اروپا درحالی عجیبترین رویداد دهههای اخیر را تجربه میکند که بهتی غیرقابل باور تمام نقاط قاره سبز را فراگرفته است؛ رفراندوم چند روز قبل جزیره نشینان انگلیسی نه تنها عامل اصلی برهم ریختگی نظم نوینی شد که اتحادیه اروپا نمونه بارز اقدام در دستیابی به این مهم بود بلکه سودای چندپاره شدن اروپای متحد در نقاط دیگر نیز آشکار شد.
خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را میتوان به نوعی بازشدن گسلی عمیق، میان بدنه سیاست و ساختار سنتی این کشور تعبیر کرد؛ از همین رواست که گمانهزنیها بر سر این موضوع که آیا نظام پادشاهی انگلستان همچنان میتواند خود را پادشاهی متحده بداند و یا اینکه دچار چندپارگی میشود؛ در جامعه جهانی اعم از شرقنشینان و غرب نشینها بالا گرفته است.
رأی معنادار انگلیسیها به لغو عضویت کشورشان در اتحادیه اروپا سوت آغاز دومینو فروپاشی و اضمحلال تدریجی اتحادیه اروپا است. البته موضوع جدایی اسکاتلند و ایرلند از بدنه بریتانیا به نوعی میتواند فاز دیگری از فروپاشی اتحاد غرب باشد؛ اتحادی که حتی کامرون نخستوزیر انگلیس باور نمیکرد در قمار سیاسی که خودش به راه انداخته، بازندهاش شود؛ هرچند حال و هوای این روزهای لندن درست مثل اوضاع نخستوزیر این کشور مساعد نیست و بسیاری از پایتختنشینان در انگلستان و همچنین شهرهای صنعتی این کشور به ماندن در اتحادیه رأی دادند اما با این حال این رفراندوم معرف تفاوت عمده دیدگاه در شهرهایی مانند لندن با شهرهای دورتر از مرکز است و این موضوع بیانگر عدم اعتماد طبقه متوسط انگلیس به پدیده جهانیشدن است؛ پدیدهای که اکنون به واسطه رأی آنها دچار چالش و انشقاق شدهاست و حتی اسباب نگرانی آمریکاییها را هم فراهم آوردهاست، البته هرچقدر زمان بیشتری از نتیجه رأیگیری انگلیسیها میگذرد، نگرانی اعضای اتحادیه اروپا بیشازبیش خود را نشان میدهد؛ زیرا فقدان حضور انگلیس به عنوان یکی از مؤثرترین اعضا کارکردهای اتحادیه را با چالشهای جدی مواجه خواهد کرد، نمونه این امر در سقوط بورس، نفت و ارزش پول، آن هم در ساعات اولیه اعلام نتایج همهپرسی به خودیخود میتواند نمونه کوچکی از تأثیرات لغو عضویت انگلستان از اتحادیه اروپا باشد، تأثیراتی که بیشک ناشی از رشد جریان ملیگرایی در لایههای زیرین جامعه بریتانیا است؛ جامعهای که تلفیق دو عنصر سرخوردگی احزاب چپ با سنتگرایی راستهای انگلیسی سبب شده تا این دو گروه علیرغم تفاوتها بر سر موضوع مستقل بودن کشورشان از اتحادیه اروپا با یکدیگر به تفاهم برسند.
شاید در یک نگاه کلی بتوان نتیجه رأی انگلیسیها به این موضوع را با عنوان یک «نه» محکم به فرایند جهانیسازی اطلاق نمود و در آینده شاهد رشد دیدگاهها و به تبع آن سرزندگی بیشازبیش گروههای ملیگرا در این کشور دانست. اما در میان تمام حوادثی که به تأسی از ماجرای آری به خروج انگلستان از اتحادیه اروپا رخ داد، نوعی سردرگمی در بین کشورهای اروپایی دیده میشود؛ هرچند رهبران و سیاستمداران انگلیسی معتقدند برای آغاز فرایند جدایی به زمان زیادی احتیاج دارند اما سران اتحادیه اروپا به دلیل ترس از تأثیر تصمیم انگلیسیها بر شهروندانشان اصرار بر خروج سریع این کشور از جمع متحدان اروپایی خود دارند؛ این سردرگمی البته گریبان آلمانها را بیش از هرکشور غربی دیگر گرفته است تا جایی که آنها به عنوان یکی از پرقدرتترین کشورهای اتحادیه مواضع متناقضی درباره خروج انگلیس از جمعشان گرفتهاند.
به هرترتیب با اعلام نتیجه انتخابات انگلیس و رأی شهروندان این جزیره به خروج از جمع متحدان اروپایی نمیتوان به سادگی این موضوع را مورد ارزیابی قرارداد که آیا این تغییر برای اروپا و بهویژه انگلستان درحکم فرصت خواهد بود و یا تهدید؟ بدون تردید نه تنها آینده انگلستان با این تصمیم دستخوش دگرگونی خواهد شد بلکه اروپا نیز از تغییر مصون نخواهد ماند.
اختصاصی نما
سقوط یا سعود؟ مسئله این است
![عکس خبري -سقوط يا سعود؟ مسئله اين است](https://www.namanews.com/Pictures/40585.jpg)
با اعلام نتیجه انتخابات انگلیس و رأی شهروندان این جزیره به خروج از جمع متحدان اروپایی نمیتوان به سادگی این موضوع را مورد ارزیابی قرارداد كه آیا این تغییر برای اروپا و بهویژه انگلستان درحكم فرصت خواهد بود و یا تهدید؟ بدون تردید نه تنها آینده انگلستان با این تصمیم دستخوش دگرگونی خواهد شد بلكه اروپا نیز از تغییر مصون نخواهد ماند.
۱۳۹۵/۴/۹
![اخبار مرتبط](/Images/RelatedNews.png)
![نظرات کاربران](/images/Comments.png)