استقلال یکی از سه شعار کلیدی و اولین شعار ملت ایران در طول تاریخ نهضت اسلامی امام خمینی(ره) است. این شعار در تمامی تظاهرات ملت ایران در سالهای 56 و 57 در کنار شعار آزادی و جمهوری اسلامی شنیده شد.
اگر استقلال نباشد آزادی ملت زیر چکمه استبداد مداخلات بیگانگان لگدکوب میشود. اگر استقلال نباشد جمهوری اسلامی معنا پیدا نمیکند. اگر استقلال نباشد جمهوری اسلامی به سمت یک جمهوری سکولار و نهایتا یک جمهوری لائیک و حتی بدتر از آن میل می کند.
موضوع استقلال در ذهن مبارک حضرت امام (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی در جریان مبارزات علیه آمریکا و قدرتهای جهان فوق العاده مهم بود . ایشان برای دستیابی به استقلال این مرز و بوم آن را در راهبرد نه شرقی نه غربی تئوریزه کرد و این تئوری اکنون حاکم بر مناسبات ما در تعامل با دنیاست.
اوج استقلال خواهی امام (ره) را میشود در نطق تاریخی ایشان به مناسبت مخالفت با کاپیتولاسیون در سال 43 ادراک کرد . در طول یکصد سال اخیر هیچ رجل سیاسی و مذهبی را سراغ نداریم که به اندازه امام (ره) نسبت به استقلال و شرف و کرامت ملت ایران اینقدر حساسیت به خرج داده و یک تنه در برابر قدرتهای جهان بویژه آمریکا ایستاده باشد. او پرچمدار عزت ایرانیان در برابر هجوم تحقیرآمیز بیگانگان بود.
رژیم پهلوی استقلال کشور را در معرض فروش اجانب قرار داده بود و بیپروا از آمریکا و انگلیس دستور میگرفت و مجری سیاستهای استعماری دشمن بود. یکی از علل اساسی رضایت ملت ایران به تغییر رژیم از سلطنت به جمهوری در جریان انقلاب اسلامی همین بود.
حضور ملت در صحنه و بصیرت مردم نسبت به سیاستهای استعماری شرط بقای استقلال در کشور است.
دشمن پیش از انقلاب از طریق نفوذ در دربار ایران و دیگر مناصب قدرت استقلال کشور را تهدید میکرد. با ظهور انقلاب اسلامی این راه مسدود شد . لذا آنها پس از انقلاب از طریق نفوذ در افکار عمومی و سوزنبانی ذهن مردم، استقلال کشور را تهدید می کنند.
امروز رسانههای دشمن به صورت یک ارتش عمل می کنند و مقوله نفوذ در صدر برنامه های دشمن است. آمریکا و قدرت های جهانی پس از انقلاب جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناختند و از طریق جنگ سخت و نرم بیپروا استقلال کشور را تهدید کردند. اوایل برای اینکه مشروعیت مردمی انقلاب را زیر سوال ببرند تمام توان خود را در این مقوله متمرکز کردند که مردم به پای صندوقهای رای نروند، اما بعد دیدند این کار نفعی برای آنها ندارد. بنا را بر حمایت از یک ضلع از اضلاع رقابت گذاشتند و از طریق دو قطبی کردن فضای انتخاباتی ، رقابتها را به سمت و سویی شکننده و فشلکننده اقتدار و امنیت ملی بردند.
آنها کار خود را به طور جدی از سال 76 شروع کردند. احزاب و نخبگان کشور در خانه احزاب با درک چنین توطئهای در سال 83 به منظور حفظ و حراست از استقلال و آزادی در نظام مقدس جمهوری اسلامی میثاقی را امضا کردند که معروف به "منشور وفاق احزاب" شد. در این منشور تاکید شده است؛
1- رای اکثریت را بپذیریم و به آن احترام بگذاریم.
2- حقوق اساسی ملت را محترم شمرده و از وارد کردن حمایت کشورها و عوامل خارجی پرهیز نماییم.
3- التزام عملی به اسلام و نظام و ولایت فقیه داشته ، منافع و مصالح ملی را از طریق حفظ وحدت و وفاق ملی تقویت کنیم.
برخی از احزابی که این منشور را امضا کردند متاسفانه در رقابتهای سیاسی آن را رعایت نکردند. آنها بلندگوی تبلیغاتی نامزد خود را به بیرون از مرزها بردند و صدای تبلیغات آنها از واشنگتن ، لندن و پاریس و... شنیده شد . فتنه 18 تیر 78 و فتنه 8 ماهه سال 88 محصول این گرایش خائنانه بود. این دو فتنه در قالب صورت بندیها و قالب بندیهای جنگ نرم اساس استقلال ، آزادی ملت و جمهوری اسلامی را مورد تهدید قرار داد و اقتدار و امنیت ملی را به مخاطره انداخت.
هفته گذشته نشریه آمریکایی فارین افرز در گزارشی خواستار حمایت واشنگتن از طیف موسوم به "میانهرو" در انتخابات ریاست جمهوری شد. این نشریه نوشت :
"آمریکا باید تا دیر نشده میانهروها را در ایران تقویت کند." چند روز پیش اندیشکده آمریکایی آمریکن اینترپرایز نیز در تحلیلی از آمریکا و اروپا خواست در مورد انتخابات آینده کاری بکنند.
دو سوال کلیدی در این باره مطرح است :
1- میانه روها در ایران چه کسانی هستند و چرا مورد توجه بیگانگان می باشند؟
2- ماموریت آنها چیست که باید توسط ارتش رسانهای غرب و سرویسهای امنیتی آنان تقویت شوند!؟
اگر احزابی که می خواهند در رقابتهای انتخابات آینده شرکت کنند به این دو سوال پاسخ صحیح دهند، می توانند گامی برای حفظ استقلال ایران بردارند.
میانهروی چیست و میانه رو کیست ؟ اینها هم سوالات کلیدی هستند. کسانی که دغدغه استقلال کشور دارند باید از میانهروی پرهیز کنند چون با معیارهای انقلابی ملت ایران در صیانت از استقلال ملی تناسبی ندارد.
بازی برد - برد همان طور که از اسمش پیداست تنها یک "بازی" است، این بازی نمیتواند متضمن منافع ملی و حفظ آرمانهای اسلام ، امام و رهبری در مناسبات داخلی و خارجی باشد. تجربه "برجام" نشان داد این راهبرد فقط یک بازی برای به خطر انداختن استقلال ملی است. توصیه این "بازی" در راهبرد منطقهای جمهوری اسلامی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یعنی "تهدید امنیت ملی". اخیرا یکی از محکومین فتنه 88 طی گفتگوی مفصلی اندر اوصاف این راهبرد صحبترانی کرده است . او نشان داده که حمایت غرب از میانهروها یک سویه نیست. این طرف کسانی وجود دارند که راهبردهای غرب و بویژه رژیم صهیونیستی را در ایران تئوریزه و آنها را در رسیدن به اهدافشان یاری می کنند. این یعنی علامت دادن به دشمن و چراغ سبز نشان دادن برای همگرایی با سرویسهای امنیتی آنها. متاسفانه برخی هم از روی غفلت و جهل با این راهبرد همراهی می کنند.راهبرد برد - برد یعنی دشمن ببرد و چیزی هم باقی نگذارد!
دستاورد "تقریبا هیچ" که این روزها مقامات دولتی از آن یاد می کنند همین است.
کمتر از دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم باقی است. اگر احزاب و گروه ها و رجال سیاسی به منشور وفاق احزاب پایبند هستند و دخالت خارجی را در انتخابات سم رقابتها و تهدید استقلال کشور می دانند، جواب بیگانگان را بدهند و کسانی که در مظان اتهام میانهرویی هستند بگویند ما با دشمنان اسلام سر و سری نداریم و به منافع و مصالح ملی پایبندیم.
دغدغه استقلال
محمد كاظم انبارلویی
۱۳۹۵/۱۲/۱۷