نسخه چاپی

به مناسبت فرا رسیدن عید غدیر:

تأثیر غدیر بر تاریخ

عکس خبري -تأثير غدير بر تاريخ

نكته مهم در خصوص غدیر نوع نگرش به آن است. غدیر را نباید صرفا یك مسئله‌ مرتبط با شیعیان و عده ای از مسلمانان دانست. غدیر تدبیر رحمانی و نبوی بود برای تعیین مسیر صحیح زندگی بشریت.

نکته مهم در خصوص غدیر نوع نگرش به آن است. غدیر را نباید صرفا یک مسئله‌ مرتبط با شیعیان و عده ای از مسلمانان دانست. غدیر تدبیر رحمانی و نبوی بود برای تعیین مسیر صحیح زندگی بشریت. بی تردید اگر آن‌چنان که تدبیر شده بود عمل مى‌شد، مسیر تاریخ بشر تغییر می کرد و امروز ما در جایگاه بسیار جلوترى از تاریخ طولانى بشریت قرار داشتیم. امروز بشر عینا همان نیازهایى را دارد که پنج‌هزار سال پیش داشت؛ نیازهاى اصولى بشر هیچ تفاوتى نکرده است. آن روز هم بشر از نفوذ قدرت‌هاى ستمگر رنج مى‌برد؛ امروز هم بشر از همین مسئله رنج مى‌برد. آن روز هم نیاز بزرگ بشر عدالت بود و برترین رنج او بى‌عدالتى؛ امروز هم بزرگترین مشکل بشر، بى‌عدالتى است.

اگر آن دست به دست شدن امانت نبوى و گسترش کمى و کیفى متناسب و درست، انجام مى‌گرفت، امروز بشر این نیازها را گذرانده بود و حتی چه بسا نیازهاى فراوان دیگرى ممکن بود براى بشر پیش بیاید که امروز ما آن نیازها را حتى نمى‌شناسیم. امروز ما و جامعه‌ بشرى، همچنان در دوران نیازهاى ابتدایى بشرى قرار داریم. در دنیا گرسنگى و تبعیض به شکل گسترده ای هست، ظلم و ستم هست، ولایت و حکومت ناحق انسان‌ها بر جوامع وجود دارد، این همان مشکلاتی است که همان چند هزار سال پیش هم به شکل‌هاى دیگرى وجود داشت. فقط رنگ‌ها عوض شده است! «غدیر» آغازگر روندى بود که مى‌توانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله دیگرى وارد کند. آن وقت نیازهاى لطیف‌تر و برتر، خواهش‌ها و عشق‌هاى به مراتب بالاترى چالش اصلى بشر را تشکیل مى‌داد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست اما مشکل این است که پایه‌هاى اصلى خراب است؛ این پایه‌ها را پیغمبر اسلام بنیان گزارى کرد و براى حفاظت از آن، مسئله‌ وصایت و نیابت را قرار داد اما تخلف شد. «غدیر» این است. در طول دوران حیات اهل بیت بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات امام عسکرى (ع)، هر وقت ائمه توانسته‌اند و خودشان را آماده کرده‌اند تا اینکه به همان مسیرى که پیامبر پیش‌بینى کرده بود، برگردانند اما نگذاشتند.

مشکل جوامع بشرى هم در مهمترین مقاطع، در همین نکته بوده است؛ یعنى جوامع بشرى هرگاه از زمامداران باتدبیر و باتقوا و پرهیزگار و شجاع برخوردار بوده‌اند، توانسته‌اند قدمهایى جلو بروند. آن وقتى‌که جوامع دچار مدیرانى شدند که براى آنها پرهیزگارى معنا نداشت، ترجیح منافع مردم بر منافع خودشان مطرح نبود، ترس از خدا و محاسبه‌ الهى برایشان مطرح نبود - انسانهاى ضعیف، انسانهاى دلبسته‌ به منافع و شهوات شخصى - مشکلات برایشان به‌وجود آمد؛ چه مشکلات مادى و چه مشکلات اخلاقى و معنوى. اگر آن روزى که استعمار و لشکرکشى‌ها و کشورگشایى‌هاى غربى در مناطق اسلامى شروع شد، زمامداران مسلمان از دین، از پاکدامنى، از غیرت و شجاعت برخوردار بودند، قضیه این‌طور نمى‌شد. اگر پایبند به شهوات و تسلط خودشان بر مقام و قدرتِ چند روزه نبودند، موضوع این‌طور نمى‌شد. ضعف اغلب جوامع اسلامى ناشى از ضعف مدیران و زمامداران آنها بوده است. البته هر دو روى هم اثر مى‌گذارند. مدیریتهاى ناتوان و نااهل، نظام اخلاقى و سیاسى را در جامعه سست مى‌کنند و انسانها را به ضعف مى‌کشانند؛ آن وقت در چنین جامعه‌اى به‌طور طبیعى باز زمامداران از انسانهاى نااهل‌تر و ضعیف‌تر رنج مى‌برند و مبتلاى به آنها مى‌شوند.

پیامبر اکرم (ص)، در قضیه غدیر، کسى را در مقابل چشم مسلمانان و دیدگان تاریخ قرار دادند که از ارزشهاى اسلامى، به طور کامل برخوردار بودند. یک انسان مؤمن، داراى مراتب اعلاى تقوا، فداکار در راه دین و بى‏رغبت نسبت به مطامع دنیوى، تجربه شده و امتحان داده در همه میدانهاى اسلامى و علمی و... یعنى با مطرح شدن امیرالمؤمنین (ع) به عنوان حاکم و امام، همه مسلمانان در طول تاریخ باید بدانند که حاکم اسلامى، باید فردى در این جهت، با این قواره ها و نزدیک به این الگو و نمونه باشد.

۱۳۹۵/۶/۲۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...