:NON-ALIGNMENt
عدم تعهد يا ناپيوستگي. به جنبش نم هم
معروف است؛ مخفف انگليسي آن.
به گزارش نما، در تعريف واژه ها و اصطلاحات سياسي
عدم تعهد را اينطور تعريف مي كنند:
خودداري كشور يا كشورهايي از جانبداري
از هر يك از دو گروه اصلي قدرت در جهان( بلوك شرق و بلوك غرب(
عدم تعهد بيشتر بر بيطرفي تكيه مي كند
تا بر كناره گيري. و با مفهوم بيطرفي مثبت همراه است، يعني شركت فعال در سياست بين
المللي براي كاهش بحرانها و جلوگيري از دو قطبيت.
همچنين در تكميل تعريف كشورهاي غير
متعهد آمده است: آنچه اين كشورها را به هم نزديك مي كند، بر خلاف دو بلوك، نه وحدت
نظامي و همبستگي سياسي و اقتصادي، بلكه ايستادگي در برابر نفوذ قدرت هاي بزرگ و
كوشش براي از ميان بردن استعمار سياسي و اقتصادي و پشتيباني از جنبش هاي آزاديخواه
و ضد استعمار است.
در گفت وگو با دكتر علي اكبر ولايتي مشاور
امور بين الملل مقام معظم رهبري كه سابقه وزارت امور خارجه و حضور در چند اجلاس
جنبش عدم تعهد را دارد به بررسي ابعاد مختلف اجلاس شانزدهم اين جنبش كه در تهران
برگزار مي شود پرداخته ايم و همچنين خاطره اي از يكي از مهمترين اقدامات جمهوري
اسلامي درباره اين جنبش را شنيديم.
* در
مصاحبههایی که این روزها چه در رسانههای مکتوب و چه در صدا و سیما در باره جنبش
عدم تعهد مطرح میشود، مطالب متعددي در این باره عنوان میشود. تقاضا
داريم از موضعی خارج از فضای دیپلماتیک، برای عموم جامعه بفرمایید که جنبش عدم
تعهد چیست و چه آثاري دارد؟
بدون عضویت کشورها در مجامع بینالمللی،
امکان حضور فعال در صحنه بینالمللی نیست. در دنیا بیش از 200 کشور مستقل وجود
دارد. اگر قرار باشد کشورها در صحنه بینالمللی تأثیرگذار و تأثیرپذیر باشند، باید
در مجامع بینالمللی عضویت داشته باشند که این مجامع بستری هستند برای اینکه این
فعالیتها و تلاشها همافزایی داشته باشند تا کارآیی و اثرگذاری بیشتری به وجود
بیاید و ساختار مجامع هم در راستای تحقق این هدف تنظیم شده است. نهضت عدم تعهد هم
یکی از اینهاست که سنگ اولیه آن از سال 1955 در باندونگ گذاشته شد و در سال 1961،
در یوگسلاوی، بلگراد اولین اجلاس در سطح سران تشکیل شد و الان اجلاس شانزدهم با
حدود 120 کشور در تهران تشکیل شده و ظرفی است که مظروف آن ترکیبی از نتیجه تلاشهای
کشورهای عضو است. بدون عضویت در سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد، کنفرانس اسلامی،
سازمانهای وابسته، سازمانهای منطقهای مثل اکو، D8، یونسکو،
سازمانهای فرهنگی، آیسسکو، و سازمانهای اقتصادی مثل بانک توسعه
اسلامی، صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و... امکان پیشبرد فعالیتهای
بینالمللی برای کشورها ممکن نیست.
* ایران
از چه سالی وارد جنبش عدم تعهد شد؟
یک سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،
سال 58.
* در
شرایط فعلی منطقه و تغییراتی که در معادلات جهانی شاهد آنها هستیم، هم جنبش عدم
تعهد چه بهرهای میتواند از این اجلاس ببرد و هم جمهوری اسلامی؟
اول اینکه جنبش عدم تعهد از اینکه
یک کشور غیرمتعهد واقعی در حال حاضر ریاست و میزبانی این جنبش را به عهده دارد،
بیشتر بهره میبرد تا کشوری که اسماً غیرمتعهد، ولی در عمل متعهد و وابسته به قدرتهای
دیگر است. دوم اینکه بازدهی کشور قدرتمندی مثل ایران در مقایسه با کشورهایی که
اقتدار و توانمندی ایران را ندارند، برای کشورهای عضو بیشتر است.
ایران هم مجال و عرصهای پیدا میکند
تا بتواند در صحنههای بینالمللی ظرفیتهای خود را به منصه ظهور برساند. اگر در
ساختار و وظایف نهضت عدم تعهد بازنگری شود و ایران ریاست آن را داشته باشد، با
توجه به اختیارات و دست بازی که ریاست و میزبان جنبش دارد، جنبش نزدیکتر به
سلایقی که ایران دارد حرکت میکند.
* قرار
است این اتفاق بیفتد و بازنگری شود؟
توقع این است. اصلاً این بازنگری يك
کار دائمي است، چون دنیا در حال تغییر است. دنیای حالا با دنیای سال 55، سال 61،
عهد دوقطبی، دنیای بعد از دوقطبی، دنیای قبل از بیداری اسلامی و بعد از بیداری
اسلامی اقتضائاتی دارد که ایجاب میکند حتماً بازنگریهایی شود.
* به
نظر شما چه بازنگریهایی اتفاق میافتد؟
ما که نمیتوانیم مستقلاً کاری کنیم.
حتماً باید با دیگران مشورت کنیم و متناسب با شرایط جدید دنیا جنبش را کارآمد و
روزآمد کنیم.
* باید
انتظار چه بازنگریهایی را داشت؟
جنبش باید نشان بدهد که توانمندی این
را دارد که در آینده یک قطب از قطبهای مؤثر در جهان باشد، چون 1) شکل مطلوب آینده
بینالملل، دنیای چندقطبی است. 2) مجموعه کشورهای عضو عدم تعهد که بيش
از 120 کشور هستند، این استعداد، ظرفیت، استحقاق و توانمندی بالقوه را دارند تا
قطب شوند. این امر لوازمی دارد که برای فراهم شدن این لوازم باید هم خوب مدیریت و
هم تلاش و هماهنگی بین اعضا، بهخصوص اعضای مؤثر شود که بتوانند یک قطب تأثیرگذار
در دنیای آینده شوند.
* پیشنهادی
مطرح شده بود که جنبش عدم تعهد در شورای امنیت هم کرسی پیدا کند.
بله، این یکی از پیشنهادهاست که باید
خیلی تلاش شود تا بدان برسد. بالاخره کشورهایی مثل هند و برزیل با توجه به جمعیت،
تولید ناخالص ملیشان و میزان تأثیرگذاریشان در منطقه و صحنه بینالمللی توقع
دارند صاحب حق وتو یا عضویت دائم در شورای امنیت شوند و اگر این حق آنهاست ـکه به
نظر من هستـ باید تلاش کنند و ممکن است ظرف یک یا دو سال صورت نگیرد، ولی تلاشها
جای دوری نمیرود. شما در زمان میزبانی و ریاست ایران تلاش میکنید، ممکن است تا
وقتی میزبانی ما به اتمام میرسد بخشی از راه را طی کرده باشیم و به بعدی که
میزبان خواهد شد بسپاریم که کار را دنبال کند. در دنیای پیچیده امروز هر کشور،
مجموعه و بلوک سیاسی در دنیا باید تلاش کند حقش را بگیرد.
* صحن
عمومی سازمان ملل باید این رأی را بدهد؟
هم شورای امنیت و هم مجمع عمومی.
* ریاست
ایران در جنبش عدم تعهد میتواند بر موضوع پرونده هستهای ما هم اثرگذار باشد؟
بله که مؤثر است.
* جمهوری
اسلامی چه استفادهای میتواند ببرد؟
در طی این سالهایی که موضوع هستهای
مطرح بوده اغلب اوقات نهضت عدم تعهد به نفع ایران موضع گرفته است. اگر ایران به
عنوان رئیس جنبش هم باشد امکان این موضعگیری و غلظت و قوتش بیشتر خواهد شد.
* از
سالی که جمهوری اسلامی به جنبش عدم تعهد پیوست تا امروز حضرتعالی در تعدادی از
آنها به عنوان وزیر خارجه حضور داشتید. چه تفاوتی بین جمهوری اسلامی امروز و
جمهوری اسلامیای که در ابتدا وارد جنبش عدم تعهد شده است، میبینید؟ ایران در
مقایسه با آن موقع چه جایگاهی پیدا کرده است؟
هم جمهوری اسلامی ایران تفاوت پیدا
کرده است و هم دنیا. تفاوت جمهوری اسلامی ایران با آن موقع این است که امروز یک
حکومت سی و سه چهار ساله جاافتاده، تثبیتشده و صاحب نفوذ منطقهای و حتی بینالمللی
است، درحالی که آن روز کشوری بود که تازه انقلاب کرده و کمتر از یک سال از عمر
انقلابش گذشته بود و تعداد زیادی دشمنان داخلی و خارجی تلاش میکردند، انقلابی که
به ثمر رسیده پا نگیرد و بسیاری از تلاشها و همت جمهوری اسلامی، حکومت وقت و
رهبری مصروف تثبیت نظام میشد. امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای
و تأثیرگذار در صحنه بینالمللی وظایفی بر دوش و کارکردهایی دارد که کاملشدهتر
از گذشته است. ما در باره سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، فلسطین و جهان اسلام حرف
داریم. آن روزها هم حرف داشتیم، ولی امروز قدرت طرح نظراتمان را داریم و با قوت و
درایت بیشتری میتوانیم دیدگاههایمان را در منطقه و صحنه بینالمللی مطرح و از
نفوذمان برای حفظ منافع ملی، منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی استفاده و علاوه
بر اینها از منافع کل امت اسلامی حمایت و از آنها دفاع کنیم. وظایف و مسئولیت
جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر گستردهتر، پیشرفتهتر و سنگینتر است.
* درباره
تاريخچه اجلاس جنبش عدم تعهد، بهطور گذرا مباحثی در باره اجلاس عدم تعهدی که در
هند برگزار شد مطرح شده است. ظاهرا در آنجا پیشنهاد شده بود اجلاس بعدی در بغداد
باشد. با توجه به اینکه اجلاس هند هم حواشی خاص خود را داشت و قرار بود رئیسجمهور
وقت شرکت کنند که به دلیل مسائل امنیتی حضور پیدا نکردند، در باره آن اجلاس توضیح
بفرمایید.
براي پاسخ به اين سوال بايد كمي عقب
برگردیم. وقتی من به وزارت خارجه رفتم، با این وضعیت مواجه شدم که در اجلاس ششم
عدم تعهد که در سال 1979م، (1358ﻫ.ش) در کوبا تشکیل شده بود، تصمیم گرفته بودند که
اجلاس هفتم در عراق تشکیل شود. این اجلاسها هم چرخشی بود، یک بار در
امریکای لاتین، یک بار در آسیا و یک بار در افریقا برگزار میشد. آن موقعی که در
کوبا بود، نوبت امریکای لاتین بود، بعد نوبت آسیا که شد عراق داوطلب بود و آن
تصویب شد. هنوز جنگ بین ایران و عراق شروع نشده بود و نیروهای صدام هنوز به ایران
حمله نکرده بودند. بنده که در آذر 1360 به وزارت خارجه رفتم، تقریباً چهارده
پانزده ماهی بود که از شروع جنگ میگذشت. ما دیدیم که اگر جنگ ادامه پیدا کند و در
عین حال عراق میزبان جنبش عدم تعهد باشد، در سازمان ملل که امریکا و شوروی از او
حمایت میکنند، اسلحه هم که به او میدهند، کنفرانس اسلامی هم که با حمایت
عربستانی سعودی پشتیبان عراق است، اگر در جنبش عدم تعهد هم رئیس شود، عملاً همه
مجامع بینالمللی مطرح از او حمایت میکنند و عراق هم با قوت و پشتگرمی بیشتری به
تجاوزش به ایران ادامه میدهد؛ لذا تصمیممان بر این شد که نگذاریم اجلاس در بغداد
تشکیل شود. هر چند که عدهای ما را منع میکردند که این راه افتاده و تمام شده است.
* از
داخل شما را منع میکردند؟
بله، منع میکردند که امکانش نیست و
بیخودی تلاش نکنید. استدلالمان این بود که ما تلاشمان را میکنیم، اگر نشد مثل
حالاییم. اگر شد دستاورد بزرگی است. تلاشمان را شروع کردیم و بحمدالله شد.
سفرهای متعددی به کشورهای مختلف عضو جنبش عدم تعهد داشتیم و از طرف رئیسجمهور
وقت، آیتالله خامنهای برای سران کشورهای عضو این اجلاس نامه میبردیم که ما
مخالفیم و کسی که میخواهد رئیس جنبش عدم تعهد شود، یعنی صدام حسین آدم متجاوزی
است و کشوری میخواهد میزبان این اجلاس شود که به کشور دیگر عضو تجاوز کرده و هنوز
خاک آن در اشغال اینهاست. این موضوع با مبانی عدم تعهد مغایرت دارد. اینقدر ادامه
دادیم تا اینکه آقای فیدل کاسترو که رئیس وقت جنبش بود، نامههایی به سران مؤثر
جنبش عدم تعهد مثل هند، زیمبابوه، مصر، یوگسلاوی و... نوشت که ایران چنین طرحی را
دارد. بعد از مشورت، اعلام کردند که به دلیل مخالفت جدی ایران و وجود جنگ در مرز
ایران و عراق و به مخاطره افتادن امنیت اجلاس موضوع میزبانی عراق در اجلاس ششم
منتفی است. کار تلفیقی که در این زمینه در حوزه سیاسی میکردیم و رزمندگان ما بهخصوص
نیروی هوایی تلاش میکردند که بگویند آسمان بغداد امن نیست کمک کرد که اینها علیرغم
تصمیم قبلی محل اجلاس را از بغداد به دهلی تغییر بدهند، ولی به شرط اینکه اجلاس
بعدی حتماً در بغداد باشد. در اسفند سال 61 به دهلی رفتیم. در آنجا دیدیم که
مقدمات دارد فراهم میشود که اجلاس هشتم در بغداد باشد. آن زمان که میزبانی عراق
را عقب انداختیم، هم ما و هم دیگران فکر میکردیم که جنگ زودتر تمام میشود، اما جنگ
تمام نشد و آنها همچنان خاک ما را اشغال کردند و حالا قرار است میزبان اجلاس هشتم
باشند. هند در ایران سفیری به نام آقای اکبر خلیلی ـکه از مسلمانهای هند بودـ
داشت. در هند که بودم، آقای اکبر خلیلی را صدا کردم و گفتم: «به خانم گاندی میگویی
با توجه به اینکه عراق متجاوز است و یک کشور عضو جنبش عدم تعهد به کشور دیگر عضو
حمله و خاک او را اشغال کرده است، لیاقت میزبانی را ندارد. اگر در اینجا تصویب
شود، بنده به عنوان وزیر خارجه ایران میروم و مصاحبه میکنم و اعلام خروج جمهوری
اسلامی ایران را از نهضت عدم تعهد میکنم و دلایلش را هم میگویم». این شخص مطالب
را به خانم گاندی گفت و بعد از مدتی دیدم خانم گاندی ما را در دفترش صدا کرد. وقتی
رفتم دیدم یاسر عرفات هم آنجا نشسته است. خانم گاندی یاسر عرفات را واسطه کرده بود
که بین من و ایشان وساطت کند که ما یکخرده آرام باشیم و جو را به هم نزنیم. خانم
گاندی گفت: «ما اصلاح میکنیم». با آقای فیدل کاسترو و روساي جمهور یوگسلاوی،
اندونزی، مالزی و کشورهای مهم عضو جنبش عدم تعهد مشورت کرد و به رئیس کمیته سیاسی،
وزیر خارجه یوگسلاوی که بحث میزبانی داشت در آن کمیته جریان مییافت، پیغام دادند.
بحثها به اینجا رسید که 53 کشور موافق بودند که اجلاس هشتم در بغداد باشد و چهار
کشور ایران، سوریه، لیبی و کره شمالی مخالف این موضوع بودند. این چهار کشور مخالف
مانع از این نمیشدند که اجلاس هشتم در بغداد برگزار نشود. نتیجه مشورتهایشان
این بود که به رئیس کمیته گفتند: «تصمیمگیری راجع به میزبانی اجلاس هشتم در اجلاس
وزرای خارجه که دو سال بعد (سال 1363) در آنگولا تشکیل میشود، باشد». قاصد
یاسر عرفات بود. رفت و به آن طرف گفت. آن طرف طارق عزیز، وزیر خارجه عراق را صدا
کرد. طارق عزیز از عصبانیت منفجر شد و شروع کرد به دعوا و مرافعه با یاسر عرفات.
به او فشار آوردند که چارهای نیست، والا اوضاع به هم میریزد، وزیر خارجه ایران
تهدید کرده است. بالاخره آن شب تا سه صبح گفتگوها ادامه پیدا کرد و ساعت سه صبح
اجلاس اختتامیه تشکیل شد و خانم گاندی بیانیه پایانی را خواند و اعلام کرد که برای
میزبانی اجلاس هشتم در اجلاس وزرای خارجه در آنگولا تصمیمگیری خواهد شد و چکش را
زد و تصویب شد. این در دنیا خیلی صدا کرد که ایران
باز هم مانع از میزبانی عراق در اجلاس جنبش عدم تعهد شد. عرض کردم به موازات کار
سیاسی که ما کردیم، خلبانهای نیروی هوایی و بخش نظامی تهدیدات عملی میکرد، مثلاً
محل اجلاس و اطراف آن را بمباران میکرد. این موضوع یکی از دستاوردهای بسیار مهم
سیاست خارجی جمهوری اسلامی در این زمینه بود.
* نهایتاً
چه شد؟
دو سال بعد در آنگولا نشستند و تصمیم
گرفتند و باز هم مصمم بودیم نگذاریم در بغداد تشکیل شود، چون هنوز جنگ ادامه داشت.
بالاخره تصمیم گرفتند اجلاس هشتم در حراره پایتخت زیمبابوه برگزار شود که در آن
زمان مقام معظم رهبری رئیسجمهور بودند و در آن اجلاس شرکت کردند و تا آخر که صدام
سرنگون شد و بعد هم مرد، آرزوی میزبانی جنبش عدم تعهد را با خودش به گور برد و
حکومت صدام هیچوقت میزبان جنبش عدم تعهد نشد.
* علت
مخالفت آن سه کشور هم حمایت از جمهوری اسلامی بود؟
بله. البته سوریه مشکلات خودش را با عراق
داشت، ولی در عین حال از ما حمایت میکرد. به هر صورت چهار کشور مخالف بودیم و 53
کشور از عراق حمایت میکردند. علتش هم این بود که جهان عرب با او بود، غربیها و
چپیها با او بودند. صدام هم به همه باج میداد که اینها را در صحنههای سیاسی و بینالمللی
علیه ایران دور خودش داشته باشد.
* در
اجلاس غنا بحث این بود که جنبش عدم تعهد تعطیل شود، اما بعد از فروپاشی شوروی این
اتفاق نیفتاد...
صحبت درستی است. در غنا بحث این بود
حالا که دنیا دوقطبی نیست، وجهه وجودیمان را از دست دادیم، ولی گفته شد که این
جنبش بستری است که فراهم و سازماندهی شده و سالهاست سابقه دارد و در طی این سالها
افراد خاص و ریشهداری در این باره تلاش کردهاند و نباید این دستاوردها را از دست
بدهیم. قرار شد بماند و ادامه که پیدا کرد، از 104 عضو به بالاتر از 120 عضو رسید
که نشان میدهد، انگیزههای جدیدی به وجود آمده است و کشورهای جهان سوم علیرغم
همه مشکلاتی که دارند، اینجا را تریبون بینالمللیای میدانند که میتوانند حرفهایشان
را بزنند.
* پس
عدم تعهد چگونه تعریف شد؟ چون دیگر بلوک شرق و غربی وجود نداشت...
عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ و بلوکهای
نظامی جهان.
روز نامه الکترونیک شما