محمد صادق رخ فرد- فرض کنید در دادگاهی یک نفر برادر دیگری را با چاقو کشته است و کشتن آن فرد را حق مسلم خود دانسته و بعد بخواهد بدون عذرخواهی از برادر مقتول حرف از آشتی بزند. این کار در مرحله اول خنده دار به نظر میرسد اما در مرحله بعد نشان از وقاحت قاتل دارد.
بعد از فوت مرحوم هاشمی، واژه «آشتی ملی» بیشتر از سوی جریان اصلاح طلب در دستور کار رسانههای زنجیره ای قرار گرفت تا با مصاحبه با اعضای حزب منحله مشارکت و یا کپیهای آن، جو و فضایی فراهم کنند تا از آب گل آلود برای خود ماهی بگیرند.
آشتی ملی کلمه زیبا و پرطمطراقی است اما باید دید آیا قهری شکل گرفته بود، که حال بخواهد آشتی، آن هم در سطح ملی شکل بگیرد؟ دو نگرش در این خصوص وجود دارد؛ نخست اینکه در دو واقعه مهم در سال 78 و سال 88 چهره واقعی برخی سیاستمداران مشخص شد که نقاب دموکراسی را بر قدرتطلبی حتی به بهای آشوب زده بودند. نگاه دیگر - که جریان به اصطلاح اصلاح طلب در صدد آن است که این تحلیل را قطعی تلقی کند و رفتار خود را این گونه توجیه کند- مدعی است فتنه سال های 78 و 88 حاصل سوء تفاهم بود.
گویی می خواهند روکشی بر سبقه ننگین خود بکشند تا شاید مردم آن عملکردرا از ذهن خود پاک کنند.
محمدجواد حقشناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی که این روز ها مشغول اختلاف درونی حزبی نیز هست در بحث مزایای آشتی ملی، بعد از ستایش پیشنهاد دهنده آن - رئیس دولت اصلاحات که خود به واسطه سرکردگی در فتنه سال 88 مردود سیاسی این روزها است- در گفتگویی بیان کرده است: «آشتی و وحدت ملی نیاز امروز کشور است و زیست با امنیت در عرصه بینالملل و فضای بحرانی منطقه جز با وحدت ملی ممکن نیست.» به نظر میرسد وی ابتدا باید پاسخ دهد چرا آن روز که در ماجرای فتنه 88، نتانیاهو اصلاح طلبان را سرباز خود دانسته و از آنها حمایت تام کرد - و جریان فکری او در مقابل آن اظهارات سکوت پیشه کرد- نگران امنیت ایران نبود؟ آخر چگونه میشود با سربازان اسرائیل (این دشمن قسم خورده ایران) آشتی کرد و بعد حاصل این آشتی، امنیت را برای ایران در بر داشته باشد؟
حمیدرضا جلاییپور، عضو حزب منحله مشارکت هم برای اینکه از کاروان حمایت آشتی ملی عقب نیفتد در اظهاراتی گفت: « مشکلات و گرفتاریهای فعلی کشور در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی(بیکاری انبوه) و محیط زیست آنقدر مهم و جدی است که ضرورت پدید آمدن نوعی آشتی ملی در داخل را بیش از گذشته نمایان میکند.» در این خصوص هم باید گفت مگر میشود مردم و جریان انقلابی رفتارهایی مثل نابود کردن چهره شهر، آتش زدن اموال مردم و به مخاطره انداختن امنیت جامعه را به همین راحتی فراموش کنند؟ و یا با جریانی بخواهند دست دوستی دهند که از دشمنان ملت طی ارسال نامه های گوناگون در خواست تحریم آنها را کردند و هنوز زمان زیادی از نامه خائنانه دنباله خارج نشین آنها نگذشته است که همنوا با سازمان منافقین به ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا نامه نوشته و تقاضای تکمیل پروژه نیمه تمام خود در فتنه و افزایش تحریم ملت ایران را کردند. حقیقتا مضحک است و نمی شود برای حل مشکلات صحبت از آشتی با کسانی را کرد که خود عامل مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوانی بودهاند.
حق شناس در مصاحبه با روزنامه اعتماد هدف از بیان آشتی ملی را لو داده و گفته است لازمه آشتی ملی رفع حصر است، شاید چون این روزها حس میکنندکه دیگر تکیه گاهی ندارند و با توجه به عملکرد ستونهای متزلزل خود در جریان اصلاحات، به آنها هم نمیتوانند تکیه کنند پس برای بقای خود محتاج به بازگشت به عرصه عادی سیاسی هستند اما بدون جبران هزینه ها .
با این حساب قهر ملی وجود ندارد که بخواهد کلمه آشتی ملی در مقابلش قرار بگیرد، بلکه همان طور که امام خامنه ای فرمودند «فتنه خط قرمز است » و تا وقتی فتنه گران از عملکرد خود عذرخواهی و توبه نکردند و حاضر نشدند هزینه هایی را که به کشور وارد کردند جبران کنند، نمی توانند از خط قرمز بودن خارج شوند. پس بهتر است به جای پرش از گذشته خود، به دنبال جبران آن باشند.
خط قرمز آشتی
قهر ملی وجود ندارد كه بخواهد كلمه آشتی ملی در مقابلش قرار بگیرد، بلكه همان طور كه امام خامنه ای فرمودند «فتنه خط قرمز است » و تا وقتی فتنه گران از عملكرد خود عذرخواهی و توبه نكردند و حاضر نشدند هزینه هایی را كه به كشور وارد كردند جبران كنند، نمی توانند از خط قرمز بودن خارج شوند. پس بهتر است به جای پرش از گذشته خود، به دنبال جبران آن باشند
۱۳۹۵/۱۱/۲۰