المپيك بزرگترين تورنمنت ورزشي دنياست كه نه فقط ورزشكاران را از تمام دنيا دور هم جمع ميكند، كه ملتها را با فرهنگها و آداب و رسوم متفاوت و مختلف، يك جا دور هم جمع ميكند و يك آكادمي بزرگ و عظيم براي يادگيري است. هر چند اين بستگي به نگاه افراد، اعم از ورزشكاران، مربيان، كشورها و ملتها دارد كه المپيك را از چه منظري مينگرند و چه برداشتي از آن دارند.
بزرگترين تورنمنت ورزشي دنيا كه بر مبناي ايجاد دوستي بين ملتها پايهگذاري شده است، ميتواند ميداني براي رقابت و كسب مدالهاي رنگارنگ و عنوانهاي در خور توجه و سكوهاي مختلف باشد يا دانشگاهي براي تربيت، يادگيري و آموزش افراد حاضر در آن بستگي به نوع نگاه هر فردي دارد كه از اين آكادمي بزرگ، چه برداشتي ميكند و چه چيزي ياد ميگيرد؟!
مهمترين آموزه المپيك براي جوامع، انسانيت، پهلواني و اخلاق مداري است. آموزهاي كه بارها و بارها ثابت شده است. به طور مثال، در المپيك 1960، تختي كه در كشتي مثل هميشه همگان را به وجد آورده بود و پنج كشتي را با ضربه فني برده بود، در فينال به رغم آنكه تمام زمان را در دست داشت و حمله ميكرد، به دليل نفوذ تركها، بازي را با كج سليقهاي داور به عصمت آتلي تركيهاي واگذار كرد. اما به رغم ناداوري واضح و مشهود، هيچگونه اعتراضي نكرد و زماني كه روي سكوي دوم ايستاد، علاوه بر مردم ايران كه از اين مسئله قلباً ناراحت بودند، حتي ناراحتي در چهره آناتولي آلبول، كشتيگير شوروي سابق كه روي سكوي سوم ايستاده بود جالب توجه بود. آناتولي آلبول كه مثل بسياري شاهد حق خوري در اين رقابتها بود، با چهرهاي مغموم و ناراحت سكوت تختي را مينگريست. تختي در بازگشت به ايران هم وقتي با سؤال خبرنگاران در اين رابطه مواجه شده بود گفت، طلا در دستان من بود كه آن را گرفتند اما نوش جان زن و بچه عصمت آتلي و با همين يك جمله، درس بزرگي از انسانيت داد.
علاوه بر درسهاي انسانيت و پهلواني، المپيك ميتواند ميدان يادگيري استقامت نيز باشد. استقامت و تلاش را نه تنها از نفرات اول تا سوم مسابقات مختلف ورزشي در المپيك، كه ميتوان از نفراتي ياد گرفت كه با شرايط جسماني متفاوت قدم به ميدان اين رقابتها ميگذارند و ثابت ميكنند كه خواستن توانستن است و ميتوان با وجود نقصهاي مختلف، به گونهاي متفاوت به دنيا نگريست و به شكلي ديگر زندگي كرد كه نمونهاي از اين استقامت را امسال در كاروان اعزامي ايران به المپيك خواهيم ديد. وقتي زهرا نعمتي، به عنوان يك ورزشكار پارالمپيكي پرچم كاروان المپيكي ايران را به حركت در ميآورد و همزمان با تيراندازاني كه هيچ مشكل جسماني ندارند كمان به دست ميگيرد.
المپيك، يك آكادمي بزرگ است براي يادگيري البته اگر قصدي براي اين يادگيري داشته باشيم. ميتوان كنار نفرات اعزامي به مسابقات اين تورنمنت ورزشي دنيا، نفراتي را نيز اعزام كنيم براي يادگيري از چگونگي راهي كه كشورها و ورزشكاران موفق دنيا براي رسيدن به اين موفقيتها طي كردهاند. ميتوان مربيان جوان و حتي ورزشكاران را در قالبهاي آموزشي نه تيمهاي مسابقه، به اين رقابتها فرستاد براي يادگيري دانشي كه دنيا از آن براي رسيدن به كسب مدالها و موفقيتهاي مختلف بهره ميبرد. المپيك ميتواند يك ميدان مسابقه باشد براي كسب سه رنگ مدال، ايستادن روي سكو، به اهتزاز در آمدن پرچم كشورها در پي افتخارآفريني و موفقيت آنها. ميتواند گامي بلند باشد در زمينه يادگيري، آموزش و بهرهبرداري از اتفاقات مثبتي كه در طول اين رقابتها رخ ميدهد. اين ديگر بستگي به نوع نگاه هر شخص، جامعه، فرد يا ملتي دارد كه ميخواهد به چه شكلي و از چه منظري به آن نگاه كند و چه برداشتي داشته باشد.
كاروان اعزامي ايران به المپيك لندن، نشان داد ميتواند موفقيت را در رشتههاي ديگر نيز تجربه كند. نشان داد يادگيري از حضور در المپيكهاي مختلف، توانسته است تأثير مثبتي در آن ايجاد كند. به طوري كه ديگر تمام بار اين كاروان روي دوش كشتي، وزنهبرداري يا تكواندو نباشد. مدال احسان حدادي نشان داد اگر در زمينههاي ديگر نيز تلاش و تقلا شود و البته امكانات و شرايط فراهم شود، دليلي ندارد تنها به كشتي و وزنهبرداري چشم اميد داشت و ميتوانيم در زمينههاي ديگر نيز اميدوار به كسب مدال يا عنوان و موفقيت باشيم. اين موفقيت اما ميتواند فراتر از اين در زمينههاي ديگر نيز به دست آيد؛ در زمينه مديريت و چگونگي برگزاري مسابقاتي در چنين سطحي يا حتي الگوبرداري از موفقيتهاي ساير كشورها در رشتههاي مختلف. در واقع بايد دامنه ديد خود را گسترش داد تا المپيك چيزي فراتر از يك ميدان مسابقه باشد براي كسب چند مدال و عنوان و ديگر هيچ. بايد به اين رقابتها به چشم يك آكادمي براي يادگيري نگاه كرد تا برداشتي كه از آن ميشود، فراتر از مدالهاي رنگارنگ و عنوانهاي مختلف باشد و موفقيتي به مراتب بيشتر از چند مدال را در پي داشته باشد. المپيك چيزهاي زيادي دارد براي ياد دادن اگر شاگرد خوبي باشيم و ياد بگيريم.
المپیك میدانی برای یادگیری
امیر حاجرضایی
۱۳۹۵/۵/۱۶