به گزارش نما - شهروند نوشت: چندی پیش سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در تازهترین اظهارنظر خود به یکباره آمار کاهش سطح مساحت جنگلهای شمال ایران را فقط ١٥هزارهکتار اعلام کرد؛ این درحالی بود که تا آن زمان این سازمان رقمهای بزرگتری را برای این کاهش سطح اعلام کرده بود.
در همین حال آخرین گزارش «موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور» نیز که اخیرا تهیه شده این رقم را تأیید نمیکند و همچون کارشناسان و بدنه دانشگاهی منابع طبیعی، از این اعلامنظر و تغییر یکباره رقم تخریبها، شگفتزده شده است. بهنظر میرسد آمار وضع جنگلهای شمال ایران، دستخوش موضعگیریهای سیاسی و سازمانی شده و متولیان امور جنگل، به جای کمک گرفتن از دولت و دیگر دستگاهها برای پیداکردن علت تخریب جنگلها و رفع و رجوع آن، میخواهند با آمارهای غیرواقعی از عملکرد خود در دهههای اخیر دفاع کنند، یعنی پاککردن صورت مساله.
تغییر ناگهانی آمارها
سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در گزارش اخیر خود اعلام کرده که سطح جنگلهای شمال کشور طی ٦٠سال اخیر فقط ١٥هزار هکتار کاهش یافته، درحالیکه گزارشهای پیشین، از کاهش بیش از یکمیلیون هکتاری مساحت این میراث طبیعی حکایت میکند.
آمار اخیر سازمان جنگلها پیشتر به صورت غیررسمی هم مطرح شده بود که با موضعگیری بسیاری از کارشناسان مواجه شد. پروفسور علی یخکشی، بنیانگذار علم محیطزیست در ایران، در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد در اینباره گفت: «در ارتباط با کاهش سطح جنگلهای شمال، متعجب هستم که چرا مسئولان فعلی سازمان جنگلها میخواهند واقعیت را نپذیرند. دکترای من در ارتباط با وضع جنگلهای ایران و یافتن راه چارهای برای آینده بود که از سال ١٣٤٤ تا ١٣٤٧ شمسی روی آن کار کردم و در سال ١٣٤٧ در قالب کتابی در دانشگاه «گوتینگن» آلمان به چاپ رسید و بعدا نیز به فارسی ترجمه شد. آمار ارایه شده در آن کتاب ازجمله مساحت ٣,٤میلیون هکتاری سطح جنگلهای شمال را رسما از سازمان جنگلهای وقت و سازمان خواربار و کشاورزی جهانی فائو اخذ کرده بودم. در آن زمان این دو سازمان فقط در ارتباط با مساحت جنگلهای غرب کشور اختلافنظر داشتند که آن هم تحتتأثیر تعاریفی بود که در ارتباط با جنگل وجود داشت. تأکید میکنم که آمار مربوطه براساس بررسی عکسهای هوایی بوده است. من شک ندارم که آن آمار حقیقت دارد؛ زیرا زمانی که درسال ١٣٤٧ کتاب من منتشر شد و سپس در سال ١٣٥٣ کتاب دیگرم با عنوان «ارزش اقتصادی و اجتماعی جنگل» نیز در ایران چاپ شد، هیچ کارشناس و مقام مسئولی در سازمان جنگلها مخالفتی با آمار مزبور ابراز نکردند، تا اینکه در سال ١٣٨١ کتاب «شناخت، حفاظت و بهسازی محیطزیست» منتشر شد. در آن سال برای نخستینبار اعلام کردند رقم ٣.٤میلیون هکتار اشتباه آمار و اندازهگیری بوده است که همان زمان پاسخشان را دادم و گفتم اگر علم آمار و اندازهگیری، ٤٠درصد اشتباه کند، آن علم دیگر هیچ ارزشی ندارد! اگر اختلاف در ٥درصد باشد من هم میپذیرم. اما الان افرادی که منکر این قضیه هستند، آن زمان چنین ادعایی نداشتند.»
آمار سازمان جنگلها مورد تردید است. پدران و مادرانمان هم وقتی در ذهن خود مرز جنگلها در نواحی شهری و روستایی شمال کشور را پیش از انقلاب تاکنون مقایسه میکنند، متأسف میشوند اما سازمان متولی منابع طبیعی کشور مدعی افزایش ١٣٧هزار هکتاری مساحت این جنگلها در یک دهه گذشته است. ارایه چنین آماری صرفا برای مطلوب جلوه دادن عملکرد سازمان متولی جنگلها طی یکی، دو دهه اخیر و بالاخص اصرار بر استمرار مدیریت منابع طبیعی بهعنوان زیرمجموعه وزارتخانهای بهرهبردار به نام «جهاد کشاورزی» است.
این موضوع و همکاری وزارت جهاد کشاورزی با برخی از نمایندگان مجلس نهم جهت تسریع در تصویب طرح ویرانگر «حفظ اراضی کشاورزی» که کیان منابع طبیعی ایران را مورد تهدید قرار داده و نیز اجرای طرحهایی شتابزده همچون «طرح جنگلکاری اقتصادی با گونههای مثمر در جنگلهای هیرکانی» و «طرح توسعه باغات در اراضی شیبدار» که نشانگر تسلط تفکر زراعت و بهرهبرداری بر مدیریت منابع طبیعی کشور است، شاید این موارد، خود دلیلی کافی برای دولت یازدهم و مجلس دهم باشد تا در اسرعوقت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور را از ذیل وزارت جهاد کشاورزی جدا کرده و منابع طبیعی ایران را نجات دهند.
مدیرکل دفتر مهندسی سازمان جنگلها نیز چندی پیش در مصاحبهای گفت: «در سال ١٣٩٤ با بهرهگیری از تصاویر ماهواره لندست ٢٠١٥، تصاویر ماهواره استر ٢٠١٣، نقشههای قبلی مربوط به سال ١٣٨٤ و بازدیدهای میدانی و تصاویر بهروز گوگل، کل محدوده جنگلهای شمال مورد مطالعه قرار گرفت و این بار حتی نقاط مرزی هم که پیشتر در عملیات نقشهبرداری از مطالعات ما جا میماند به صورت دقیق ارزیابی شد. بدین ترتیب مساحت جنگلهای تاج با پوشش بالای ٥درصد حدود ٢میلیون و ٧٣هزار و ٣٨٦ هکتار تعیین شد که ٢میلیون و ٤هزار هکتار آن تاج، پوشش بالای ١٠درصد دارد.»
شعبان شتائی، دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گرگان، دقت گزارش اخیر سازمان جنگلها در ارتباط با سطح جنگلهای شمال را مورد تردید میداند و میگوید: «بهعنوان یک معلم سنجش از دور و عکس هوایی با تجربه چندین ساله عرض میکنم که تصاویر لندست با قدرت تفکیک مکانی ٣٠متر قابلیت تفکیک مرز جنگلها را و همچنین شناسایی جنگل از باغات و اراضی غیرجنگلی را ندارند و تصاویر ماهواره استر تا سال ٢٠٠٨ وجود دارند، به دلیل نقص فنی در سنجنده ماهواره ترا؛ از طرفی با عکسهای یکچهلهزار مربوط به سال ٩٣ نمیتوان مرز برخی مناطق بهویژه در پایین دست به دلیل اختلاط با باغات مرکبات و دیگر باغات را به خوبی تفکیک کرد. با منابع و متدهایی که برای ارزیابی حدود و ثغور گسترده جنگل (و نه کیفیت ویژگیهای ساختاری و ترکیب جنگل) استفاده شده، اشکالات زیادی وارد است که فقط افراد اهل فن و متخصصان سنجش از دور، عکس هوایی و نقشهبرداری میدانند که اشکال این اعداد و ارقام از کجا نشأت میگیرد؛ بنابراین با این منابع فقط اطلاعات کلی به دست میآید، نه اطلاعات دقیق.»
بهگفته او نخستین اشکال در تغییر تعریف خود جنگل وارد است که توسط سازمان با اهداف خاص خود پیگیری و اجرا شد؛ دومین اشکال برمیگردد به نوع داده مورد بررسی که قابلیت نقشهبرداری با دقت بالا را نداشتند؛ سومین اشکال برمیگردد به عدم صحتسنجی زمینی با دقت بالا برای نتایج حاصل از تفسیر رقومی، بصری و... پس بایستی ارزیابی صحتسنجی روی اطلاعات مکانی موجود انجام شود تا دقت ارقام سطح جنگلها تأیید شود.
او در ادامه میگوید: «باید به این نکته هم توجه کرد که در برخی نقاط افزایش سطح وجود دارد ولی در مجموع بررسیهای موردی در برخی نقاط حاکی از کاهش سطح است. در سال ١٣٦٤ طرح آماربرداری جامع از جنگلهای شمال انجام شد و از آن تاریخ تاکنون طرحهایی مشابه انجام شده که هیچکدام به دقت آن طرح نبوده است، بنابراین فقط با یک ارزیابی جامع با استفاده از تکنولوژیهای نوین و کار زمینی میتوان به اطلاعات جامع از وضع کمی و کیفی جنگلهای شمال دست پیدا کرد.»
این متخصص سنجش بر ضرورت برنامهریزی برای انجام پریودیک پایش و مانیتورینگ با تأمین منابع مالی تأکید میکند: «هیچیک از تصاویر این دو ماهواره که سازمان جنگلها برای برآورد خود از آن بهره برده به دلیل قدرت تفکیک مکانی متوسط، توانایی تشخیص مرز دقیق جنگلها و نوع پوشش گیاهی جنگلی از غیرجنگلی را ندارند. با استفاده از دادههای با قدرت تفکیک مکانی بالا و بسیار بالا میتوان اینکار را انجام داد؛ تنها مشکل هزینه بالای تهیه این نوع تصاویر برای سطوح وسیع است. بنابراین لازم است یک پایش دقیق تصویری همراه با کار زمینی دقیق و فنی به لحاظ تخصصی از دورههای مورد نظر با نظارت دقیق متخصصان سنجش از دور جنگلشناس که هم با جنگل کاملا آشنایی داشته و هم به قابلیتها و محدودیتهای منابع سنجش از دور، تسلط کامل دارند و چندین پروژه تحقیقاتی مشابه را انجام دادهاند، صورت پذیرد و اطلاعات به دست آمده صادقانه و به دور از هرگونه مصلحتاندیشی و سیاسیکاری، جهت تنویر افکار عمومی منتشر شود.»
کاهش چشمگیر از نظر موسسه تحقیقات
چندی پیش «موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور» هم مساحت جنگلهای شمال ایران را بررسی کرد و از کاهش چشمگیر سطح جنگلهای هیرکانی گزارش داد.
عادل جلیلی، رئیس موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور درباره ابهامات به وجود آمده در گزارش اخیر سازمان جنگلها میگوید: «ابتدا یک نکتهای را باید روشن کنم که عدد ٣,٤ میلیون هکتار هنوز استنادش قوی نیست و نخستین نقشهبرداری رسمی سازمان جنگلها که سال ١٣٣٤ انجام شده، آن زمان مساحت جنگلهای شمال ایران ٢میلیون و ٨٨ هزارهکتار اعلام شده است؛ از این به بعد نیز هر رقمی محاسبه شود مبنای مقایسه، همان رقم خواهد بود. اتفاقا کاری که الان موسسه تحقیقات درحال انجام آن است و میخواهیم سطح جنگلهای شمال کشور را محاسبه کنیم در این راستا به دنبال اسناد گذشته رفتهایم ولی سندی رسمی و علمی برای رقم ٣.٤میلیون هکتار نیافتهایم.»
او آمار اخیر سازمان جنگلها را غیرمنطقی میداند: «دو دوره بعد نیز سازمان جنگلها مجددا مساحت جنگلهای شمال را محاسبه و اعلام کردهاند که روند تغییرات، کاهشی بوده است. اتفاقا بارها با مسئولان این سازمان صحبت کردهایم که شما سه دوره اعلام کردهاید روند تغییرات، کاهشی بوده که با توجه به برنامههای توسعهای و افزایش جمعیت، این روند کاملا طبیعی بهنظر میرسد و متاسفانه در خط کاهشی سطح جنگلهای دنیا بوده؛ اما اخیرا اعلام کردند که سطح جنگلهای شمال افزایش پیدا کرده است. برای ما این سوال پیش میآید که سازمان جنگلها چه برنامه ویژهای را انجام داده که موفق شده در زمان کوتاه و به یکباره سطح جنگلها را افزایش دهد. رقم ١٥هزار هکتاری که بهعنوان کاهش سطح جنگلها طی ٦٠سال گذشته ارایه دادهاند، حتی به لحاظ چشمی هم منطقی و قابل پذیرش نیست. اما آنچه مرا بیشتر نگران کرده، حفرههای ایجادشده در جنگل است؛ وقتی گسترش این حفرههای خالی از یک حدی بگذرد و اکوسیستم تکه پاره بشود، جنگل کارکرد خود را از دست خواهد داد و به نظرم ایجاد چنین حفرههایی در جنگلهای شمال به مراتب خطرناکتر از کاهش مطلق سطح کل جنگل است.»
جلیلی به نواقص ساختاری مدیریت منابع طبیعی در ایران اشاره میکند: «هر چند سازمان جنگلها و حفاظت محیطزیست که هر دو متولی رسمی منابع طبیعی و محیطزیست کشور هستند، عملکرد ایدهآلی در دهههای گذشته نداشتهاند، اما با توجه به تمامی محدودیتها و امکانات مالی، پشتیبانی و نیروی انسانی و بیدروپیکر بودن برنامههای توسعهای کشور، نسبتا روند تخریب طبیعت را کند کردهاند. درحالیکه همواره این دو سازمان تحتفشارهای جدی بودهاند. در ارتباط با سازمان جنگلها نیز هر چند درحال حاضر به لحاظ قوانین و مقررات، اختیارات یک وزارتخانه را دارد، ولی به نظرم برای تقویت توان مدیریت سازمان جنگلها، باید وزارت منابع طبیعی تشکیل شود.» او برای رفع نگرانی فعالان محیطزیست درباره نتیجه بررسی موسسه تحقیقات در ارتباط با سطح جنگلهای شمال تأکید میکند: «مطالعه موسسه تحقیقات تا یکماه آینده به پایان خواهد رسید و مطمئنا بدون توجه به هرگونه فشارهای سیاسی، یافته علمی و نتیجه تحقیقات خود را رسما به اطلاع افکار عمومی خواهیم رساند.»
مساحت جنگلهای شمال بالاخره كم شده یا زیاد؟
۱۳۹۵/۳/۲۴