خانم دكتر آنا برزينا اهل اوكراين است . او دانشآموخته زبان فارسي در ايران مي باشد. وي در يكي از ديدارهايي كه شاعران داخلي و خارجي با مقام معظم رهبري داشتند، اجازه مي يابد غزلي كه در باره ايران سروده بخواند . اين غزل را در زير بخوانيد؛
اين خاك گهربار كه ايران شده نامش
شيري است كه مابين دو درياست كنامش
مهتاب نشسته ، سر هر گنبد اين خاك
مانند كبوتر كه نشسته است به بامش
از مرز فرا رفته به پيغمبري شعر
با سعدي و با مولوي از عشق، پيامش
شوقي ازلي دارم ، با خاك عزيزش
عشقي ابدي دارم ، در دل به دوامش
از شوق، مشرف بشو اي باد صبا تا
يك بار سلامم برساني به امامش
- در اين غزل حماسي و حكيمانه از ملت ايران به عنوان شيري كه در ميان دو دريا ایستاده، ياد مي شود .
در اين غزل از انديشه سعدي و مولوي به عنوان دو حكيم الهي كه انديشه هاي سترگ آنها الهام بخش جانهاي زلالي است كه در پي الوهيت و ابديت است ياد مي شود و سرانجام خبر از عشق و شور انسانهايي است كه در سراسر جهان به دوام اين ملك فكر مي كنند و در حسرت سلام به امام (ره) اين مملكت دارند سخن ميگويد.
***
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مردم آذربايجان شرقي، هفته گذشته از يك عمليات فريب توسط دشمن ياد كردند و فرمودند: «امروز هم دشمنان مثل قبل از گزينههاي نظامي روي ميز حرف مي زنند و آن مسئول اروپايي هم به مسئولان ما مي گويد؛ اگر برجام نبود وقوع جنگ حتمي بود، اما اين حرف يك دروغ محض است و آنها ميخواهند ذهن ما را از جنگ واقعي يعني نبرد اقتصادي منصرف كنند و به جنگ نظامي سوق دهند تا مسئولان كشور از تمركز در عرصه پيشرفت اقتصادي و توجه به جنگ فرهنگي غربيها با ملت ايران باز بمانند.»
واقعيت اين است كه غرب به سركردگي آمريكا قدرت هماوردي نظامي با ملت ايران را ندارد. اگر داشتند همان زماني كه هايزر به تهران آمد و قرار بود كودتاي خويش را تحت عنوان «عمليات كورتاژ» عملي كند، وارد اين وادي مي شدند و آنها ملت ايران را با دست ارتش شاه ميخواستند نابود كنند، اما نتوانستند . بعد از پيروزي انقلاب هم توسط صدام ملعون و رفقايش در يك جنگ نيابتي قصد داشتند همان پروژه را پياده كنند، اما نتوانستند. بعد به جنگ در حوزه «نرم» روي آوردند، در آن هم شكست خوردند.
عمليات فريب، در حوزه سخت و نيمه سخت و نرم، مختصات خود را دارد. عمليات فريب تلاشي براي گمراه كردن نيروهاي دشمن و ايجاد عدم اطمينان كاذب در حريف نسبت به موقعيت ها و بزنگاههاي رزمي در جنگ است.
واقعيت اين است كه ترفند «گزينه نظامي» روي ميز آمريكاييها تنها يك فريب براي غفلت ما در حوزه «اقتصاد» و «مسائل فرهنگي و اجتماعي» است.
نظام طي 4 دهه گذشته با تجربياتي كه در حوزه سخت داشته است امروز در اوج آمادگي است . نيروهاي وابسته به انقلاب در سراسر جهان هم همين آمادگي را دارند. اين كه چند روز پيش سيد حسن نصرالله، رژيم صهيونيستي را تهديد كرد که اگر دست از پا خطا كند خاكستري از آن باقي مي ماند، يك بلوف سياسي يا نظامي نبود ، شيشه عمر صهيونيستها در «ديمونا» زير پرتاب سنگ مقاومت است. شيشه عمر صهيونيستها در دسترسی مقاومت به مخازن «آمونياك» تنها بخشي از جديت اين تهديد را نشان ميدهد.
رهبر انقلاب براي عبور از عمليات فريب دشمن در تهديدات سخت و نيمه سخت و نرم، با چشمي بيدار مراقب حركت آنها بوده و بارها هشدار دادند و سپس نقشه راه تعيين كردند. دولت ، مجلس و دستگاه قضا در انجام وظايف خود در این مورد كوتاهي كردند.
ما در حوزه سخت دست به ماشه هستيم و دشمن هم خوب اين را مي داند. گاهي تست هم كرده و جواب گرفته است . ما در صيانت از مرزهاي آبي، وقتي انگليسيها و آمريكاييها چند متر به مرزهاي سرزمينی ما تجاوز كردند بلافاصله دستگيرشان کرده و با خفت و خواري آنها را تسليم كرديم. امروز در عمق 500 متري زمين ده ها هزار موشك آماده شليك به پايگاههاي نظامي آمريكا و رژيم صهيونيستي و انگليس در منطقه داريم . آنها خوب مي دانند اين تو بميري، از آن تو بميريها نيست.
در حوزه نيمه سخت در حوزه سياسي از دو جنگ نرم سال 78 و 88 كه دو پروژه ده ساله و شكست خورده بود، به سلامت عبور كرديم و يك خانه تكاني سياسي از نفوذ دشمن در نظام انجام داديم.
در حوزه اقتصادي ، سياستهاي اقتصاد مقاومتي ابلاغ شد تا دولت در مسير درست حركت كند و فريب دشمن را نخورد. در حوزه جنگ نرم فرهنگي و علمي كرسيهاي نظريهپردازي و آزادانديشي زير پوست حركت دانشگاهها و مراكز علمي مقابله جدي با دشمن را تدارك ميبيند. در حوزه نرم اطلاعاتي امروز با مراقبتهاي ويژه امكان تحرك را از دشمن گرفته ايم و نهادهاي امنيتي با افتخار، امنيت كشور را در اين منطقه پر آشوب جهان كه همسايگان ما و حتي اروپاييها هر كدام گرفتار ناامنی و تروريسم هستند، ما در يك فضاي امن داريم زندگي مي كنيم.
***
برگرديم به عمليات فريب دشمن در حوزه نيمه سخت يعني حوزه سياسي و اقتصادي!
امسال سال اقدام و عمل در حوزه اقتصادي، آن هم در اجراي سياستهاي اقتصاد مقاومتي و سياستهاي اجرايي اصل 44 هستيم. دولت بايد كارنامه خود را در این زمینه ارائه دهد. آغاز كار اين دولت همزمان با ابلاغ اجراي سياستهاي اقتصاد مقاومتي بوده است.
اينكه آن شاعر اوكرايني، خاك ايران را يك خاك گهربار ميداند، يك حقيقت است. وجب به وجب ايران چه در عمق زمين و چه در سطح زمين و چه در هواي آن ثروت و جواهر خوابيده است. يك ملت با انگيزه و باسواد با درصد هوشي بالا كه قابل مقايسه با هيچ ملتي نيست، بين دو دريا ایستاده است و به آبهاي آزاد جهان راه دارد.
اكنون در اروپا يك كشوري كه يك رودخانه دارد در صنعت دريايي و صادرات محصولات دريايي حرف براي گفتن دارد . چطور ما نمي توانيم با دو هزار كيلومتر ساحل در جنوب كشور كه به اقيانوسها راه داريم، در صنعت دريايي و توليد محصولات دريايي حرفي براي گفتن داشته باشيم؟ چرا بايد با وجود شركتهاي معظمي كه در كشتيسازي داريم دولت با محدوديت منابع مالي برود از كره جنوبي كشتي بخرد؟!
با مجموعه آب و زمينهاي مستعد كشور و با صدها سدي كه در اين سالها هزينه كرده و ساختهايم، مي توانيم 300 ميليون نفر را در مقياس يك ميليون و شش صد و چهل هشت هزار كيلومتر مربع به راحتي غذا بدهيم. كافي است روي خطوط زرين سياستهاي سنجيده اقتصاد مقاومتي حركت كنيم.
ما يكصد سال تجربه اكتشاف و توليد نفت داريم . در پالايشگاه سازي حرف براي گفتن داريم. چطور است وزير نفت، چپ مي رود و راست مي آيد از شل، توتال، اني و چند شركت اروپايي و آمريكایی حرف مي زند؟ شركت ملي نفت ما به ادعاي وزير نفت سومين شركت نفتي جهان است . چرا بايد براي سقف توليد حداكثر چهار ميليون بشكه در روز چشم ما به شركتهاي اروپايي و آمريكايي باشد كه بيايند اينجا اطلاعات سري ما را در حوزه نفت و گاز ببرند براي رقباي ما در حوزههاي مشترك بدهند و سر ما كلاه بگذارند؟
ما اكنون در برخي كشورهاي جهان داريم پالايشگاه مي سازيم. چطور است كه پالايشگاه ستاره خليج فارس را كه قرار بود سال 92 افتتاح شود و نيازهاي فرآوردههاي نفتي ما به ويژه بنزين را رفع كند، تا كنون افتتاح نشده است؟ منابع روي زمين و زيرزمين كه ما در اختيار داريم در هيچ كشوري حداقل در منطقه خودمان آسيا وجود ندارد. چطور ما نمي توانيم رشد اقتصادي نظير تركيه ، مالزي ، كره جنوبي و ... داشته باشيم؟ ما در شاخصهاي توسعه انساني برحسب گزارشهاي جهاني، اول هستيم. چطور در حوزه اقتصاد حرفي براي گفتن نداريم؟
واقعيت اين است كه مسئولان اجرايي ما اتاق جنگ اقتصادي را رها كرده و رفته اند در اتاقی نشسته اند كه خبري در آن نيست. هر چه در آن اتاق هم تلاش كردند، ديدند « تقريبا هيچ» است.
در اوايل جنگ تحميلي انبارهاي ما خالي بود، ما با دست خالي با دشمن جنگيديم. دولت قبل كه كار را تحويل داد ، مملكت را با انبارهاي پر تحويل داد . ركود يعني چه؟ يعني جنس را توليد كردیم، مشتري نيست . ركود يعني كاهش چشمگير تقاضا در مقابل توليد. پس توليد بوده ، كسب و كار بوده، چه كسي بايد به آن رونق بدهد؟ چه كسي بايد راه صادرات را باز كند؟ وقتي توليد هست مشتري نيست، پس بايد قيمت ها را پايين آورد تا به فروش برسد. وقتي توليد كننده اعم از دولتي و غير دولتي طمع دارد به قيمت بالا جنس خود را بفروشد و قواعد بازار را رعايت نكند، همين مي شود كه اكنون هست . جايگاه و شأن دولت در اين وادي تعيين كننده است. دولت كه صنعتكار ، كشاورز و تاجر نيست . دولت بايد راه را براي كشاورزان ، صنعتكاران و تجار باز كند و ماليات خود را بگيرد و كشور را اداره كند . دولت اكنون كجاست؟ چرا وقت خود را به بيمهري كردن به منتقدين مشفق و متلكگويي به آنها صرف مي كند؟
رئیس دولت كلي كار در شوراي اقتصاد ، شوراي پول و اعتبار ، مجامع عمومي بانك مركزي ، شركت ملي نفت و ... دارد. رئیس دولت كلي كار براي ايجاد رونق فضاي كسب و كار و ايجاد تسهيلات براي فروش محصولات بنگاههاي دولتي در داخل و خارج دارد. بخش عظیمی از اين كارها بر زمين مانده است. عمر چهارساله دولت به پايان رسيده، بايد يك كارنامه قابل قبول و خداپسند به مردم ارائه دهد.
حتی در حوزه ديپلماسي خارجي زيرساختهاي كار سياسي دولت مهيا نيست. ما اكنون با پديده روسيه جديد روبرو هستيم به گونه اي كه سربازان آنها دوش به دوش مدافعان حرم در سوريه ميجنگند. دولت نمي خواهد بپذيرد كه در روسيه يك تغييرات معرفتي در سطح نخبگان آنها رخ داده و آنها به نامه امام (ره) به گورباچف كه فرمود؛ «بياييد با انديشههاي فارابي و ملاصدرا و سهروردي و .... آشنا شويد» به ديده خريداري نگاه كردهاند. در چين هم در نگاه به ايران تحولاتي رخ داده است. اما زيرساختهاي روابط ديپلماتيك در وزارت خارجه طوري است كه «درب» ديپلماسي كشور روي پاشنه «نگاه به غرب» ميچرخد. دولت نمي خواهد بپذيرد در غرب خبري جز تداوم خصومت با ايران وجود ندارد. دولت بايد متوجه عمليات فريب دشمن باشد و تمام استعداد خود را مصروف حضور در «اتاق جنگ اقتصادي» كند و حملات دشمن را در اين حوزه دفع نماید.
غرب از يكصد سال پيش تا كنون به خاك گهربار ايران طمع داشته است. بايد به شيري كه در بين دو دريا به نام ملت ايران ایستاده، اعتماد کرده و از اعتماد به شرق و غرب عالم پرهيز كنيم.
انقلاب در جنگ نظامي نفس تازه كرد و استعدادهاي شگرفي از جوانان اين مرز و بوم را در تاريخ حماسي ملت ايران به نمایش گذاشت و تاریخ ایران را با آنها ساخت. اكنون ما در مصاف با جنگ اقتصادي دشمن هستيم . اگر دقيق عمل كنيم تهديدها را در اين حوزه به فرصت تبديل خواهيم كرد . به زودی انقلاب در حال و هوايي ديگر نفس تازه خواهد كرد و ان شاء الله نفس دشمنان اسلام و ايران را خواهد گرفت.
خاك گهربار ایران
محمدكاظم انبارلویی
۱۳۹۵/۱۲/۱

