شفافیت، امروز دوای دردها و مشکلات ما در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... است. دولت اگر در این مسیرگام برندارد، کارآمدی خود برای انجام وعده و وعیدهای انتخاباتی در دور دوم را زیر سوال خواهد برد و ممکن است مردم در اقبال، به روحانی تردید کنند. مردم خواهان شفافیت در مقولات زیر هستند. 1- پرداخت حقوقهای غیرقانونی در دولت یازدهم خشم مردم را برانگیخت، به طوری که شعار مرگ بر غارتگر بیتالمال در نماز جمعه تهران و نماز های جمعه سراسر کشور دارد به صورت یک شعار ملی درمیآید. پس از گذشت 4 ماه از افشای فیشهای نجومی هنوز یک مدیر نجومی از طریق مکانیزمهای حقوقی محاکمه، مجازات و به افکار عمومی معرفی نشده است.دولت اقداماتی برای بازگشت حقوقها وفق قانون مدیریت خدمات کشوری و قانون نظام هماهنگ کارکنان دولت انجام داده است، اما توضیح نداده مقصر این پرداختهای غیرقانونی و بیانضباطی در مالیه عمومی کیست؟
متاسفانه مجلس که باید از طریق دیوان محاسبات متجاوزین به بیتالمال را مورد تعقیب قرار دهد، در این سکوت با دولت کاملا هماهنگ است.
2- موضوع قراردادهای نفتی هم پس از گذشت 4 ماه همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. معلوم نیست به چه دلیل پس از 100 سال دانش فنی نفت، ما نیاز داریم کمپانیهای نفتی انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی برای اکتشاف و تولید نفت به ایران بیایند. برخی از این کمپانیها شاگرد و تکنیسین مهندسان و متخصصان ما هم محسوب نمیشوند.
معلوم نیست وزارت نفت که همهساله نیمی از درآمد نفت را به عنوان وجوه در اختیار به بهانه سرمایهگذاریها متعلق به خود میداند، اصرار به سرمایه گذاری خارجی برای این قراردادها دارد.
اکنون متخصصان ما در عمق آبهای خزر به نفت رسیدهاند، چرا در میادین مشترک خلیج فارس همین کار را نمیتوانند انجام دهند؟!
چرا این امتیازات را به کمپانیهای غربی میخواهند بدهند که در گذشته بیسابقه بوده است. چرا مردم از طریق مجلس نباید از متن قراردادهای نفتی مطلع باشند؟
3- موضوع پذیرش «افایتیاف» یک چشمبندی دیگر از عدم شفافیت است. چرا کسانی که به بهانه «افایتیاف» دم از شفافیت میزنند، خود حاضر نیستند بگویند چقدر حقوق میگیرند، کرکره شفافیت در درون را پایین کشیده و میخواهند شفافیت مالی در بیرون را به بهانه عبور از تحریمهای بانکی عملیاتی کنند؟
شفافیت مالی ایران در بیرون فقط برای رونمایی کمکهای ایران به مقاومت اسلامی است. دولت همواره کمک به حماس و حزبالله و دیگر نیروهای مقاومت در منطقه را انکار نکرده و این امر پنهانی نیست. هم ما میدانیم و هم دشمن. اگر این کمکها نبود، ما با داعش به جای اینکه در عراق و سوریه و یمن بجنگیم، باید سنگرهای آنها را درون خاک خود در کردستان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و... درهم میکوبیدیم.
موضوع «افایتیاف» شفافیت برای این کمکها نیست، قطع آنهاست، والا ما قانون پولشویی و... را در گذشته تصویب کردهایم. آنچه امروز مورد مناقشه است، مسئله خودتحریمی است که زیر پوست اجرای «افایتیاف» دارد عملیاتی میشود.
4- اوضاع در حوزه فرهنگ هم به همین منوال است. به بهانه برگزاری کنسرت نوعی ولنگاری فرهنگی ترویج و تبلیغ میشود. همین رویکرد در دانشگاهها با برگزاری اردوهای مختلط دنبال میشد. با آن که کمتر از یک درصد کنسرتها آن هم نه به دلیل محتوای کنسرتها، بلکه حواشی آن توسط نیروهای انتظامی یا عکسالعمل مردم تعطیل شد و اعتراض برخی مقامات دولتی را برانگیخت، چرا در این مورد اعتنایی به نظر مراجع، علما و ائمه جمعه در صیانت از ارزشهای اسلامی و انقلابی نمیشود؟
اصرار دولت برای دفاع از این جماعت یک درصدی و نادیده گرفتن حقوق 99 درصدی مردم برای چیست؟5- ایران و انگلیس روابط خود را در سطح سفیر ارتقا دادند. دولت باید در این مورد از مجلس استمزاج میکرد و قانون مجلس را در این باره نادیده نمیگرفت.سفارت آمریکا در تهران تعطیل است، اما آمریکایی نیازهای اطلاعاتی خود را از طریق سفارت انگلیس و فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی تامین میکند. سفرای انگلیس و فرانسه سوابق ممتد اطلاعاتی و امنیتی دارند و متخصص در جنگ نرم هستند. سفارتخانهها یک مشت جاسوس را در کشور رها کردهاند که گاهی سر و صدای آن در برخی اخبار رسانهها شنیده میشود. دولت در پذیرش و عدم پذیرش نمایندگیهای خارجی اختیاراتی دارد، چرا از این اختیارات استفاده نمیکند؟ آمریکاییها سفیر معرفی شده دولت یازدهم برای سازمان ملل را برخلاف همه قوانین بینالمللی نپذیرفتند و او را به خاک آمریکا راه ندادند، چرا ما مطابق کنوانسیونهای جهانی که میتوانیم وقتی عنصر نامطلوبی را تشخیص دادیم، به کشور راه ندهیم؟داد مردم از مماشات با عربستان و برخی کشورهای عربی همجوار که گاهی پارس میکنند، درآمده است، چرا دیپلماسی عمومی ما در این مورد حرفی برای گفتن ندارد؟مراجع عظام تقلید در پیامهای خود به مناسبت فاجعه منا از دیپلماسی ضعیف دولت در این باره گله دارند، چرا دولت در نوع مناسبات خود با برخی کشورها بهویژه دولتهای متخاصم شفافسازی نمیکند؟
6- سخن آخر اینکه عدم شفافیت از روز اول در مورد وعده برچیدن تحریمها در مذاکرات هستهای ظهور کرد. محرمانه تلقی کردن مذاکرات، دوپهلونویسی در برجام و قبول ابهامات و... کار را به جایی رساند که به قول رئیس جمهور مبنی بر این که «هیچ قراردادی را امضا نمیکنیم مگر اینکه همان روز همه تحریمهای ظالمانه برداشته شود» عمل نشد. امروز ما در پیچ و خم دیپلماسی التماس گرفتار شدهایم. از قراردادهای نفتی و «افایتیاف» انتظار معجزه داریم. شفافیت امروز دوای درد عدم اقناع افکار عمومی است.
دولت به طور اجتنابناپذیر باید به این سمت حرکت کند و از حاشیهسازی و متهم کردن منتقدان دلسوز بپرهیزد.
شفافیت
محمدكاظم انبارلویی
۱۳۹۵/۶/۲۳