پوستاندازي و تغيير و انجام اموري از اين دست پس از رويدادهاي بزرگ ورزشي به ويژه رقابتهايي چون المپيك اقداماتي است كه كشورهاي صاحب عنوان و مدالآوربعد از اين قبيل رويدادها انجام ميدهند.
پايان يافتن المپيك يعني فراموش كردن همه موفقيتها و مدالآوريهاي آن و آماده شدن براي چهار سال پيشرو و المپيك آينده، امريكا، روسيه، آلمان، كانادا، انگلستان، چين و... اين كار را بدون كوچكترين عيب و ايرادي انجام ميدهند و ثمره آن را هم ميبينيد.
لزوم رسيدگي به شرايط و اوضاع قهرمانان المپيك، تلاش براي آيندهسازي، بها دادن به استعدادها در رشتههاي پايه و مدالآور واجباتي است كه ورزش دنيا به خوبي به لزوم توجه به آنها واقف است، كشورهاي عنواندار المپيك ميدانند با شعار و بهبهو چهچه كردن و دم زدن از افتخارات و مدالهاي گذشته هيچكدام از اين مسايل چهره واقعي به خود نميگيرد. بنابراين به درستي كار را بلافاصله بعد از اتمام المپيك شروع ميكنند و با برنامهريزي آماده المپيك بعد و افزايش قدرت مدالآوري خود ميشوند، جالب اينكه هر كدام خوب ميدانند كه اگر از اين برنامهها غفلت كنند خيلي راحت توسط رقبا به عقبزده ميشوند.
اينها را گفتيم تا به اينجا برسيم كه در ورزش ايران نه تنها چنين وضعيتي ديده نميشود، بلكه طي تمام سالهاي گذشته تنها شاهد بوديم كه مسئولان ورزش با پنهان شدن پشت مدالآوران المپيكي و خوابيدن در باد موفقيتهاي مقطعي ادوار المپيك عملاً موجبات شكست ورزش را فراهم كردهاند. وزير ورزش و جوانان ميگويد بانوان ورزشكار ايراني در رشتههاي مختلف المپيك ميتوانند سه تا پنج مدال كسب كنند و جالب اينكه براي اثبات اين ادعا پشت تكمدال برنز تاريخ ورزش بانوان ايران در المپيك توسط كيميا عليزاده پنهان ميشود، البته ناگفته نماند كه جناب سلطانيفر از برنامهريزي در اين خصوص هم صحبت ميكند.
حرفهاي وزير ورزش در گفتوگو با CNN در حالي رسانهاي شد كه كسي پيدا نشد تا از او بپرسد از كدام برنامهريزي حرف ميزنيد، كدام كار اساسي و درست بعد از المپيك صورت گرفته؟ البته حتماً سلطانيفر خواهد گفت كه تازه عنان كار وزارت را در دست گرفته، اما بايد از او سؤال شود كه در همين مدت كم چه كرده؟ جناب سلطانيفر از افزايش مدالآوري بانوان در المپيك ميگويد، اما بر كسي پوشيده نيست كه دغدغههاي فوتبالي او در همين مدت كوتاه حضورش در وزارت تا چه اندازه بيشتر از ساير رشتههاست. ادعاي افزايش مدالآوري بانوان و حتي ساير رشتههاي ديگر در حالي مطرح ميشود كه امروز شاهد وضعيت اسفبار رشتههاي المپيكي هستيم. اردوهايي كه لغو ميشود، مليپوشاني كه دغدغه نان شب و زندگي روزمره دارند و مدالآوراني كه هنوز چشم انتظار دريافت پاداشهاي خود براي پر كردن چالههاي زندگي و زدن بر زخمهاي آن دارند، تنها بخشهايي از مشكلاتي است كه ظاهراً از ديد سلطانيفر دور مانده والا هرگز اينگونه از افزايش مدالآوري و برنامهريزهاي خيالي حرف نميزد.
وزير ورزش ميگويد بانوان در المپيك آينده سه تا پنج مدال ميگيرند در حالي كه دوندههاي زن كشور، يكي، يكي به دليل مشكلات كنار ميروند. تيراندازان بانوي ايران هنوز با معضلات منحصر به فرد تيراندازي و اين رشته در ايران دست و پنجه نرم ميكنند، در ورزشهاي رزمي هم اوضاع چندان مناسب نيست و نميتوان با ادامه اين روند چندان اميدوار بود، در رشتههاي تيمي هم كه اصلاً حرفي براي گفتن وجود ندارد، بنابراين باز به اين سؤال ميرسيم كه سلطانيفر چگونه و با چه استدلالي حرف از افزايش مدالآوري بانوان زده است.
ورزش ايران اين روزها بدتر از قبل در فوتبال خلاصه ميشود، حتي در روزهايي كه رقابتهاي جام جهاني كشتي در شرف آغاز است، اين فوتبال است كه چشمها را خيره كرده، مسئولان ورزش هم اينقدر فوتبال زده هستند كه فعلاً كاري با بقيه رشتهها نداشته باشند، بنابراين بيان اين حرفهاي اميدواركننده و نخنما شده شايد بتواند در رسانههاي خارجي جالب توجه باشد، اما در داخل خريداري براي آنها وجود نخواهد داشت. ما خوب ميدانيم كه هيچ برنامهاي براي حضور پرقدرت در المپيك 2020 وجود ندارد، بنابراين بهتر است حرفهاي قشنگتان را براي رسانههاي خارجي بزنيد و انصافاً قدري به ورزشهاي پايه و مدالآور برسيد.
حرفهای قشنگ خارجیپسند!
فریدون حسن
۱۳۹۵/۱۱/۲۷