در ميان دشمنان نظام اسلامي تنها رژيم تکفيري آلسعود باقي مانده بود که فرقه تروريستي منافقين مزدوري آنها را نکرده باشد که آن هم در نشست اخير منافقين در پاريس اتفاق افتاد. در آن نشست ترکي فيصل، رئيس پيشين سازمان اطلاعات عربستان براي تمجيد از بدسابقهترين و نشاندارترين گروه تروريستي بينالمللي، عازم پاريس شد و در آنجا با منافقين براي براندازي نظام اسلامي همپيمان شد. او با اين کار، هم ماهيت اين گروه تروريستي را براي مردم ايران بيشتر روشن کرد و هم واماندگي آلسعود را نشان داد که چقدر حقير و ذليل شده است که براي براندازي نظام جمهوري اسلامي به تروريستهاي مفلوک، منزوي و فرتوت سازمان منافقين تمسک جسته است.
در تاريخ معاصر ايران و در ميان احزاب وگروههايي که در روند تحولات سياسي کشور نقش داشتهاند، هيچ سازمان و گروهي را نميتوان يافت که به اندازه سازمان منافقين (سازمان مجاهدين خلق ايران) به مردم ايران و به تاريخ نهضت انقلابي ايران خيانت و به نظام اسلامي ضربه وارد کرده باشد. اين سازمان که در سال 1344 توسط سه تن از اعضاي نهضت آزادي مبتني بر يک تفکر التقاطي تأسيس شد، سبب انحرافي بزرگ در روند مبارزات مردم ايران با رژيم ستمشاهي در قبل از انقلاب شد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز به دليل همان مباني انحرافي فکري و جاهطلبي سران سازمان به سرعت در مقابل نظام اسلامي قرار گرفت و وارد فاز نظامي، ترور و مقابله با انقلابيون شد، که غائله 30 تير 1360 آنها در سطح شهر تهران نقطه اوج آن و ضربه ديگر اين فرقه به نظام اسلامي بود. منافقين طي سالهاي اول انقلاب ، بيش از چند هزار نفر از مسئولان، روحانيان، پاسداران و مردم عادي كوچه و بازار را ترور و شرح تكتك آنها را در نشريات خود به عنوان سند افتخار درج کردند و مسئوليتش را برعهده گرفتند. در واقع در آن دوران، آنها يك جنگ تمامعيار را در داخل کشور تحميل کردند که در نهايت با مقابله نظام اسلامي، بقاياي سازمان با فرار از ايران و پس از ديدار مسعود رجوي با صدام حسين، به حزب بعث پيوسته و طي چند سال جنگ تحميلي بر ضدمردم ايران و نيز شيعيان و مردم كردستان عراق با نهايت قساوت جنگيدند و در بعضي موارد به قتل عام مردم بيگناه دست زدند.
طراحي و اجراي عمليات «فروغ جاويدان » يا همان عمليات «مرصاد» در روزهاي پاياني جنگ تحميلي در روزهاي آغازين مرداد ماه 67 يکي از بزرگترين خيانتها وجنايتهاي منافقين عليه مردم ايران بود
در تيرماه 1367 زمانيکه جمهوري اسلامي ايران رسماً قطعنامه 598 را پذيرفت، رژيم صدام با تصور تضعيف توان دفاعي کشور، در تاريخ 31 تيرماه، مجدداً به خاك ايران حمله و از منطقه جنوب به سمت خرمشهر و اهواز پيشروي كرد که با حضور گسترده نيروهاي مردمي و ضدحملات موفق ايران، نيروهاي عراقي عقبنشيني كردند و رژيم عراق در اول و سوم مردادماه رسماً عقبنشيني خود را از جبهههاي جنوب و مياني و غرب كشور اعلام كرد، اما هم زمان عمليات مشترك عراق و سازمان منافقين از غرب کشور به سمت شهر اسلامآباد آغاز شد.
در همان ايام صدام حسين طي يک نطق تلويزيوني اعلام کرد: «بعد از مدتي خواهيد ديد که چگونه مجاهدين خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همينطور پيوستن مردم ايران به صفوف آنها را خواهيد ديد.» مسعود رجوي، سرکرده اين فرقه هم در شب آغاز عمليات «فروغ جاويدان» گفت: «بر اساس تقسيمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهيم رسيد... کاري که ما ميخواهيم انجام دهيم در حد توان و اشل يک ابرقدرت است؛ چون فقط يک ابرقدرت ميتواند کشوري را ظرف اين مدت تسخير کند.
نقطه اتکاي تئوريک گروهک منافقين، در اين عمليات، توهم فاصلهگيري مردم از نظام اسلامي و اميدواري به پيوستن مردم به آنها بود، اما غافل از اينکه مردم تصور مطلوبي از ايشان نداشتند و کمترين اعتماد ممکن به آنها در لايههاي فکري و تجربي ملت ايران وجود نداشت. حضور گسترده نيروهاي مسلح و مردم در مناطق عملياتي در روزهاي پاياني جنگ، بهويژه در منطقه غرب کشور و در برابر منافقين در عمليات مرصاد نشان داد که مردم همواره در کنار نظام و مسئولان ايستادهاند و بهمحض احساس خطر، کماکان حاضر به بذل جان و مال خويش هستند.
پاسخ مثبت مردم به مسئولان براي حضور در جبهههاي جنگ پس از حمله ارتش عراق و گروهک منافقين، نشان داد که تحليل منافقين مبني بر عميق بودن شکاف ميان مردم و مسئولان غلط بوده و مسئولان کشور ـ بهويژه امام راحل ـ داراي نفوذ گسترده و عميق در ميان مردم هستند. توجه به اين مسئله مهم است که منافقان در مقاطع گوناگون تاريخ، همواره اسير تحليل و درک غلط رهبران خود بودهاند و همين غفلت آنان را ميتوان علت شکست منافقين در تمامي اقدامات گذشته و به ويژه عمليات مرصاد دانست.
پس از عمليات مرصاد نيروهاي منافقين در عراق درگير مسائل داخلي خويش شدند. اين جماعت، همزمان در اروپا و امريكا به فعاليتهاي سياسي و فرهنگي مشغول بودند. افتضاحات داخلي سازمان در عراق و سختگيريهاي شگفت آنها نسبت به اعتراضات و انتقادات داخلي، چندان در رسوايي اين سازمان مؤثر بود كه شرح آن از حد برون است.
با پيروزي مردم عراق عليه متجاوزين امريکايي وشکلگيري دولت مردمي و انقلابي در عراق، منافقين ديگر در اين کشور جايي نداشتند و لذا امريکاييها تلاش زيادي کردهاند که براي اين مزدوران جايي در جهان پيدا کنند که به جز کشور آلباني که تعدادي از آنها را پناه داده، بقيه روي دست امريکاييها در پايگاه ليبرتي ماندهاند لذا سازمان نفاق در پي يافتن حامي جديدي بود که نزديک شدن آنها به رژيم تکفيري آلسعود و حضور ترکي فيصل درگردهمايي گروهک تروريستي منافقين در شهر پاريس پايتخت کشور فرانسه در روز جمعه 18 تير و سخنراني در آنکه بر اساس روش گذشته، مشتي اتهامات عليه ايران را مطرح ساخت و در نهايت پايان جمهوري اسلامي را به زعم خود نويد داد، در اين راستا معنا پيدا ميکند.
با توجه به شرايط رو به اضمحلال منافقين، سعوديها با به مزدوري گرفتن منافقين در پي القاي اين هستند که بهرغم شکست از نيروهاي جبهه مقاومت وسرپنجههاي انقلاب اسلامي هنوز در برابر ايران برگهاي برنده در اختيار داشته و ميتوانند اين بار آشکارا و مستقيم با حمايت از مخالفان، ايران را هدف قرار داده و نظام اسلامي را سرنگوني نظام کنند، اما خيمه شب بازي منافقين در پاريس آنقدر افتضاح بود که حتي دشمنان تابلودار نظام اسلامي نيز آن را جدي نگرفته و مزدوري منافقين براي تکفيريهاي آلسعود را نقطه پايان عمر اين فرقه قلمداد کردند.
منبع : روزنامه جوان
از ذلت مرصاد تا مزدوری آلسعود
عباس حاجینجاری
۱۳۹۵/۵/۶