حمید جبلی و ایرج طهماسب خالقان عروسکهای کلاه قرمزی و پسر خاله و دیگر عروسکهای این مجموعه در گفتوگو با «مجله 24» از چگونگی علاقه مندی به کار کودک و به وجود آمدن این دو عروسک دوست داشتنی گفتند. بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
طهماسب: عروسک کلاه قرمزی مورچه با شاخکهای بلند برای برنامه ای بود که چند ماه قبل پخش شده بود، پسر خاله هم قبلا لاک پشت بود و ما این عروسکها را به انسان تبدیل کردیم.
طهماسب: در یک دورهای تکلم نادرست بین بچهها خیلی رایج بود. بچهها بد صحبت میکردند. البته این مشکل حالا هم به طور کامل حل نشده، همین الان بین خبرنگاران تلویزیون میبینیم این مشکل وجود دارد و تکلم صحیح ندارند. این دغدغه ذهنی من بود که برای بچهها جا بیندازیم درست صحبت کنند. این ویژگی در مورد شخصیت کلاه قرمزی خیلی برایم مهم بود. در مورد پسر خاله هم دیدیدم یک نوع حجب و حیا در بچهها ممکن است در ادامه به انزوا، گوشهگیری و تنهایی برسد. فکر کردیم میشود بچهها را به دو دسته تقسیم کرد. بچه شلوغ و پلوغ و پر حرف و بد تکلم و بچهای که جرات ابراز وجود ندارد. این دو شخصیت قرار بود روی این دو نقص تاثیر بگذارند و بچهها را دعوت به حل این مشکل کنند.
جبلی: من و آقای طهماسب از سالها کودکی و نوجوانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حضور داشتیم. آنقدر در آنجا ماندیم که وقتی بزرگ شدیم نمیدانستند ما را چه کار کنند. از اولین دوره وارد شده بودیم و وقتی 18 ساله شده بودیم باید از آنجا میرفتیم اما نرفتیم و ماندیم و شدیم مربی کانون.
جبلی: مدرسه برای ما جای دلچسبی نبود به خاطر همین وقتی میرفتیم کانون و میدیدیم یک جایی هست که به بچهها احترام میگذارند و با آنها حرف میزنند لذت میبردیم. در مدرسه 70 بچه توی یک کلاس بودند و معلم تا آخر سال اسم بچهها را هم یاد نمی گرفت، اما در کانون مثلا بیضایی کتاب نوشته بود برای بچهها و آن وقت خودش میآمد و مینشست با بچههای کانون درباره کتابش حرف میزد. همین شد که در کانون ماندیم و بعد از بزرگ شدن مربی بچهها شدیم و فهمیدیم همان چیزهایی که یاد گرفتهایم باید با همان روش به بچهها یاد بدهیم. این رابطه با کودکان و کار کودک از همان کانون شکل گرفت و از آنجا در ما ادامه پیدا کرد.
طهماسب: الان در دنیا یک تفکر میگوید آمد بزرگ خیلی مهم است و ارجحیت دارد و باید برایش سرمایه گذاری کرد. تفکر دیگری هم هست که میگوید برویم از صداقت کودکانه استفاده کنیم . الان در غرب انیمیشن میسازند برای بزرگسالان که آنها را به شادابی دوران کودکی دعوت کنند. ولی در اینجا فعلا آدم بزرگها خیلی مهمتر هستند. شاید ما هم به زودی متوجه بشویم که باید آدمها را سوق بدهیم به پاکی دوران کودکی به هر حال این دو جور روش سیاست گذاری فرهنگی است.
طهماسب: سیاستهای غرب در نحوه اداره رسانه این است که پافشاری میکنند بر ادامه دادن یک شکلی از بیان هنری، مثلا تام و جری را سالها ادامه میدهند. پافشاری میکنند و از آن نگهداری میکنند تا تبدیلش کنند به یک چیز نوستالوژیک برای همه نسلها. ولی ما این کار را نمیکنیم. ما همه چیز را دور ریختهایم. هنرپیشه دور ریختهایم، قصه دور ریختهایم، سریال موفق دور ریختهایم... البته حالا تلویزیون به این نتیجه رسیده از آن چه دارد باید محافظت کند.الان میبینید که عمر برنامههای کودک دارد بیشتر میشود.
طهماسب: من به شما قول میدهم زی زی گولو بیشتر از 20 سال هم جذابیت دارد اگر استمرار داشت جذابیتش حفظ میشد.
طهماسب: زیاد پیش آمده بود که از علاقه مندان کلاه قرمزی بپرسم الان دوست دارید قصه جدید کلاه قرمزی چه باشد. اینها چون همهشان بزرگ شده بودند میگفتند اگر ازدواج کند یا بچهداری کند بامزه میشود. فکر کردم خوب این هم جالب است و میشود به چنین قصه ای پرداخت . دیدم فکر خوبی است خصوصا که این الان یک معضل داخلی و خارجی است. میل به تشکیل خانواده و بچهداری در دنیا به شدت ضعیف شده است.
روایت حمید جبلی و ایرج طهماسب از شكلگیری عروسكها
ایرج طهماسب و حمید جبلی دو همراه هنرمندی هستند كه كار با كودك را از كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان آموختند.
۱۳۹۱/۶/۱