کیهان نوشت؛
از حضرت امير عليه السلام است كه «وقتي پاسخ ها-درباره يك موضوع- درهم و فراوان مي شود، جواب درست و صحيح از نظرها پنهان مي ماند». حكمت 243 نهج البلاغه.
اين روزها، بازگشت و بازداشت مهدي هاشمي و دستگيري فائزه هاشمي كه پيش از آن صورت پذيرفته بود به يكي از مسائل جنجالي روز تبديل شده و حجم انبوهي از اظهارنظرهاي متفاوت و گاه متضاد را در داخل و خارج كشور به دنبال داشته است. رسانه هاي بيگانه و نوچه هاي نشان دار آنها، از اين ماجرا با عنوان حركتي عليه آيت الله هاشمي رفسنجاني ياد مي كنند كه تضعيف و تخريب شخصيت ايشان را نشانه رفته است! برخي از مدعيان اصلاحات و اصحاب فتنه 88 نيز با همين ساز همصدا شده اند و از سوي ديگر، توده هاي مردم و كساني كه دل در گرو اسلام و انقلاب دارند، اين اقدام را نشانه و نماد «عدالت» مورد انتظار از دستگاه قضايي كشور مي دانند و در فاصله اين دو نقطه، اظهارنظرها و تفسير و تحليل هاي ديگري نيز ديده و شنيده مي شود كه نهايتا به يكي از دو ديدگاه ياد شده نزديك است.
از اين روي ماجراي مورد اشاره را مي توان يكي از مصاديق كلام-بخوانيد هشدار- حضرت اميرعليه السلام تلقي كرد كه ادامه آن به مخفي ماندن حقيقت و جابه جايي پندارها و انگاره ها با «واقعيت» مي انجامد و حال آن كه راه كار منطقي براي برون رفت از اين ترافيك -به ظاهر- سنگين در همان كلام حضرت آمده است، كنار زدن پرده هاي اوهام و مشاهده واقعيت به گونه اي خالي از ابهام و در اين باره گفتني هايي هست.
1- بازداشت مهدي هاشمي بعد از بازگشت به ايران در پي اسناد و شواهد فراواني صورت گرفته است كه از مجرم بودن او حكايت مي كند. بنابراين وظيفه قانوني و تعريف شده دستگاه قضايي كشور كه در تمامي نظام هاي حقوقي و قضايي دنيا نيز به كار گرفته مي شود، بازداشت و محاكمه اوست. از اين روي در بازداشت مهدي هاشمي بعد از بازگشت به ايران، كمترين نقطه مبهم و نكته پيچيده و غيرقابل فهمي وجود ندارد و نمونه هاي ديگري از اين دست بارها اتفاق افتاده و خواهد افتاد. آيا كساني كه در اين ماجرا دست به هياهو زده و مي زنند بر اين باورند كه دستگيري يك مجرم و يا متهم به ارتكاب جرم، اقدامي غيرقانوني! بي سابقه! و بيرون از ضوابط و معيارهاي تعريف شده قضايي است؟ به يقين پاسخ منفي است. پس اين همه جنجال و غوغا براي چيست؟!
2- تنها تفاوت آقاي مهدي هاشمي با ساير مجرمان فراري آن است كه ايشان فرزند يكي از مسئولان عالي رتبه نظام يعني حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني است. تفاوت ديگري هم در ميان است؟! پاسخ اين پرسش نيز منفي است. بنابراين آيا غوغاسالاران معتقدند كه عدالت، تنها درباره كساني كه از خانواده مسئولان برجسته نظام نباشند قابل اجراست و فرزندان و منسوبان مسئولان محترم بايد از اين قاعده قانوني مستثني باشند؟! اگر چنين عقيده قرون وسطايي و سخيفي ندارند- كه متاسفانه دارند، ولي آشكارا ابراز نمي كنند!- با استناد به كدام دليل منطقي، قانوني و مردم سالارانه، در اعتراض به بازداشت مهدي هاشمي جيغ بنفش مي كشند؟!
3- دستگيري خانم فائزه هاشمي نيز براساس و با استناد به يك روال قضايي روشن و خالي از ابهام صورت گرفته است. ايشان به جرم اثبات شده اخلال در امنيت كشور، محاكمه و به 6ماه زندان محكوم شده است. آيا از نظر غوغاسالاران، خانم فائزه هاشمي تنها به اين علت كه فرزند آيت الله هاشمي رفسنجاني است بايد از محاكمه و مجازات در امان باشد؟! و چنانچه ميان ايشان و ساير متهمان با جرايم مشابه تفاوتي غير از انتساب وي به بيت محترم آقاي هاشمي رفسنجاني تفاوت ديگري مي بينند، بفرمايند اين تفاوت كجاست؟ و اگر انتساب به مسئولان محترم نمي تواند و نبايد باعث تبعيض و مانع اجراي عدالت باشد، پس جنجال آفريني هاي اخير براي چيست؟!
4- مي گويند، اين اقدام دستگاه قضايي با هدف تضعيف و تخريب شخصيت آيت الله هاشمي رفسنجاني صورت پذيرفته است! كه در اين باره بايد گفت؛
الف: آيا دستگيري فرزند حضرت آيت الله محمدي گيلاني كه از قضا با دخالت خود ايشان صورت پذيرفت و اعدام وي را در پي داشت، اقدامي عليه شخصيت آن بزرگوار بود؟ و يا دستگيري فرزند مرحوم آيت الله مشكيني يا دستگيري منجر به اعدام فرزند حجت الاسلام والمسلمين حسني- از پيشگامان شجاع و برجسته انقلاب اسلامي- دستگيري و زنداني شدن فرزند حضرت آيت الله خزعلي و... كه در تمامي اين نمونه ها استقبال آن بزرگواران عزيز را نيز در پي داشت، با هدف تضعيف و تخريب آنان صورت پذيرفته بود؟! و آيا اين اقدامات به جايگاه رفيع و بلندمرتبه آنان، كمترين آسيب و خدشه اي وارد كرد؟! اين عزيزان بزرگوار كماكان در شمار اسوه هاي بلندمرتبه و مردان خداجوي انقلاب به شمار مي آيند و براي ملت و انقلاب و نظام افتخارآفرين بوده و هستند.
ب: آيت الله هاشمي رفسنجاني بعد از محكوميت خانم فائزه هاشمي و در حالي كه آقاي مهدي هاشمي يك متهم فراري بود، از سوي رهبر معظم انقلاب به رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام كه جايگاهي رفيع و بلندمرتبه در جمهوري اسلامي ايران است، منصوب شدند و هم اكنون بسياري از شخصيت ها و مسئولان نظام در جلسات سرنوشت ساز مجمع كه به رياست ايشان تشكيل مي شود حضور پيدا مي كنند. ضمن اين كه آيت الله رفسنجاني در بسياري از نشست هاي تصميم ساز و سياست پرداز نظام به عنوان يكي از مسئولان بلندمرتبه حضور فعال دارد. بنابراين، صرفنظر از برخي مواضع قابل انتقاد و سوال برانگيز ايشان، آنچه از سوي نظام درباره آيت الله رفسنجاني حتي بعد از محكوميت يكي از فرزندان و فرار يكي ديگر صورت پذيرفته، تلاش براي حفظ حرمت و جايگاه وي بوده است. اكنون بايد از جنجال آفرينان پرسيد ادعاي آنان درباره بازداشت فرزندان آقاي هاشمي كه هدف از آن را تضعيف و تخريب شخصيت وي قلمداد مي كنند، با كدام دليل و شاهد و قرينه قابل قبول است؟! و اگر ياوه مي گويند- كه مي گويند- چرا بر طبل بدصداي تضعيف و تخريب آيت الله هاشمي مي كوبند؟!
ج: فائزه هاشمي كه نقش فعالي در فتنه 88 داشت به جرم اقدام عليه امنيت ملي به 6ماه زندان محكوم شده است و اين در حالي است كه يكي از برادران بسيجي به جرم اهانت به وي بازداشت، محاكمه و به 8 ماه زندان محكوم شده است و در اين دو ماجرا، نكته اي نهفته است كه نمي توان به آساني از كنار آن گذشت. بسيجي ياد شده به جرم اهانت به فائزه هاشمي - كه البته قابل دفاع نيست- به 8 ماه زندان ولي خانم فائزه هاشمي به جرم اقدام عليه امنيت كشور و همدستي و همراهي با فتنه گران به 6 ماه حبس- يعني 2 ماه كمتر- محكوم مي شود. قصد قياس در ميان نيست ولي بايد از غوغاسالاران پرسيد اگر بازداشت دختر آيت الله رفسنجاني با هدف تضعيف پدر ايشان صورت گرفته است، چرا اهانت كننده به فائزه هاشمي بايد به 8 ماه حبس محكوم شود؟ محكوميت خانم فائزه هاشمي به جرم اقدام عليه امنيت نظام- كه حفظ آن به قول حضرت امام اوجب واجبات است- صورت گرفته و محكوميت آن برادر بسيجي به جرم اهانت به خانم فائزه هاشمي. بنابراين منطقي تر و قابل باورتر آن است كه جنجال آفرينان به دستگاه قضايي خرده بگيرند كه چرا حفظ حرمت دختر آقاي هاشمي رفسنجاني را بر حفظ حرمت نظام ترجيح داده است؟! نه آن كه اين اقدام قوه قضائيه را تضعيف جايگاه آيت الله رفسنجاني قلمداد كنند!
5- براساس يك خبر موثق، بازگشت مهدي هاشمي به درخواست شخص آيت الله هاشمي رفسنجاني و با اطلاع ايشان از بازداشت و محاكمه وي صورت گرفته است و اين همراهي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام دقيقا همان نكته اي است كه دشمنان بيروني و برخي از دنباله هاي داخلي آنان را به خشم آورده، يكشنبه شب گذشته- دوم مهرماه- بي بي سي، شبكه دولتي انگليس، كه مي دانست بازگشت و بازداشت مهدي هاشمي، رشته هاي آنان را پنبه خواهد كرد، آرزوي خود را در قالب اين خبر پخش كرد! كه؛ «ورود اعلام شده مهدي هاشمي، پسر اكبر هاشمي رفسنجاني از دوبي به تهران مي تواند درياي سياست جمهوري اسلامي ايران را بار ديگر متلاطم كند»! و توضيح نداد كه اين تلاطم در اردوگاه نوچه هاي انگليس پديد خواهد آمد- كه آمد- يا در پهندشت سياست مقتدرانه ايران اسلامي؟! بي بي سي، هنگامي آرزوي خود را بر باد رفته ديد كه ديروز آيت الله هاشمي رفسنجاني در ديدار با برخي از اعضاي حزب موتلفه اسلامي تاكيد كرد؛ حساب فرزندان و عملكرد آنها از حساب شخص وي جداست و گفت در زمينه رسيدگي قضايي نيز، فرزندان خود را متمايز از ساير شهروندان نمي داند.
6- و بالاخره در حالي كه اقدام اخير دستگاه قضايي نماد و نشانه روشني از تاكيد بر اجراي عدالت را آدرس مي دهد، شواهد و قرائن بسياري- كه به نمونه هايي از آن در خبر ويژه امروز كيهان اشاره شده است- حكايت از آن دارد كه مديران بيروني فتنه و دنباله هاي داخلي آنها از اين ماجرا به شدت آسيب ديده و در پي ايجاد «ميدان كاذب» با هدف ماهيگيري از آب گل آلود برآمده اند. و اين در حالي است كه ماجرا در چارچوب قوانين نظام مسير طبيعي خود را طي مي كند و بايد هوشيار بود كه برخي از كم توجهي ها در برخي از اظهارنظرها به اين مسير روشن آسيبي نرساند.
بازگشت مهدی هاشمی به خواست چه كسی بود؟
۱۳۹۱/۷/۴