به گزارش نما به نقل از سایت گل، بازهم رقابتهائی همچون المپیک فرا رسید و کاروانی از ایران عازم این رقابتها شد، کاروانی که از ابتدا نیز بوی تاریخساز شدن و طلسمشکنی میداد، این کاروان شروعی درحد انتظار داشت و البته بدون مدال، اما با آغاز رقابتهای کشتی فرنگی و وزنهبرداری، امیدها برای کسب مدال آغاز شد، امیدهائی که شاید جز سوریان و بهداد سلیمی آرزوی طلائی شدن دیگری را نداشت، اما نه تنها سوریان طلا گرفت، نوروزی و رضائی نیز طلائی شدند تا کشتی ایران برای نخستین بار سه طلا در یک المپیک کسب کند، رکوردی که با توجه به آغاز نشدن رقابتهای کشتی آزاد همچنان قابل بهبود است. اما از این حرفها بگذریم حرف و سخن سر مسئلهی دیگری است وگرنه افتخار آفرینی بر و بچههای المپیک که در جای خودش مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.
* تب بنا در فوتبال
بیتردید تنور رقابتهای المپیک توسط رشتهی وزنهبرداری و توسط کیانوش رستمی روشن شد، اما این فرنگیکاران انقلابگر بودند که تنور المپیک را پرحرارت ساختند و داغداغ کردند و در این میان نباید از نقش محمد بنا چشم پوشی کنیم. شاید روز اول که سوریان طلا گرفت همه به نابغه بودن این اسطوره اشاره کردند، اما با قهرمانی نوروزی و رضائی، همه و همه درک کردند، که این بنا است که معمار انقلاب در کشتی فرنگی و بهتر بگوئیم معمار تاریخ کشتی فرنگی است. حال دیگر بنا فقط یک اسطوره و الگو در کشتی فرنگی نیست یک الگوی تمام عیار است، الگوئی که بدون تردید آقای خاص کشتی فرنگی دنیا است.
با قهرمانی ایران برای نخستین بار در کشتی فرنگی در رقابتهای المپیک، حسرت همهی فوتبالدوستان، فوتبالیستها، فوتبالنویسان و خلاصه همهی آنهائی که با فوتبال در ارتباط هستند، یک چیز بود، داشتن محمد بنائی در فوتبال. حالا همه از رویای این صحبت میکنند که اگر در فوتبال نیز کسی در حد و اندازههای بنا داشتیم، غمی نداشتیم. باور کنید کفاشیان بیش از همه حسرت و آرزوی داشتن کسی چون محمد بنا در فوتبال را دارد ، چون او را به تیمملی میآورد تا فارغ از خندههای ملالآور آقای مستقل بیثمر، تیمملی با هدایت و تدبیر او به ساحل موفقیت بنشیند و کفاشیان در پس موفقیت او پنهان شود، درست مشابه الان که در پس نام و پیشینهی کی روش پنهان شده است ، درست مانند زمانیکه پشت محبوبیت قطبی پنهان شد، درست زمانیکه پشت نام و برند بزرگ دایی در فوتبال پنهان شد.
در این بحبوههی قهرمانی کشتی فرنگی، همه از فواید داشتن کسی چون بنا صحبت میکنند، کسانی پا را فراتر گذاشتهاند گزینههائی را که پتانسیل بنا شدن را دارند را انتخاب نیز کردهاند، اما به چه حقی؟
کمی که از رقابتهای المپیک بگذریم، کمی که از جو ملتهب المپیک فاصله بگیریم، شاید خود نیز رای به جوگیر بودن خود بدهیم. کمی که با ذرهبین جو فوتبال و کشتی را مقایسه کنیم، حتی به جو گیر بودن خود خواهیم خندید، خواهیم خندید که چرا آرزوی داشتن محمد بنا را در این فوتبال داشتهایم.
* کی روش در مسیر برگشت!
اگر به افتخارات محمد بنا نیک بنگریم، متوجه خواهیم شد که او در دورانی که دوبندهی تیم ملی را بر تن داشت نیز یک انقلابگر بود. او اولین مدال جهانی پس از انقلاب ایران در کشتی فرنگی را بدست آورد. اما عمده افتخارات او در دوران مربیگری اوست، جاییکه او اولینها را در کشتی فرنگی رقم زد. قهرمانی جهان، گرفتن مدال طلای جهانی در سالهای متوالی، قهرمانی تیمملی کشتی فرنگی در خاک روسیه و در آخر نیز قهرمانی در المپیک. او این افتخارات را با تیمی بدست آورد که در کشتی فرنگی ادعائی نداشت. او همان مردی است که مهد کشتی فرنگی دنیا یعنی روسیه، پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی روسیه را به او داد. او در زمرهی مربیانی همچون خوزه مورینیو در فوتبال، خولیو ولاسکو در والیبال است.
اما در فوتبال ایران چه رخ داد؟ کارلوس کی روش، مردی که در اولترافورد و سانتیاگوبرنابئو حضور داشته است و افتخار مربیگری نامهائی بزرگ چون فیگو ، رونالدو ، نانی و ... را داشته است نیز به جای اینکه تحول به پا کند، همرنگ جماعت شده است!
ما با هر موفقیتی در گوشه و کنار ورزشمان یاد ضعفمان در فوتبال میافتیم و حسرت میخوریم، درست مشابه همین آرزوها و حسرتها را زمانی خوردیم که والیبال ما با خولیو ولاسکو بر بام آسیا ایستاد، همان زمانیکه که در جام جهانی تیم والیبال ما را شگفتیساز کرد. آن زمان نیز حسرت داشتن مربی بزرگی همچون ولاسکو را در فوتبال خوردیم.
نبود آدمهایی مثل بنا به جای خود؛ اما فوتبال ایران با این تفکر هرگز در مسیری که بنا کار را پیش برد قرار نخواهد گرفت. راستش یک دلیل مهم همین رویاپردازیهاست. همین که فکر می کنیم در یک ورزش تیمی میشود یک نفره همه چیز را عوض کرد!
كاش فوتبال پرمدعای ایران هم مرد بی ادعایی مثل 'بنا' داشت
با قهرمانی ایران برای نخستین بار در كشتی فرنگی در رقابتهای المپیك، حسرت همهی فوتبالدوستان، فوتبالیستها، فوتبالنویسان و خلاصه همهی آنهائی كه با فوتبال در ارتباط هستند، یك چیز بود، داشتن محمد بنائی در فوتبال.
۱۳۹۱/۵/۱۸