به گزارش نما، متن اطلاعیه موسسه مطبوعاتی شما به سایت رجانیوز به شرح ذیل میباشد:
بسمه تعالي
جناب آقاي نیلی
مدیرمسئول محترم سایت خبری رجانيوز
سلام عليكم
احتراما نظر به تعهد حضرتعالی به مبانی شرعی و عدم تاثیر نامه نگاری اینجانب با سردبیر محترم سایت برای اصلاح اتهامات بی بنیانی که به واسطه مطالب شماره اخیر هفته نامه شما به حزب موتلفه اسلامی نسبت داده شده ، جوابیه ذیل جهت درج در آن رسانه تقدیم می گردد:
در خبري با عنوان "موتلفه: شرط حضور حداد نيامدن ولايتي است+تكذيبيه" به خبري اشاره شده كه در هفته نامه شما با قيد عبارت " گفته مي شود كه" در ابتداي آن و نيز در ستون " گفته مي شود كه" مي باشد و به نقل از دبيران كل دو تشكل اصولگرا آمده است و آنچنان كه پيدا است نقلي از محافل سياسي و با ابزار تاكيد بر عدم قطعيت خبر آمده است و جالبتر آنكه در انتهاي آن با نقل جمله رسمي دكتر حدادعادل در قزوين كه ": هنوز به این نتیجه نرسیده ام که در انتخابات آینده ریاست جمهوری کاندیدا شوم. اگر روزی احساس تکلیف کنم، همچنان که در انتخابات ریاست مجلس در همین دوره اتفاق افتاد، به میدان میآیم، حتی اگر بدانم که یک رأی بیشتر نخواهم آورد" اين شايعه رد شده است. نقل اين خبر با تتمه آن بيشتر براي آن است كه جامعه مخاطب از گفتگوهاي محافل خبري مطلع شده و آنها كه اين خبر نادرست را شنيده اند، متوجه رديه خود دكتر حداد عادل بر آن باشند. در مواجهه شما با اين خبر چند خطاي مسلم مشهود است. نخست تيتر آن؛ چگونه از چنين خبري استنباط كرده ايد كه "حزب موتلفه اسلامي" چنين بياني داشته است؟ آيا در فرهنگ حرفه اي رسانه اي شما به صرف آنكه خبري از فردي نقل شود اين موضع صاحب امتياز تلقي خواهد شد؟ با اين وصف رجانيوز كه عملا ارگان جبهه پايداري شده است، اگر هر خبري را در ستون سمت چپ خويش كار كرد بايد موضع جبهه پايداري تلقي گردد؟
خطاي غيرقابل چشم پوشي بعدي تقطيع خبر نشريه شما و حذف بخش دوم آن كه ناظر بر موضع شخص دكتر حدادعادل است مي باشد. به راستي اين حذف در راستاي اخلاق مداري رسانه اي است؟ از دوستاني كه خود را شاگردان محرم و صفر و دلداده اهل بيت مي دانند چنين سوء رفتاري غير قابل انتظار است. ممكن است بگوييد كه ما خبر را به نقل از شبكه خبر دانشجو زده ايم. اساسا چون شناختي به همكاران آن مجموعه نداشتم از آنها انتظاري ندارم اما از دوستان رجانيوز كه هر پنج شنبه صبح هفته نامه شما به دستشان مي رسد و بررسي صحت خبر نقل شده در اين سايت خبري معطوف به زحمتي مختصر در تورق هفته نامه بوده است انتظار ديگري مي رفت.
بدتر از آن اينكه حقير اين اشتباه را هم در بخش نظرات آن خبر و هم به صورت رايانامه معروض داشتم و تا كنون اصلاحي در خبر مشهود نيست و در پاسخ به تذکر حقیر که این تقطیع باعث تغییر در مفهوم خبر شده است، پاسخ خنده داری داده می شود که این بخش خبر قبلا به صورت مستقل در رجانیوز کار شده است!
2- خبري دیگر با تيتر " سكوت معنادار جناح راست در برابر توهين به علامه مصباح" منتشر شده است كه با بيان اينكه " ارگان رسمي حزب موتلفه نسبت به هتاكي هاي اخير به علامه مصباح يزدي، سكوت معناداري اختيار كرد." و با ذكر اين ادعا كه " اين هفته نامه معمولا با توسل به كوچكترين اخبار مربوط به جريان نفوذي در دولت، به سرعت واكنش نشان داده و با آب و تاب فراوان به بررسي و تحليل آن مي پردازد اما اين بار مشخص نيست چرا از دسته گل جديد رسانه هاي اين جريان در هتاكي به علامه مصباح به راحتي گذشت كرده است." در پايان نتيجه گيري كرده ايد كه " به نظر مي رسد علاقه فراوان برخي اعضاي ارشد موتلفه به هاشمي رفسنجاني و از سوي ديگر توسل به نقد جريان نفوذي در دولت براي احياي طرد شدگان از سوي مردم در سالهاي اخير، علت العلل اين مساله مي باشد."
ضمن ابراز تاسف از اصل بودن حدسیات و نیت خوانی در این خبر و خبرهای مشابه و عدم توجه به اصول شرعی در ضرورت حمل به صحت و نیز عدم توجه به توضیحات ارائه شده در کذب بودن برداشت آن مجموعه و برخی نکات تاسف بار اخلاقی دیگر که حضوری باید شرح داده شود به اطلاع می رساند:
الف) علت سكوت در برابر توهين به آيت الله مصباح يزدي:
شهید مورد علاقه مشترک ما و حضرتعالی، شهيد لاجوردي که در حد اجتهاد تحصیلات حوزوی داشت بر اساس مبانی اسلامی آموزشی به ما داده است که "الباطل يموت بترك ذكره" و تاکید داشت در برخي اوقات باید برخي دروغ ها از جنس اكاذيب روزنامه سلام آن روز را رها كرد که پاسخ گفتن در زمین دشمن بازی کردن است که هدف او دامن زدن به آن شبهه آفرینی است.
در ماجراي مورد اشاره نيز با بررسي به اين نتيجه رسيديم كه سايت توهين كننده كم مخاطب بوده و خود به تنهايي تاثير جدي نخواهد داشت. اما بازگويي و نشر توهين وي خود اشاعه منكر است و به ترويج گفته هاي آنها منجر خواهد شد. از اين رو ضمن آنكه حقير نظر خود را ذيل نوشته سردبیر رجانیوز در گوگل پلاس اعلام كرده بودم، رسانه اي كردن آن را رفتاري نامناسب ارزيابي كردم. مگر آنكه قصد داشته باشيم با سياسي كاري مقاصد ديگري را دنبال كنيم كه سعي ما بر آن بوده است كه در نشريه شما، به دنبال وظيفه باشيم و نه هياهوسازي و جنجال آفريني.
ب) ادعاي اينكه كوچكترين اخبار مربوط به جريان نفوذي در دولت به سرعت مورد واكنش با آب و تاب فراوان ما است:
شايد برخي موارد از منظر شما كوچك اما از منظر ما مهم تلقي شود كه همين اساس اختلاف سليقه در جريانهاي سياسي است. اما اين ادعا خروج از مسير انصاف است و با يك بررسي كتابخانه اي بر نسخ منتشر شده از نشريه شما خواهيد يافت كه در بسياري از هفته ها در برابر بسیاری از كژرفتاري هاي گروه انحرافي با اولویت بندی مسائل کشور سكوت پيشه كرده ايم. صد البته مفتخريم كه يكي از اولين نشرياتي بوده ايم كه در گفتگو با چهره هايي همچون حضرات آيات مصباح يزدي، سيد احمد خاتمي و علم الهدي و همچنين برخي دوستان نزديك ديروز دكتر احمدي نژاد؛ در بهار سال گذشته پرده از نقاب برخي مدعيان نفوذ كرده در دولت، كنار زده و به افشاي چهره آنها پرداخته ايم. اما بارها در شوراي سوژه و شوراي تيتر هفته نامه مطالب جذاب و مخاطب پسند موجود بر علیه این نفوذیان در دولت با توجه به اولويت بندي هاي مهم كشور از دستور خارج گرديد.
اگر ما نيز قصد بر ذهن خواني و حمل بر عدم صحت داشته باشيم؛ بايد بگوييم چرا شما اينك انتقاد را مطرح مي كنيد كه در شماره اخير نقدي با مطالعه مصداقي بر رويه روزنامه ايران نسبت به عدم اهتمام به وظيفه خود در برابر دولت و تمركز بر دفاع از حلقه انحرافي داشته ايم و آن را بدانگارانه بر برخي سوء رفتارهاي پيشين تطبيق كرده و نتيجه اي خلاف واقع به مخاطب ارائه دهيم.
ج) اتهام علاقه موتلفه به هاشمي و اتهام تلويحي خط گرفتن از وي:
آقاي نیلی شايد شما يادتان نباشد که آن روزها ارتباط تنگاتنگ اداری با رجانیوز نداشتید؛ کافی است از اخوی محترم سوال کنید و یا به بایگانی رجانيوز مراجعه و مطلبي با تيتر "کدام ابر سياه هاشمی را نگران کرد؟" در نقد خطبه هاي هاشمي رفسنجاني در سياه نمايي دولت به تاريخ 27 آبان 1386 و با شماره خبر 18497 که به قلم حقير منتشر شده است را بخوانید.
آن نوشته نمونه ای از رویه ما در برابر هاشمی است، بدون هرگونه توهين، استفاده از لغات ناشايست و ... نقدي بر مواضع ايشان و تطبيقي بر دو مقطع تاريخي ايران و ارزيابي وي از آنها داشته ام. شيوه مواجهه موتلفه با هاشمي رفسنجاني به عنوان يكي از چهره هاي تاثيرگذار انقلاب اسلامي از ديرباز چنين بوده است. كافي است به خاطرات چاپ شده از وي سري بزنيد تا سابقه اين رويكرد که نقد همراه با حفظ حریم منصوبین رهبری است، برايتان معلوم گردد. حتي در مقطعي كه متاسفانه دوستان شما سعي بر القاي تجديد بيعت موتلفه با هاشمي براي انتخابات را داشتند، سخنان صريحي در جلسه خصوصي با وي در ميان گذاشته شد كه شايد كمتر گروهي چنين نقدهايي را با اين صراحت مطرح كرده باشد. اما موتلفه همواره سعي بر ارائه نقد براي اصلاح داشته است نه ارائه نقد براي كسب راي از مردم. رویه ای که در برابر دولت های نهم و دهم نیز آن را ادامه داده است.
براي ارزيابي ميزان صحت مسير حركت موتلفه و جريان منتقد آن در خصوص چگونگي مواجهه با رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، كافي است يك بازنگري بر مواضع افراد و ميزان انطباق آن با نظر ولي فقيه عادل زمان داشته باشيم.
يادتان هست كساني كه قصد راهپيمايي بعد از نمازجمعه و تصرف مجمع تشخيص مصلحت نظام به عنوان چشم فتنه را داشتند؟ يادتان هست كساني كه هاشمي را منتظري دوم و فاقد هرگونه صلاحيت براي بقا در نظام مي دانستند؟ يادتان هست كساني كه توهين به هاشمي را نه تنها روا بلكه لازم مي دانستند؟ مشي امام خامنه اي اما غير از آن بود. ايشان منتظري تراشي را نمي پسنديدند و سياست جذب حداكثري و دفع حداقلي را دنبال كردند. تا آنجا كه برخلاف تحليل برخي چهره ها كه رسما منتشر گرديد و خواهان عدم تمديد دوره هاشمي در مجمع تشخيص مصلحت نظام بودند، نه تنها رهبري هاشمي را براي يك دوره ديگر به عنوان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام منصوب كردند، كه او را با خود در هيات رييسه اجلاس عدم تعهد در برابر ديدگان جهانيان آوردند تا نشان دهند كه تلاش دشمن براي خلق منتظري دوم تلاشي باطل بوده است. حال كساني كه در مسير مقابل حركت مي كردند در پازل دشمن بودند و يا حزب موتلفه اسلامي؟ ما مستحق نکوهش هستیم یا کسانی که جلوتر از ولی اقدام می کردند؟
برادر عزيز اميدوارم به غلط برداشت دفاع از رفتارهاي فاجعه آفريني همچون نوشتن نامه بدون سلام و ... را نداشته باشيد. نگارنده اين سطور در نامه اي خصوصي صريح ترين انتقادات خود را در خصوص چگونگي تعامل هاشمي با نظام پس از فتنه 88 نگاشته و مستقيما به دست وي داده است. اگر به شهادت بنده اعتقاد داريد، شهادت مي دهم كه هيچ كس در موتلفه دفاعي از چنین رفتارهاي غلط هاشمي نداشته است. لكن حزب موتلفه اسلامي پس از بحث فراوان و نيز عرضه جمع بندي هايش به چهره هاي تراز اول، وظيفه خود را در نقطه مقابل كساني يافت كه سعي بر دو قطبي كردن جامعه به ياران هاشمي و ياران احمدي نژاد داشتند و سعي بر حق مطلق و باطل مطلق نمودن هر یک از دو طرف این مخاصمه می نمودند! كافي است بار ديگر سخنان امام خامنه اي را در ديدار با اعضاي فراكسيون انقلاب اسلامي بازخواني كنيد كه چه تذكراتي داده شد. موتلفه قائل به جلوتر از ولي حركت كردن و يا فاصله گرفتن از او نيست.
از برخي ديگر انتقادات همچون ساكت فتنه دانستن برخي چهره هاي موتلفه (كه از پر موضع ترينها و صريح ترينها بودند ) و ... در خبرهاي قبلي آن سايت فخيمه مي گذرم و تصريح مي كنم كه اگر هنوز هم موتلفه را به حمايت مطلق از هاشمي بیش از حدی که رهبری دستور داده اند در برابر مسئولان نظام ضروری است، متهم مي كنيد؛ تحليل شما را در خصوص عملكرد و مواضع رهبري بايد مدقانه بررسي كرد.
چشم انتظار تصحيح رویه خصم انگارانه دوستان رجانیوز نسبت به کسانی که سعی بر تبعیت از ولایت دارند، خاصه دو خبر اخیر هستم.
و من الله التوفيق
محمد مهدي اسلامي
مدير موسسه مطبوعاتي شما
چشم انتظار تصحيح رويه خصم انگارانه دوستان رجانيوز هستيم
نامه انتقادی موسسه مطبوعاتی شما به جوسازی های رجانیوز
ملاك تعیین صحت رفتار ما یا خودتان را ممشای رهبری قرار دهید، چشم انتظار تصحیح رویه خصم انگارانه دوستان رجانیوز نسبت به كسانی كه سعی بر تبعیت از ولایت دارند.
۱۳۹۱/۶/۲۷