به گزارش نما به نقل از خبرآنلاین؛ علی رغم تبلیغات گسترده مخالفان داخلی و خارجی کارشناسان اقتصادی معتقدند که برجام توافقی موفق وتاثیر گذار برای جلوگیری از بحران اقتصادی غیرقابل کنترل در ایران بوده است. از نتایج قابل لمس موفقیت برجام تعیین تکلیف برای بازگشت ثروت های نقدی بلوکه شده ملت ایران دربانک های بین المللی به ایران و رفع تحریم خرید وفروش نفت ایران وجلوگیری از کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم ایران و در نهایت روشن کردن چراغ رونق اقتصادی و راه مثبت شدن رشد اقتصادی کشوربوده است.
محمود خاقانی، کارشناس بین المللی انرژی از دستاوردهای دولت یازدهم در بخش انرژی و نفت را بهبود وضعیت اقتصاد انرژی میداند و می گوید:«برخی ها می گویند،توافق برجام دستاوردی نداشته است. حال آنکه واقعیت این است که مهمترین دستاوردهای توافق برجام نقشه راه جدید برای دیپلماسی و اقتصاد انرژی بود. درواقع دولت یازدهم، کاغذپاره ها رابه هم چسباند و صفحه تازه ای را درست کرد که در آن بتوان راهکار ها و نقشه راه جدیدی را طراحی کرد. "
به گفته او تئوری ایران هراسی و اتهام به تروریست محور بودن ایران که به نام اسلام به ایران نسبت داده می شد و می گفتند که ایران برای امنیت جهان خطرناک است،از بین رفت. الان ثابت شده که این اتهام ها بی اساس بوده است. در نهایت نتیجه این شد که مشتری های نفت ایران یعنی آنهائی که فرصت های روابط اقتصادی شان با ایران را ازدست داده بودند برگشتند و نفت خریدند.»
خاقانی که تجربه مدیرکلی امور خزر و آسیای میانه وزارت نفت درکارنامه دارد و سالها در این حوزه کار کرده و تخصص دارد،مهمان کافه خبر بود.
مشروح گفت و گو با این کارشناس انرژی را بخوانید:
در حال حاضر جهان با کاهش قیمت نفت مواجه شده است، به نظر شما دولت در مواجهه با کاهش قیمت نفت چه رویکردی باید اتخاذ کند؟
دولت باید به این کاهش توجه ویژه داشته باشد و کشوررا برای مقابله با تعریف و تبلیغ اقتصاد مقاومتی و اقدم و عملی که مردم هم باید برای تحقق آن مشارکت داشته باشند آمده کند . واقعیت این که ما نمی توانیم روی درآمد های نفتی در اقتصاد کشور حساب نکنیم. به عنوان یک کارشناس معتقدم که کاهش قیمت های نفت برای ما یک فرصت و نعمت بوده است.زیرا، درزمانی که قیمت ها بالا بود دیدیم که چه شد. عده معدودی بهره مند شدند و اقتصاد کشور به شدت وابسته به درآمد های نفتی شد که هنوز هم هست . همان عده معدود به بهانه های دور زدن تحریم ها، درآمدهای نفتی را گم کردند وهنوز معلوم نیست صدها میلیارد دلار درآمد های نفتی کجا هزینه شده اند.
اولین اقدام وعملی که دولت باید مد نظر قراربدهد کاهش هزینه های دولت وبهینه مصرف کردن درآمد های نفتی است.
کاهش قیمت نفت اثرات زیادی بر کشورهای وابسته به نفت گذاشته است. برخی کشورها مثل عربستان ناچار شدند که مثلا یارانه انرژی خود را کم یا قطع کنند،آیا ایران هم می تواند چنین برنامه ای را اجرایی کند؟
عربستان ومتحدان اش برای ضربه زدن به اقتصاد ایران با روش ازدیاد تولید نفت و عرضه نفت مازاد برتقاضا به بازار درواقع دست به عملیات انتحاری اقتصادی زدند. همانطور که عرض کردم دولت یازدهم در این مدت باقی مانده تا انتخابات سال 96 باید از این فرصت استفاده کند و واقعیات را به مردم بگوید. پاسخگو باشد. شما به هر وزارت خانه ، سازمان ، شهرداری ، قوه قضائیه و غیره ازجمله نهاد ریاست جمهوری که مکاتبه کنید و سئوالی داشته باشید تا دهها بار مراجعه حضوری نداشته باشید پاسخی دریافت نمی کنید.
این درحالی است که دولت و قوه قضائیه برای کوچکترین خدماتی که به مردم ارائه می دهند هزینه آنرا دریافت می کنند. به نظرمن دولت می داند مسائل و مشکلات کجا است ولی چرا حرکتی صورت نمی گیرد موجب تعجب من بعنوان یک رای دهنده وبسیاری دیگر رای دهندگان است. این موضوع زمینه های خیلی موثری برای مخالفان دولت هم ایجاد کرده است تا مارا متقاعد کنند که درانتخابات آینده به همان کسانی رائی دهیم که کشوررا به این روز انداخته اند.
به نظر شما کاهش قیمت نفت تا کی ادامه دارد؟
ببیند تعریفی که در حال حاضر از نفت وانرژی دربازار می شود این است که حامل های اولیه وثانویه انرژی یک کالا هستند مثل هرکالای دیگری. بنابراین نظیر هرکالای دیگری قیمت نفت در بازار به دلیل انبار شدن حجم بالای نفت خام و فراورده های نفتی دراکثر کشورهای مصرف کننده بدلیل سطح پائین تقاضای مصرف و ادامه عرضه مازاد برنیاز به بازار نفت خام از سوی کشورهای عضو اوپک و غیراوپک به ویژه افزایش تولید نفت خام در آمریکا ، خاموش شدن آتش سوزی وسیع در مناطقی که نفت خام ماسه ای در کانادا تولید می شود ، برقراری مجدد تولید و عرضه نفت خام نیجریه به بازار و کنترل اعتصابات در صنعت نفت کویت ممکن است ادامه داشته باشد.
یکی از دلایل عمده دیگرکاهش قیمت نفت این است که اروپا و آمریکا با مشکلات اقتصادی وسیعی دارند دست و پنجه نرم می کنند. در حال حاضر بیکاری و رکود اقتصادی در اروپا بسیار سنگین است. درنتیجه تقاضا پایین آمده است. اروپایی ها و آمریکایی ها تا سال 2008 هرچی در می آوردند عادت داشتند که مصرف کنند، اما پس از بحرانی کاهش اعتبارات بانکی دراقتصاد آمریکا، آمریکائی ها متوجه شدند که بیکار شدند و بی پول و پس اندازی ندارند تا مدتی با آن سرکنند.این موضوع باعث شد تقاضا برای کالا و خدمات پایین بیاید. همان طور که تقاضا برای مصرف پایین آمد،کارخانه ها هم چون مشتری نداشتند کمتر تولید کردند. این اتفاق منجر به رکود شد، رکودی که در حال حاضر ما نیز با آن مواجه هستیم.
برخی از کارشناسان با توجه به مدت طولانی پایین شدن کاهش بهای نفت معتقدند که دوران اقتصاد نفتی به سر آمده است. نظر شما در این باره چیست؟
تحلیل های گوناگون حاکی از آن است که دوران تاثیر گذاری نفت خام دراقتصاد به پایان رسیده است و بنظرنمی رسد قیمت نفت خام درطول دو تا سه سال آینده بیشتر از 50 دلاردر هربشکه باشد و چنانچه قیمت به حد 50 دلار درهربشکه هم برسد- کما اینکه در ماه های اخیر تجربه شده است- قیمت پایداری نیست . بنابراین به نظر من تا زمانی که تولید کنندگان و صادرکنندگان عمده نفت خام عضو اوپک و غیر اوپک به این نتیجه نرسیده باشند که باید سطح تولید و عرضه نفت خام را کاهش دهند، روند قیمت ها رو به نزول خواهد بود. زیرا ، بدلیل تولید و عرضه نفت خام در سطح نسبتا بالا، انبارهای ذخیره نفت آنقدر پر شده که جایی برای انبار کردن نفت خام بیشترندارند .حتی نفت خام تلنبار شده را تولید کنندگان و صادر کنندگان و یا انبار کنندگان به ناچار در نفتکش های بزرگ روی آب نگه داری می کنند.
از سوی دیگر آمریکا با پایین نگه داشتن نرخ بهره بانکی در حال حاضر وضعیتی را برای دارندگان دلار پیش آورده است که برای حفظ ارزش و قدرت خرید دلار به ناچار دلارهای شان در خرید نفت خام انبارکردن و یا در نفت کش ها روی آب نگه داشتن سرمایه گذاری می کنند.
از سوی دیگر دولت آمریکا چاپ دلار را هم متوقف کرده است و ممکن است برای خرید نفت خام بیشتر به اندازه کافی نقدینگی دلاری نیز در بازار نباشد. دراین صورت تقاضا باز هم برای خرید نفت خام و فرآورده های نفتی به منظور نگه داری در انبارها و یا در نفت کش ها وروی آب کم خواهد شد. این کاهش تقاضا ممکن است موجب یک التهاب و بحران در بازار نفت خام و سقوط بیشتر قیمت نفت خام نظیر آنچه در سال 2008 میلادی اتفاق افتاد، بشود.
همگی باید بپذیرند که دوران نفت خام به پایان آمده و قیمت نفت تا حداقل 4 الی 5 سال آینده از 50 یا حداکثر 60 دلار بالاتر نخواهد رفت.
آیا با وجود لغو تحریم ها می توانیم در بازارهای جهانی با عربستان رقابت کنیم؟
متاسفانه در دوران تحریم ها از قطعنامه های شورای امنیت با عنوان کاغذپاره یاد کردیم و از خیلی از مسائل عقب افتادیم؛ صنعت نفت ما از نظر بروز کردن تکنولوژی برای کاهش هزینه تولید عقب افتاد. وزارت نفت برای جلب و جذب سرمایه گذاری و به کارگیری تکنولوژی های نوین برای کاهش هزینه تولید نفت خام وگاز طبیعی قرارداد های جدید نفتی را تعریف کرده است که آنهم با مشکلاتی مواجه شده است.
نگاهی به هزینه تولید نفت وگاز در کشورما درمقام مقایسه با عربستان و سایر کشورهای عضو اوپک و غیر اوپک نشان می دهد که اگر به فوریت چاره ای نیاندیشیم نمی توانیم در بازار رقابت کنیم و بطور خودکار سهمی در بازار نخواهیم داشت که هیچ سهمی هم که داریم دیگران بدست خواهند گرفت. از جمله تکنولوژی هایی که باید مورد توجه قرار می گرفت، استفاده از انرژی های جایگزین بود و هست . مشکل ما این است که برای استفاده ازتکنولوژی تولید انرژی مثلا" خورشیدی باید وابسته به کشورهای دیگر بشویم.
در ماه های پایانی 2016 می توان انتظار تغییری درقیمت های نفت داشت؟
از یک اقتصاددان انگلیسی نقل شده است که گفته شما پول یک کشوررا بدست من بدهید و دیگر مهم نیست که درآن کشور چه کسی حاکم است. از سال 1973 که عربستان قبول کرد پول نفت با دلار آمریکا پرداخت شود و بعد در سال 1975 اوپک پذیرفت که پول نفت با دلار آمریکا پرداخت شود. این واشنگتن بود وهست که درباره اقتصاد کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت خام تصمیم می گیرد. یادتان باشد در دو یا سه سال آخر دولت دهم دراقتصاد ما بدون اینکه مسئولین آن زمان دلواپس باشند سیاست های پولی بانک مرکزی منجر به این شده بود که ریال دیگر ارزشی نداشت و وقتی ما برای خرید به بازار می رفتیم و قیمت همه چیز با دلار تعیین می شد و بالا میرفت فروشندگان کالا از مشتری ریال قبول نمی کردند و دلار طلب می کردند.
بی انصافی است که نگوئیم دولت یازدهم با تحمل همه سختی ها وسکوت دربرابر نامردی ها توانست ریال را دراقتصاد کشور معتبر کند. من تردیدی ندارم که بزودی شاهد افزایش قدرت خرید ریال در برابر دلار خواهیم بود و این بار این ارزش دلار است که در برابر ریال سقوط خواهد کرد. برای تحقق این موضوع باید همه کمک کنیم که اقتصاد مقاومتی موفق شود. متاسفانه درکشور ما چون دولت را مردم انتخاب می کنند هرمشکلی که مردم با آن متوجه می شوند به گردن دولت می افتد. درحالیکه دولت یک بخش از کل نظام است و نقش قوه قضائیه و مقننه را مردم کمتر متوجه می شوند.
یعنی قوه قضائیه چه نقشی می تواند ایفا کند؟
ببینید اخیرا" قوه قضائیه اعلام کرد که صدها کارچاق کن که قوه قضائیه را بدنام کرده اند شناسائی و دستگیرشده اند. قوه قضائیه باید کمی تحمل انتقاد به ویژه انتقاد سازنده از خودش را بالا ببرد و به این مهم توجه کند که بدلیل نداشتن یک مدیریت مناسب قرن بیست ویکمی درروش رسیدگی به کارقضائی درمحتمع های قضائی که اکثرا هم در ساختمان های نامناسب مستقر هستند تولید کننده کارچاق کن است. می پرسید چگونه ؟ شما به مجتمع های قضائی مراجعه کنید. قاضی دراتاق یعنی یک محیط کاری که ازنظر گرمائی و یا خنک کردن و غیره مناسب نیست دارد به دعوا رسیدگی وقضاوت می کند. مدیر دفتر ، بایگان و دادورز دریک جای تنگ نشسته اند و اصحاب دعوا هم دارند با هم سروصدا می کنند کمد های پرونده ها و...از همه مهمتر درآن مجتمع یک تسهیلات دستشویئ مناسب و ...وجود ندارد باید کار کنند. از همه مهمتر برای کوچکترین کار و امضاء مدیر دفتر می گویند باید قاضی دستور بدهد که واقعا" نیاز بدستورقاضی نیست که دها بار درطول رسیدگی به پرونده حواس قاضی پرت می شود و....گرفتن فتوکپی از پله ها بالا و پائین رفتن ها و...آنوقت است که مراجعه کننده سردرگم می شود. یا باید هزینه زیادی بدهد به یک وکیل که می داند چه کند ویا بیرون مجمتمع کارچاق کن ها به سراغ اش می آیند.
به یک وکیل گفتم شما که میدانید این کار را با تعریف یک روش ساده اداری و دستورالعمل نوشتن برای کارمند قضائی و ارباب رجوع حل می شود چرا پیشنهاد نمی دهید ؟ پاسخ جالبی داد و گفت اگر این روش ها که شما می گویید تعریف شود وکار آسان شود مردم حاضرند وکیل بگیرند؟ تاره ما وکلا وقتی سروکارمان هرروز با قوه قضائیه است بعضی وقت ها خودمان سردرگم می شویم. بااین وضع قوه قضائیه شما فکر می کنیدکسی برای سرمایه گذاری به ویژه درصنعت نفت و انرژی کشور تحمل خطرات می کند که بیاید و قراردادهای جدید نفتی را امضاء کند؟
یعنی فکر می کنید،موانعی که ازآن یاد کردید برای اجرای قراردادهای نفتی سد ایجاد می کند؟
ببینید، قوه مقننه به جای اینکه قبول کند مشکل اصلی کشور ما نادرست اجرا شدن قانون خصوصی سازی ها به ویژه درصنعت انرژی کشور است ونداشتن یک قانون جامع وکلان برای صنعت انرژی کشورمشکل عمده است درباره قراردادهای جدید نفتی به نحوی برخی از نمایندگان صحبت می کنند که برای کارشناسان این تصور پیش می آید که آنها از زبان اصحاب ثروت وقدرتی سخن می گویند که درطول یک دهه اخیر صنعت نفت را چاپیدند و می خواهند بعنوان اینکه ما می توانیم خودمان این کارها را بکنیم قرارداد ها را بدست بگیرند و بعد خودشان بروند با خارجی های مشارکت کنند.
درست مثل پروژه هائی که درداخل کشور اجرا شد آن ها مناقصه ها را می بردند شاید هنوز هم همینطور باشد و بعد باقیمتی بالاتر به مجریان دیگری می سپردند. نگاهی به هزینه تولید گاز طبیعی در فاز های مختلف پارس جنوبی نشان می دهد که کار را هم چقدرگران تمام می کنند. اگر آتش سوزی های اخیر در برخی از مجتمع های صنعتی مرتبط با صنعت نفت کشور و غیره خوب بررسی شوند خواهیم دید مثلا" شیری که باید با گواهی استانداردی نصب شده باشد گواهی استاندارد را دارد (به احتمال قوی گواهی جعلی) اما این شیر آن شیری که باید باشد نیست وبرای آن مثلا سه هزار دلار پول گرفته اند ولی یک شیر سی دلاری ممکن است تحویل داده باشند.
الان هم از هرکسی سئوال شود می گویند چه کنیم دردوران تحریم قاچاقی وارد کردیم. ولی این چپاول ها که به خودی خودمیلیارد ها دلار از جیب ملت بردند با این صدمات هم صدها میلیون دلار ضرر به کشور وارد کردند. قوه مقننه ناظر است برکار قوه مجریه وقوه قضائیه ولی آیا به وظیفه خود تاکنون خوب عمل کرده است؟
ما رای دهندگان به ویژه به آنهائی که درلیست امید رای ملت را گرفتند باید درحوزه های انتخابیه خودشان به مردم پاسخگو باشند که برای همه کشور چه می کنند و چرا درمجلس چنین گفتند وچنان کردند. البته بحث دراین باره وقت دیگری را می طلبد.
بورس های انرژی چقدر می توانند در تعیین قیمت نفت موثر باشند؟
درسال 2008 همه قبول کردند که بورس های انرژی نقش مهمی درصعود بی دلیل و سقوط قیمت نفت داشتند. درحال حاضر هم دول غربی درحال تعریف قوانین و مقرراتی هستند که این بورس ها و بانک ها را بیشتر تحت نظارت داشته باشند که به اقتصاد کشورلطمه وارد نکنند.
در بورس ها که نفت، فرآورده های نفتی وگاز طبیعی درآنها بعنوان یک کالا معامله می شود بیشتر بازار های پولی ومالی هستند تا بازارهای اقتصادی. به همین دلیل درقیمت ها دستکاری می کنند و این دستکاری کردن آنها هم ثابت شده است. بورس ها کاری به اقتصاد پایه مرتبط با میزان عرضه و تقاضا ندارند بیشتر براساس شایعه سازی ها و نظیر آن تمرکز دارند.
مثلا" دردورانی که قیمت نفت دردولت نهم و دهم بالا بود یادمان باشد این بورس های روی مصاحبه های مرتبط با بسته شدن تنگه هرمز خیلی کار می کردند و قیمت ها را بالا و پائین می بردند. البته این برای کسانی که آن مصاحبه ها را می کردند نتیجه داشت و درآمد خوبی داشتند.
موسسه آموزشی و پژوهشی اتاق بازرگانی ایران وموسسه پژوهش درمدیریت وبرنامه ریزی دانشگاه تهران ویک شرکت اسکاتلندی طرحی را تعریف کرده اند که درچارچوب آن بتوان تعریف جدیدی از نفت وگاز وانرژی(برق) ارائه داد که به جای درنظر گرفتن انرژی بعنوان یک کالا تعریف نوینی ایران به جهان ارائه دهد تحت عنوان اینکه انرژی یک کالا نیست بلکه انرژی فرآهم آورنده خدمات است. یعنی مسافر وکالا حمل می کند چراغ روی دیوار را روشن می کند. ماباید برای قراردادهای جدید و ساختار نوین صنعت انرژی کشور از سرچاه نفت وگاز تا چراغ روی دیوار برنامه ریزی کنیم.
ابعاد پنهان آثار تحریم ها در صنعت نفت
محمود خاقانی گفت:« همگی باید بپذیرند كه دوران نفت خام به سرآمده و نفت حداقل 4-5 سال آینده از 50 یا حداكثر 60 دلار بالاتر نخواهد رفت.»
۱۳۹۵/۶/۱۵