در حالي كه چند ماهي به پايان سال اقتصاد مقاومتي، اقدام و عمل باقي مانده و با توجه به شرايط ويژه كشور، لازم است تلاشهاي مضاعف براي جبران كاستيها افزايش يابد تا كشور روي ريل توسعه و اقتصاد مقاومتي در تمامي حوزهها قرار گيرد. متأسفانه در دستگاههاي دولتي و عمومي به دليل نبود ساختار اداري مشخص عدهاي از نيروها در اين ساختار با عناوين شغلي مختلفي كه بيشتر در قالب «مشاور» هستند، تعريف شدهاند.
اينكه مديري به هر دليلي عزل ميشود يا مديري به يك مجموعه دعوت ميشود تا در قالب مشاور به كمك آن دستگاه يا پروژه و طرح بيايد، ذاتاً اقدام نابجايي نيست، اما اينكه تعداد زيادي از افراد با عناوين شغلي مشاورهاي در يك سيستم تزريق ميشوند، ناشي از نبود ساختار مناسب در آن مجموعه و متأثر از نبود نظارت سيستمي است؛ مديران بالادستي در چنين شرايطي به راحتي ميتوانند پست جديد و البته بدون كارايي مشخص و مفيد را براي افراد مجموعه خود تعريف كنند!
در اين زمينه به گفته عضو كميسيون صنايع و معاون مجلس شوراي اسلامي «هر وزير در دفتر خود داراي حدود 40 مشاور است كه معلوم نيست كجا هستند و چه ميكنند» ! نادر قاضيپور همچنين معتقد است «دولت بايد الگو بشود و زرق و برقها را بزند و هرچه ساختار كوچكتر شود، سالمتر خواهد بود؛ هرچه اين ساختار و تشكيلات حجيمتر شود و افزايش يابد به مراتب فساد نيز در آن بيشتر خواهد شد. اينكه عدهاي در مجموعهها و دستگاهها به كار مشاور مشغول هستند ديگر تبديل به يك پرستيژ اداري شده است.»
اين وضعيت تا جايي پيش رفته است كه وقتي حتي مديري به دليل تخلف نيز عزل ميشود، به سمت مشاوري برگزيده ميشود! بر كسي پوشيده نيست كه وجود مشاوران اصلح در تمامي مجموعههاي كاري سبب كاهش هزينهها و انجام مطلوبتر امور ميشود و اين موضوع گرههاي كاري را بر طرف كرده و اقدامي پسنديدهاست، ولي اينكه در ساختار اداري كشور ما، تعريف عناوين شغلي اينگونه مد شده است، سبب ايجاد دستاندازهاي متعدد اداري ميشود به گونهاي كه در يك پروژه بعضاً براي مديران تازهكار و بدون تجربه هم چندين مشاور تعريف ميشود كه جز افزايش هزينهها و پيچيدگي سيستم كاري و اداري، ثمر ديگري نميتوان براي اين پروسه تو در تو تعريف كرد. وجود مديران بدون ميز در بسياري از دستگاهها سبب شده است تا برخي از اين افراد در چندين مجموعه يا پروژه حضوري صرفاً تشريفاتي داشته باشند و بتوانند از مزاياي شغلي مانند حق مشاور برخوردار شوند. غالباً هم مشاهده ميشود كه در چنين مجموعههايي مديران بدون ميز، فقط ايدههاي حبابي فاقد كاركرد توليد ميكنند و با عناوين مختلف همچون «اتاق فكر» و «اتاق مشاوره» كه تشريفاتي هستند از لطف و حمايت مديران بالا دست هم برخوردار ميشوند. با كمي دقت در شكلگيري صوري اين عناوين شغلي تشريفاتي ميتوان دريافت كه حتي خود به اصطلاح مشاوران منصوب شده هم نميدانند دقيقا ًبراي چه كاري گمارده شدهاند تا بتوانند از عملكرد خود دفاع كنند! براين اساس لازم است ساختار و چارچوب اداري در بخشهاي دولتي و عمومي متحول شود تا عدهاي فقط كارشان اين نباشد عناوين شغلي تشريفاتي و بدون ثمر را يدك بكشند.
مدیران بدون میز!
بیژن سورانی
۱۳۹۵/۹/۲۸

