سعيد قاسمي در نامه اي به روزنامه اعتماد مطلب منتشر در اين روزنامه را تكذيب كرد.
متن تكذيبيه به شرح ذيل است:
مدیرمسئول محترم روزنامه اعتماد - جناب آقای الياس حضرتي
پیرو مطلب درج شده در روزنامه اعتماد شماره 2470چهارشنبه بيست و پنجم مردادماه 1391 با عنوان " سعيد قاسمي مسووليت برهم زدن سخنراني ناطق نوري را پذيرفت" كه حاوي مطالب متعدد كذب ، افتراء ، تهمت و تشویش اذهان عمومی نسبت به اينجانب مي باشد لذا ضروري است جوابیه ذیل را طبق ماده 23 قانون مطبوعات در صفحه اول روزنامه با همان قلم و فضا و جایگاه و تیتر تعیین شده به چاپ رسانید. پر روشن است كه در صورت استنكاف آن جريده از اين امر اين جانب استفاده از حقوق قانونی خود در شکایت از آن جریده را به دادگاه مطبوعات بر خود فرض می دانم .
با تشكر
سعيد قاسمي 1/6/91
یکم. آنکه روزنامه اعتماد در درج اخبار کذب و بی سند و نیز خبر سازی بر علیه این جانب مسبوق به سابقه بوده و این اول بار نیست که این جریده کذائی اتهامات و اکاذیبی چند را بر علیه بنده منتشر می سازد اما بشدت معترفم که این بار این روزنامه در این مسیر شمشیر را از رو بسته و به سیم آخر زده است و چنان افسار گسیخته به این کار مبادرت ورزید که موجب تحیر و شگفتی بنده گردید و البته مایه ی امیدواری، که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
و اما اتهامات و اکاذیب آن خبر/ تحلیل کذبِ کذایی.
دوم. و اما درباره تهمت اصلی تان مبنی بر پذیرش مسئولیت بر هم زدن سخنرانی مراسم احیاء جناب ناطق نوری. این تهمتتان آن همه سخیف و مضحک است که نیازی به پاسخ به آن نمی بینم. چنانچه در دیدار روز عید فطر در حسینیه امام خمینی ( ره) در محضر رهبر بزرگوار انقلاب و خلف صالح حضرت روح الله ( ره) وقتی به طور تصادفی با جناب آقای الیاس حضرتی رودررو شدم و برادر بزرگوارم سردار نجات را به قضاوت و حکمیت فراخواندم که برادر عزیز ! که وقتی در شب قدر توفیق پابوسی حرم ثامن الحجج (ع) را نیافته ام و در اثر کسالت مزاج مراسم احیاء را در منزل نگه داشته ام چگونه طی الارض نموده و در مشهد چنان کنم؟! از سیمای آقای حضرتی می شد خواند که دانسته بود با این تهمت مضحک خود را به چه مخمصه ای افکنده است و در برابر پرسش های مکرر بنده هیچ پاسخی برای عرضه نداشت جز سیمایی شرمسار که البته شرح گفتگوی ما در این دیدار بماند برای بعد. جالب آنکه در همان دیدار عیدانه بیت رهبری چه بسیار چهره های غریبه و آشنای حزب اللهی که از کار نکرده بنده کلی تقدیر و تشکر نمودند و تا من بیایم نسبت به اصل ماجرا توجیهشان کنم با یک دست مریزاد خداحافظی کرده و رفته بودند! آری عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
من هر چه گشتم تا میان صغرای بر هم خوردن سخنان ناطق نوری وکبرای سخنان ناقص درج شده خودم در این خبر/تحلیل ربطی بیابم، تا توجیه کننده تیتر کذایی پذیرش مسئولیت این برهم خوردن از جانب خودم باشد نیافتم. تنها چیزی که دریافتم تیتری بود که نه تنها در متن دیده نمی شد حتی قابل هم استنتاج نبود. والله که دستان سوفسطائیان باستان و بزرگ ایشان جناب پروتاگوراس را یک تنه از پشت بسته اید! نور ببارد بر قبور همه شان که سزاوار است تا در مکتب روزنامه نگاری تان سفسطه و مغالطه را دیگر بار درس آموزی کنند!
البته بر اعتماد و دیگر مطبوعات زنجیره ای حامی فتنه سبز 88 حرجی نیست.چه اینکه به یمن درس آموزی در مکتب روزنامه نگاری BBC فارسی و رویترز و ... سبک روزنامه نگاری انگلیسی را به خوبی آموخته اید و حالا دارید درس پس می دهید. این را همان روز 23 مرداد که خبرنگار روزنامه تان برای مصاحبه تماس گرفت و چیزی عایدش نشد به او گوشزد کردم. برایم مسلم است که اگر از آن گفتگوی کوتاه چیزی عایدتان می شد و یا تن به مصاحبه داده بودم لازم نبود تا رنج و زحمت این افتراء بزرگ را به جان بخرید و به دروغ، کار نکرده را به بنده افتراء ببندید ( خوشحال خواهم شد تا متن آن گفتگو را منتشر کنید) . هنوز هم پس از گذشت سه سال عکس صفحه اول روزنامه اعتماد را در فردای روز قدس سال 88 فراموش نمی کنم. تصویری از دوستان سبزی روزه خوارتان که بطری آب به دست و شعار ابلیس شاد کن " نه غزه ، نه لبنان" بر لب، که خواسته بودید با فتوشاپ و دیگر حقه های رایانه ای آنها را چند برابر رقم واقعی شان نشان دهید. آری بر شما حرجی نیست که اساس مکتب روزنامه نگاری تان بر دروغ و تحریف و تهمت استوار است.
جالب آنکه حالا امروز شما دایه مهربان تر از مادر شده اید و دلسوز نظام و آقا. دیروز که در فتنه 88 هم پالکی هایتان که دعوی خط امام داشتند، شمشیر بر روی اصل 110 قانون اساسی کشیدند و و روزه خواران تان در روز قدس شعار صهیون شاد کن سر می دادند کباده کش میدان و آتش بیار معرکه بودید و حالا ... سیاست شما و روزنامه کذایی شرق و دیگر هم پالکی های مطبوعاتی تان ا امروز ملکوک سازی عمارهای حضرت سید علی است و ایجاد دو قطبی های کاذب باب پسند شما از قماش همان جمله آخر خبر کذایی تان. " درگیری افراطیون با اعتدالیون" و لابد شما هم که در روزگار فتنه 88 کباده کش جمل سبز موی فتنه بودید اعتدالیون هستید و ما؟ برای روزنامه ای با کارنامه مشعشع در روزگار فتنه که البته دو بار هم به خاطر آب ریختن به آسیاب دشمن توقیف شده است ادعای جالبی است.
سوم. الحق والانصاف که در دروغ سازی و تحریف گری ید طولائی دارید. یکی از مصادیقش همین آسمان ریسمان کردن های مرتبط با ماجراهای ناطق نوری و گشت القارعه و خصومت حزب الله با ایشان و هکذا. روز روشن تاریخ همین سه دهه انقلاب را گِل می مالید و تحریف می کنید و یک بطری دلستر هم روش. تاریخ انقلاب که هنوز هم شاهدانش زنده اند و نه تاریخ محمد علی شاه . تاریخ انقلاب را مطابق امیال و مقاصد کثیف سیاسی تان تحریف می کنید. مگر همین انصار حزب الله نبود که در سال 1376 تمام قد خود را خرج جناب ناطق نمود؟ جناب حضرتی که باید خوب یادش باشد. خوب این چگونه عداوت و خصومتی است که در سال 76 موجب شد تا انصار حزب الله همه جوره برای آقای ناطق مایه و آبرو بگذارد؟ چرا تاریخ را آنگونه که دوست دارید روایت می کنید و دروغ و تحریف می کنید؟ ما که البته می دانیم مواضع و رفتارهای سیاسی جناب ناطق بعد از فتنه 88 به گونه ای بوده است که آب از لب و لوچه شما و هم پالکی هایتان روان کرده است و لذا نزدیکی رقیبان دیروز و دوستان امروز نه برایمان تعجب آور است و نه نگران کننده.
چهارم. اما درباره جناب ناطق. مواضع بنده همان بود که البته متأسفانه روزنامه ایران و شما هر دو ناقص و ابتر درجشان نمودید. آقای ناطق نوری برای ما از زمره ساکتین فتنه و خواص مردود است که نیازمند بازنگری جدی در راه و مسیر و مواضعشان هستند و باید بدانند که مسئولیت در دفتر رهبر بزرگوار انقلاب نه تنها برای ایشان مصونیت نمی آورد که مسئولیتی مضاعف است و باید که بیش از پیش مراقب خود باشند جه اینکه به فرموده حضرت امام ( ره ) به آیت الله منتظری : " تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام". و الحمدالله مردم دیگر پس از فتنه هوشیارتر و بیدارتر از آنند که به صرف سوابق انقلابی و وابستگی به بزرگان به کسی چک سفید امضاء بدهند. دیگر آنکه بر خلاف نوشته شما بنده بسیار خوشحال خواهم شد تا جناب ناطق یکبار دیگر هم چون سال 76 در وزن کشی سیاسی/انتخاباتی بزرگ سال 1392 شرکت جسته تا وزن حقیقی ایشان نزد ملت ایران روشن گردد.
البته توصیه دوستانه ای هم به جناب حضرتی! برادر آخرت خود را برای دنیای دیگران تباه مکن. عمر خود را پای کسانی صرف نکن که از شما پله ای ساخته اند برای بالا رفتن خود و زمین زدن شما. واقعاً چه نسبتی است میان شما و این جماعت ؟ آقای حضرتی می توان این دو روز آخر عمر را سالم تر زندگی کرد و راحت تر مرد. ولله العزه و لرسوله و للموءمنین .
ما گرچه از شکوه کسی کم نمی کنیم گردن جز برای خدا خم نمی کنیم
اهل صراحتیم و در این روزگار تلــــخ لبخند گنگ و گریه مبهم نمی کنیم
در این کویر تفته اگر داغ هم شویم خود را ذلیل منّت مرهم نمی کنیم
خون می خوریم و با گذر از خون دیگران شوکت برای خویش فراهم نمی کنیم
آلوده گر شود به غباری ز منّتی حتی نظر به کوثر و زمزم نمی کنیم
ای سیب های شیطنت آلود! گم شوید ما اقتدا به حضرت آدم نمی کنیم
تكذیبه سعیدقاسمی به روزنامه اعتماد
سعید قاسمی در نامه ای به روزنامه اعتماد مطلب منتشر در این روزنامه را تكذیب كرد.
۱۳۹۱/۶/۴