حجةالاسلام سیدمصطفی طباطبایینژاد کارشناس مسائل مذهبی و نماینده اسبق اردستان در گفتگو با خبرنگار نما؛ در رابطه با معضلات اجتماعی و تغیر سبک زندگی و از همگیسختگی خانوادهها اظهارداشت: آنچه مسلم است برای بررسی معضلات و آسیبهای اجتماعی، ابتدا امر باید دریابیم که چرا به این مرحله رسیدیم؛ زیرا اگر ما دلایلی را که جامعه با این چالش مواجه کرده است را بدانیم؛ قطعا راحتتر میتوانیم این مشکلات را حل کنیم. یعنی شناخت ریشه و منشا مشکلات میتواند در برطرف شدن آن مشکل کمک به سزایی داشته باشد. هممانند پزشکی که وقتی بیماری را تشخیص داد، راحتتر میتواند درمان میکند.
وی با اشاره به بروز بحران خانواده در جامعه کنونی افزود: کشور ایران جز یکی از کشورهایی است که به لحاظ فرهنگی و اجتماعی، خانواده محور بوده و این مسئله سبقه طولانی در فرهنگ ایرانی داشته است؛ اما این مسئله که چه عواملی باعث شده که آمار طلاق در این جامعه افزایش یابد و منجربه از هم پاشیدگی خانواده ایرانی شود، باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
طباطبایینژاد با بیان آنکه تغییر در سبک زندگیهای ایرانی موجب سرد شدن روابط اعضای خانواده شده است؛ یادآورشد: به نظر من تغییر در سبک زندگیهای ایرانی و فاصله گرفتن از مبانی اعتقادی و دینی موجب سردشدن روابط اعضای خانواده شده است؛ همچنین عواملی چون آلودگی و اعتیاد به فضای مجازی و یا ماهوارهها و تمایل به سمت زندگیهای تجملاتی میتواند این امر را تشدید کند؛ متاسفانه اگربگوییم که بسیاری از خانوادههای متدین نیز در این مسیرحرکت میکنند، ادعای ناروایی نکردهایم.
این کارشناس مسائل مذهبی و اعتقادی تصریح کرد: بنده معتقدم یکی دیگر ازمسائلی که متأسفانه به این دامن زده، این است که خانوادهها فرزندان خود را فراموش کردهاند؛ به گونهای که تربیت دینی و آموزههای دینی در خانواده کمرنگ است.شاهدیم که پدر و مادر متدین برصف اول نماز می ایستد و نماز اول وقت میخواند ولی فرزندش با همراه نیست. خاستگاه تربیت در درون خانواده است که میبینیم آن گونه که باید توجه بشود، نمیشود. همچنین با بررسی محیطهای آموزشی نیز به این مهم پی میبریم که در محیط مدرسه نیز نسبت به این مسئله غافل هستند، چرا متولیان تربیتی در مدارس دلسوزانه کار نمیکنند؛ نهایتا در دانشگاه هم این فرزند چیزی از تعالیم و آموزههای دینی عایدش نمیشود و اینقدر که میبینیم برروی مسائل سیاسی تمرکز میکنند بر روی آموزههای دینی متمرکز نیستند.درحقیقت نه خانواده کار می کند مدرسه و نه دانشگاه! سؤال این است که بالاخره این فرزند ما باید در کجا تربیت شود؟
وی افزود: به نظر میرسد برای اصلاح امور ابتدا باید سبک و منش خانوادهها را تغیر دهیم، و با فرهنگسازی پدرومادرها را با سبک زندگی ایرانی- اسلامی آشنا کنیم و بعد از آن این الگو را در مدارس آموزش و در دانشگاه نیز به ترویج آن پرداخته تا ثمره آن را در جامعه اسلامی شاهد باشیم. چرا که هماکنون اگر این اصلاح معضل را اصلاح نکنیم و پایههای ایمانی و اعتقادی فرزندمان با سستی بنا بنیادین در سیستم علمی کشور، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و آموزشعالی، گامهای مؤثری در جهت حی مشکلات جامعه برداریم، تا بتوانیم خطرهاییرا که جامعه اسلامی تحت شعاع قرار میدهد، از جامعه دور کنیم. البته لازم است یادآورشوم در حل معضلات و مشکلات فرهنگی نیز در گرو حل مشکلات اقتصادی است.
در گفتگو با كارشناس مسائل مذهبی و اعتقادیدر گفتگو با نما:
فرزندانمان را در سبك زندگی نوین به فراموشی سپردهایم
خانوادهها فرزندان خود را فراموش كردهاند؛ به گونهای كه تربیت دینی و آموزههای دینی در خانواده كمرنگ است.شاهدیم كه پدر و مادر متدین برصف اول نماز می ایستد و نماز اول وقت میخواند ولی فرزندش با همراه نیست. خاستگاه تربیت در درون خانواده است كه میبینیم آن گونه كه باید توجه بشود، نمیشود.
۱۳۹۵/۲/۳۰