به گزارش نما به نقل از خبرآنلاین، اندیشکده "چتم هاوس" گزارش داده است "سه روز پس از سرنگونی حسنی مبارک رئیسجمهور مصر، نخستوزیر اتیوپی از ساخت یک سد روی شاخه اصلی رود نیل خبر داد و بلافاصله محمد مرسی رئیسجمهور وقت مصر در برنامهای تلویزیونی درباره احتمال حملات هوایی به اتیوپی صحبت کرد. بهرغم اینکه بیش از سهچهارم جریان آب رود نیل به صورت باران در ارتفاعات اتیوپی میریزد، «سد بزرگ رنسانس اتیوپی» اولین سدی است که اتیوپی روی این رودخانه ساخته است. این اقدام چالشی مستقیم برای «سلطه آبی» کشور پائیندست مصر است. به مدد توافقات استعماری و پسااستعماری استفاده انحصاری از این رود اساساً در اختیار مصر و سودان بوده است.
در مورد دجله و فرات نیز موضوع مشابهی در حال رخ دادن است. طرحهای ترکیه برای توسعه مناطق عمدتاً کردنشین جنوب شرقی بر «پروژه جنوب شرقی آناتولی» متمرکز است. طبق این پروژه قرار است ۲۲ سد تا سال ۲۰۲۳ میلادی ساخته شود. علیرغم مقاومت قابلتوجه فعالان زیستمحیطی و کرد، حدود نیمی از این سدها تکمیل شدهاند درحالیکه پروژههای آبیاری مرتبط باعث کمبود آب و نمکیسازی برای کشاورزان پائیندست این رودها در سوریه و عراق شده است. همانند مصر، رویکرد خودخواهانه ترکیه به رودخانههای بینالمللی ادامه خواهد داشت.
عراق نیز با مشکلی مشابه روبرو است چراکه برنامه توسعه آبی ایران در شاخههای فرعی رود دجله شروع شده است. کشاورزان عراقی مانند اجداد هزاران سال پیش خود حالا باید بین معیشت سخت و دشوار روی زمینهای خود یا مهاجرت به مراکز شهری یکی را انتخاب کنند. دولت عراق به دنبال واکنشی دیپلماتیک است، در حالی که دولت سوریه اولویتهای خود را جایی دیگر قرار داده است.
چرا آب در خاورمیانه مهم است؟
این تنها مسئله کشورهای غیرعرب که روی ناآرامیها در کشورهای عرب پائیندست رودها سرمایهگذاری میکنند، نیست. تمام این پروژهها دهها سال در دست طراحی بودهاند. آنچه باعث شده فعالیتهای اینچنینی اخیراً اهمیت پیدا کند ترکیب چند عامل با هم است که عبارتاند از طرحهای توسعه ملی، افزایش تقاضا برای آب و تغییرات در قدرت نسبی کشورهای درگیر در این مسئله.
کشورهای بالادست - اتیوپی، ترکیه و ایران - در حال ساخت همان زیرساختی هستند که کشورهای پائیندست مصر، سوریه و عراق دهها سال قبل ساخته بودند. انگیزه تمام این اقدامات، تفکر «رسالت آبی» است که دولتها از آمریکا تا استرالیا، برای تأمین آب و جلب رضایت یا کنترل مردم مناطق دورافتاده استفاده کردهاند.
در رأس این مسئله، جمعیت روبه رشدی است که تقاضا برای آب شیرین و غذا را بیشتر میکند و این نیاز باید از طریق واردات یا آبیاری محصولات تأمین شود. در مقابل، هزاران مهندس در ترکیه و ایران آموزش داده شدهاندکه این نیازها را تأمین کنند، این به معنای تولید غذای بیشتر و باز شدن بازارهای بیشتر است و این چرخهای معیوب از مصرف ناپایدار آب را شکل میدهد. تغییرات جوی میتواند کمبود آب را تشدید کرده یا تأثیری در این امر نداشته باشد، اما باید درباره علل ریشهای کمبود آب حساس باشیم: بشر و دولتها، نه خدا یا طبیعت.
عواقب سدسازی برای مردم کشورهای پائیندست
مردم سوریه و عراق عواقب زیستمحیطی، اجتماعی و سیاسی سدسازی در دجله و فرات را تحمل خواهند کرد، همانطور که مصریها از این کار در نیل رنج خواهند برد. انسداد رودها به معنای کاهش تنوع زیستی، کاهش انتقال رسوبات غنی که مزارع را تغذیه میکنند، به زیر آب رفتن مناطق میراث فرهنگی جهانی همانند آنچه بر سر شهر تاریخی «حسن کیف» در ترکیه آمد و البته مهاجرت روستائیان خواهد بود. هیچ یک از این عواقب جدی گرفته نمیشود، اما عواقب سیاسی نیز، اگر نگوییم شدت بیشتری خواهد داشت، به همین اندازه خواهد بود.
این عواقب در وهله اول متوجه روستائیانی خواهد شد که به طور متوسط بسیار بیشتر از شهروندان به آب نیاز دارند. کشاورزان صنعتی که با سیاست مرتبط هستند میتوانند بودجهای برای تأمین نیازهای آبی خود فراهم کنند، اما کشاورزان خردهپا از این مزیت محروم هستند. همانطور که بخت مردم در عراق حاصلخیز برگشت، مردم عراق که زمانی سبزیجات خود را به بازارهای محلی میفروختند حالا مجبورند این محصولات را از ترکیه و ایران بخرند.تحت چنین شرایطی، تنها این سؤال به ذهن میرسد که چگونه و چه زمانی تنشهای روستاهای دارای کمبود آب به پایتختها خواهد رسید و از آنجا به تنشهای سیاسی میانمرزی تبدیل خواهد شد.
گزینههای پیش روی کشورهای ترکیه، ایران و اتیوپی
حالا ترکیه، ایران و اتیوپی با همان گزینه روبرو هستند؛ توسعه یکجانبه منابع مشترک یا توسعه چندجانبه و پایدار مبتنی بر هنجارهای بینالمللی. ما شاهد بودهایم که موقعیتهای تقسیم ناعادلانه آب تنها مادام که عدم تقارن قدرت برجا بوده، ادامه داشتهاند. از عواقب این درگیریهای آبی میتوان اجتناب کرد، اما تنها در صورتی که تمام طرفین حاضر باشند به خاطر منافع مشترک مصالحه کنند.
كمبود آب، نقشه خاورمیانه را تغییر می دهد؟
رودخانهها و آبهای مشترك در خاورمیانه میتواند منجر به درگیریها و جنگهای منطقهای شود.
۱۳۹۵/۵/۱۱