نسخه چاپی

اختصاصی نما

دوقطبی سازی راهبردجریان نفوذ دركشور است

عکس خبري -دوقطبي سازي راهبردجريان نفوذ دركشور است

با نگاه به اوضاع نامساعد كشورهای همسایه و خطر نفوذ داعش به كشور ایجاد یك خلأ امنیتی بسیار خطرناك است خلأیی كه در سایه شوم عدم اتحاد مردم ایجاد می گردد و سپس تحت لوای پروژه دو قطبی سازی شدت گرفته و در بین دعوا و جدل داخلی نادیده انگاشته می شود.

دوقطبی‌ سازی در هر شرایطی ممکن است سخت و شکننده باشد و حتی منجر به فروپاشی و اضمحلال یک نظام مقتدر سیاسی گردد؛ از همین رو تقریبا همه حاکمیت‌ها از گرفتار شدن در دام این معضل واهمه داشته وتلاش می‌کنند از آن دوری کنند.
اما آنچه مسلم است در میدان دوقطبی سازی نخبگان نقش مهمی را ایفا می کنند نگاه به رویدادهای سال 88 نقش و تأثیر خواص و نخبگان سیاسی را در افزودن ابهام بر فضای غبارآلود روزهای بعد از انتخابات بیش از بیش می‌تواند دو قطبی‌سازی و حضور خواص و نخبگان در این تز سیاسی را آشکار کند.
کسانی که البته در سال‌های قبل با ایده‌های تازه ای همچون کمیته صیانت از آرا در زمان انتخابات به نوعی فرهنگ لغت تازه ای را در ادبیات سیاسی رفراندوم های گوناگون وارد کردند و بعد از صبری نسبتا طولانی درست سربزنگاه روزهای پر تب و تاب انتخابات با طرح ادعای تقلب در حقیقت پروژه ای را که از سال ها قبل رقم زده بودند تکمیل کردند، خواص و نخبگان سیاسی که بنا به دلایلی همچون حضور در برهه های ابتدای انقلاب، درک زمان حضور امام خمینی و مسائلی از این دست در بین اقشار از جامعه محبوبیت نسبی داشتند با استفاده از این شأن سیاسی و اجتماعی خود میدانی برای بازی تازه مثلث شوم انگلیسی، آمریکایی و اسرائیلی فتنه فراهم کردند.
بازخوانی روزهای پرالتهاب 88 در آستانه نزدیک شدن به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بدون شک می تواند در حکم تراژدی باشد که بیم تکرار آن از سوی پاره ای از نخبگان سیاسی می رود؛ نخبگانی که اکنون به واسطه اعمال سیات های دولت یازدهم که به تعبیر برخی از متفکرین اصلاح طلب در حکم رحم اجاره ای اصلاحات است بستری برای جولان این تفکر به انضمام افکار بلندپروازانه کارگزارانی ها شده است.
این مهم در کنار نگاه به برجام که بنا به تعبیر موافقانش در حکم دستاورد اصلی دولت تدبیر و امید است مفهوم دوقطبی سازی را درست در کمتر از دوازده ماه تا انتخابات بیش از بیش شفاف می سازد، استفاده از الفاظ متضاد سیاسی مانند تندرو و معتدل، میل به سکوت سیاسی مخالفان برجام و پندناپذیری نسبت به موضوعی که رهبر انقلاب آن را زیان محض و برخی از وابستگان و خویشان دولت آن را هیچ قلمداد کردند قطعه ای از پازلی است که هرلحظه تا زمان مورد نظر خود بیش از بیش به تکمیل شدن نزدیک می شود.
استفاده از الفاظی که ذکر شد هرچند هم که در ظاهر ساده و غیر مغرضانه به نظر بیاید اما زمانی زنگ های خطر را به صدا در می آورد که ایدئولوگ‌ها، خواص و نخبگان سیاسی آن را ذکر کرده و از طرح این موضوعات در اجتماعات مردمی بدون هیچ هراسی از تشنج اوضاع آرام مملکت ابا نکنند.
طبیعتا این افراد که به واسطه های گوناگون ممکن است بخشی از سرمایه های اجتماعی و به عبارت ساده تر حمایت بخشی از توده های مردم را با خود داشته باشند با تهییج افکار عمومی مقدمه نارضایتی مدنی و حتی یک آشوب تمام عیار خیابانی را فراهم بیاورند؛ بدون تردید اردوکشی های خیابانی از جنس آنچه در سال 88 که درست در کف خیابان های پایتخت رخ داد هزینه های گزافی را متحمل نظام می کند، بخشی از این هزینه را می توان در سلب امینت جستجو کرد.
با نگاه به اوضاع نامساعد کشورهای همسایه و خطر نفوذ داعش به کشور ایجاد یک خلأ امنیتی بسیار خطرناک است خلأیی که در سایه شوم عدم اتحاد مردم ایجاد می گردد و سپس تحت لوای پروژه دو قطبی سازی شدت گرفته و در بین دعوا و جدل داخلی نادیده انگاشته می شود.
تجربه کودتای 88 تجربه ای تلخ و درعین حال عبرت آموز است سرنوشت سران کودتا، نفرت و انزجار عمومی مردم از آنها و ضربات مهلکی مانند اعمال تحریم های ظالمانه بر علیه جمهوری اسلامی ایران تنها یک بخش از داستان زهرآلودی است که چندین ماه مداوم کشور را درگیر خود نمود این درحالی است که شرایط امروز ایجاب می کند بیش از گذشته وحدت و یک دلی بین مردم حفظ شود و برخی از خواص در آتش فتنه تازه در راستای دوقطبی سازی اولیه ندمند تا از این راه علاوه بر حفظ ذخیره های اجتماعی خود چند صباح باقی مانده را با عزت و سربلندی در نظام اسلامی سپری کنند

۱۳۹۵/۵/۲۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...