به گزارش نما؛ عملیات آزادسازی موصل، این روزها مهمترین خط خبری است که از عراق بازتاب داده میشود. این عملیات که هنوز به نقاط اوج خود نرسیده، دیر یا زود، احتمالا با موفقیت به پایان خواهد رسید و موصل به دامن عراق بازخواهد گشت. البته موصل پس از آزادی، چالشهایی خواهد داشت چرا که بازیگران متعددی به این شهر مهم چشم طمع دوختهاند؛ از ترکیه که آشکارا انگارههای تاریخی خود را برای تملک بر موصل بیان میکند تا بارزانی و یارانش و برخی گروههای سنی مورد حمایت عربستان.
اما با فرض آزادسازی موصل و بازگشت این شهر به دامن عراق یکپارچه، یک سوال اساسی پیشروی حشد الشعبی بهعنوان موثرترین جریان مبارز در عراق قرار خواهد گرفت؛ از حالا به بعد چه باید کرد؟ با فرض نابودی تشکیلات داعش در عراق، دیگر منطقه تحت اشغالی در این کشور نیست لذا نیازی به یک جمعیت عظیم داوطلب برای مبارزه احساس نمیشود. این یعنی فلسفه وجودی حشد الشعبی که براساس فتوای مرجعیت ایجاد شده بود، حالا رو به پایان است. اما آیا تدبیر چنین حکمی میکند؟
به نظر میرسد سه راه اساسی مقابل حشد الشعبی قرار دارد؛ انحلال، نظامی ماندن، تغییر برخی ماموریتها.
انحلال حتما غیرمدبرانهترین تصمیم است. انحلال یک جمعیت داوطلب با انگیزههای عمدتا ایمانی و ملی که حالا سازماندهی هم شدهاند، نمیتواند عاقلانه باشد. حتی اگر شرایط روانی و طائفی حاکم بر عراق هم بهگونهای باشد که مانع از ادامه حیات حشد گردد، باید این شرایط با اقدامات مقتضی تعدیل شود تا کار به انحلال نرسد.
گزینه «نظامی ماندن» اما محتمل است. حتی در عراق، نشانههایی از تلاش برای تحقق این گزینه دیده شده است. به عنوان مثال دفتر نخستوزیر عراق در 17 ژانویه 2015 اعلام کرده بود که قانون گارد ملی پوششی قانونی برای نبرد نیروهای عشایر و نیروهای داوطلب مردمی با تروریستها خواهد بود و مانع بروز درگیریهای حاشیهای پس از آزادی کامل عراق از دست گروه تروریستی داعش خواهد گردید. تشکیل گاردهای ملی که بنا بود استانی باشند، در نهایت به دلیل ضعفهای بسیار و مخالفان زیاد، به قانون تبدیل نشد. اما با این وجود، همچنان این ایده که حشد الشعبی باید تحت یک ساختار نظامی متفاوت از ارتش ادامه حیات بدهد، مطرح است.
اما گزینه سوم یعنی تغییر ماموریت حشد الشعبی؛ واقعیت این است که داعش تنها مشکل عراق نبوده و نیست که اگر به پایان رسد، مصائب این کشور خاتمه یافته باشد. فساد گسترده اداری که بارها داد مرجعیت و مردم را در آورده و حتی مبنایی برای اصلاحات العبادی شد، محرومیت گسترده در نقاط مختلف عراق و نیاز به خدمترسانی و دهها مشکل ریز و درشت دیگر، روبروی ملت و دولت عراق قرار دارد. در صورت پایان ماموریت مبارزه با داعش برای حشد الشعبی، آیا بهکارگیری این نیروهای داوطلب برای رفع این مشکلات امکانپذیر نیست؟ در صورت وجود تدبیری که برخی بهانهجوییهای طائفی در قبال حشد را کمرنگ کند، میتوان به حشد الشعبیِ خدومِ ملت عراق اندیشید که دوشادوش برادران اهل سنت، محرومیتهای گسترده در عراق را از میان میبرد. در کنار این، حفظ برخی ماموریتهای نظامی هم میتواند درنظر گرفته شود تا مهمترین تجربه مردمی ملت عراق طی سالهای اخیر، برای بحرانهای احتمالی آینده حفظ شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در در دیدار با نخست وزیر عراق در 27 خرداد 94، نیروهای مردمی عراق را منبعی قابل اتکا دانستند که میتوانند در حوزههای مختلف ایفای نقش کنند.(1) از قضا جمهوری اسلامی ایران در این خصوص، تجربهای گرانبها در اختیار دارد که همچنان نیز جاریست. جهاد سازندگی و نهضت سوادآموزی دو الگوی مردمی و موفقی هستند که منشاء خدمات بسیاری به ملت ایران شدند. اکنون نیز اردوهای جهادی با تقلیل در برخی موارد، در همان مسیر قرار دارد.
رهبر انقلاب حتی پیش از این دیدار با حیدر العبادی، در دو دیدار پیدرپی خود با نوری المالکی نیز بر ضرورت پیشرفت علمی عراق تاکید کرده بودند.(2) به نظر میرسد نگاه رهبر انقلاب به عراق آینده، عراقی متمدن، باثبات و پیشرفته است. لذا جمهوری اسلامی ایران میتواند تجارب خود را در مردمیسازی امور توسط امام خمینی در حوزههای مختلف از جمله جنگ و دفاع، سازندگی، سوادآموزی و نظامسازی، در اختیار برادران عراقی قرار دهد تا عراق آینده با اتکا بر نیروهای مردمی در مسیر پیشرفت قرار گیرد.
حشد الشعبی پس از داعش؛ انحلال یا تغییر ماموریت؟
در صورت وجود تدبیری كه برخی بهانهجوییهای طائفی در قبال حشد را كمرنگ كند، میتوان به حشد الشعبیِ خدومِ ملت عراق اندیشید كه دوشادوش برادران اهل سنت، محرومیتهای گسترده در عراق را از میان میبرد.
۱۳۹۵/۹/۶