به گزارش نما به نقل از تسنیم، ستاد مردمی نجات آشوراده (سمنا) با مشارکت 234 سازمان مردم نهاد، پایگاه خبری و مؤسسات مطالعاتی، 21 ماه است برای بازگرداندن دولت پشت قوانین «مناطق حفاظت شده» و «ذخیرهگاههای زیست کره» تلاش میکند. بابک توتونچی، دبیرکل این ستاد نامه سرگشادهای در اختیار خبرگزاری تسنیم گذاشت که در آن مطالب مهمی نسبت به مخاطرات این ذخیرهگاه زیستی مهم کشور یادآور شده است. متن نامه به این شرح است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی
رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تقدیم احترام
آنچه مشاهده میفرمایید سخن مردم دلریشی است که بهواسطه عدم اجرای صحیح قانون، میراث طبیعی و زیستبوم سرزمینشان را در لبه پرتگاه نابودی میبینند و از دست برخی مدیران دولتی ذیربط به جنابعالی و به طریق اولی، به خداوند متعال التجا آورندهاند.
جناب آقای رئیس جمهور
طبیعت دُرّ گرانمایهای است که باید آن را به اصطلاح قدما «در میان برگ گل» نگاه داشت تا با نظم دقیق و قانون بیبدیلش ضمن تأمین مایحتاج زندگی زیستمندان، خود را «باز توانمند» ساخته و همواره بتواند به حیات خویش ادامه دهد.
لیکن با توسعه نامتوازن شهرها و تسلط اوختاپوسگونه تفکرهای معطوف به نظام سرمایهداری و نظریهپردازان تکنوکرات و نئولیبرالهای نوکیسه تازه به دوران رسیده (به تعبیر مقام معظم رهبری) در برخی مراکز حساس ــ که البته منحصر به دوران دولت یازدهم نمیباشند ــ شاهد دستاندازی روزافزون دستگاه های مختلف به طبیعت و بروز فجایع جبرانناپذیر محیطزیستی بر پیکره شکننده و نحیف زیست بوم ایران عزیزمان هستیم.
از سویی دیگر وجود خودکامگیهای غیرقابل توجیه در برخی کشورهای همسایه همچون ترکیه که منجر به ساخت سدهای عظیمی همانند سد آتاتورک و ایلسو گردیده و جریان حیات را در منطقه و منجمله ایران به مخاطره انداخته است؛ البته ضعف غیرقابل انکار دولت در دیپلماسی محیط زیست نیز عامل دیگری است که بر تشدید این مصیبت دامن می زند و برخاستن بانگ «مردم با ریزگردها کنار بیایند!» از سوی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، همچون پتکی آهنین بر فرق کنشگران محیط زیست این مملکت فرود میآید.
جناب آقای دکتر روحانی
آتشسوزی شک برانگیز جنگلها و نبود پایگاه اطفاء حریق و گشت پیشرفته در سازمان حفاظت محیط زیست از یک سو و طرحهای غیر قابل توجیه و غیرکارشناسی انتقال آب بین حوزهای از سویی دیگر دست به دست هم دادهاند تا با برادر نامشروع مدیریت منابع آب (یعنی سدسازیهای بیضابطه) بتوانند روند بیابانی شدن سرزمینمان را سرعتی غیرقابل باور ببخشند؛ باید دید سهم عدم توانمندی دولت در حفاظت و بهسازی محیط زیست و بهره برداری های کلان آن از طبیعت تا چه حد در بروز این فاجعه مؤثر بوده است؛ هر چند که دولت به تنهایی مقصر نیست و سبک زندگی مصرفگرایانه و غیربومی بسیاری از ما مردم نیز همچون بادی مساعد است که بر شعله این حریق میدمد و تا خود مردم تصمیم نگیرند خداوند رحمان این سرنوشت را برایشان تغییر نخواهد داد. ( رجوع شود به سوره مبارکه الرعد آیه 11)
از سویی دیگر واردات و کاشت محصولات تراریخته (دستکاری شده ژنتیک) و سرازیر کردن انبوه آن محصولات در سبد غذایی مردم و رهاسازی آنها در طبیعت، تیر زهرآگینی است که قلب ذخایر ژنتیکی کشور را نشانه گرفته و علاوه بر سلامت مردم، سرنوشت امنیت غذایی و حاکمیت بذر این سرزمین را به سوی آیندهای مبهم و هولناک هدایت میکند که متأسفانه نقش غیر قابل انکار برخی افراد شاغل در پستهای مهم دولت جنابعالی میرود تا صحنه قابل تأملی از تاریخ این سرزمین را با عنوان «آینده نامعلوم بذر و آشفتگی اقلیم !» به نام دولت تدبیر و امید رقم بزند.
جناب آقای رئیس جمهور
فروش مجوزهای شکار ویژه به اتباع خارجی لکّه ننگی است که هر ایرانی وطندوست را میآزارد. در این معامله نابرابر آنچه از دست ما میرود گونهای از حیاتوحش زیبای این سرزمین و یکی از حلقههای زنجیره زیستمندی است و آنچه به دست می آید، مقداری پول خونآلود است که با صرفهجویی در ریخت و پاشهای قابل توجه برخی دستگاههای دولتی و کنترل صحیح و کارآمد منابع مالی، میتوان چندین برابر آن را ذخیره نمود؛ بی آنکه نیازمند تجارت مرگ حیوانات سرزمینمان باشیم.
از سویی دیگر عدم وجود کفایت فنی در پایش و حفاظت از پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده کشور و روند نزولی علائم حیات طبیعی در تالابها و ذخیرهگاههای زیست کره موجود در پهنه جغرافیایی ایران عزیزمان باعث گردیده تا جمله «حفاظت صرف امکانپذیر نیست» را به کرّات از زبان برخی مسئولان حفاظت محیط زیست کشور بشنویم و این خود بهانهای شده تا با عناوینی همچون توسعه، اشتغال و جذب توریست، پیشنهاد اجرای طرحهای مخربی از سوی برخی دستگاههای دولتی نسبت به مناطق حفاظت شده ــ همچون جزیره آشوراده ــ را شاهد باشیم. رهبر معظم انقلاب در مورخ 17 اسفند 93 بهصراحت در این خصوص اظهار نظر کرده و فرمودهاند «با کسانی که به بهانههایی همچون ساخت هتل، جذب توریست، ساخت شهربازی و یا حتی ساخت حوزه علمیه بخواهند مناطق جنگلی بهویژه در شمال کشور را مورد تخریب قرار دهند، باید برخورد شود.» علاوه بر آن، اصل 50 قانون اساسی بهعنوان مانعی حقوقی و ملی، حق هر عملی را که انجام آن با تخریب طبیعت و محیط زیست ملازمه پیدا کند از همگان سلب نموده است.
جناب آقای رئیس جمهور
از این مهم نباید غفلت کرد که برداشتن گامی دیگر در ادامه سایر توسعههای نامتوازن کشور در خلیج گرگان و بندرترکمن ــ بهویژه جزیره آشوراده و پناهگاه حیاتوحش میانکاله ــ علاوه بر تخریب طبیعت بکر آن منطقه باعث گسترش فزاینده مهاجرت از استان سیستان و بلوچستان و شهرهایی مانند زابل به استان گلستان خواهد گردید که در نهایت منجر به خالی از سکنه بودن بسیاری از مناطق مرزی جنوب شرقی کشور و به اصطلاح، رها کردن قلعههای استراتژیک تمامیت ارضیمان در آن خطّه خواهد شد که نمیدانم جنابعالی بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی، چگونه از کنار این مهم عبور میکنید.
شاید لازم باشد برای رئیس جمهور حقوقدان با ادله و براهین حقوقی عرض کنیم که کنوانسیون بینالمللی رامسر، کنوانسیون بینالمللی بُن، کنوانسیون بینالمللی مهار بیابانزایی، کنوانسیون بینالمللی تهران، کنوانسیون بینالمللی حمایت از گونههای وحشی مهاجر، اصول علمی و تخصصی حفاظت و بهسازی محیطزیست و بسیاری از قوانین داخلی و بینالمللی که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیدهاند، اجازه چنین کاری را در آشوراده به هیچ شخص حقیقی یا حقوقی نمیدهند؛ حال سؤال اینجاست که آیا شما به عنوان رئیس شورای عالی محیط زیست کشور حاضرید شخصاً و رأساً برای برچیدن بساط کسانی که میخواهند به آشوراده دست اندازی کنند، اقدام کنید یا ما برای برچیده شدن بساطشان دست به دعا شویم؟ که بیتردید هزینههای مختلف آن بر هر طبیعت خواری گزاف خواهد بود. به قول حافظ شیرازی:
بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
با دُردکشان هر که در افتاد، ور افتاد
امید که در این ماههای پایانی عمردولت یازدهم، حرکتی اساسی و بنیادین به نفع محیط زیست کشور، بهویژه بومسازگان جزیره آشوراده از سوی دولت محترم تدبیر و امید مشاهده گردد تا ضمن بهجای ماندن نام نیکی از جنابعالی و دولتتان بر تارک جزیره ستم کشیده آشوراده، بهاصطلاح، تدبیری اتخاذ گردد تا امیدها بیش از این بر باد نروند و خدشهای به دو سرمایه عظیم «محیط زیست» و «اعتماد مردم» وارد نشود.
در پایان توفیق روز افزون جنابعالی و همکارانتان را از خداوند منان خواستارم.
به پایان آمد این دفتر؛ حکایت همچنان باقی است.
دبیرکل
بابک توتون چی
نامه سرگشاده «سمنا» به رئیس جمهور
دبیركل ستاد سمنا، تسلط اوختاپوسگونه «نظریهپردازان تكنوكرات» و «نئولیبرالهای نوكیسه تازه به دوران رسیده» را از عوامل دستاندازی روزافزون دستگاههای مختلف به طبیعت و بروز فجایع جبرانناپذیر محیطزیستی در كشور دانست.
۱۳۹۵/۶/۲۸

