نسخه چاپی

رسول خادم در ورزش ما بي‌نظير است

تنها آرزوی ورزشی كه در دل بنا مانده است

عکس خبري - تنها آرزوي ورزشي که در دل بنا مانده است

محمد بنا صبح دوشنبه ایران را ترك می‌كند تا پس از ده سال تنها دخترش را ببیند. او می‌گوید:كشتی خیلی افتخارات به دست آورد كه لذت‌بخش بودند. قهرمان المپیك، قهرمان جام‌جهانی و قهرمان آسیا شدیم اما فقط قهرمانی جهان توی دلم ماند. در این دو سه سال هم حتی می‌توانستیم بر سكوی نخست جهان بایستیم. در دانمارك و استانبول می‌توانستیم این كار را انجام دهیم.


به گزارش نما، موفق‌ترين سرمربي ورزش ايران كه شاگردانش در المپيك نتيجه‌اي تاريخي رقم زدند، پيش از ترك ايران در گفت و گو با ایسنا اظهار كرد: به دوبي مي‌روم تا دخترم را ببينم. تصميمم در مورد تيم ملي همان بود كه قبلا گفتم. اما شب گذشته رئيس جمهور دستور داد كه بمانم. مهمتر از بودن يا نبودن محمد بنا، تكليف فدراسيون است و بايد انتخابات آن برگزار شود. در حال حاضر فدراسيون وضعيت خوبي ندارد و بلاتكليف است. وزارت ورزش بايد زودتر تكليف فدراسيون را مشخص كند و انتخاباتش را برگزار كند. بودن يا نبودن بنا زياد فرقي نمي‌كند. با بودن آدم‌هاي بزرگي مثل رسول خادم كشتي مي‌تواند راهش را به درستي برود و بيشتر از محمد بنا به اين ورزش كمك كند.

وي ادامه داد: بعضي‌ها كه بيرون هستند مي‌گويند محمد بنا حرف از رفتن مي‌زد چون دنبال نازكردن بود اما اين‌طور نيست. من به سقف آرزوهايم رسيدم. محمد بنا تا ابد زنده نيست و شرايط سني‌ام طوري است كه شايد نتوانم در آينده كار كنم. البته مهمترين افتخار براي من كار كردن در كشتي است اما آينده را هيچ‌كس نديده است.

بنا در پاسخ به اين سوال كه آيا جدا شدن از كشتي برايتان آسان است؟ گفت: جدا شدن از كشتي خيلي سخت است اما من مي‌توانم در يك باشگاه هم در ابعاد كوچكتر هم ثمره داشته باشم. همه ياد گرفته‌ايم سريع تيم ملي را نشانه بگيريم اما در باشگاه‌ هم مي‌شود تجربيات را در اختيار شاگردان قرار داد. البته شايد شرايط زندگي‌ام هم مهم است. من هم زندگي دارم. 10 سال است دخترم را نديده‌ام. اين ديدار برايم احساس دوباره مي‌آورد. شايد مجبور شوم بروم شايد هم نروم و در ايران بمانم. آينده نشان مي‌دهد كه چه اتفاقي مي‌افتد اما جدا شدن از تيم ملي برايم خيلي سخت است. البته بچه‌ها ديگر مسير را شناخته‌اند و با همان انگيزه قبلي به كارشان ادامه مي‌دهند. براي ادامه كار در تيم ملي بايد شرايط جديدي ايجاد شود. حالا ديگر همه از كشتي فرنگي انتظار دارند و با اوضاع و امكانات سابق نمي شود تيم ملي را به جلو برد.

سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي در پاسخ به اين سوال كه آيا آرزوي ديگري در كشتي براي شما باقي مانده است؟ گفت: كشتي خيلي افتخارات به دست آورد كه لذت‌بخش بودند. قهرمان المپيك، قهرمان جام‌جهاني و قهرمان آسيا شديم اما فقط قهرماني جهان توي دلم ماند. در اين دو سه سال هم حتي مي‌توانستيم بر سكوي نخست جهان بايستيم. در دانمارك و استانبول مي‌توانستيم اين كار را انجام دهيم. ان‌شاءالله اين جوانان در مسابقات جهاني 2013 كار را تكميل مي‌كنند. پشتوانه هم داريم و نيروي خوب و عالي وجود دارد. در سال 2013 تيم ما بايد قهرمان جهان شود.

بنا به مراسم تجليل از قهرمانان اشاره كرد و گفت: حق مربيان من در اين مراسم ادا نشد و تنها دلخوري ام به اين موضوع بر مي گردد. كادر فني من بيشتر از خود من زحمت كشيده اند. آنها پس از بازي هاي آسيايي 60 سكه جايزه گرفتند اما حالا پس از چند سال كار شبانه روزي و قهرماني در المپيك تنها 20 سكه جايزه گرفته اند.

بنا در مورد مقايسه نتايج كشتي آزاد با فرنگي و همچنين برخي انتقادات از كشتي آزاد گفت: اين انتقادات كارشناسانه نيست، نتيجه شگفت‌انگيز كشتي فرنگي، عملكرد وزنه‌برداري و تكواندو را هم زير سوال برد اما اين درست نيست. نتايج چند دوره اخير تكواندو و وزنه‌برداري را بررسي كنيد. در اين سالها دو آدم استثنايي به نامهاي حسين رضازاده و هادي ساعي داشتيم. اينها آدمهاي خود ساخته بودند و اگر اين دو استثناء را بيرون آوريم ببينيد وزنه‌برداري و تكواندو در گذشته چه نتيجه‌اي گرفته‌اند. براي من اين چند ماه حضور در كنار رسول خادم يك افتخار بود. او چه از نظر مديريتي و چه از نظر دانش كشتي بي‌نظير است.

وي ادامه داد: در اين سالها منصور برزگر، محسن فرح‌وشي، غلامرضا محمدي، محسن كاوه و خيلي‌هاي ديگر براي كشتي آزاد زحمات زيادي كشيدند و كارهاي بزرگي انجام دادند اما كشتي آزاد ايران در اين چندساله تا به حال اينقدر بدشانس نبوده است و بدترين قرعه‌ها هم نصيب اين كشتي‌گيران شد. مقوله المپيك با مسابقات جهاني كاملا جدا است و اما و اگرهايي كه مطرح مي‌شود كه مثلا كادر فني آزاد يا مهماندوست عوض نمي‌شدند، فلان نتيجه را مي گرفتيم، همه اما و اگرهاي پس از برد و باخت است اما هيچ‌كدام از اين ادله‌ها مطلق نيستند.

بنا همچنين گفت: اگر پاي يزداني آنطور نمي‌شد در هر فصل چهار مدال مي‌گرفتيم كه يكي از آنها طلا بود و اين نتيجه‌اي بسيار خوب به حساب مي‌آمد. تنها نقطه سياه كشتي آزاد مهدي تقوي بود كه باخت او به روان او برمي‌گردد. وقتي معلوم شد كه مسابقات او 8 صبح انجام مي‌شود مي‌گفتم كه اگر تمام روانشناسان دنيا را بياوريد نمي‌توانند او را از نظر رواني آماده كنند چون تقوي 10 سال عادت دارد 11 صبح بيدار شود. باخت تقوي تقصير هيچ‌كس نيست. يزداني هم به خاطر آسيب‌ديدگي مدال طلا را از دست داد. البته او كشتي‌گيري با اخلاق خاص است. وقتي آسيب ديد بايد مي‌گذاشت پايش را ببندند و با زانوبند كشتي بگيرد اما خودش نگذاشته است.

بنا در ادامه گفت: رسول خادم در ورزش ما بي‌نظير است كه حفظ او به كشتي ايران شخصيت مي‌دهد. كميل قاسمي تا شش ماه پيش كجا بود كه حالا مدال المپيك گرفته و اگر قرعه تايمازوف به كميل مي‌افتاد آنگاه چه مي‌شد يا اگر قرعه كوبايي با تقوي برعكس بود شايد تقوي هم طلا مي‌گرفت. روي احسان لشگري آنقدر از لحاظ رواني كار كردند و او را بالا بردند كه چنين كشتي‌هايي گرفت. حالا اگر كشتي آزاد كمي شانس داشت خادم حالا بهترين مربي مي‌شد اما حالا كه بدشانسي آورده‌اند از او انتقاد مي‌كنند كه اين انتقادها درست نيست.

سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي در پاسخ به اين سوال كه كدام مدال‌هاي كشتي در المپيك به دلتان چسبيد گفت: عين شش مدال كشتي مثل گوشت چسبيد به تنم اما اين وسط دلم براي دو سه نفر سوخت. اگر شرايط تقوي را كنار بگذاريم دلم براي رضا يزداني سوخت كه در يك قدمي طلا آسيب ديد و يا سعيد عبدولي كه حق او را خوردند و حبيب‌الله اخلاقي كه خيلي زحمت كشيده شده بود.

وي ادامه داد: در چند ماه اخير متاسفانه حريفان تمريني اخلاقي خالي شدند، نعمت‌پور اردو را ترك كرد و اخباري رباط پايش پاره شد. خود اخلاقي هم آرنجش آسيب ديد. در مورد باباجان‌زاده هم بايد بگويم كه او در باد مدال برنزش خوابيد و در يكي دو ماه اخير يك مقداري در تمرينات شل كرد و در مسابقه نيز به اشتباه خودش باخت.

بنا در مقايسه كشتي آزاد و فرنگي گفت: گاهي يادمان مي رود اينجا المپيك بود. گروه خادم شش ماه كنار اين تيم بود اما ما نزديك به هشت سال اين نفرات را زير نظر داشتيم، اگرچه چهارسال خادم در كشتي آزاد كار كند آن وقت است كه بايد ببينيد چطور كشتي دنيا را اسير شاگردانش خواهد كرد.

وي در مورد قهرماني حميد سوريان گفت: ما قبل از المپيك مسئوليت را از گردن سوريان برداشتيم و گفتيم هركس در تيم ملي وظيفه‌اش را مي‌داند. سوريان از نظر سطح كشتي با دنيا فرق دارد و از همه برتر است. بزرگترين حريف او خودش است. اگر او از لحاظ روحي آماده باشد و شرايط وزني مناسبي نيز داشته باشد در وضعيت ايده‌آل قرار مي‌گيرد. هر چه به المپيك نزديك شديم شرايطش بسيار بهتر شد. من قبل از المپيك به برادرانش گفتم كه حميد اگر خودش هم بخواهد ببازد نمي‌تواند و بقيه به او مي‌بازند.

بهترين مربي سال 2011 جهان به مدال طلاي قاسم رضايي اشاره كرد و گفت: قبل از اينكه در اين وزن اميرعلي‌اكبري مدال جهان بگيرد و يا بابك قرباني در رده‌هاي جهاني قرار بگيرد قاسم رضايي مدال جهاني اين وزن را داشت. او فقط به خاطر اينكه اين دو رقيب كنار رفتند ملي‌پوش نشد و مدال نگرفت بلكه واقعا شبانه‌روزي تلاش كرد. البته او پس از المپيك پكن وزنش بالا رفته بود و كمي بي‌تفاوت شده بود تا مدتي از تيم ملي دور شود اما در المپيك مزد زحماتش را گرفت.

بنا در مورد اينكه چرا پس از قهرماني اميد نوروزي حتي اجازه نمي‌دادند او روي تشك با پرچم دور افتخار بزند اما وقتي آزادكار آذربايجاني قهرمان شد تمام سران فيلا براي او دست مي‌زدند گفت: حرف اصلي را سرمايه‌گذاري مالي مي‌زند. دو نوع سرمايه‌گذاري در كشتي داريم كه يكي داخلي و ديگري خارجي است. ما اشتباه مي‌كنيم كه مي‌گوييم در هيات رييسه فيلا پشتوانه نداريم. 5 نفر هم در هيئت رئيسه داشته باشيم اما فيلا را ساپورت مالي نكنيم فايده اي ندارد. معلوم است كه براي قهرمانان آذربايجان دست مي زنند اما براي ما نه چون آنها هفت ميليون دلار به فيلا كمك كرده اند. در بازار فيلا بايد پول ميليوني وارد كنيم و با نيم كيلو پسته نمي شود. مارتينتي قبل از مسابقات المپيك به دعوت رئيس جمهور تركيه به اين كشور سفر كرد. اين مسير خوشگلي است كه فيلا در آن از نظر مالي ساپورت مي شود. يا قطر 3-4 سال است كه بدون پشتوانه كشتي، عضو هيئت رئيسه فيلا است و با حمايت مالي كاري مي كند كه مركز تمريني فيلا در قاره آسيا در اين كشور راه اندازي شود.

وي ادامه داد: البته مربيان و ورزشكاران ما آنقدر قابليت دارند كه با وجود تمام اين مسائل كشتي ايران در دنيا ثبات دارد. مثل گرجستان يا تركيه نيستيم كه يك سال سوم شويم و يكسال نوزدهم. لياقت و از خودگذشتگي كشتي گيران و مربيان باعث شده كه كشتي ايران چنين جايگاهي داشته باشد. مدال ها را ما خودمان گرفته ايم و كسي به ما مدال نداده است اما در سال 2011 كشتي گير ژاپني را مقابل روشن بايرام اف بازنده كردند تا آذربايجان مدال بگيرد و يا در المپيك پكن آبراهاميان از سوئد در اعتراض به حق خوري مدالش را به وسط تشك پرت كرد و رفت چون طلا را به ايتاليا دادند.

وي ادامه داد: اگر پيشرفت روسيه و آذربايجان را مي‌بينيد تمام اينها روي حمايت و برنامه‌ريزي مالي ارگان‌هاي كشورهايشان است، اگر از كشتي ايران نيز اينگونه حمايت شود با بزرگاني مثل رسول خادم مي‌توانيم به درجات بالا برسيم، البته اگر خادم صبر داشته باشد و از اين حرف و حديث‌هايي كه پس از المپيك در موردش مي‌زنند خسته نشود و بماند. من تجربه اين مسائل را در اين سالها داشته‌ام. اگر خادم بماند شايد دو سال ديگر كشتي آزاد ايران در دنيا آقايي كند.

بنا به باخت عبدولي اشاره كرد و گفت: مطمئن باشيد برنامه بود تا عبدولي را مقابل حريف فرانسوي بازنده كنند حالا دو داور المپيكي ما براي موقعيت خودشان حرفي مي زنند اما عبدولي را بازنده كردند. بياييد تا 10 فيلم را نشان دهم كه بقيه مثل عبدولي بارانداز زدند ولي داور خطائي نگرفته و قهرمان شده‌اند. از طرف ديگر اگر عبدولي فن را خطا اجرا كرده داور بايد كشتي را قطع كند نه اين كه او كاملا اجرا كند و تمام شود و پس از آن قبول نكنند.

وي ادامه داد: چون دو طلا داشتيم و عبدولي را اميد ديگر مدال طلاي ما در روز آخر مي دانستند، براي او برنامه داشتند و مي خواستند كشتي گير كره اي مدال بگيرد. آنها مي دانستند اگر عبدولي بالا نيايد شايد داورها هم نمي توانستند جلوي او را در مصاف با حريف كره اي بگيرند. همه ديدند كه كشتي گير فرانسه را هم مقابل حريف كره اي بازنده كردند و مدال طلا به كره رسيد. البته چون قاسم رضايي ناشناخته بود و روي او حساب نمي كردند، قاسم از آن طرف كلك زد و بالا آمد و تا به خودشان بجنبند او ديگر قهرمان المپيك شده بود.

بنا در پايان گفت: كسي سهم خواهي نكند، چه من، چه وزارت ورزش و چه كميته المپيك. موفقيت ما يك كار بزرگ گروهي بود. 70 ميليون نفر در اين پيروزي‌ها دخيل بودند و اين برد و غرور ملي مال همه است. همه مربيان شهرستاني كشور، فدراسيون و مربيان قبلي، همه و همه در آن نقش داشته اند. از كاركنان و آشپز خانه كشتي تا آن مقامات و مسئولاني كه پيام تبريك مي دهند، همه در اين پيروزي سهيم هستند، پس هيچ كس نمي تواند سهمي براي خود قائل شود.

بنا در در پايان گفت: مدتي كنار خانواده استراحت كردم و دو سه روزي به طبيعت رفتم.دوشنبه هم به دوبي مي‌روم تا دخترم را ببينم. بايد ديد در آينده چه اتفاقي مي افتد.

۱۳۹۱/۶/۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...