تروریسم واژهای است که در کُنه خود، خشونت و ترس را به همراه دارد و کشورهایی که درگیر عملیاتهای تروریستی هستند، خطر نفوذ تفکر تروریسم به خاکشان را نیز خطری معنوی تلقی میکنند که میتواند تبدیل به یک عامل ثانویه برای هدف قراردادن ایدئولوژیشان بشود؛ در عین حال کشورهای حمایتکننده و تغذیهگران مالی و فکری تروریسم نظیر دولتهای ایالات متحده آمریکا و انگلیس در میان لفاظیهای سیاسی خود بدون درنظر آوردن خطر تروریسم برای ناامنی منطقه استراتژیک غرب آسیا و رهآوردی که جنگ افروزی ماشین ترور داعش، القاعده، طالبان و تمام فرزندان ناخلف تفکر نامشروع تکفیری، برای مردم این مناطق دارد، دست به حمایت این گروهها میزنند.
سکوت معنادار غرب و بهویژه سردمداران آمریکایی که خود را مدعی دموکراسی میدانند، در قبال حوادثی که این ماشینهای ترور در سراسر جهان رقم زدهاند زمانی شبیه به یک شوخی مضحک کودکانه میشود که حامیان بزرگ تروریسم مانند عربستان سعودی و پارهای از کشورهای عربی منطقه را که با کمکهای مالی و حراج نفت به داعش آن را تقویت میکنند نادیده گرفته و علیرغم نشان دادن حسن نیت جمهوری اسلامی ایران در معادلات جهانی ایران را متهم به حمایت از تروریسم میکنند.
تلقی این کشورها از تروریسم در تضادی فاحش با اتلاق ایدئولوژیک ما از این واژه است چنانچه بارها شاهد بودهایم که آمریکاییها در خلال روزهای حساس مذاکره و حتی بعد از رؤیت آفتاب درخشان برجام، سخن از عدم حمایت ایران از گروههای مقاومت نظیر حزبالله در لبنان را به زبان آوردهاند.
شوخی آمریکایی، یانکیها اینبار در شرایطی اتفاق افتاد که دنیا به درکی تازه از تروریسم و همچنین نقش ایران در ایجاد ثبات در منظقه خاورمیانه دست یافته است، این دبه کردن آمریکاییها بهویژه بعد از توافق 1+5 و ذکر عنوان «ایران اصلیترین حامی تروریسم درجهان» گویا به غیر از بروز هرچه روشنتر نشانههای بدعهدی حریف و نمایش عدم بازی برد-برد گواه موضوع دیگری نیز هست.
بدون تردید و بنا به نظر صریح رهبر انقلاب، جمهوری اسلامی ایران هرگز از حمایت گروههای مقاومت در منطقه و همچنین همه مظلومان عالم دست برنخواهد داشت و این امر مطابق مشی و کلام بنیانگذار کبیر انقلاب نیز تا زمان حیات طیبه نظام اسلامی ادامهدار خواهد بود اما چرایی طرح چنین مسئلهای از سوی وزارت خارجه آمریکا را باید در موقعیت جمهوری اسلامی در منطقه جستجو کرد .
در شرایط فعلی ایران در جنگهای نیابتی در دو منطقه مهم سوریه و عراق به عنوان بازیگری مطرح شناخته شدهاست، ساماندهی جبهه مقاومت در این دو نقطه سبب شده تا ماهیت داعش به خوبی افشا شود و از این طریق علاوه بر نبرد نیابتی به نوعی مقابله با ایدئولوژی و تفکر ساختگی داعش نیز صورت بگیرد؛ به عبارت بهتر تسری اندیشه انقلابیگری یکی از اصلیترین توفیقات رزمندگان ایرانی حامی جبهه مقاومت بود که به خودیخود منجر به پیروزیهای چشمگیر این جبهه و وارد نمودن صدمات جدی به نیروهای داعش شد، ترس از فراگستر شدن این تفکر و نفوذ آن به اقصی نقاط جهان بدون تردید دکان صهیونیسمها و کشورهای تروریسم پرور را تختهخواهد کرد و همین امر سبب شده است تا آمریکاییها در ادعای واهی خودشان ایران را حامی اصلی تروریسم خطاب کنند و به نوعی ماهیت برجامهای چندگانه را افشا نمایند.
از سوی دیگر از دولت یازدهم و بهویژه وزارت خارجه که به شکل ملموس و محسوس در جریان مذاکرات هستهای به شناخت دقیق دست یافتهاست این انتظار میرود که موضعی سخت و قاطع در برابر این عهدشکنیهای جدی و چندین باره آمریکاییها بگیرد و به نوعی دیپلماسی انقلابی و مقاومتی را به رخ لابیهای صهیونیستی بکشد تا آنها نیز به خود جسارت طرح چنین ادعاهای دروغی را ندهند./
اختصاصی نما
پشتپرده اتهامات حامیان ماشین تروریسم
سكوت معنادار غرب و بهویژه سردمداران آمریكایی كه خود را مدعی دموكراسی میدانند، در قبال حوادثی كه این ماشینهای ترور در سراسر جهان رقم زدهاند زمانی شبیه به یك شوخی مضحك كودكانه میشود كه حامیان بزرگ تروریسم مانند عربستان سعودی و پارهای از كشورهای عربی منطقه را كه با كمكهای مالی و حراج نفت به داعش آن را تقویت میكنند نادیده گرفته و علیرغم نشان دادن حسن نیت جمهوری اسلامی ایران در معادلات جهانی ایران را متهم به حمایت از تروریسم میكنند.
۱۳۹۵/۳/۱۹