاری دولت در طرح‌های صنعتی و عمران شهری در تهران که بیش از سه برابر سهمش از کل جمعیت شهری و پنج برابر سهمش از کل جمعیت کشور بود، دولت همچنان به سرمایه‌گذاری‌های مستقیم و بخش خصوصی از طریق حمایت‌ها و وام‌های سیستم بانکی در بخش‌های عمران شهری، صنعت ساختمان‌های تجاری آپارتمان‌های لوکس، مراکز درمانی، آموزشی، پارک، مراکز ورزشی و تفریحی ادامه می‌داد. در نتیجه تهران به چنان قطب اقتصادی تبدیل شده بود که به‌رغم نگرانی‌های برنامه‌ریزان به رشد خود ادامه می‌داد.

آیا تهران از شهرک‌های مسکونی اشباع شده است؟

اکباتان چگونه اکباتان شد؟

شرکت نوسازی و عمران تهران در سال 1354 با هدف تولید انبـوه مسکن و احداث پروژه منحصر به فرد 15500 واحدی شهرک اکباتان در غرب تهران تاسیس شد. بزرگ‌ترین پروژه این شرکت، مجتمع مسکونی اکباتان در غرب میدان آزادی است. طراحی مجموعه با توجه به گستردگی آن به صورت جامع و کامل، توسط مشاوران و طراحان خارجی بر اساس فناوری روز اروپا و آمریکا انجام شد. روشن است که معیارهای اجتماعی پیش‌بینی‌شده در طرح نیز معیارهای زندگی غربی باشد. بنابراین هم از نظر ساختمانی و هم از نظر محوطه و خدمات شهری، کلیه خدمات مورد نیاز بر اساس معیارهای غربی مورد توجه قرار گرفته است. در طراحی مجموعه، کل خدمات شهری مورد نیاز مانند سیستم جمع‌آوری فاضلاب و آب باران، تصفیه‌خانه فاضلاب، مجموعه‌های آموزشی، اداری، تجاری، بهداشتی، ورزشی، فرهنگی، سیستم ارتباطی مناسب و در موارد لزوم غیر هم‌سطح و فضای سبز پیش‌بینی و اجرا شده، به طوری که زندگی در آپارتمان و کل مجموعه با آرامش همراه باشد. طرح شهرک اکباتان از نظر تامین مسکن، با توجه به گستردگی طرح و سعی در ایجاد تسهیلات اقتصادی و وام، و نیز نحوه واگذاری آپارتمان‌ها، اثر مثبتی در تامین مسکن قبل و بعد از انقلاب داشته است.

حال اگر شهرک اکباتان را از سه بعد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم متوجه می‌شویم که به لحاظ کالبدی، فناوری به کار گرفته‌شده در اکباتان پیش از انقلاب اسلامی که در دو دهه بعد از انقلاب نیز ادامه یافت، آخرین فناوری وارد‌شده از غرب بود. طراحی، مدیریت ساخت، عوامل و عناصر موردنیاز این طرح بزرگ در حد جزییات دقیق موجب شد که با وجود خروج مدیران شرکت از کشور در سال اول انقلاب اسلامی، سیستم کالبدی و مدیریت شرکت تا دو دهه پابرجا باشد. به لحاظ اقتصادی نیز استفاده از فناوری‌های روز در این طرح 15 هزارواحدی، و صرفه‌جویی پیش‌بینی شده در همه ابعاد کالبدی و مدیریتی، موجب شد طرح شهرک اکباتان در مقایسه با طرح‌های مشابه اما در مقیاسی کوچک‌تر، اقتصادی‌تر و ارزان‌تر باشد. در حالی که انتظار می‌رود طرح‌های مشابه که در ابعادی کوچک‌تر اجرا شده‌اند به طور طبیعی هزینه‌های بالاسری و مدیریتی کمتری داشته باشند و در نتیجه ارزان‌تر باشند.

سکونت در شهرک اکباتان از سال 1356 با اقامت کارمندان دولت آغاز شد. اکثریت این قشر در آن زمان، به لحاظ تحصیلات از میانگین جامعه بالاتر بوده‌اند و همچنین نماینده الگوهای رفتاری و شیوه زندگی‌ای بودند که در آن زمان، به نسبت هنجارها و الگوهای مرسوم در جامعه، «مدرن» تلقی می‌شدند. ویژگی‌های این اقشار، تاثیر بسزایی در هویت شهرک اکباتان و تصویر آن در اذهان سایر شهرنشینان تهرانی داشته است.

وجود فضاهای سبز و باز مناسب و همچنین شهرت آپارتمان‌های اکباتان به دوام و استحکام، دسترسی نزدیک به خدمات وابسته به سکونت، و منزلت اجتماعی آن، در مجموع، امتیازاتی را برای آن ایجاد کرده بود که در مقابل هزینه تامین مسکن در آن، با توجه به قرارگرفتن در حاشیه شهر با‌صرفه بود و باعث جذب جمعیت جدید به اکباتان می‌شد. اما این جاذبه در میان تمامی کسانی که توانایی سکونت در اکباتان را داشتند، شکل نگرفت. تحولات صورت‌گرفته از زمان شکل‌گیری شهرک اکباتان تاکنون به نحوی بوده که به‌زعم افزایش جمعیت، اکباتان از همگنی اجتماعی نسبی برخوردار بوده و این همگنی اجتماعی بر هویت محله‌ای آن تاثیر قابل توجهی گذاشته است. شکل گرفتن هویت اکباتان بر اساس اقشار اولیه ساکن، باعث شد تا گروه‌های جدیدی که به آن وارد شدند اغلب به لحاظ ویژگی‌های فرهنگی و الگوهای رفتاری مشابه ساکنان اولیه باشند و گرایش به این شباهت در آنها وجود داشته باشد. البته این واقعیت را نمی‌توان منکر شد که شاید در دوره کوتاهی از شکل‌گیری اکباتان که می‌توان آن را دهه اول تا نیمه دهه دوم دانست، به دلیل عدم انسجام اجتماعی جامعه‌ای که تازه در حال شکل‌گیری بود پاره‌ای ناهنجاری‌ها در شهرک امکان بروز داشت.

آیا تهران از شهرک‌های مسکونی اشباع شده است؟

موقعیت قرارگیری شهرک نیز نقش عمده‌ای در فرآیند هویت‌یابی آن تاکنون ایفا کرده و این ویژگی همچنان بر هویت اکباتان تاثیر عمده دارد. این شهرک به عنوان یک شهرک مسکونی طراحی‌شده با فرم مشخص و محل زندگی اقشار متوسط، در زمان شکل‌گیری خارج از بافت متراکم شهر در بخش غربی تهران ساخته شد و به سبب این موقعیت حاشیه‌ای، در جریان توسعه شهری، بافتی کاملاً متمایز، هم به لحاظ فیزیکی و هم به لحاظ اجتماعی، پیرامون آن شکل گرفته است. جمعیت ساکن در محدوده پیرامونی شهرک اکباتان را اقشار کم‌درآمد تشکیل می‌دهند که به لحاظ الگوهای رفتاری، سرمایه فرهنگی و شیوه زندگی با اقشار ساکن در اکباتان بسیار متفاوت‌اند. این تمایز اجتماعی میان بیرون و درون بر انسجام درونی شهرک اکباتان افزوده است. دور بودن اکباتان از مرکز شهر و تمایز شدید بیرون و درون آن، باعث افزایش ارتباط ساکنان اکباتان با فضاهای شهرک، غنی شدن هر چه بیشتر این فضاها با فعالیت‌های مختلف، استفاده قابل توجه از فضاهای عمومی و به تبع آن گسترش روابط اجتماعی میان ساکنان شهرک در گروه‌های مختلف سنی و جنسی است.

اختصاصی بودن محدوده شهرک اکباتان برای ساکنان آن نیز در کنار موارد ذکر‌شده مقوم شکل‌گیری هویت اکباتان بوده است. اختصاصی بودن این محدوده سبب شده ساکنان اکباتان، در مقایسه با اهالی دیگر محله‌های شهر، آسان‌تر به بروز گرایش‌های رفتاری‌شان در فضاهای عمومی محل سکونت خود بپردازند و به همین دلیل بیشتر به آن احساس تعلق کنند. از سوی دیگر، رسیدگی به امور این محدوده ضرورت شکل‌گیری نظام مدیریتی محله در اکباتان را ایجاب کرده است و این خود منجر به تقویت انسجام اجتماعی آن شده است.

نوع اقشار ساکن در اکباتان، همگنی اجتماعی در درون و ناهمگنی با بیرون، دور بودن اکباتان از مرکز شهر و اختصاصی بودن محدوده شهرک برای ساکنان باعث شده است که شهرک اکباتان با 30 سال قدمت سکونت هویت محله‌ای قوی داشته باشد. «اکباتانی بودن» در شهرک اکباتان کاملاً معنادار است و در خود شبکه‌ای از معانی را به همراه دارد که بیانگر هویت ساکنان است. این شبکه معانی در قالب عباراتی همچون «اروپای ما» -که اصطلاحی مرسوم در میان ساکنان است و نظام ارزشی و الگوهای رفتاری آنها را بیان می‌کند- به خوبی نمایانده می‌شود.

جلوه این هویت در نوع و میزان سرمایه اجتماعی شکل‌گرفته در شهرک اکباتان نیز نمایان است. جامعه ساکن در اکباتان، واجد سطح بالایی از سرمایه اجتماعی است که در قالب روابط همسایگی، آشنایی‌ها و دوستی‌ها در مقیاس شهرک، و همچنین نهادهای اجتماعی متنوع شهری شکل گرفته است. معاصر بودن الگوی روابط همسایگی و تنوع موضوعی نهادهای اجتماعی بر فراگیری این سرمایه میان گروه‌های مختلف اعم از جوانان و نوجوان، کودکان و کهنسالان و همچنین زنان و مردان، و انتقال آن به نسل‌های جدید ساکن تاثیر بسزایی داشته است. به دلیل این شرایط، شهر‌ک اکباتان از تداوم سکونت برخوردار است و در میان نسل دوم این شهرک نیز تمایل به ادامه سکونت در اکباتان وجود دارد.

اکباتان تکرار نمی‌شود

بررسی مزایا ومعایب شهرک سازی در کلانشهر ها با پیروز جناحی:

اگر بخواهیم تاریخچه شهرک‌سازی را در کشور مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می‌شویم پیش از انقلاب شهرک‌سازی‌ها معمولاً در مناطقی صورت می‌گرفت که مناسب قشر متوسط رو به بالای جامعه باشد. اما پس از انقلاب رویه دیگری مرسوم شد مبنی بر اینکه قشر متوسط رو به پایین جذب این شهرک‌سازی‌ها شوند. با توجه به اینکه در آستانه سالروز آغاز ساخت شهرک اکباتان هستیم، فکر می‌کنید چرا چنین نگاهی در شهرک‌سازی و صنعت ساختمان کشور باید حکمفرما شود؟

به نظرم تغییر این سبک در شهرک‌سازی‌مان نتیجه سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در ایران بود. علت آن هم به این برمی‌گردد که از دهه 30 مهاجرت آغاز شده بود و در دهه 50 به اوج رسیده بود. با تشدید میزان مهاجرت که آن زمان الگوی رایج ساخت و ساز در تهران، خانه‌های ویلایی یک و دو طبقه بود، بومی‌سازی آپارتمان به عنوان یک الگوی مسکونی جدید در آن دوران کار سختی بود. آن سال‌ها تصور می‌شد این خانه‌های جدید مناسب قشر متوسط و متوسط رو به پایین است، گرچه در کنار این روش جدید ساخت و سازهایی در کلاس‌های مختلف صورت می‌گرفت. در پروژه اکباتان مقرر شد نوعی از مسکن حمایتی ساخته شود که طبقه متوسط و متوسط رو به بالا تحت پوشش قرار گیرد. آن سال‌ها این مساله همواره مورد نقد قرار می‌گرفت و در مقابل شهرک اکباتان خانه‌هایی با آسایش بیشتر و تراکم کمتر ویلایی قرار داشت. تا قبل از انقلاب خانه‌های اکباتان در مقایسه با واحدهای کم‌تراکم چندان مورد استقبال قرار نمی‌گرفت، این در حالی است که پس از انقلاب، اکباتان بسیار مورد توجه قرار گرفت و خواهان پیدا کرد. در واقع شهرک اکباتان در دهه 60 شکل یک شهرک مسکونی به خود گرفت. تعداد بسیاری از این واحدها را هم پیمانکاران داخلی‌مان بعد از انقلاب ساختند. مسکن مهر می‌توانست مانند اکباتان ساخته شود اما بهتر است فراموش نکنیم یک پروژه با‌کیفیت، و یک پروژه شهرک‌سازی نیازمند کارفرما و بهره‌بردار توانمند است.

آیا تهران از شهرک‌های مسکونی اشباع شده است؟

کارفرما، مشاور و پیمانکار یک پروژه اگر توانایی لازم را نداشته باشند، نتیجه پروژه مطمئناً رضایت‌بخش نخواهد بود. در حقیقت شرکت‌هایی مانند اکباتان، شرکت‌هایی هستند که در آن سال‌ها سهامی خاص بودند اما در هر صورت چون الگوی شرکت‌های سهامی عام آن زمان شکل نگرفته بود، به شکل شرکت‌های سهامی خاص در محدوده 25‌ساله تهران هم ساخت و ساز صورت گرفت. اتفاقاً این شهرک به دلیل مجاورتش با فرودگاه مهرآباد نیز به جهت آلودگی صوتی و ارتفاع ساختمان‌ها بسیار محل نقد هم بود. این به معنای آن است که اگر این پروژه متعلق به دولت و مورد حمایت دولت نبود، شاید اصلاً اکباتان هیچ‌گاه ساخته نمی‌شد. این حکومت بود که باعث شد شهرک مسکونی اکباتان شکل بگیرد. در حقیقت می‌توان گفت ساخت اکباتان تجربه خوبی بود که باز هم می‌توانست در صنعت ساختمان ما تکرار شود. به نظر من از این وضعیتی که در داخل برخی شهرک‌هایمان اتفاق افتاده، می‌توانست عارضه کمتری داشته باشد. چرا که در حال حاضر دسترسی‌ها و خدمات اکباتان به مراتب از شهرک‌های دیگری که پس از انقلاب ساخته شده، بهتر است. گرچه طرح ساخت اکباتان در ابتدا بسیار وسیع بود به عنوان مثال ساخت دریاچه مصنوعی در آن پیش‌بینی شده بود که بعد از انقلاب تغییراتی در آن صورت گرفت و طرح‌های اولیه آن به صورت کامل انجام نشد.

به نظرتان یک شهرک مسکونی به لحاظ فرهنگی، امنیتی، اجتماعی و رفاهی باید چه مزیت‌هایی داشته باشد و معمولاً ساخت شهرک در کلانشهرها چه فضایی را به وجود می‌آورد؟

اکثر شهرک‌هایی که در مقطع فعلی در حال ساخت هستند، در حد خودشان ارائه خدمات دارند. حالا این خدمات می‌تواند وجود فضای سبز باشد و اگر در مدیریت اختلالی وارد نشود، این خدمات به بهترین شکل ادامه پیدا می‌کند. با در نظر گرفتن این موضوع می‌توان متوجه شد شهرک‌هایی که در حال حاضر ساخته می‌شوند هم از این دسته هستند و چنین ایده‌ای در شهرک‌سازی‌مان تعمیم‌یافته است. به این معنا که نسل اول شهرهای جدید به نوعی به این ایده نسبتاً نزدیک بوده‌اند. در شرایطی که در شهرهای جدید هم آن سیاستی که از قبل در خصوص شهرک‌سازی تدوین شده بود و مورد مطالعه قرار گرفته بود به طور کامل ادامه پیدا نکرد. به طور مثال شهرهای جدیدمان که 120 تا 150 هزار نفر افق جمعیتی داشتند تحت تاثیر مسکن مهر تا 500 هزار نفر در اطراف تهران برایشان ظرفیت‌سازی شد و این خارج از ایده و محاسبات و مطالعات اولیه بود. معتقدم نگاه حاکم در پروژه، انتخاب پیمانکاران طراز اول و کارفرمای توانمند در ساخت یک شهرک بسیار حائز اهمیت است و می‌توان هنوز هم در بستر ساختمان‌سازی چنین تجربیاتی را خلق کرد و رواج داد. کمااینکه گاهی‌اوقات در مقیاس‌های کوچک و در اقصی نقاط کشور چنین مواردی را مشاهده می‌کنیم.

طی سال‌های اخیر برخی از مناطق اطراف تهران مانند شهریار و اسلامشهر فضای شهری پیدا کرده‌اند و الان تبدیل به شهرهای کوچکی شده‌اند. اگر پروژه مسکن مهر که در مناطق مختلف کشور سال‌ها مغفول مانده، در این مناطق ساخته و دایر می‌شد، به نظرتان هزینه‌های پروژه ساخت و سازها کاهش نمی‌یافت و نتیجه بهتری حاصل نمی‌شد؟

باید به این نکته توجه داشت اگر شهرک‌سازی به درستی در این پروژه مدیریت می‌شد، با تراکم کم، متوسط و زیاد، پیامدهای منفی آن از این اتفاقی که در برخی شهرهایمان افتاده، بسیار کمتر بود. در قالب شهرک‌سازی این امکان وجود دارد که به اندازه کافی فضای سبز و خدمات تامین شود و مشکلات دسترسی و ترافیکی هم به شکل متناسب برطرف شود تا فضای امن‌تری برای شهروندان به وجود آورد. منتها پس از انقلاب چند عارضه در کشور شکل گرفت که مانع این مزایا شد. یکی، تداوم تورم رسمی سالانه که حدود 20 تا 25 درصد بود. دوم، خود این تورم باعث شده بود که دارایی‌ها و سرمایه‌های مردم ناخودآگاه از سمت بازار مسکن و در پلاک‌های کوچک به سمتی برود که از گزند تورم به دور بماند. از سویی اجرای چنین پروژه‌هایی در درجه اول نیازمند زمین وسیع بود تا ارزش واقعی خود را پیدا کند. زمانی که زمین خرد شود و به قطعات کوچک‌تر و مالکان خردتر تبدیل شود، امکان تجمیع آن هم وجود ندارد. این سیاستی بود که ما پس از انقلاب تحت تاثیر توزیع زمین تجربه کردیم. در واقع اینها امکاناتی بود که از دست رفته بود. اگر بخواهیم شهرکی به تناسب شهرک اکباتان ایجاد شود، به زمینی بیش از 100 هکتار نیاز داریم. الان در تهران زمینی که مشکل ساخت و ساز نداشته باشد ولی مساحت بزرگی داشته باشد، اصلاً موجود نیست.

اگر به صورت نادر هم موجود باشد دیگر به صلاح نیست که به زیر بار مسکونی برود بنابراین نکته دیگر این است که به مرور با سیاست خرد کردن زمین‌ها فرصت ساخت شهرک‌های بزرگ از شهر گرفته شد. اگر این تجربه را در اوایل دهه 60 داشتیم، قاعدتاً به جای اینکه زمین شهری توزیع کنیم و زمین‌های داخل شهر را خرد کنیم، باید سیاست اجرای شهرک‌ها را بررسی می‌کردیم و در این زمینه تمرکز پیدا می‌کردیم. اگر نگاهی به دوره پنج‌ساله سوم شهرسازی معاصر ایران یعنی در سال‌های 1352 تا 1357 بیندازیم، متوجه می‌شویم این دوره که با جهش قیمت نفت شروع می‌شود، دورانی بحرانی است و تحولات سریع و عمیق اجتماعی و اقتصادی به وجود می‌آید که حکومت وقت برای مقابله با آن در اقداماتی انفعالی تصمیماتی مختلف و گاهی متضاد را اتخاذ و اجرا می‌کند. نداشتن برنامه در بخش شهرسازی و مسکن و انفعال کامل در مقابله با شرایطی که خود رژیم آن را به وجود آورده بود از مشخصات این دوره است. این دوره به روند سال 1357 و شروع انقلاب و تاسیس جمهوری اسلامی ایران منتهی می‌شود.

در کشورهایی که نظارت دولت بر کلیه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی حس می‌شود، شهرک‌سازی چه مزایا و معایبی می‌تواند داشته باشد؟

اگر نگاهی به تجارب دنیا داشته باشیم متوجه می‌شویم در نظام‌های بلوک شرق قدیم، مالکیت خیلی اصالت نداشته به همین خاطر در کشورهای بلوک شرق از این تیپ شهرک‌ها که البته خیلی هم به جهت ساخت کیفی نبودند، زیاد هستند. اما در کشورهایی که اصالت به مالکیت خصوصی داده می‌شود، تقریباً اجرای این نوع سیاست‌ها در داخل محدوده‌ها قدری با مشکل مواجه می‌شود. منتها سیاست دیگری هم که هست و امروزه در کلانشهرها تغییر کرده این است که با توسعه حمل و نقل سریع و ریلی، مکان‌های دورتر را برای جمعیت‌پذیری آماده می‌کنند. مثلاً تصور کنید قطاری که قیمت مناسب دارد و شما را از 100کیلومتری تهران با حداکثر طی زمانی معادل نیم ساعت تا 45 دقیقه به تهران برساند، آیا راضی‌تان نمی‌کند که صد کیلومتر دورتر از تهران در یک خانه ویلایی زندگی کنید؟ امروزه از این سیاست در کلانشهرها بسیار استفاده می‌شود و دولت‌ها تلاش می‌کنند با توسعه حمل و نقل ریلی حومه‌ای به این مهم دست یابند. در اروپا این مساله به عنوان یک سیاست رایج، تلاش می‌شود که حتی تعادل منطقه‌ای را به دست بیاورند. مثلاً در فرانسه قطاری وجود دارد که دورترین نقطه را به پاریس حداکثر با دو ساعت و نیم زمان متصل می‌کند. حتی زمانی که می‌خواستند این قطار را جانمایی کنند، دعوا بر سر این موضوع بود که از کجا عبور کنند و تمامی شهرهایی که در مسیر قطار بودند، می‌خواستند که قطار از وسط شهرشان عبور کند.

آیا تهران از شهرک‌های مسکونی اشباع شده است؟

دلیل آن هم این بود که کسی به طور دائمی کاری در پاریس ندارد و هفته‌ای دو روز لازم بود که به پاریس بیایند. ترجیح می‌دادند که صد کیلومتر دورتر از پاریس سکونت یابند اما با یک قطار سریع خودشان را به پاریس برسانند. این سیاست و اجرای چنین سیاستی می‌تواند هنوز هم تاثیرگذار باشد. اما لازمه این کار این است که بالا بردن تراکم در کلانشهرها را کنترل کنیم. تنها راهکار اجرای چنین سیاستی همین است. البته این سیاست لایه‌های اقتصادی هم دارد. یعنی اگر مردم در کلانشهر زندگی می‌کنند و به طور مثال هزینه‌شان دو هزار تومان است با اجرای این سیاست و آشکار شدن لایه‌های اقتصادی، هزینه آن نقطه‌ای که صد کیلومتر دورتر است، هزار تومان می‌شود. با کاهش هزینه‌های زندگی، مردم تشویق می‌شوند که از حالت تمرکز به عدم تمرکز رو بیاورند. در حال حاضر در وزارت راه و شهرسازی روی این بخش‌ها مطالعه داریم و قصد داریم که با توسعه حمل و نقل عمومی مقدمات تحقق این کار را فراهم کنیم.

با توجه به اینکه اکباتان به لحاظ معماری ساختمان‌ها در ایران و حتی خاورمیانه کم‌نظیر است، آیا ممکن است تجربه اکباتان در شهرک‌سازی ما بار دیگر تکرار شود؟ اصلاً به تکرار این شیوه ساخت و ساز شهرک در کشور نیاز داریم؟

در داخل محدوده شهر تهران تکرار اکباتان دیگر امکان‌پذیر نیست. فرصت‌هایی هم که وجود داشت و می‌توانستیم روی آنها متمرکز شویم، متاسفانه با نگاه‌ها و برخوردهای سلیقه‌ای از بین رفته است، مانند منطقه 22. از سویی هویت اکباتان بر اساس اقشار اولیه ساکن شکل گرفت و همین سبب شد تا گروه‌های جدیدی که به آن شهرک وارد شدند اغلب به لحاظ ویژگی‌های فرهنگی و الگوهای رفتاری مشابه ساکنان قبلی و اولیه باشند. گرچه مدتی انتقاد به این شهرک این بود که در دوره کوتاهی از شکل‌گیری اکباتان که شاید به صورت تقریبی 15 سال نخست باشد، به دلیل نبود انسجام اجتماعی، ناهنجاری‌هایی در شهرک به چشم می‌خورد.

طی دهه‌های اخیر اهمیت موضوع پیاده‌مداری، برخی شهرهای دنیا را به تهیه طرح‌های جامع عابر پیاده سوق داده است. از مهم‌ترین اهدافی که این روزها در شهرک‌نشینی مهم به شمار می‌رود، بهبود کیفیت زندگی، دسترسی‌ها و حرکت، کیفیت هوا، آزادی انتخاب مسیر و سفر، سرزندگی اقتصادی، تساوی حقوق برای استفاده یکسان از محیط و... است. به نظر شما شهرک‌سازی در ایران به چه سمتی در حال حرکت است؟ مدلی که برای ساخت و ساز شهرک‌ها انتخاب می‌شود، دارای چه معیارهایی هستند؟

در حال حاضر در حوزه نفوذ کلانشهرها که به عواملی مانند قدرت اقتصادی، میزان جمعیت، فاصله و‌... بستگی دارد، به طور مثال کلانشهری مانند تهران دیگر گفته نمی‌شود که اگر این کار را هم بخواهیم انجام دهیم، در 22 منطقه شهرداری باید انجام دهیم. می‌گویند این سیاست در منطقه کلانشهری انجام شود. منطقه کلانشهری چه معنی دارد؟ یعنی همه آن حوزه نفوذی که امکان تردد روز و برگشت شب برایش فراهم است. مانند کرج که در مقطعی این ویژگی را داشت اما متاسفانه الان ظرفیتش تکمیل شده است. یا نقاطی دورتر از کرج، حدفاصل بین کرج و قزوین مانند منطقه اشتهارد. مناطقی که پتانسیل سکونت دارند و می‌توان با توسعه حمل و نقل ریلی برای اسکان‌پذیری جمعی امکان‌پذیر شوند.

در نظر گرفتن خدمات مورد نیاز ساکنان در فاصله مناسبی از واحدهای مسکونی از اصول اولیه در برنامه‌ریزی و طراحی محلات شهری است. در شهرک‌سازی‌هایی که اخیراً انجام شده و می‌شود، کیفیت خدمات شهری چه میزان مهم است و تا چه اندازه نوع و کیفیت خدمات مدنظر سازندگان قرار می‌گیرد؟

همان‌طور که اشاره کردم، یک پروژه خوب و موفق، حاصل یک فرآیند است؛ کارفرما، مشاور و پیمانکار. پروژه‌هایی که در آن کارفرما توانمند بوده، از مشاور خوبی برخوردار بوده و در مرحله اجرا موفق بوده، نتیجه مناسبی داشته و البته بر این اساس پس از انقلاب پروژه‌های بسیاری داشتیم که می‌توانیم آنها را پروژه‌های موفق تلقی کنیم. مانند شهرک‌های بعثت و شهید چمران در پتروشیمی بندر امام که نمونه‌های ساخته‌شده‌ای هستند که به لحاظ کیفی بسیار قابل قبول هستند. بنابراین اگر در پروژه‌ای کارفرما، مشاور و پیمانکار با کیفیت کار نکنند و این فرآیند به طور کامل طی نشود، به معنی اینکه در مرحله‌ای کارفرما حرفه‌ای باشد اما مشاور به لحاظ کیفی ضعیف باشد و آن کسی که قرار است اجرا کند، به اندازه کافی حرفه‌ای نباشد، یا برعکس، این پروژه به سرانجام خوبی دست نخواهد یافت. تصورم این است که بضاعت مهندسی‌مان در حد پروژه‌های متوسط داخل کشور به اندازه کافی فراهم است. اما اگر بخواهیم پروژه‌هایی با افق جمعیتی بیشتری را طراحی کنیم مانند اکباتان که جمعیتی حدود 50 هزار نفر را در خود جای داده است، نیازمند تجربیات بیشتری در این زمینه هستیم. این تجربیات در کشور را کم داریم و در این صورت باید از تجربیات کسانی که چند بار این تجربه را عملیاتی کرده‌اند یا به صورت حرفه‌ای این کار را دنبال کرده‌اند، استفاده کرد و چرا خودمان را از این مشاوره‌ها محروم کنیم؟ کمااینکه اکباتان هم در زمان ساخت و قبل از آن در ایران تجربه‌ای مشابه را نداشت.

در تجربه اکباتان از معماران آمریکایی هم کمک گرفتیم. آیا به نظرتان الان هم لازم است که سراغ معماران خارجی برویم یا خودمان به آن توانایی رسیدیم که شهرک‌‌هایمان را با بالاترین کیفیت بسازیم و به بهترین شکل هم بهره‌برداری کنیم؟ آیا الان از مشاور خارجی در پروژه‌هایمان استفاده می‌شود؟

برای پروژه‌های خاص به عنوان مشاور عالی استفاده می‌شود اما برای پروژه‌های معمولی ساخت و ساز معمولاً این مشاوره‌ها کمتر دیده می‌شود. اگر وجود مشاوران قوی و متخصص در پروژه‌های ساختمانی پررنگ شود شاید بسیاری از عارضه‌هایی که امروزه در شهرک‌سازی‌مان به وجود آمده از بین برود.

آیا تهران از شهرک‌های مسکونی اشباع شده است؟

فرسودگی بافت و عدم استحکام ساختمان‌ها در برابر سوانح طبیعی به ویژه زلزله شاید یکی از نکات ضروری در ساخت شهرک‌ها تلقی شود. تا جایی که در مطالعات اکباتان پیش‌بینی شده ساختمان‌های این شهرک در برابر زلزله 9 ریشتری مقاوم است! این مقاوم‌سازی در شهرک‌های دیگر چطور در نظر گرفته می‌شود و وجود این مزیت را در شهرک‌سازی به لحاظ هزینه چطور ارزیابی می‌کنید؟

گرچه در ساخت و سازهای کنونی سعی شده است تا سازه‌های قوی و محکمی به وجود آوریم، اما به این نکته هم باید توجه داشت که ساخت شهرکی با ساختمان‌هایی که در مقابل زلزله 9 ریشتری مقاومت کند، اصلاً اقتصادی نیست و به اندازه‌ای هزینه‌های پروژه سنگین تمام می‌شود که دیگر به صرفه نیست. از سویی زلزله‌ای به بزرگی 9 ریشتر هم همه جا رخ نمی‌دهد و معمولاً در مناطقی رخ می‌دهد که پتانسیل آن بر اساس مطالعات پیش‌بینی‌شده بالا باشد. مثلاً تهران را بر اساس زلزله 7 تا 5 /7 ریشتر محاسبه و طراحی می‌کنند و اگر بیش از این بخواهند مقاوم‌سازی کنند، آنقدر این ساختمان گران تمام می‌شود که اساساً اقتصادی نیست.

۱۳۹۵/۲/۲۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...