در انتخابات ریاست جمهوری، تعداد متقاضیان همیشه نسبت به انتخابات دیگر و به نسبت تعداد انتخاب شونده که یک نفر میباشد، بسیار زیاد بوده است. این نکته شاید خیلی هم منفی نباشد؛ اما هزینههای زیادی را متوجه مجریان و ناظران انتخابات میکند. با دکتر لاله افتخاری در این رابطه گفتگو کردهایم.
***
شاید بتوانیم بخشی از دلایل آن را بگوییم که هر جناح و گروهی میخواهد ظهور و بروز فعالیتهای خود را در کاندیدای خود ببیند و بنابراین همه تلاش میکنند که نامزدی داشته باشند و برخی هم خود احساس تکلیف میکنند و وارد عرصه میشوند. از یک طرف هم ریاست جمهوری نفر دوم مملکت است و به خاطر جایگاهی که میتواند داشته باشد و تأثیری که میتواند بر پیشرفت مملکت داشته باشد و در رسیدن به اهداف خودشان، همه تلاش میکنند که یا به خاطر پیشرفت مملکت یا به خاطر پیشرفت جناح، گروه، حزب و هم فکرهای خودشان نامزدی داشته باشند.
اما اینجا تعداد زیادی از مردم عادی شرکت میکنند و در واقع خود را در حد ریاست جمهوری کشور میبینند. شاید برای شور انتخاباتی این کار را میکنند!
از یک طرف میخواهیم بگوییم که به هر حال آنقدر در کشور دموکراسی قوی است که حتی افراد عادی هم برای نامزدشدن خود راه را باز میبینند و وارد عرصه میشوند. از یک طرف شاید بعضا جایگاه ریاست جمهوری و شأنیت و موقعیت آن را نشناختهاند، به خاطر همین است که گاهی اوقات افرادی وارد صحنه میشوند که شاید چندان نه سابقه اجرایی دارند، نه سابقه سیاسی دارند و نه اشراف و آگاهی دارند.
پس نگاه شما به این مسئله مثبت است؟
تا یک جاهایی مثبت است. در حقیقت هرکس که احساس میکند توانمندی آن را دارد، وارد عرصه میشود و راه برایش باز است و این خود باوری در مردم ما وجود دارد؛ ولی به هر حال ممکن است برای ارزیابها و شورای نگهبان مشکلاتی را به وجود آورد و کار آنها را سخت میکند و روند بررسی را طولانیتر میکند و اینها مشکل و هزینه بردار است. ولی اگر افراد درک دقیقی داشته باشند که این جایگاه لوث نشود و واقعا آنهایی که توانمندی دارند، وارد عرصه شوند. گاهی اوقات میبینیم آنهایی که توانمندی دارند کنار میکشند و آنهایی که توانمندی ندارند وارد صحنه میشوند، اگر هر کسی در جای خودش قرار گیرد کارها میتواند خیلی خوب پیش رود.
شنیدیم در کشورهای دیگر راهکارهایی برای کاهش کاندیداها دارند. مثلا یکی از آنها این است که هزینهای را از کسانی که کاندید میشوند دریافت میکنند و اگر تأیید صلاحیت شدند آن پول را به آنها بر میگردانند. چه راههایی را شما برای کاهش کاندیداها پیشنهاد میکنید؟
بخشی از آن همین گرفتن پول و... است که این هم میتواند تبعات نامناسبی داشته باشد و هم میتواند مثبت باشد. از یک طرف کسی که وارد شده بداند که اینجا باید حداقل یک سرمایه مادی را بگذارد که بتواند آن سرمایه عظیم مملکت را به نفع خود برگرداند، نه اینکه بدون آگاهی و همین طور ابتدائا وارد عرصه شود. از طرف دیگر به هر حال ممکن است مشکلاتی برای کسانی که وابسته به جاهای مختلف ثروت و قدرت نیستند و همچنین خودشان هم توان ندارند، پیش آید ولی با توجه به اینکه معمولا کسانی که وابستگی به یکی از جناحهای سیاسی دارند و با یک عقبه این طوری میآیند و رأی میآورند، این امکانپذیر و شدنی است و یکی دیگر از راهها این است که مثل بعضی از کشورها که یک عده قابل توجهی آنها را تأیید میکنند و به هر حال کسانی که در جامعه صاحب جایگاهی هستند، باید آن شخص نامزد را تأیید کنند و باید برای او یک تأییدیه مقدماتی در نظر بگیرند. این هم میتواند یک راهی باشد. بالاخره راهکارهای مختلفی وجود دارد.
و فکر میکنید که نباید شرایط کاندیداها در قانون انتخابات ریاست جمهوری عوض شود؟
به هر حال باید قانون به روز رسانی شود و اگر نگویم که هر سال ولی باید در یک فواصلی از دوران به روز رسانی شود تا بتواند متناسب با زمان و با استفاده از بهترین تجربههای دنیا و با رفع مشکلاتی که در اجرا خودش را نشان میدهد، بتواند کارآمد و کم هزینه و مناسب باشد.
میخواهم به بخشی از قانون ریاست جمهوری بپردازم. مثلا در بخشی از آن میگوید که باید رئیس جمهور مدیر و مدبر باشد. حال اینکه ما در دورههایی دیدیم که رؤسای جمهوری آمدند که مدیر و مدبر نبودند. حتی برنامهریزی هم نمیدانستند.
به هر حال این را قانونگذار در اختیار شورای نگهبان گذاشته است و شورای محترم نگهبان قطعا این کار را با دقت نظر انجام میدهد و باید نسبت به این موضوع دقت جدی شود و نسبت به اینکه حفظ حقوق مردم و نظام است، هیچ تسامحی صورت نگیرد و اقدامات لازم نسبت به آن را انجام دهند. البته انجام میدهند؛ ولی شاید برخی از افراد هم ظاهرا به نظر میرسد که برنامه و توانمندی لازم را دارند ولی در اجرا میبینیم که دستشان خالی است.
اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید.
انشاءالله افرادی که میآیند افرادی باشند که وقتی میخواهند با همه مشکلات مدیریت اجرایی این نظام را تحویل بگیرند، واقعا هم به موضوع اشراف و هم برنامه داشته باشند. و انشاءالله مردم هم به برنامه و توانمندی آنها رأی دهند و طوری نباشد که مجبور شوند مکرر هر مشکلی که پیش میآید را به عهده دولت و دولتهای گذشته اندازند، فرا فکنی کنند و بعد هم مردم دلسرد شوند. بالاخره این نظام آبرو و وجاهتی و اعتباری نزد مردم دارد. البته مردم خود صاحب آن هستند؛ ولی اگر مردم ببینند که هرکس آمد چیزی گفت ولی بعد کار دیگری انجام داد، دلسرد میشوند.