علت سنگینترین حملات و هجمهها علیه دولت و شخص رئیس جمهور را باید در یک مهم جستوجو کرد و آن بازگشت قوه مجریه به مدل مدیریت انقلابی و اسلامی است. نکته ای که اهالی فن و در صدر آنان امام خامنه ای (حفظه الله) بر آن تأکید دارند. شبکه ایران، در خصوص نسبت مدیریت در دولت احمدینژاد با مدل مدیریت در اسلام و سیره حضرات معصومین (علیهم السلام) با «حجتالاسلام مرتضی ادیب یزدی» از وعاظ معروف تهرانی به بحث و گفتوگو نشست. بخشی از سخنان ایشان به صورت گفتاری تنظیم شده که در زیر به آن اشاره می شود:
آنچه مسلم است آقای احمدینژاد در مقایسه با مدیریت های قبل از خود روششان به مراتب به آموزههای اصیل اسلامی نزدیک تر بوده است. آقای احمدینژاد در مدلهای مدیریتی، بسیاری از ارزشهای فراموش شده را مجدداً مطرح و زنده کردند. از جمله معاشرت ایشان با تودههای مردم، شنیدن دردهای اقشار مستضعف و فقیر کشور که موتور عظیم تحرک دولت را جهت برآوردن خواستهای این قشر به حرکت در آورد.
خصوصیاتی خاص در طول دوران مدیریت ایشان وجود دارد که باعث شد حتی برخی از افرادی که از اول با وی هم قسم شده بودند که منویات اسلام عزیز را پیش ببرند، نتوانند آن را تحمل کنند و از کاروان دولت احمدینژاد عقب افتادند. آنها نتوانستند خودشان را با این خصوصیات تطبیق دهند پس دیگر جای گله ندارد.
مصادیق اسلامی در عمل و کردار احمدینژاد
نگاه زاهدانه به دنیا و عدم اعتنا و اعتبار به آن از مصادیق مدیریت اسلامی احمدینژاد است. این موضوع دقیقاً سفارش حضرت امیر(ع) است که میفرمایند: «به دنیا آن گونه نگاه کنید که بدانید بزودی از او فاصله خواهید گرفت.» ما در نوع رفتار آقای احمدینژاد واقعاً اعراض از دنیا را میبینیم. ایشان به هیچ عنوان دغدغههای دنیاپرستانه و تجملگرایی در وجودشان دیده نمیشود. رفتارشان، لباسشان، خوراکشان، بسیار بسیار معمولی و ابتدایی است و عنوان ریاست جمهوری نتوانست ایشان را از آن آموزههای اسلامی دور کند و این واقعاً جای تقدیر و تشکر دارد.
تأثیر این تفکر در اداره جامعه
عمده تأثیر این رفتار، بروز آموزههای اسلامی در جامعه است. البته ما باید به وظیفه خودمان عمل کنیم. قطع نظر از اینکه این رفتارها آیا واقعاً میتواند اثر داشته باشد یا نداشته باشد. ممکن است این رفتارها حتی برخیها را برآشوبد، عصبانی کند و بگویند این رفتارها رفتار یک رئیسجمهور جنتلمن نیست! این حرفها مهم نیست! چرا که در هر صورت نظام ما یک نظام اسلامی است و خورشید فروزان این نظام نهجالبلاغه و علیبن ابیطالب است و رفتار ایشان برای ما بالاترین سند مستند است. ولو بعضیها برنتابند!
پرهیز از دوچهرگی
یکی دیگر از آموزههای اسلامی ما از دیدگاه حضرت علی(ع)، پرهیز از دوچهرگی و دو گونه سخن گفتن و اقتدارطلبی و خودبرتربینی است! حضرت امیر در نفی انسانهای اینچنینی میفرمایند: «کسانی هستند که با دو رو با مردم برخورد میکنند، با دو زبان با مردم سخن میگویند و مدام جبروت و ابهتشان را به رخ مردم میکشند.
حال اینکه ابهت و جبروت ما برگرفته از همین مردم است.
هرگز نباید در مقابل مردم اینگونه عمل کنیم، بلکه باید در برابر دشمن چنین باشیم تا آنها از ما حساب ببرند. مردم وقتی با ما سخن میگویند نباید دچار لکنت زبان شوند.»
من در روایتی دیدم که امیرمؤمنان فرمودند: «بدترین افراد کسانی هستند که وقتی مردم میخواهند با آنها سخن بگویند دچار لکنت زبان بشوند» در خصوص این آموزه هم باز دیدیم دولتمردان ما خوب عمل کردند، درها را روی مردم باز کردند و مردم امیدوار، حتی با صدای بلند با مسئول صحبت میکنند که این خود یک پیروزی است و از نکات بسیار پررنگ مدیریتی آقای رئیسجمهور عزیز و محبوب ماست.
احمدینژاد، عبد الهی است،
نه عبد ریاست جمهوری
آقای احمدینژاد قبل از اینکه رئیس جمهور باشند، عبد صالح الهی هستند. چنانچه ریاست جمهوری تمام خواهد شد و دوباره باید به آن مراتب عالیتر عبودیت خودشان برگردند. ریاست جمهوری یک امر عرضی و اعتباری و موقت است ولی بندگی خدا یک امر قطعی و ذاتی و ماندنی است. آیا انسان عرض را فدای ذات میکند، یا ذات را فدای عرض میکند؟ کدام ماندنی است؟ آنکه ماندنی است میتواند مورد نظر ما باشد. لذا ایشان مراتب بندگی خودشان را باید حفظ بکنند و بحمدالله در همین جهت هم گام برداشته است.
توجه به آخرت و اصالت دادن به آن
مسئله بعدی، توجه به آخرت و اصالت دادن به آن است. وجود مبارک حضرت امیر در این خصوص میفرمایند: «فخرفروشی خودت را کنار بگذار، کبر خودت را رها کن و تمام وجودت را آماده کن برای خدمتگزاری. یادت باشد که بالاخره به قبر خواهی رفت! خانه نهایی تو آن خانه تاریک است. از این دنیا عبور خواهی کرد و سمت قبر خواهی رفت! هر چه کنی با تو همان خواهند کرد.»
وقتی آخرت مورد نظر باشد، دیگر انسان از چیزی واهمه ندارد. اصالت دادن به آخرت و توجه پیداکردن به مراتب آخرت و قبر و حساب و کتاب باید آویزه ذهن و رأیالعین مردم باشد. بحمدالله ما در این زمینه آقای احمدینژاد را موفق میدانیم و میبینیم که در همه زمینهها واقعاً ایشان توفیقات فراوانی داشتند.
خودداری از ستم و شکمبارگی
امیرمؤمنان میفرمایند: «حیوانات تمام همتشان شکمشان است. حیوانات درنده دنبال ظلم و تعدیاند.» از جناب آقای رئیسجمهور، حقیقتاً در این مدت، ستم و ستمگری و برخوردهای ناگوار، سر نزد. شما یک حکم از آقای احمدینژاد بیاورید که گفته باشد با فلانی برخورد کنید، ابداً. واقعاً ما در این مدت ندیدیم که از ایشان ستمی سر بزند. ظلمی بکنند. شکمبارگی که اصلاً از ایشان ملاحظه نشد. خیلی به حداقل اکتفا میکردند. تمامی این خصوصیات، مشخصاتی است که امیرمؤمنان در نهجالبلاغه به آن اشاره فرمودند و ما آن را در مردان دولت میبینیم.
فراز و نشیبها را آزمایش الهی دانستن
در دوران مدیریت آقای احمدینژاد، فراز و نشیبهای فراوانی پیش آمد. یک زمانی خیلیها پشت بلندگوها، ایشان را از ناحیه امام زمان(عج) میدانستند و همانها، پشت همان بلندگوها، بزرگترین جسارتها را به ایشان کردند. زشتترین الفاظ را نسبت به ایشان به کار بردند! اما همه اینها امتحانهای الهی بود که برای ایشان پیش آمد.
همان کسانی که روزی از ایشان بهطور افراطی تعریف میکردند و حتی در این مسیر زیادهگویی هم میکردند، بعدها در همان بلندگوها بهطور تفریطی به او جسارت کردند! هر دو غلط بود! حضرت علی(ع) میفرمایند: «روزگار دو روز است، روزی با توست و روزی بر توست.» روزی بر خر مراد سواری و روزی پرتاب شده از مرکب مراد به سمت این طرف و آن طرف رها شدهای!
امیرمؤمنان باز میفرمایند: «صبر کن، در هر دوی این موارد در حال آزمایش هستی.» همان افرادی که آمدند و گفتند ایشان از طرف امام زمان(عج) آمده، همانها آمدند و گفتند جریان انحرافیه، با رمالها و جادوگرها ارتباط دارد و فلان و بهمان! اینها آزمایشهای بزرگی بودند که الحمدالله آقای احمدینژاد سربلند از آن بیرون آمدند. ایشان ناراحت نشد و میدان را خالی نکرد، بلکه با کمال صبر و بردباری ایستاد و خدمت خودش را به این ملت مظلوم کرد، آن هم به گونهای که دیدید و دیدیم!
اخلاص در امور
مسئله بعدی اخلاص در امور است. بسیاری از پروژههای اساسی در کشور به دست آقای احمدینژاد رقم خورد. لکن هرگز ایشان به دنبال اینکه حالا بیایند به نام خودشان موضوعات را تمام کنند نبودند. اخلاص در گفتار و رفتار ایشان کاملاً پیدا است.
توجه داشتن به خوب و بد حقیقی
ایشان به کنه امور توجه داشتند. یعنی چیزی که بعدش رضایت خدا باشد، شر نیست و چیز ظاهراً زیبایی که بعدش آتش و غضب الهی باشد واقعاً خیر نیست. ایشان به دنبال خیر و شر واقعی بودند. به این معنا که ظواهر نمیتوانست ایشان را از نظر رفتاری و عملیاتی گول بزند.
خیلی موارد ظاهرش شر است ولی خدا دنبالش است و خیلی موارد دیگر ظاهرش خیر، ولی غضب خدا دنبالش است. ایشان دنبال آن خیر و شر واقعی بودند که از ظاهر برخوردها و ظاهر مسائل پیدا نیست.
رنج خود و راحتی مردم
نکته دیگری که در مدیریت آقای احمدینژاد قابل تأمل است، این بود که واقعاً ایشان در این مدت خودشان را به زحمت انداختند. میخواهم عرض کنم ایشان حتی برای دقایق مدیریتیشان هم ارزش قائل هستند و سعی میکنند حتی یک دقیقه را هم از دست ندهند چرا که میدانند موقعیتشان چه موقعیت حساسی است.
بیانی داریم از قول حضرت امیر(ع) که میفرمایند: «مؤمن واقعی کسی است که خودش از دست خودش در عذاب است ولی مردم از دست او در راحتیاند.»
ایشان در این مدت به اندازه چند نفر کار میکردند تا بتوانند اسباب آسایش مردم را فراهم نمایند و یادمان باشد که تمامی این خدمتها در شرایطی بود که استکبار، منافقین، دشمنان و صهیونیزم و گول خوردههای داخلی، تماماً علیه ایشان بودند و با تمام وجودشان چوب لای چرخ دولت میگذاشتند! به گونهای که نگذارند دولت در منویاتش به توفیقاتی برسد. در چنین شرایطی اگر انسان بتواند چنین خدماتی را انجام دهد، چیزی شبیه معجزه است!
کوچک انگاشتن غیرخدا در برابر خدا
امیرمؤمنان میفرمایند: «باید غیر خدا را در برابر خدا کوچک انگاشت و واقعاً آقای احمدینژاد نشان داد که فقط از خدا میترسد و این شیوه در معادلات و مرزبندیهای سیاسی بسیار تأثیر داشت.»
یا مثلاً رفتار ایشان در سازمان ملل، در مذاکرات، مسافرت ایشان به جهان و رفتن در مرز رژیم اشغالگر صهیونیستی، اتخاذ مواضع از ناحیه ایشان علیه استکبار و علیه صهیونیزم و علیه ارتجاع منطقه، همگی نشان از یک شجاعت بیسابقهای داشت.
در بعد داخلی، آنهایی که از انصاف جرعهای نوشیدند، میدانند که احمدینژاد شجاع است و ایشان را جزو رجال برجسته و شجاع تاریخ قلمداد خواهند کرد، ولی آنهایی که ضدیت با استکبار و صهیونیسم به وحشتشان میاندازد، بدیهی است که از تمامی رفتارهای ایشان، به نوعی اشکالتراشی کنند!
البته اشکالتراشیهای آدمهای بزدل و ترسو خیلی برای ما اهمیت ندارد، مهم این است که ایشان با کمال شجاعت در مقابل دشمن ایستاده است.
دشمنان فهمیدهاند که احمدینژاد را نمیتوان دور زد و ایشان با تمام صلابت همان منویات امام بزرگوار و رهبری عزیز را پیگیری کردند و در جهت پیشبرد حزبالله حرکتهای خودشان را ادامه دادند.
مقایسه دولتهای گذشته با دولتهای احمدینژاد
قطعاً دولت آقای احمدینژاد از دول گذشته موفقتر بوده است. عرض کردم ایشان بسیاری از ارزشهای فراموش شده را دوباره مطرح کردند و به میدان عمل آوردند و اسباب امیدواری را در میان مردم فراهم کردند. پابرهنههایی که همیشه مورد فراموشی واقع میشوند، مورد عنایت ویژه وی واقع شدند. وقتی به آمارها نگاه و آنها را با قبل مقایسه میکنیم، واقعاً تعجببرانگیز است. اصلاً قابل قیاس با گذشته نیست! واقعاً دولت زحمت کشید و کار کرد.
بیانصاف نباشیم!
امام علی(ع) میفرمایند: «با انصاف برادری ادامه پیدا میکند.» شرایط، شرایطی است که باید جذب حداکثری داشته باشیم، این جور نباشد که اگر کسی از دایره پناهندگان به نظام و انقلاب بیرون رفت بگوییم رفت که رفت! یک نفر هم یک نفر است. حتی ارزش دارد که تمام امکانات را برای بازگشتش بسیج کنیم. یادمان باشد که همین یک نفر، یک نفرها جمع میشوند و انبوه جمعیت را تشکیل میدهند! وقتی میخواهیم قضاوت کنیم، کفههای ترازو را با یکدیگر مقایسه کنیم، همه را ببینیم. از همین باب میخواهم بگویم که دولتهای قبلی هم خدماتی داشتند، البته مدتی در آن دولتها سیاست بر اخلاقیاتشان غلبه کرد اما در دولتهای آقای احمدینژاد دقیقاً اخلاق بر سیاست تسلط پیدا کرد.
لکن قضاوت نهایی دست ملت بزرگوار است و انشاءاللـه مردان مرد را در میان خودمان انتخاب کنیم.
رهبری فرمودند احمدینژاد انقلاب را به ریل اصلی برگرداند
بسیاری از این ارزشهایی که من خیلی سریع از آن گذشتم، نشان میدهد که آقای احمدینژاد واقعاً، روح اسلامی و روحیه علوی را به حاکمیت برگرداند و خدمت شایانی کرد. ایشان با رفتارهای جانانهای که بروز دادند و عدم تأثیرپذیری از پرخاشگریهایی که نسبت به رفتارهای ایشان میشد، توانستند نماد مدیریت علوی و اسلامی را به تمام معنا متجلی کنند. امیدوار هستم مدیران جامعه، اعم از مدیران معاصر و آینده، مشعلهایی را از این روش جناب آقای احمدینژاد برافروزند و در مقابل راه خودشان نگهدارند. خصوصاً راههای ارتباط با مردم، چرا که باید مردم را به هر قیمتی از خودمان راضی نگه داریم.
دعای یک سینه دردمند در نیمههای شب است که کار را پیش میبرد و میتواند انسان را به عرش برساند و رضای خدا را کسب کند. درود خدا بر کسی که بتواند پابرهنه و شکم گرسنهای را در راه خدا سیر کند و آقای احمدینژاد در همین وادی گام برداشت. آقای احمدینژاد شعارهای اصیل انقلاب و اسلام را زنده کرد و فریاد مظلومیت اسلام عزیز را به گوش فلک رساند. ایشان به نظر من پدیدهای بود که توانست راهکارهای فراموش شده اسلامی را دوباره جلوی چشم ملت بزرگوار قرار دهد و ملت را در باب اجرا امیدوار کند. لذا ما شکرگزار پروردگار عالمیان هستیم که چنین رویداد مبارکی در کشور اتفاق افتاد و می بینیم رهبر بزرگوار هم از هر جهت این دولت را تأیید میفرمایند، در صورتی که آقا با کسی رودربایستی ندارند مطالبشان را صریح میگویند.
ادامه راه احمدینژاد در دولتهای آینده
امیدوار هستیم که بتوانیم همین رویه آقای احمدینژاد را در دولتهای آینده هم ادامه بدهیم و دولتهای آینده هم سعیشان بر این باشد که خصوصیات دولت الهی آقای احمدینژاد را فرابگیرند و آن را پیاده کنند.
احمدینژاد مدیریت اسلامی را زنده كرد
علت سنگینترین حملات و هجمهها علیه دولت و شخص رئیس جمهور را باید در یك مهم جستوجو كرد و آن بازگشت قوه مجریه به مدل مدیریت انقلابی و اسلامی است. نكته ای كه اهالی فن و در صدر آنان امام خامنه ای (حفظه الله) بر آن تأكید دارند. در خصوص نسبت مدیریت در دولت احمدینژاد با مدل مدیریت در اسلام و سیره حضرات معصومین (علیهم السلام) با «حجتالاسلام مرتضی ادیب یزدی» از وعاظ معروف تهرانی به بحث و گفتوگو نشستیم. بخشی از سخنان ایشان به صورت گفتاری تنظیم شده كه در ذیل به آن اشاره می شود...
۱۳۹۱/۶/۲۸